پژوهندگان امر ارتباطات اغلب تمایل دارند نتایج به دست آمده از پژوهش را به کل جمعیت جامعه، ناحیه یا حتی یک ملت تعمیم دهند. البته کاملا بدیهی است که نمیتوان عده بسیار زیادی از جمعیت را مورد بررسی و مطالعه قرارداد؛ زیرا این کار به حضور خیل عظیمی از پرسشگران و وجود منابع مالی عظیم نیاز دارد. با این همه، درقرن نوزدهم، پژوهشگرانی که درباره حیوانات (نظیر گونه های دریایی) پژوهش میکردند، متوجه شدند که اگر گروه کوچک و کم شماری از حیوانات را به عنوان نمونه درنظر بگیرند، به نحوی که ویژگیهای آنها به طور میانگین همان ویژگیهایی باشد که جامعه اصلی واجد آنهاست، دراین صورت نتایج به دست آمده از این نمونه کوچک به جمعیت اصلی و بزرگ قابل تعمیم خواهد بود. در ضمن به زودی پی بردند که این اصل را میتوان درباره جوامع انسانی نیز به کاربرد، بنابراین پژوهشگران، نمونهگیری را از آنها اقتباس کردند و به رعایت گرفتند. با استفاده از این روش میتوان برامری ناممکن، یعنی مطالعه کل یک جمعیت، فایق آمد و اگر نمونهگیری، درست اجرا شود، پژوهشگران میتوانند به نتایجی دست یابند که اگر کل جامعه را بررسی میکردند، به آنها میرسیدند.