آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۵

چکیده

در تحلیل رسانه‌های جمعی، همة کسانی که داده‌های مکتوب، شنیداری یا دیداری را به منظور پر کردن اوقات فراغت یا رفع نیازشان دریافت می‌کنند مخاطب قلمداد می‌شوند. مخاطبان در دو گروه فعال (هدفمند) و غیرفعال قرار می‌گیرند ویژگی های فردی و تحصیلی در عام و خاص بودن مخاطب دخیل نیست و تنها ، هدف تعیین کننده طبقه مخاطب است .نداشتن تعریف درستی از مصرف کننده پیام به ویژه در رادیو و تلویزیون از مشکلات عمده پیام رسانان است و بدیهی است که قایل شدن به ویژگی ثابت برای مخاطبان ، برنامه سازان را در تهیه برنامه آسوده خاطر می کند . به لحاظ تعدد شبکه ها و تنوع برنامه های صدا و سیما مخاطبان عام در گذر زمان به مخاطبان خاص تبدیل می شوند که این عین توسعه یافتگی است . دو مقوله شناسایی مخاطبان در تدوین برنامه ها و شناخت ساختارهای اجتماعی - اقتصادی از مقوله هایی هستند که توجه به آن ها ضروری به نظر می رسد. فعالیت های اقتصادی ، شغلی و مطالعاتی مخاطبان غیر فعال را در زمره مخاطبان فعال در می آورد چرا که هدف تعریف شده ای از زندگی ( یا خود سازی ) به آنان می دهد. خانم دکتر کاظمی پور ، سه فرایند شناخت جامعه ، شناخت نیازهای مخاطب و شناخت مصلحت او را گام هایی می داند که می تواند رابطه رسانه و مخاطب را بهینه کند . به اعتقاد وی اگر رادیو و تلویزیون رسالت خود را به عنوان تبلور فکری و فهنگی انسان ها تعریف کند می تواند به توسعه اقتصادی و ارتقاء جامعه در پرورش انسان های کوشا و توانمند کمک کند . به نظر ایشان مصلحت همان نیاز واقعی است و منظور از مصلحتی که ما می گوئیم همان چیزی است که مخاطب را والا و توانمند می کند ، به طوری که اگر رسانه بیش از حد به نیازهای مخاطبان عام توجه کند ، کارکردهای منفی داشته و در خوش بینانه ترین وضعیت رسانه ای مخدر است که فقط برای گذران اوقات فراغت به کار می آید.

تبلیغات