آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۵

چکیده

"در رسانه‌های دنیای امروز، زبان، نقشی بنیادین ایفا می‌کند و محوری‌ترین و مهمترین ابزار برقراری ارتباط با مخاطب را شکل می‌دهد. در یک نگاه کلی، می‌توان از دو دیدگاه به مفهوم زبان در رسانه نگریست که یکی در دل آن دیگری جای می‌گیرد. در نگاه عام، زبان مجموعه رمزگانی است که در چارچوب قواعد و قراردادهایی ویژه از هر نظام نشانه‌شناختی، برقراری ارتباط میان فرستنده و گیرندة پیام را امکان‌پذیر می‌سازد. در این تلقی از مفهوم زبان، که زیربنای تمامی ارتباطات انسانی را تشکیل می‌دهد، هیچ گونه ارتباطی میان رسانه و مخاطبان، خارج از چارچوب جهان زبان پدید نمی‌آید. از همین رهگذر است که زبان تصویر، زبان موسیقی، زبان علائم گوناگون، زبان گفتار و حتی زبان سکوت یا ترکیبی از اینها، همگی به تناسب موقعیت در رسانه‌‌ها و به طور کلی در دنیای ارتباطات بشری کاربرد یافته‌‌اند. در این معنی، زبان، مسلما قدمت بیشتری نسبت به مفهوم خاص زبان، یعنی گفتار و نوشتار دارد؛ اما در عرصة دانش‌های بشری، رویکرد علمی به بررسی فرآیندهای این گونه نظام‌های دلالت‌گری به عنوان مجموعه‌ای قاعده‌مند از نشانه‌ها، سابقه‌ای چندان طولانی ندارد. اما زبان در مفهوم خاص (و رایج) خود، به عنوان ابزار سخن گفتن از طریق گفتار یا نوشتار، کهن‌ترین و پیچیده‌ترین نظام قراردادی دلالت‌گری ایجاد شده توسط انسان است که در سطوح مختلف؛ از کلیتی متجانس به عنوان نظام کلی زبان (لانگ) گرفته تا کاربرد فردی آن در سطح گفتار (پارول)؛ در گونه‌های مختلف از جمله گونة فردی، سنی، شغلی، جنسیتی، جغرافیایی، اجتماعی و اقتصادی و ...؛ در سبک‌های متفاوت همچون معیار و غیرمعیار، رسمی و غیررسمی، نوشتاری و گفتاری و ... به کار می‌رود. همین مفهوم خاص زبان است که تحت تاثیر عوامل مختلف تاریخی، جغرافیایی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، به مرور زمان، نزد هر قوم و ملتی به کلیت مستقل و دارای هویت منحصر به فردی تبدیل شده است که در کنار نمادهای اصیل بومی و ملی آن قوم، به عنوان زبان ملی شناخته می‌شود. رسانه از زبان در هر دو مفهوم فوق، استفاده می‌کند. از سویی با بهره‌گیری از فرآیندهای مختلف دلالت در نظام‌های نشانه‌شناختی ویژه، به تولید و انتشار «متن» در مفهوم کلی و وسیع آن می‌پردازد و در این راستا امکانات گوناگون دیداری و شنیداری از جمله تصویر، گفتار،‌ موسیقی، نوشتار، صداهای محیطی و ... را برای برقراری ارتباط با مخاطبان به خدمت می‌گیرد؛ و از دیگر سو، بخش عمده‌ای از «متن‌»های تحقق یافته در عرصة رسانه، چه در شکل دیداری و چه در شکل شنیداری، در قالب زبان به مفهوم خاص آن (و در رسانة صدا وسیما در قالب زبان فارسی) شکل می‌گیرد. این گونه است که در رسانه‌های شنیداری چون رادیو، به علت فقدان تصویر و نشانه‌های دیداری، وابستگی به زبان گفتار، وابستگی عمیق‌تری است چنان که رادیو، بدون زبان، ماهیت خود را تقریبا به طور کامل از دست می‌دهد. در تلویزیون نیز، همچنان که در بیشتر ارتباطات انسانی، زبان گفتار در غالب اوقات، نقش اصلی را ایفا می‌کند؛ مگر آن که در شرایط ویژه، اقتضای فرآیند ارتباطی، بهره‌گیری فرستندة پیام از رمزگان یا زبانی متفاوت با زبان گفتار و نوشتار (همچون موسیقی، تصویر و ...) را ایجاب کند. این شماره از فصلنامة پژوهش و سنجش به موضوع «رسانه و زبان فارسی»‌ اختصاص یافته است. بنابراین محور اصلی مطالب این شماره را مفهوم خاص زبان یعنی زبان گفتار و نوشتار تشکیل می‌دهد. امروزه اهمیت و حساسیت جایگاه زبان فارسی در رسانة ملی بر کسی پوشیده نیست. پیش از این نیز صاحبنظران بسیاری با دیدگاه‌های انتقادی، توصیفی، تجویزگرایانه و ... از جنبه‌های مختلف به این مقوله پرداخته‌اند و برخی از جوانب آن را واکاوی کرده‌اند. با این حال در مقالات این شماره از فصلنامه سعی شده است مسائلی که تا کنون کمتر بدانها پرداخته شده یا چالش‌های نوظهوری که در عرصة کاربرد زبان فارسی در رسانه‌های امروز و بویژه رسانة ملی پدید آمده‌اند، مورد بحث قرار گیرند. زبان فارسی به عنوان یکی از مهمترین نمادها و نمودهای اتحاد ملی، شایستة توجه ویژه است. حرکت به سوی دستیابی به جایگاه مناسب زبان فارسی در رسانة ملی و ایفای نقش رسانه به عنوان یکی از مهمترین متولیان برنامه‌ریزی زبان در جامعه، دغدغه‌ای اساسی است که فصلنامة پژوهش و سنجش می‌کوشد با طرح مباحثی در این باره، توجه جدی‌تر پژوهشگران و صاحبنظران را به موضوع جلب کند و زمینة انجام مطالعات گسترده‌تر و بنیادی‌تر در این حوزه را فراهم نماید. "

تبلیغات