آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۴

چکیده

زمینه: در طی سال های اخیر، رویکرد امیدبخشی در طراحی مداخله های مبتنی بر خودتنظیمی با هدف تغییر ذهن سازه ها شکل گرفته است. با وجود گسترش کاربرد این رویکرد در مداخلات درمانی، شواهد چندانی برای اثربخشی مداخله ذهن ساز ه محور در حوزه های خاص سلامت همچون چاقی در دسترس نیست. هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی مدل مداخله ذهن سازه محور بر کاهش وزن و شاخص توده بدنی (BMI)، خوردن هیجانی و تغییر ذهن سازه تنیدگی در افراد مبتلا به چاقی انجام شد. روش: مطالعه حاضر به صورت کارآزمایی بالینی و با گمارش تصادفی شرکت کنندگان در دو گروه درمان و گواه اجرا شد. 42 نفر از افراد مبتلا به اضافه وزن و چاقی که به کلینیک چاقی بیمارستان سینا مراجعه کرده بودند، به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. گروه درمان مداخله ذهن سازه محور (دووک، 2017؛ کرام و همکاران، 2017) را در 8 جلسه و برای مدّت زمان 2 ماه دریافت کردند. ابزار گردآوری داده ها شامل مقیاس ذهن سازه شخصیت (ITOP)، مقیاس ذهن سازه تنیدگی (SMM) و پرسش نامه رفتارهای خوردن هیجانی (EOQ) بود. داده ها با استفاده از آزمون U مان ویتنی نمرات افتراقی تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که مدل مداخله ذهن سازه محور باعث کاهش وزن و BMI در مرحله پس آزمون شده و در مرحله پیگیری نیز باعث تداوم اثرگذاری شده است. هم چنین یافته های پژوهش حاکی از آن بود که مداخله ذهن سازه محور خوردن هیجانی را کاهش و ذهن سازه تنیدگی توان افزا و ذهن سازه نمو را در مرحله پس آزمون افزایش می دهد. در مرحله پیگیری برای این متغیّرها نیز ثبات نتایج دیده شد. نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی مدل مداخله ذهن سازه محور برای کاهش وزن و رفتار خوردن هیجانی در شرکت کنندگان این پژوهش، پیشنهاد می شود از این مدل مداخله ای به عنوان درمان مستقل و یا درمان مکمّل برای بیماران مبتلا به چاقی استفاده شود.

تبلیغات