"دربارة کارکردهای رسانه، نقد و نظر، سخن و گفتگو بسیار دیده و شنیدهایم اما بیتردید یکی از مهمترین کارکردهای رسانهها که از دیر باز مورد توجه و عنایت اندیشمندان این حوزه قرار گرفته است، کارکرد آموزشی این فناوری نوین است. سرآغاز بحثهای مربوط به نقش آموزشی رسانهها را باید در دغدغهها و نگرانیهایی جستجو کرد که پس از فراگستری تلویزیون در جوامع مختلف بشری نسبت به تأثیرات منفی محصولات رسانه در زمینههای خشونت، سکس و از خود بیگانگی فرهنگی به ویژه بر روی گروههای سنی خاص از جمله کودکان، نوجوانان و جوانان پدید آمد. در نتیجه اجرای صدها طرح تحقیقاتی در کشورهای مختلف جهان، هر چند اجماعی در خصوص وجود یا عدم وجود، میزان و نحوة تأثیرگذاری غیرمستقیم رسانهها بر مخاطبان در میان اندیشمندان حاصل نشد، نوعی خودآگاهی جمعی نسبت به امکان استفاده آموزشی از عموم رسانهها به ویژه تلویزیون پدیدار گردید که مبنای مطالعات، نظریهپردازیها و اقدامات بعدی در توسعه رسانههای آموزشی به شمار میرود. با این همه، این مهم تحقق نپذیرفت مگر پس از بروز مشکلات و مسائلی چون رشد بیسابقه جمعیت جهان به ویژه در کشورهای توسعه یافته، افزایش سرسامآور هزینههای آموزشی در سیستم سنتی و محدودیتهای منابع مالی دولتها که استفاده از روشهای سنتی آموزش در سطح عام را غیرممکن ساخته بود. از سوی دیگر ظهور انواع جدیدی از فناوریهای ارتباطی از جمله شبکه جهانی اینترنت، سیدی، شبکههای تلویزیونی ماهوارهای و مانند آنها که به تدریج و به طور روزافزون هزینههای بهرهگیری از آنها برای عموم مخاطبان کاهش مییافت، انگیزهای شد برای آن که دستاندرکاران امور آموزشی به ویژه دولتها استفاده از رسانهها برای آموزش را جدی بگیرند. امروزه سرمایهگذاریهای عظیمی خواه از سوی بخش دولتی و خواه از سوی بخش خصوصی در این زمینه به عمل آمده است. این امر به خصوص از آن روست که فناوری رسانهای علاوه بر رفع موانع مالی و فیزیکی موجود بر سر راه سیستمهای آموزشی سنتی، تأثیرات خیرهکننده و غیرقابل انکاری در هر دو بعد گسترش کمی و کیفی آموزش داشته است. مطالعات اثبات کرده است که استفاده فعال از همه حواس پنجگانه در آموزشهای رسانهای یادگیری را تسهیل و جذابیت آموزش را مضاعف میکند. به این ترتیب رسانه وارد حیطه آموزش شد و به تدریج جای خود را در این زمینه باز کرد تا آنجا که امروزه سخن از حذف سیستمهای سنتی آموزش در برخی از نقاط جهان در آیندهای نه چندان دور میرود.
در کشور ما نیز آموزش رسانهای سابقهای به نسبت طولانی دارد و هم اکنون دهه سوم عمر خویش را میگذراند. این فرایند که با فراز و نشیبهای فراوانی مواجه بوده است امروزه به طور عمده از طریق دو نهاد اصلی شبکه آموزش صدا و سیما و دانشگاه پیام نور پیگیری و اجرا میشود؛ هر چند محدود به این دو نهاد نیست و بسیاری از دانشگاههای کشور گامهای نخست و حساس را برای راهاندازی آموزش online برداشتهاند.
پژوهش و سنجش بنا به درخواست مخاطبان و با توجه به نیازهای موجود کشور، شماره حاضر را به بررسی ابعاد گوناگون آموزش رسانهای اختصاص داده است. در بخش اول طی گفتگوهایی با آقایان دکتر بیابانی و دکتر نوروزی وضعیت فعلی کشور در زمینه آموزش رسانهای و دستاوردها و چالشهای پیش رو در این حوزه به بحث گذاشته شده است. بخش دوم که به نظریههای آموزش رسانهای اختصاص یافته است در ده مقاله ابعاد نظری موضوع را مورد مداقه قرار داده است. بخش سوم این مجموعه حاوی مقالاتی در زمینه کاربردهای آموزش رسانهای و نیز دو مقاله مفید در زمینه مطالعات تطبیقی است و در بخش پایانی سه مقاله در باب دستاوردهای فناورانه این حوزه تقدیم میشود.
ضمن تشکر از همه مخاطبان فهیمی که تاکنون فصلنامه را مورد عنایت خویش قرار دادهاند، از همه این عزیزان درخواست میکنیم پژوهش و سنجش را همچنان از دیدگاهها، انتقادها و پیشنهادهای خویش بهرهمند سازند.
"