"نظریههای هنجاری رسانه به تبیین عملکرد وسایل ارتباط جمعی در چهارچوب ساختار سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی هر جامعه میپردازند و رابطة میان دولت، رسانه و جامعه را مورد بررسی قرار میدهند، با این فرض که انتظارات متقابل میان این سه قطب، بر اساس هنجارهای پذیرفته شده یا ایدئولوژی حاکم بر جامعه ترسیم میشود.
مقالة حاضر تلاشی است برای تحلیل نظامهای رسانهای بر اساس نظریات هنجاری.
نویسنده ابتدا به ذکر تاریخچهای مختصر دربارة شکلگیری نظریات هنجاری پرداخته و طی آن نظریات اقتدارگرا، آزادیگرا، کمونیستی و مسئولیت اجتماعی را از فردسیبرت، پترسون و ویلبرشرام، نظریة رسانههای توسعهبخش را از دنیس مککوئیل و الگوی بازار، الگوی مارکسیست و الگوی در حال توسعه را از آتشول برشمرده است. سپس به ذکر شباهتها و تفاوتهای نظریات یاد شده در زمینههای سمت و سوی ارتباط میان دستاندرکاران رسانه و مردم، تقابل میان فرد و جامعه، نبایدهای برنامهسازی رسانهای، شیوهها و معیارهای گزینش رویدادها و رخدادها، محتوا و درونمایة رسانهها، استقلال حرفهای رسانه و دستاندرکاران آن، کنترل بر رسانههای خارجی، نظارت بر رسانه، روشهای برآورد هزینهها و مالکیت رسانه پرداخته است.
بخش دوم مقاله به ذکر چند اصل از مفاد قانون اساسی جمهوری اسلامی در زمینة برنامهسازی رسانهای اختصاص دارد که موضع نظام جمهوری اسلامی را در قبال مباحثی چون مخاطب، نظام دولتی و ساختار حقوقی، مالکیت و کنترل، جهان واقعی و محیط ایدئولوژیک، تخصص کاری، سازمانی و حرفهای و سازمانهای رسانهای رقیب مشخص میکند.
در بخش پایانی مقاله، برای انطباق گوشهای از عملکرد سازمان صدا و سیما با اصول مطرح شده در قانون اساسی، نتایج سه پژوهش صورت گرفته دربارة تصویر زن در سیمای جمهوری اسلامی ایران با تصویر مطلوب قانون اساسی از زن به عنوان موجودی متعالی و والا مقایسه شده است.
"