زمینه: امروزه به دلیل وجود رقابت بین سازمان ها برای دستیابی به موفقیت بیشتر، تسلط بر منابع موجود در سازمان اهمیت یافته است. از جمله منابع مهم برای هر سازمانی نیروی انسانی آن سازمان است که توجه به ویژگی های آنها نقش مهمی در موفقیت سازمان دارد. هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی ارتباط میان شخصیت، هوش هیجانی و استعداد و علایق با عملکرد کارکنان شرکت نساجی دیباریس بود. روش: روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش حاضر را کلیه کارکنان شرکت نساجی دیباریس شهر قزوین تشکیل داده بودند که تعداد 100 نفر از کارکنان شرکت دیباریس با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. در این پژوهش از پرسشنامه هوش هیجانی بارآن (2000)، پرسشنامه شخصیتی نئو (1992)، پرسشنامه استعداد اوهلی (2007)، علاقه و رغبت شغلی استرانگ (1960) و پرسشنامه عملکرد کارکنان هرسی و گلداسمیت (1980) استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین هوش هیجانی با عملکرد کارکنان رابطه معنادار وجود دارد (0/05 P< ). بین استعداد با عملکرد کارکنان رابطه معنادار وجود دارد (0/01 P< ). متغیر استعداد بیشتر از سایر متغیرها عملکرد کارکنان را پیش بینی می کند. نتیجه گیری: برای افزایش بهره وری سازمان ها و عملکرد مطلوب کارکنان به مؤلفه های شخصیتی، هیجانی و استعدادی کارکنان باید توجه داشت.