زمینه: اختلال های روان پزشکی نوعی بیماری است که افراد از مشکلات عاطفی و احساسی رنج برده و تمامی جنبه های زندگی فرد را در برمی گیرد. پژوهش های زیادی به بررسی اثربخشی درمان های شناختی ورفتاری ونسل سوم بر بهبود عملکرد بیماران روانی پرداخته است، اما مسئله اصلی این است که درمان های نوین ازجمله توانش های مبتنی بر روانشناسی مثبت نگر برخودکارآمدی و ذهن آگاهی این بیماران تأثیردارد؟ هدف: این پژوهش با هدف کلی، بررسی اثربخشی توانش های روانشناسی مثبت نگر بر خودکارآمدی درکنارآمدن بامشکلات و ذهن آگاهی درورزش بیماران روانی مزمن انجام گرفت. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری را کلیه بیماران روانی مزمن مرد مقیم مرکز شبانه روزی بیماران روانی روزبه در شهر زاهدان در سال 1399 تشکیل دادند. 30 نفر از بیماران به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) وگواه (15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش برنامه ی آموزشی روانشناسی مثبت نگر (کوئیلیام، 2003) را در هشت جلسه 90 دقیقه ای (هرهفته دوجلسه) دریافت کرد. و گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. ابزار اندازه گیری مورد استفاده در پژوهش، پرسشنامه خودکارآمدی در کنارآمدن با مشکلات چسنی (2003) و پرسشنامه ذهن آگاهی در ورزش (زینوت، 2012) بود. تجزیه وتحلیل اطلاعات بدست آمده از اجرای پرسشنامه ها در دو بخش توصیفی و استنباطی با استفاده از آزمون (کواریانس چندمتغیری و تک متغیری) انجام پذیرفت. یافته ها: نتایج تحقیق کنونی نشان داد آموزش توانش های مبتنی بر روانشناسی مثبت نگر بطور معناداری منجر به افزایش "خودکارآمدی در کنارآمدن با مشکلات"و"ذهن آگاهی در ورزش" بیماران روانی مزمن شده است (0/001 p<). نتیجه گیری: باتوجه به اثر مثبت این مداخله برخودکارآمدی در کنارآمدن با مشکلات و ذهن آگاهی در ورزش، برروی بیماران روانی مزمن می توان تحقیقات گسترده تری روی سایر گروه ها با بیماری های مزمن، و مقایسه آن با نتایج پژوهش هایی از این دست انجام گیرد.