کودکان و نوجوانان به دلایل گوناگون از جمله محدودیتهای شناختی در درک و پردازش اطلاعات، مخاطبان خاص تلویزیون به شمار میآیند. حجم تحقیقات انجام شده در خصوص رابطه کودکان با تلویزیون نشاندهنده نگرانیهای صاحبنظران و کارشناسان در مورد پیامدهای منفی تماشای تلویزیون و علاقه آنان به افزایش کارکردهای مثبت این رسانه است. در این مقاله وضعیت برنامههای کودکان طی دهة 1990 میلادی به تفکیک حوزههای جغرافیایی و فرهنگی مورد بررسی قرار گرفته است. نویسنده اعتقاد دارد طی این دهه رابطه کودکان و تلویزیون تحت تأثیر رشد فزایندة فناوریهای رسانهای دچار تحولات و دگرگونیهای گسترده شده و مسائلی مانند شیوع خشونت و محتوای غیراخلاقی، کژدیسگی تصویر کودکان در رسانهها و دسترسی کودکان به انواع محصولات رسانهای باعث شده است مسئولان و صاحبنظران اقدامات پیشگیرانهای مانند تصویب قطعنامهها و منشورهای جهانی، منطقهای و ملی، گسترش سواد رسانهای، مشارکت دادن کودکان در تولیدات رسانهای و نظارت بر رسانهها را مورد توجه جدی قرار دهند.