معضل امنیت در دولت های ایرانی طی سده های گذشته، پیوسته و مهم ترین اولویت را تشکیل داده است. هرگاه حکومت مرکزی ایران دچار ضعف شده، تجاوزات سرزمینی ازسوی کشورهای متخاصم هم آغاز شده است. تدبیر دولت های ایران تا پیش از انقلاب اسلامی مبادله تجارت در برابر امنیت بود اما در اکثر مواقع این مبادله منجر به ناامنی بیشتر برای ایران می شد. مسئله اصلی این پژوهش این است که آیا سیاست های امنیتی جمهوری اسلامی به خصوص پس از شبه انقلاب های عربی 2011 توانسته است مبادله تجارت امنیت را در روابط خارجی ایران تغییر دهد؟ (سؤال پژوهش) ازاین رو با مطالعه روند تاریخی مبادله تجارت امنیت در روابط خارجی ایران با قدرت های بزرگ طی پنج سده اخیر به شیوه تطبیقی تبیینی نشان می دهد: (روش پژوهش) جمهوری اسلامی با اتخاذ راهبرد استقلال سیاسی و عدم تعهد به قدرت های بزرگ طی 38 سال در بعد امنیتی موفق شده است به بازیگری مهم و تأثیرگذار در سطح منطقه ای تبدیل شود، به گونه ای که بسیاری از معادلات امنیتی در خاورمیانه بدون خواست و اراده ایران حل و فصل نمی شود. مهم تر آنکه ، روند امنیتی سازی جمهوری اسلامی ایران از بازدارندگی به سلبی و سپس سلبی ایجابی، (به خصوص پس از شبه انقلاب های عربی) توانسته است شرایط را برای تغییر مبادله تاریخی امتیاز تجاری تمنای امنیت، به بهره امنیتی امتیاز تجاری فراهم کند (فرضیه پژوهش). به گونه ای که اکنون نظام سرمایه داری نیازمند نقش امنیتی ایران در منطقه است و آماده است در قبال نقش ثبات زایی و امنیتی در مبارزه با تهدیدهای تروریستی، امتیاز تجاری و سیاسی به ایران واگذار کند (یافته های پژوهش).