"امروزه آموزش به عنوان یک نهاد اجتماعی در رابطهای تنگاتنگ با نهاد ارتباط جمعی رسانهها را در سرفصل برنامههای توسعه آموزشی جوامع قرار داده است. پس از جنگ جهانی دوم، تلویزیون با تکیه بر توانمندیهای منحصر به فرد خود، کارکردهای نوینی را در آموزش بر عهده گرفت و به عنوان یک رسانة آموزشی جایگاه ویژهای برای خود تعریف کرد.
آموزش دینی در ایران به طور عمده مرهون رسانههای سنتی بوده است که بسیاری از آنها خود پس از ورود اسلام به ایران و از تلاقی فرهنگ ایرانی و اسلامی پدید آمدهاند. حضور رسانههای جمعی به ویژه تلویزیون در عرصة اجتماعی سبب شد که از حدود هشتاد سال پیش، جمعیتها و سازمانهای دینی با بهرهگیری از رسانههای الکترونیک اقدامات چشمگیری را در این خصوص سامان بخشند.
ایران پس از انقلاب اسلامی شاهد تقسیم کارکردهای دینی میان رسانههای سنتی و رسانههای مدرن بوده است. نبود مطالعات علمی و فقر ادبیات حوزة دین در ارتباطات، اختلالات مستمری را در فرایند سیاستگذاری تا برنامهسازی دینی رسانهای سبب شده است. این مقاله در پی یک مطالعة تطبیقی تلاش میکند راهبردهای اصلی موضوع آموزش دینی از تلویزیون را پیشنهاد دهد. باشد تا قدمی در راه غنای ادبیات علمی و سامانبخشی آموزشهای دینی رسانهای برداشته شود.
"