خانواده در ایران بر اثر مواجهه با مدرنیته دستخوش تحولات بنیادین شده است. ازجمله این
تحولات، تغییر نوو رابطه فرد با این نهاد اجتماعی است. پژوهش حاضر میکوشد با تکیه بر سنت
نظری هال و فیسک در خصوص بازنمایی رسانه ای و تلفیقی از ایده های جامعه شناختی درباره
دگردیسی خانواده، با به کارگیری روش نشانه شناسی ساختارگرا، بازنمود وضعیت تعامل فرد و
خانواده را در مجموعه شیدایی تحلیل کند. انتخاب مجموعه تلویزیونی شیدایی، بر اساس
نمونه گیری نظری هدفمند، صورت گرفته است. نتایج پژوهش نشان میدهد که مجموعه
تلویزیونی شیدایی برای القای گفتمان خود، امور معمول زندگی را دراماتیزه میکند معضلات
اجتناب ناپذیر را غول گونه نمایش میدهد تحول خانواده سنتی را معادل تضعیف نهاد خانواده و
فرد میداند تعارض های ساختاری را نتیجه اشتباه ها و غفلت های فردی معرفی میکند و کشاکش
فرد و خانواده را در سطح خرد بازنمایی میکند.