آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۴

چکیده

زمینه: «تفکر انتقادی» فرآیندی است که به منظور تفسیر و ارزیابی اطلاعات و تجربیات مورد استفاده قرار می گیرد. اما مسئله اصلی این است، آیا تفکر انتقادی می تواند بین باورهای غیرمنطقی و ویژگی های شخصیتی و عزت نفس نقش واسطه ای داشته باشد؟ هدف: ارائه مدلی برای پیش بینی باورهای غیرمنطقی بر اساس ویژگی های شخصیتی و عزت نفس در دانشجویان با نقش میانجی گری تفکرانتقادی بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و معادلات ساختاری بود و جامعه آماری 20984 هزار دانشجویان دختر و پسر مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران در نیمسال اول سال تحصیلی 98-1397 بودند. حجم نمونه 375 نفر برآورد شد که به صورت تصادفی طبقه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های باورهای غیرمنطقی خرسندپور، رضاخانی و شریفی (1399)، ویژگی های شخصیتی نئو مک کری و کاستا (2004)، عزت نفس روزنبرگ (1965) و تفکرانتفادی ریتکس (2003) پاسخ دادند. نتایج به وسیله ضرایب همبستگی و تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار spss و amos تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد از بین ویژگی های شخصیتی، روان رنجورخویی به صورت مثبت و بازبودن نسبت به تجربه و وظیفه شناسی به صورت منفی می توانند باورهای غیرمنطقی را پیش بینی کنند. عزت نفس و تفکرانتقادی نیز به صورت منفی باورهای غیرمنطقی را پیش بینی می کنند. یافته ها حاکی از آن است که تفکرانتقادی می تواند رابطه بین باز بودن نسبت به تجربه و وظیفه شناسی با باورهای غیرمنطقی را به صورت منفی؛ و رابطه بین روان رنجورخویی و باورهای غیرمنطقی را به صورت مثبت میانجی گری کند. همچنین تفکرانتقادی می تواند رابطه بین عزت نفس و باورهای غیرمنطقی را به صورت منفی میانجی گری کند. در مجموع نتایج نشان داد ویژگی های شخصیتی، عزت نفس و تفکرانتقادی می توانند 36 درصد واریانس باورهای غیرمنطقی را تبیین کنند (0/05 > P ). نتیجه گیری: تفکر انتقادی می تواند نقش واسطه ای بین باورهای غیرمنطقی با ویژگی های شخصیتی و عزت نفس در دانشجویان داشته باشد. از جمله دستاوردهای این پژوهش می تواند ترغیب درمانگران به ایجاد راهکارهایی برای تغییر در شناخت، افکار، عملکردها، عواطف و شناخت ابعاد شخصیتی دانشجویان به عنوان قشر جوان و فرهیخته جامعه باشد.

تبلیغات