نقش مؤثر نخبگان سیاسی در تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کشورها مقوله ای مورد توجه است و تحقق این نقش مثبت تا حدود زیادی در گرو انسجام فکری و اجماع نظر کلان آنها در عرصه های نظری و اجرایی می باشد. این انسجام و اجماع در کنار پرهیز از منازعات و تعارض های مخرب؛ عقلانیت و خردمندی در سیاست ورزی را نشان می دهد که آثار و برکات مثبتی به دنبال دارد. این امر در نظام جمهوری اسلامی ایران (مبتنی بر مردم سالاری دینی و اصل مترقی ولایت فقیه) از اهمیت مضاعفی برخوردار است. بروز و ظهور تعارض در میان نخبگان سیاسی و رؤسای قوای سه گانه از مهم ترین مسائل نظام سیاسی است که عمده ترین آثار آن تضعیف کشور و هدر رفتن توانایی ها، استعدادها و سرمایه های ملی می باشد. تعارض نخبگان سیاسی عمدتاً ریشه در برداشت های متفاوت آنان از قوانین و مقررات، و در آموزه های قرآنی سرکشی، جهالت، دنیاطلبی، تکبر، حسادت، سوءظن، نفاق، باندبازی و افراط و تفریط دارد. برای مدیریت تعارض هم راهبردهای اثربخشی همچون اصلاح ذات البین، کناره گیری، پذیرش و همراهی، مصالحه، رقابت، و همکاری از طریق تکنیک های گفت وگو، مذاکره، کدخدامنشی و ... پیشنهاد می شود.