پژوهش های نوین روانشناختی (روانشناسی دانشگاه تبریز)
پژوهش های نوین روانشناختی سال 18 پاییز 1402 شماره 71 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، الگویابی ساختاری آشفتگی روان شناختی بر اساس خودمراقبتی و تاب آوری روانی با نقش میانجی گری خودشفقتی در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس بود. پژوهش از نوع کاربردی و روش پژوهش همبستگی به شیوه مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس عضو انجمن ام اس اصفهان در فصل پاییز سال 1401 بود. از بین جامعه آماری 320 نفر به شیوه نمونه گیری دردسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه آشفتگی روان شناختی (کسلر و همکاران، 2002)، پرسشنامه خودمراقبتی (گالینا و همکاران، 2015)، پرسشنامه تاب آوری روانی (کانر و دیودیسون، 2003) و پرسشنامه خودشفقتی (نف، 2003) بودند. نتایج نشان داد که خودمراقبتی بر خودشفقتی (05/0 p<، 614/0 = β) و آشفتگی روان شناختی (05/0 p<، 478/0- = β) بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس دارای اثر مستقیم معنادار بوده و توانسته به ترتیب 7/37 و 8/22 درصد از واریانس این متغیرها را تبیین کند. همچنین تاب آوری روانی بر خودشفقتی (05/0 p<، 545/0 = β) و آشفتگی روان شناختی (05/0 p<، 536/0- = β) بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس دارای اثر مستقیم معنادار بوده و توانسته به ترتیب 7/29 و 7/28 درصد از واریانس این متغیرها را تبیین کند. در نهایت خودشفقتی بر آشفتگی روان شناختی (05/0 p<، 44/0- = β) بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس دارای اثر مستقیم معنادار بوده و توانسته 3/19 درصد از واریانس این متغیر را تبیین کرده و در رابطه بین خودمراقبتی و تاب آوری روانی با آشفتگی روان شناختی بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس نیز نقش میانجی معنادار ایفا کند (05/0 p<). ب
مقایسه اثربخشی درمان شناختی - رفتاری و درمان فراشناختی بر پریشانی روانشناختی (استرس، اضطراب و افسردگی) افراد وابسته به مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و درمان فراشناختی بر پریشانی روانشناختی(استرس، اضطراب و افسردگی) افراد وابسته به مصرف مواد انجام شد. روش پژوهش، شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و جامعه آماری کلیه افراد وابسته به مصرف مواد شهرستان سمنان در سال 1400 بود که با روش نمونه گیری در دسترس، 75 نفر با توجه به ملاک های ورود و خروج انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش1 (درمان شناختی- رفتاری)، گروه آزمایش 2 (درمان فراشناختی) و یک گروه گواه جایگذاری شدند. ابزار پژوهش، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس لاویباند و لاویباند (1995) بود. تحلیل داده ها با روش تحلیل کواریانس چندمتغیره انجام شد. یافته ها نشان دادند هر دو مداخله در بهبود پریشانی روانشناختی در افراد وابسته به مواد مؤثر واقع شدند. همچنین بین اثربخشی دو درمان، تفاوت معنادار نبود (01/0p<). باتوجه به نتایج پژوهش می توان از درمان شناختی- رفتاری و فراشناختی جهت ارتقای سلامت روان افراد وابسته به مواد استفاده نمود.
طراحی الگوی خود مراقبتی برای دانش آموزان دوره دوم متوسطه با استفاده از مدل داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با وجود اینکه در باب مراقبت و جایگاه خودمراقبتی در رشد و تعالی فردی توافق کلی وجود دارد، اما الگویی که بتواند بیانگر فرایند مراقبت و نحوه شکل گیری خودمراقبتی در دانش آموزان باشد، ارائه نگردیده و تبیین نظری روشنی صورت نگرفته است. مطالعه ی حاضر در پی طراحی و تدوین الگوی خود مراقبتی برای دانش آموزان دوره دوم متوسطه است. این پژوهش در چارچوب رویکرد کیفی و با به کارگیری روش تحقیق داده بنیاد انجام گرفته است. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه های نیمه ساختار یافته بوده و به منظور گردآوری اطلاعات، با به کارگیری روش نمونه گیری هدفمند با 25 نفر از دانش اموزان دوره دوم متوسطه شهر جلفا، مصاحبه انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام گرفت. نتایج پژوهش حاضر، نشان دهنده استخراج بالغ بر 487 کد یا مفهوم اولیه از مصاحبه ها و نیز احصاء 38 مقوله ی فرعی و 9 مقوله ی اصلی است که در قالب مدل پارادیمی شامل فرایند خودمراقبتی به عنوان مقوله محوری و شرایط علی (2مورد)، عوامل زمینه ای(4 مورد)، شرایط مداخله گر (2مورد)، راهبردها (5مورد) و عوامل پس آیندی (1مورد) قرار گرفت. آشنائی دانش آموزان با مفهوم مراقبت، حدود و ثغور و انواع آن و پیامدهای آن در حوزه های مختلف می تواند در نهادینه سازی انجام فعالیت های خودمراقبتی نقش اساسی ایفا کند
مقایسه اثربخشی درمان تعاملی والد-کودک(PCIT)، آموزش ذهن آگاهی کودک محور(بوردیک) و آموزش برنامه والدین سال های باورنکردنی(IY) بر کاهش نشانه های درونی سازی شده دانش آموزان دوره اول ابتدایی شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین تفاوت اثربخشی درمان تعاملی والد-کودک(PCIT)، ذهن آگاهی کودک محور(بوردیک) و برنامه سال های باورنکردنی(IY) بر کاهش نشانه های درونی سازی شده دانش آموزان دوره اول ابتدایی شهر تبریز بود. در قالب طرح نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با سه گروه آزمایش و یک گروه کنترل و اجرای پرسشنامه رفتاری کودک (CBCL) آخنباخ نسخه والدین اطلاعات لازم جمع آوری شد. جامعه آماری شامل کلیه مادران و دانش آموزان دوره ی اول ابتدایی شهر تبریز در سال تحصیلی 1399-1398 بود. نمونه شامل 40 نفر دانش آموز به همراه مادران شان است که 30 نفر به عنوان گروه آزمایشی و 10 نفر به عنوان گروه کنترل به روش داوطلبانه و مبتنی بر معیارهای ورود انتخاب شدند. پس از برگزاری دوره های درمانی(تعاملی والد-کود، ذهن آگاهی کودک محور و سال های باورنکردنی) طی 3 ماه و تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس مختلط، نتایج نشان داد که روش های درمانی تعاملی والد-کودک، ذهن آگاهی کودک محور و برنامه سال های باورنکردنی بر کاهش نمرات درونی سازی شده دانش آموزان از جلسه ی پیش آزمون تا جلسه ی پیگیری موثرند. نتایج آزمون بونفرونی نشان داد که روش درمان تعاملی والد-کودک اثربخش تر از روش درمانی ذهن آگاهی کودک محور در کاهش نشانه های درونی سازی شده دانش آموزان است.
اثربخشی آموزش راهبردهای یادگیری خودگردان بر روحیه علمی و خودناتوان سازی تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر اثربخشی آموزش راهبردهای یادگیری خودگردان بر روحیه علمی و خودناتوان سازی تحصیلی دانش آموزان بود. این پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی و از نوع طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان دوره دوم ابتدایی در سال تحصیلی 1400-1399 شهر تبریز بودند که از جامعه حاضر تعداد 60 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شده و در دو گروه مداخله و کنترل (30 نفر برای هر گروه) قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه روحیه علمی (ساعتچی و کامیاری، 1395) و مقیاس خودناتوان سازی (برگاس و جونز، 2001) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیره انجام گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش راهبردهای یادگیری خودگردان بر روحیه علمی و خودناتوان سازی تحصیلی دانش آموزان تأثیر دارد. در واقع آموزش راهبردهای یادگیری خودگردان باعث افزایش روحیه علمی و کاهش خودناتوان سازی تحصیلی در دانش آموزان می شود. بنابراین توجه به راهبردهای یادگیری خودگردان نقش مهمی در روحیه علمی و خودناتوان سازی تحصیلی دانش آموزان دارد.
مقایسه اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار و زوج درمانی شناختی-رفتاری بر کاهش دلزدگی زناشویی و افسردگی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی مقایسه اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار و زوج درمانی شناختی-رفتاری بر کاهش دلزدگی زناشویی و افسردگی زوجین بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل همراه با مرحله پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی شهر کرمانشاه در سال 1400 بودند. در مرحله اول با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 45 زوج(90 نفر) انتخاب و سپس به شیوه تصادفی ساده در 2 گروه آزمایش(هر گروه 15 زوج به تعداد 60 نفر) و یک گروه کنترل(15 زوج به تعداد 30 نفر) جایگزین شدند. سپس زوجین گروه آزمایش اول تحت 10 جلسه 90 دقیقه ای زوج درمانی هیجان مدار و گروه آزمایش دوم تحت 10 جلسه 90 دقیقه ای زوج شناختی-رفتاری قرار گرفتند؛ اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد و در لیست انتظار باقی ماند. از پرسشنامه دلزدگی زناشویی پاینز(2003) و افسردگی بِک و همکاران (1996) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. برای تحلیل داده های به دست آمده از تحلیل واریانس آمیخته با نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج نشان داد هر دو زوج درمانی مذکور اثربخشی معناداری بر کاهش دلزدگی زناشویی و سیاهه افسردگی داشته است(05/0>P). نتایج آزمون تعقیبی بن فرونی نشان داد که زوج درمانی هیجان مدار اثربخشی بیشتری نسبت به زوج درمانی شناختی-رفتاری دارد(05/0>P).
مقایسه اثربخشی آموزش تحلیل رفتار متقابل و تنظیم هیجان بر بزرگنمایی غیرانطباقی و گسست اخلاقی در نوجوانان دارای رفتار قلدری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از پردامنه ترین چالش های مدارس، قلدری است. هدف این پژوهش بررسی مقایسه ای اثربخشی آموزش تحلیل رفتار متقابل و تنظیم هیجان بر بزرگنمایی غیرانطباقی و گسست اخلاقی در نوجوانان دارای رفتار قلدری بود.روش: روش پژوهش آزمایشی، با طرح پیش آزمون_پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر با نشانه های قلدری دوره متوسطه اول و دوم شهر گرگان در سال تحصیلی 1402-1401 بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای 45 نفر انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هر گروه 15 نفر) جایدهی شدند. گروه آزمایش1 آموزش تحلیل رفتار متقابل، گروه آزمایش 2 مهارت تنظیم هیجان را در 8 جلسه 60 دقیقه ای دریافت کردند. ابزار پژوهش پرسشنامه های بزرگنمایی غیرانطباقی ریسکیند و همکاران (2000)، گسست اخلاقی و قلدری تورنبرگ و جانگرت (2014) بود. داده های پژوهش با تحلیل کوواریانس چندمتغیره و نرم افزار spss-23 تحلیل شد.یافته ها: نتایج نشان داد بین اثربخشی آموزش تحلیل رفتار متقابل و تنظیم هیجان بر بزرگنمایی غیرانطباقی و گسست اخلاقی در نوجوانان دارای رفتار قلدری تفاوت معنی داری وجود دارد (05/0>p)، به عبارتی دیگر آموزش تحلیل رفتار متقابل نسبت به آموزش تنظیم هیجان بر بزرگنمایی غیرانطباقی و گسست اخلاقی در نوجوانان دارای رفتار قلدری تاثیر بیشتری دارد (05/0>p).نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از آن است که آموزش تحلیل رفتار متقابل با بهره گیری از فنونی مانند تجزیه و تحلیل و درک رفتار خویش و همینطور، کسب آگاهی و قبول مسئولیت اثربخشی بیشتری بر کاهش بزرگنمایی غیرانطباقی و گسست اخلاقی در نوجوانان دارای رفتار قلدری دارد.
اثربخشی برنامه شناخت اجتماعی مبتنی بر تئوری ذهن بر کفایت اجتماعی، پردازش شناختی و رفتارهای کلیشه ای در کودکان طیف اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی برنامه شناخت اجتماعی مبتنی بر تئوری ذهن بر کفایت اجتماعی، پردازش شناختی و رفتارهای کلیشه ای در کودکان طیف اوتیسم بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه پسران 8-14 سال دارای اختلال طیف اوتیسم بودند که در سال 1401 عضو مؤسسه اوتیسم خیریه تبریز بودند. نمونه مورد مطالعه شامل 22 نفر بود که به روش نمونه-گیری هدفمند انتخاب شده و در دو گروه آزمایش و گواه (هر کدام 11 نفر) جایگزین شدند و به مدت 10 جلسه تحت آموزش قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از نیمرخ مهارت اجتماعی اوتیسم (بلینی و هوپف، 2007)، ارزیابی سیستم شناختی ناگلیری و داس (1997) و خرده مقیاس رفتارهای کلیشه ای مقیاس (گارز-2، 2000) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آماری تحلیل کوواریانس چند متغیره و نرم افزار SPSS.21 انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که برنامه شناخت اجتماعی مبتنی بر تئوری ذهن بر کفایت اجتماعی، پردازش شناختی و رفتارهای کلیشه ای در کودکان طیف اوتیسم تأثیر دارد (05/0>P). در واقع برنامه شناخت اجتماعی مبتنی بر تئوری ذهن باعث افزایش کفایت اجتماعی و پردازش شناختی و کاهش رفتارهای کلیشه ای در کودکان طیف اوتیسم می شود. نتایج این مطالعه از قابلیت کاربرد و کارایی برنامه شناخت اجتماع مبتنی بر تئوری ذهن برای افزایش پردازش شناختی و اصلاح کفایت اجتماعی و کاهش رفتارهای کلیشه ای در کودکان دچار اختلال طیف اوتیسم حمایت می کند.
ارتباط طرح واره های شناختی فعال شده در بافت جنسی با رضایت جنسی: نقش واسطه ای خلق منفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رضایت جنسی یکی از ویژگی های کلیدی خانواده پایدار است و به عنوان شاخصی مهم برا کیفیت کلی زندگی شناخته می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای خلق منفی در ارتباط طرح واره های شناختی فعال شده در بافت جنسی با رضایت جنسی زنان بود. روش پژوهش، توصیفی - همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان زن دانشگاه های شهر تهران بودند که از بین آن ها 637 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای گردآوری داد ه ها از پرسش نامه طرح واره های شناختی فعال شده در بافت جنسی (QCSASC-2003)، مقیاس اضطراب، افسردگی و استرس (DASS-1995)، مقیاس رضایت جنسی (SSSW-2005)، استفاده شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS23 و نرم افزار LISREL8.8 استفاده شد. مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که طرح واره های شناختی فعال شده در بافت جنسی هم به صورت مستقیم و هم غیرمستقیم (از طریق خُلق منفی)، بر رضایت جنسی زنان تاثیر می گذارد. ارزیابی مدل فرضی پژوهش با استفاده از شاخص های برازندگی نشان داد که مدل فرضی با مدل اندازه گیری، برازش دارد (87/0CFI=، 98/0 NFI=، 058/0 RMSEA=). همسو با مدل نوبر، نتایج این پژوهش نشان داد که طرح واره های شناختی فعال شده در بافت جنسی بر رضایت جنسی زنان تاثیر دارد و هم چنین این یافته ها تاکید می کنند که در کنار عوامل فیزیولوژیکی، عوامل شناختی و هیجانی در تبیین رضایت جنسی خیلی اهمیت دارند.
مدل ساختاری اضطراب اجتماعی بر اساس کمال گرایی سازش نایافته و راهبردهای غیرانطباقی تنظیم شناختی هیجان با نقش میانجی نشخوار فکری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی مدل ساختاری اضطراب اجتماعی بر اساس کمال گرایی سازش نایافته و راهبردهای غیرانطباقی تنظیم شناختی هیجان با نقش میانجی نشخوار فکری بود. مطالعه حاضر از نوع مطالعات همبستگی- به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری در این پژوهش شامل دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهرستان کاشان در سال تحصیلی 1401-1400 بودند. حجم نمونه بر اساس مدل کلاین(2016) و با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی 342 نفر انتخاب شد. ابزار گردآوری داده های پژوهش شامل سیاهه اضطراب اجتماعی(کانر و همکاران، 2000)، سیاهه کمال-گرایی(هیل و همکاران، 2004)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجانی(گرانفسکی و کرایج، 2007) و مقیاس پاسخ نشخوار فکری(نولن-هوکسما و مارو، 1991) بود. تحلیل آماری داده ها با استفاده از نرم افزار AMOS انجام گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که اثر مستقیم کمال گرایی سازش نایافته(371/0=β و 001/0=sig)، تنظیم شناختی هیجان غیرانطباقی(186/0=β و 043/0=sig) و نشخوار فکری(163/0=β و 019/0=sig) بر اضطراب اجتماعی به صورت مثبت معنادار بود. همچنین نتایج نشان داد که نشخوار فکری در رابطه بین کمال گرایی سازش نایافته(حد پایین 003/0 و حد بالا 068/0، 012/0=sig) و راهبردهای غیرانطباقی تنظیم شناختی هیجان(حد پایین 023/0 و حد بالا 184/0، 020/0=sig) با اضطراب اجتماعی نقش میانجی دارد. همچنین مدل نهایی پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود(070/0=RMSEA و 05/0>P-value) و 41 درصد اضطراب اجتماعی به وسیله کمال گرایی سازش نایافته و راهبردهای غیرانطباقی تنظیم شناختی هیجان با نقش میانجی نشخوار فکری تبیین می شود. بنابراین اضطراب اجتماعی نوجوانان متاثر از کمال گرایی سازش نایافته، راهبردهای غیرانطباقی تنظیم شناختی هیجان و نشخوار فکری است.
اثر بخشی آموزش مبتنی بر نظریه ذهن شناختی و عاطفی بر بهبود همدلی سرد و گرم در کودکان قربانی کودک آزاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی آموزش مبتنی بر نظریه ذهن شناختی_عاطفی بر بهبود همدلی سرد و گرم در کودکان قربانی کودک آزاری بود. در راستای این هدف در قالب طرح آزمایشی تک آزمودنی با خط پایه منفرد تعداد 2 کودک قربانی سواستفاده عاطفی به شیوه هدفمند انتخاب شدند.مطابق با طرح پژوهشی، در مرحله خط پایه با استفاده از پرسشنامه همدلی دادس و همکاران وضعیت همدلی سرد و گرم آزمودنیها اندازه گیری شد. سپس در مرحله مداخله ، طی دوازده جلسه ، مهارتهای نظریه ذهن شناختی_عاطفی بر اساس الگوی هال و همکاران به مرحله اجرا گذارده شد.در این راستا،طی جلسات چهارم، ششم،هشتم،دهم و دوازدهم، وضعیت همدلی سردوگرم آزمودنیها اندازه گیری شد. جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل چشمی و نموداری و نیز محاسبه درصد بهبودی و اندازه ی اثر استفاده شد. تحلیل داده ها نشان داد آموزش مهارتهای تئوری ذهن عاطفی_شناختی در بهبود همدلی سردوگرم کودکان قربانی سوء استفاده عاطفی، از نظر بالینی اثربخش است. این یافته ها تلویحات عملی در عرصه های بالینی داشته و نشان میدهند که ارتقاء و بهبود تئوری ذهن موجبات مصون سازی کودکان در برابر آسیب های ناشی از سوء استفاده عاطفی می گردد.
اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر سرمایه روان شناختی و شایستگی اجتماعی زنان متاهل فاقد فرزند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر سرمایه روان شناختی و شایستگی اجتماعی زنان متاهل فاقد فرزند انجام گرفت. این پژوهش با روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه انجام شد. دوره پیگیری نیز در این پژوهش دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل زنان متاهل فاقد فرزند شهر اصفهان در سه ماهه بهار سال 1401 بود. در این پژوهش تعداد 35 زن متاهل فاقد فرزند با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جایدهی شدند (18 زن در گروه آزمایش و 17 زن در گروه گواه). زنان حاضر در گروه آزمایش روان درمانی مثبت نگر را طی دو و نیم ماه در 10 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه سرمایه روان شناختی (لوتانز و اولیو، 2007) و پرسشنامه شایستگی اجتماعی (فلنر و همکاران، ۱۹۹۰) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بونفرنی با استفاده از نرم افزار آماری SPSS23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که روان درمانی مثبت نگر بر سرمایه روان شناختی (0001>P؛ 64/0=Eta؛ 96/58=F) و شایستگی اجتماعی (0001>P؛ 51/0=Eta؛ 39/34=F) زنان متاهل فاقد فرزند تأثیر معنادار دارد. بر اساس یافته های پژوهش می توان چنین نتیجه گرفت که روان درمانی مثبت نگر با بهره گیری از فنونی همانند چشم انداز مثبت به زندگی، آموزش خوش بینی و امید به آینده به عنوان یک روش کارآمد می تواند جهت بهبود سرمایه روان شناختی و شایستگی اجتماعی زنان متاهل فاقد فرزند مورد استفاده قرار گیرد.
مقایسه اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار و زوج درمانی شناختی-رفتاری بر کاهش دلزدگی زناشویی و افسردگی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی کفایت روان سنجی پرسشنامه خشونت در روابط پیش از ازدواج در جامعه ایرانی بود. در این مطالعه توصیفی-تحلیلی، تعداد 240 نفر (171 زن و 69 مرد) از دانشجویان دانشگاه تبریز به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به پرسشنامه خشونت در روابط پیش از ازدواج (DVQ+)، پرسشنامه جنسیت زدگی (ASI) و مقیاس ارزیابی رابطه (RAS) پاسخ دادند. تجزیه وتحلیل داده ها با تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی، محاسبه ضریب آلفای کرونباخ، ضریب همبستگی پیرسون و بررسی روایی سازه و روایی ملاکی پرسشنامه در نرم افزارهای Spss-24 و Amos-24 انجام شد. نتایج حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی و تائیدی مدل 8 عاملی این پرسشنامه را (با اندکی تغییر) تائید کرد. ضریب آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه 94/0 محاسبه شد و برای عامل های 8 گانه بین 86/0 (برای تحقیر در جمع) تا 93/0 (برای تحقیر) در نوسان بود. از طرفی روایی ملاکی پرسشنامه از طریق همبسته کردن آن با پرسشنامه جنسیت زدگی (20 /0r=، 01/0p<) و با مقیاس ارزیابی رابطه (46 /0-r=، 01/0p<) مطلوب ارزیابی شده و روایی سازه آن با استفاده از روایی همگرا و واگرا مورد تائید قرار گرفت. بر اساس یافته های به دست آمده می توان گفت پرسشنامه خشونت در روابط پیش از ازدواج از ویژگی های روان سنجی مطلوب و انطباق خوبی در جامعه ایرانی برخوردار است. از این رو این پرسشنامه می تواند برای اهداف پژوهشی و بالینی در زمینه روابط پیش از ازدواج و خشونت جنسی مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی برنامه درسی مبتنی بر تعلیم وتربیت مثبت بر انگیزش تحصیلی، اشتیاق تحصیلی و بهزیستی تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی برنامه درسی مبتنی بر تعلیم و تربیت مثبت بر انگیزش تحصیلی، اشتیاق تحصیلی و بهزیستی تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی در درس مطالعات اجتماعی انجام یافته است. روش تحقیق حاضر از نوع شبه آزمایشی و به صورت طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دوره ابتدایی شهر تبریز بودند و نمونه آماری با توجه به ماهیت نیمه آزمایشی بودن آن شامل 30 نفر (15 نفرگروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) بود که به صورت تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه انگیزش تحصیلی هارتر (1980)، پرسشنامه اشتیاق تحصیلی فردریکز و بلومنفیلد (2004) و پرسشنامه بهزیستی تحصیلی تومینین-سوینی و همکاران (2012) و برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از روش تحلیل کوواریانس تک متغیره و چندمتغیره استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد، آموزش مبتنی بر تعلیم و تربیت مثبت بر انگیزش تحصیلی (انگیزش درونی و انگیزش بیرونی)، بهزیستی تحصیلی و اشتیاق تحصیلی تاثیر مثبت دارد. لذا می توان با بهره گیری از برنامه های درسی مبتنی بر تعلیم و تربیت مثبت میزان انگیزش درونی و انگیزش بیرونی، بهزیستی تحصیلی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان را افزایش داد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب مرگ و سرسختی روانشناختی در دانشجویان دارای آشفتگی هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب مرگ و سرسختی روانشناختی در دانشجویان دارای آشفتگی هیجانی بود. طرح پژوهشی نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل در سال 1399-1400 بود. حجم نمونه شامل 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه گواه) از جامعه آماری به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و در دو گروه گواه و آزمایش جایدهی شدند. برای گروه آزمایشی، درمان پذیرش و تعهد اجرا شد در حالیکه گروه کنترل آموزشی دریافت نکردند. ابزار پژوهش شامل مقیاس اضطراب مرگ (تمپلر، 1970) و پرسشنامه سرسختی روانشناختی (لانگ و گولت، 2003) بود. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهبود اضطراب مرگ و سرسختی روانشناختی در مراحل پس آزمون و پیگیری تاثیر معنی دار داشته است (001/0P<). یافته های این پژوهش اطلاعات مفیدی را در ارتباط با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد فراهم می کند و مشاوران و روانشناسان می توانند برای بهبود اضطراب مرگ و سرسختی روانشناختی در دانشجویان دارای آشفتگی هیجانی از این مداخله استفاده نمایند.
ارزشیابی ویژگی های روان سنجی سنجش تأیید-خود خودکار در دانش آموزان پسر پایه نهم مدارس دولتی شهرستان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ویژگی ها و توانایی های شخصی و تأمل کردن درباره آن ها که تحت عنوان تأیید-خود یاد می شود، می تواند زمینه ساز افزایش عزت نفس، بهزیستی روان شناختی و فیزیولوژیکی، پیشرفت تحصیلی و انگیزش تحصیلی دانش آموزان شود. لذا فقدان ابزار مناسب برای اندازه گیری آن در دانش آموزان، سبب شد در این پژوهش ویژگی های روان سنجی سنجش تأیید-خود خودکار هریس و همکاران (2019) در دانش آموزان مورد بررسی قرار گرفت. پژوهش حاضر یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می-باشد. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان پسر پایه نهم مدارس متوسطه شهرستان ایلام در سال تحصیلی 1401-1400 بود که تعداد 330 نفر به عنوان نمونه و با روش تصادفی خوشه ای یک مرحله ای انتخاب شدند. همبستگی به دست آمده برای روایی همگرا این ابزار با خرده مقیاس انگیزش درونی هارتر (1980) مثبت و معنی دار (05/0> p) و برای روایی واگرا با پرسش نامه افسردگی، اضطراب و استرس (21-DASS) لاویبوند و لاویبوند (1995) و خرده مقیاس انگیزش بیرونی هارتر (1980) منفی و معنی دار (05/0>p) به دست آمد. نتایج تحلیل عامل تأییدی نشان داد که الگوی سه عاملی توانایی ها، ارزش ها و روابط اجتماعی این سنجش بهترین برازش را با بار عاملی مناسب (حداقل 70/0) بود. به علاوه، نتایج مطالعه نشان دهنده برازندگی نسبت مجذور کای به درجه آزادی 21/3، مطلوب شاخص نیکویی برازش 906/0، شاخص برازش تطبیقی 944/0 و ریشه میانگین مجذورات خطای تقریب 08/0 بود. ضرایب پایایی این ابزار با استفاده از آلفای کرونباخ برای کل ابزار 93/0، و برای عوامل سه گانه به ترتیب 85/0، 82/0 و 87/0 به دست آمد.
اثربخشی درمان مبتنی ذهنی سازی بر دشواری تنظیم هیجانی و پرخاشگری نوجوانان دختر افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی ذهنی سازی بر دشواری تنظیم هیجانی و پرخاشگری نوجوانان دختر افسرده انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل نوجوانان دختر با اختلال افسردگی مراجعه کننده به مراکز مشاوره آموزش و پرورش شهر بابل در سال تحصیلی 1401-1400 بود. در این پژوهش تعداد 30 نوجوان دختر با اختلال افسردگی با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جایدهی شدند (15 نوجوان در گروه آزمایش و 15 نوجوان در گروه گواه). نوجوانان حاضر در گروه آزمایش درمان مبتنی ذهنی سازی (10 جلسه) را طی 10 هفته (90 دقیقه ای) دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه افسردگی نوجوانان (کوتچر، 2002)، پرسشنامه دشواری در تنظیم هیجان (گرتز و رؤمر، 2004) و پرسشنامه پرخاشگری (باس و پری، 1992) بود. داده ها به شیوه تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بونفرنی توسط نرم افزار آماری SPSS23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که درمان مبتنی ذهنی سازی بر دشواری تنظیم هیجانی (0001>P؛ 54/0=Eta؛ 28/33=F) و پرخاشگری (0001>P؛ 63/0=Eta؛ 60/48=F) نوجوانان دختر افسرده تاثیر دارد. بر اساس یافته های حاصل از پژوهش حاضر، درمان مبتنی ذهنی سازی با بهره گیری از افکار، هیجان ها و رفتارهای همراه با ذهن آگاهی، می تواند به عنوانی رویکردی موثر در جهت کاهش دشواری تنظیم هیجانی و پرخاشگری نوجوانان دختر افسرده مورد استفاده قرار داد.
بررسی نقش میانجی ناامیدی در رابطه بین آلکسی تایمیا، تکانشگری، تحمل پریشانی، خودانتقادی با خودجرحی غیرخودکشی در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی روابط ساختاری آلکسی تایمیا، تکانشگری، تحمل پریشانی و خود انتقادی با خودجرحی در دانش آموزان با میانجیگری ناامیدی بود. روش ها: پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهش های کاربردی و از لحاظ روش از نوع مطالعات همبستگی است. جامعه ی پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر و پسر متوسطه اول شهرستان اردبیل در سال 1401-1400 تشکیل دادند که از بین آنها با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای 635 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل مقیاس گزارش خودجرحی کلونسکی و گلن (2009)، مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو-20 (2003)، مقیاس ناامیدی کودکان (1986)، مقیاس تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005)، مقیاس تکانشگری بارت (1950) و مقیاس سطوح خودانتقادی تامپسون و زوراف (2004) بود. داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری، با استفاده از نرم افزار لیزرل ورژن 8/8 تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که ضریب استاندارد شده مسیر اثر مستقیم متغیرهای آلکسی تایمیا، تکانشگری و خود انتقادی بر خود جرحی در سطح معنی داری 0.01p<، معنی دار است. همچنین اثرات غیرمستقیم تکانشگری و خودانتقادی بر خودجرحی به واسطه ی ناامیدی در سطح معنی داری 0.01p<، معنی دار بود.نتیجه گیری: نظر به اینکه در آلکسی تایمیا، تکانشگری، تحمل پریشانی، خودانتقادی و ناامیدی از عوامل موثر در خودجرحی بدون قصد خودکشی می باشند، لذا یافته های این پژوهش می تواند در پیشگیری از رفتار خودجرحی و طرح ریزی برنامه های آموزشی و طراحی مداخلات درمانی مورد استفاده قرار گیرد ت
تأثیر سوء رفتار و غفلت آموزشی در کارکردهای اجرایی دانش آموزان دوره دوم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تأثیر سوء رفتار و غفلت آموزشی در کارکردهای اجرایی دانش آموزان دوره دوم ابتدایی شهرستان ارومیه انجام شده است. این پژوهش توصیفی از نوع مطالعات همبستگی است. جامعه آماری دانش آموزان دوره دوم ابتدایی شهر ارومیه در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که از این جامعه با استفاده جدول مورگان و به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای تعداد 374 نفر انتخاب شده و در مطالعه شرکت کردند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه عصب روانشناختی و شخصیتی کولیج (2000) و پرسشنامه سوء رفتار و غفلت آموزشی نوع پرورقره باغ و زینالی (1398) استفاده شد. داده ها به کمک همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیری به روش همزمان تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که بین سوء رفتار و غفلت آموزشی با کارکردهای اجرایی و مؤلفه های سازماندهی، تصمیم گیری- برنامه ریزی و بازداری رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. با افزایش سوء رفتار و غفلت آموزشی، میزان ضعف در کارکردهای اجرایی و مؤلفه های سازماندهی، تصمیم گیری- برنامه ریزی و بازداری افزایش می یابد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای سوء رفتار و غفلت آموزشی قادرند تغییرات کارکردهای اجرایی و مؤلفه های سازماندهی، تصمیم گیری- برنامه ریزی و بازداری را به طور معناداری پیش بینی کنند. بنابراین متغیرهای سوء رفتار و غفلت آموزشی نقش مهمی در کارکردهای اجرایی دانش آموزان دارند.
اثربخشی بسته ترکیبی چشم انداز زمانی و ذهن آگاهی بر استقامت و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان دچار درماندگی آموخته شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی بسته ترکیبی چشم انداز زمانی و ذهن آگاهی بر استقامت و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان دچار درماندگی آموخته شده انجام گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی (با گروه آزمایش و گواه) با طرح سه مرحله ای (پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری) و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل دانش آموزان دچار درماندگی آموخته شده دوره دوم متوسطه شهر اصفهان در سال تحصیلی 1401-1400 بود. در این پژوهش تعداد 34 دانش آموز دچار درماندگی آموخته شده با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش (18 دانش آموز) و گواه (16 دانش آموز) جایدهی شدند. گروه آزمایش بسته ترکیبی چشم انداز زمانی و ذهن آگاهی را طی 12 هفته در 12 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه درماندگی آموخته شده (کوینلس و نلسون، ۱۹۸۸) (LHS)، پرسشنامه اشتیاق تحصیلی (فردریکز، بلومنفیلد و پاریس، 2004) (AEQ) و پرسشنامه استقامت تحصیلی (ساموئلز، 2004) (ARQ) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس آمیخته با استفاده از نرم افزار آماری SPSS23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که اثربخشی بسته ترکیبی چشم انداز زمانی و ذهن آگاهی بر استقامت تحصیلی (0001>P؛ 58/0=Eta؛ 13/44=F) و اشتیاق تحصیلی (0001>P؛ 57/0=Eta؛ 43=F) دانش آموزان دچار درماندگی آموخته شده تأثیر معنادار دارد. بر اساس یافته های پژوهش می توان چنین نتیجه گرفت که بسته ترکیبی چشم انداز زمانی و ذهن آگاهی با بکارگیری مفاهیم نظری و درمانی مربوط به چشم انداز زمانی و ذهن آگاهی می تواند به عنوان یک روش کارآمد جهت بهبود استقامت و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان دچار درماندگی آموخته شده مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی اثربخشی درمان تصمیم گیری مجدد بر کاهش پرخاشگری ارتباطی پنهان زناشویی، تغییر الگوهای ارتباطی و کاهش نارسایی هیجانی زوجین متعارض(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان تصمیم گیری مجدد بر کاهش پرخاشگری ارتباطی پنهان زناشویی، تغییر الگوهای ارتباطی و کاهش نارسایی هیجانی زوجین متعارض انجام گرفت. طرح پژوهش از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش، زوج های ناسازگار مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر بیجار (۲ مرکز) در سال ۱۳۹۸ بود. با روش نمونه گیری هدفمند، تعداد ۳۰ زوج (۶۰ نفر) که نمرات آن ها در پرسشنامه تعارض زناشویی بالاتر از میانگین بودند، به عنوان نمونه آماری انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه برابر آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایشی تحت مداخله درمان تصمیم-گیری مجدد در ۱۰ جلسه ۱/۵ ساعت قرار گرفتند. در حالی که گروه کنترل هیچ درمانی را دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها از مقیاس پرخاشگری ارتباطی پنهان (نلسون و کاول، ۲۰۰۶)، الگوهای ارتباطی (کریستنسن و هاوی، ۱۹۹۰) و نارسایی هیجانی تورنتو (باگبی، تیلور و پارکر، ۱۹۹۴) استفاده شد و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS-21و در سطح استنباطی از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری استفاده گردید. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد بین پس آزمون دو گروه آزمایشی و گروه کنترل از نظر متغیرهای وابسته (پرخاشگری ارتباطی پنهان زناشویی، نارسایی هیجانی و الگوهای ارتباطی سازنده متقابل، اجتنابی متقابل، توقع/ کناره گیری) تفاوت معنی داری وجود دارد (۰/۰۰۰p<). این نتایج بیانگر اثربخشی درمان تصمیم گیری مجدد بر کاهش پرخاشگری ارتباطی پنهان زناشویی، تغییر الگوهای ارتباطی و کاهش نارسایی هیجانی زوجین متعارض است.
اثربخشی تلفیقی درمان تنظیم هیجان و شفقت درمانی بر اجتناب تجربه ای زنان دارای تجربه خشونت خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی تلفیقی درمان تنظیم هیجان و شفقت درمانی بر اجتناب تجربه ای زنان دارای تجربه خشونت خانگی انجام شد. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ى هدف مطالعه ى حاضر تمامى زنان 20 تا 40 سال آسیب دیده از خشونت خانگى مراجعه کننده به کلینیک هاى روانشناسى و مشاوره و مراکز پزشکى قانونى در شهر مشهد بودند.20 نفر به شیوه ى نمونه گیرى داوطلبانه انتخاب شده و به صورت تصادفى به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. براى جمع آورى داده ها از پرسشنامه چند بعدی اجتناب تجربی گامز و همکاران (2011) استفاده شد. گروه آزمایش مداخله درمان تلفیقی هیجان مدار مبتنی بر شفقت در 10 جلسه 60 دقیقه ای دریافت کردند. سرانجام داده های پژوهش با تحلیل کواریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان دادند تلفیق درمان تنظیم هیجان و شفقت درمانی باعث کاهش اجتناب تجربی در زنان دارای تجربه خشونت خانگی شده است. بر اساس یافته های پژوهش، با در نظر گرفتن نقش مهم زنان در جامعه و خانواده و لزوم توجه به سلامت روانی آن ها، لازم می باشد در مراکز مشاوره و بازتوانی، کارگاه های آموزشی درزمینه آموزش شفقت درمانی و درمان تنظیم هیجان برگزار گردد.
اثربخشی درمان فراشناختی کودکان (MCT-C) بر کنترل توجهی و سوگیری توجه در کودکان مبتلا به اختلالات اضطرابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان فراشناختی کودکان(MCT-C) بر افزایش کنترل توجهی و کاهش سوگیری توجه به تهدید کودکان مضطرب بود. پژوهش حاضر از نوع مطالعات تک آزمودنی با چند خط پایه و جامعه آماری آن در برگیرنده تمامی کودکان 13-9 ساله مراجعه کننده به مراکز بهداشت شهر قم بود که از این تعداد و متناسب با ادبیات پژوهش در زمینه طرح های تک آزمودنی، تعداد 3 آزمودنی برای اجرای پروتکل درمانی در نظر گرفته شد. داده ها با استفاده از مصاحبه ی تشخیصی نیمه-ساختاریافته ی اختلالات خلقی و اسکیزوفرنیا برای کودکان و نوجوانان، مقیاس کنترل توجهی و آزمایه ی رایانه ای دات پروب به دست آمدند. پروتکل درمانی نیز شامل 8 جلسه انفرادی هفتگی با کودکان و 2 جلسه با والدین بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل دیداری، درصد بهبودی و اندازه اثر(d کوهن)، انجام گرفت. یافته ها نشان داد که هر سه آزمودنی در کنترل توجهی روند تغییرات افزایشی و در سوگیری توجه روند تغییرات کاهشی داشته اند، به نحوی که درمان فراشناختی کودکان با اندازه اثر(0/51=d)، درمانی اثربخش در افزایش کنترل توجهی کودکان بود. همچنین این درمان به صورتی اثربخش با اندازه اثر(3/37 =d)، قابلیت کاهش سوگیری توجه به تهدید را داشت. براساس نتایج این پژوهش، درمان فراشناختی کودکان می تواند به عنوان درمانی مؤثر در افزایش کنترل توجهی و کاهش سوگیری توجه به تهدید در کودکان مبتلا به اختلالات اضطرابی باشد.
آزمون مدل ساختاری روابط بین سبکهای دلبستگی ناایمن و گرایش به خودکشی در زنان: بررسی نقش میانجیگر راهبردهای تنظیم هیجان و تحریف های شناختی بین فردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف آزمون مدل ساختاری روابط بین سبک های دلبستگی ناایمن با گرایش به خودکشی با توجه به نقش میانجیگر راهبردهای تنظیم هیجان و تحریف های شناختی بین فردی در زنان متأهل شهر اصفهان انجام شد. طرح پژوهش حاضر توصیفی، از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل زنان متأهل مراجعه کننده به مراکز بهداشت در شهر اصفهان بود که 350 نفر از آنها با استفاده از روش نمونه گیری سهمیه ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان در پژوهش به فرم کوتاه مقیاس تج ارب در رواب ط نزدی ک (وی و همکاران، 2007)، پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی و همکاران، 2001) و مقیاس های نگرش های چندگانه گرایش به خودکشی (اورباخ و همکاران، 1991) و تحریف های شناختی بین فردی (هامامچی و بایکوزتورک، 2004) پاسخ دادند. داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS-24 و AMOS-24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج آزمون مدل نشان داد که شاخص های برازش مربوط به مدل پژوهش با داده های تجربی برازش خوبی دارند. بررسی پارامترهای مدل نیز نشان داد که تمام ضرایب مسیر، به جز مسیر دلبستگی اضطرابی به گرایش به خودکشی، و اثرات غیرمستقیم مدل معنادارند (01/0p˂). راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجانی و تحریف های شناختی بین فردی می توانند به عنوان متغیرهای میانجیگر، ارتباط بین سبک های دلبستگی ناایمن و گرایش به خودکشی را تبیین کنند.
اثربخشی واقعیت درمانی بر دلبستگی، صمیمیت و رضایت زناشویی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی واقعیت درمانی بر دلبستگی، صمیمیت رضایت زناشویی زوجین با تعارضات زناشویی انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل زوجین با تعارضات زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره ژرفا و روان پرواز در منطقه 3 شهر تهران در شش ماهه اول سال 1399 بود. در این پژوهش تعداد 30 زوج (60 نفر) با روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جایدهی شدند (15 زوج در گروه آزمایش و 15 زوج در گروه گواه). پس از ریزش تعداد نمونه نهایی 25 زوج بود (13 زوج در گروه آزمایش و 12 زوج در گروه گواه). زوجین حاضر در گروه آزمایش واقعیت درمانی (14 جلسه) را طی 14 هفته (90 دقیقه ای) دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه تعارض زناشویی (براتی و ثنایی، 1375)؛ مقیاس دلبستگی بزرگسالان (کولینز و رید، 1990)، پرسشنامه صمیمیت زناشویی (باگاروزی، 2001) و پرسشنامه رضایت زناشویی (اولسون، 1996) بود. نتایج نشان داد که واقعیت درمانی بر سبک های دلبستگی اجتنابی، اضطرابی، ایمن صمیمیت زناشویی و رضایت زناشویی زوجین با تعارضات زناشویی تاثیر دارد. بر اساس یافته های حاصل از پژوهش حاضر، واقعیت درمانی با بهره گیری از فنونی همانند تمرکز بر زمان حال، اجتناب از انتقاد کردن ناسازگارانه و آموزش مسئولیت پذیری، می تواند به عنوانی رویکردی موثر در جهت بهبود دلبستگی، صمیمیت و رضایت زناشویی زوجین با تعارضات زناشویی مورد استفاده قرار داد.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان شناختی رفتاری بر اضطراب بیماران مبتلا به سردردهای میگرنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تجربه اضطراب از جمله چالش های اساسی بیماران مبتلا به سردردهای میگرنی است که نیازمند ارائه مداخله های کارآمد برای آن است. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر ذهن آگاهی با درمان شناختی رفتاری در کاهش اضطراب بیماران مبتلا به سردردهای میگرنی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون با گروه گواه و پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری پژوهش زنان مبتلا به سردرد میگرنی مزمن بود که به بیمارستان های شهر ساری در سال 1400 مراجعه کرده بودند. 45 نفر با نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس- 21 (DASS-21) بود. گروه درمان ذهن آگاهی و گروه درمان شناختی رفتاری 8 جلسه مداخله دریافت کردند. نتایج آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر نشان داد که منبع تغییرات زمان (001/0=P و 59/57=F) گروه (001/0=P و 06/39=F) و تعامل زمان و گروه (001/0=P و 83/12=F) معنادار است. مقایسه زوجی بنفرونی نشان داد که گروه درمان ذهن آگاهی و درمان شناختی رفتاری در مقایسه با گروه کنترل در مرحله پس آزمون و پیگیری به صورت معناداری میانگین کمتری کسب کرده اند (01/0>P). همچنین نتایج نشان داد که گروه شناختی رفتاری در مقایسه با گروه ذهن آگاهی در مرحله پس-آزمون (05/0=P) و پیگیری (05/0=P) میانگین کمتری کسب کرده است. نتایج پژوهش بیانگر اولویت استفاده از درمان شناختی رفتاری در مقایسه با درمان ذهن آگاهی برای بهبود اضطراب در بیماران مبتلا به سردردهای میگرنی توسط روان شناسان و مراکز درمان سردردهای میگرنی بود.
آزمون مدل اثر آسیب های فرایند انتخاب رشته تحصیلی بر سازگاری و رضایت تحصیلی دانشجویان ورودی با نقش واسطه ای سرمایه روانشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله مهمترین مسائل دانشجویان ورودی دانشگاه، توجه اساسی به رضایت از تحصیل و سازگاری آنها با دانشگاه است. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی مدل ساختاری آسیب های فرایند انتخاب رشته تحصیلی بر سازگاری با دانشگاه و رضایت از تحصیل با نقش واسطه ای سرمایه روانشناختی انجام شد. طرح پژوهش حاضر از نوع همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. از بین 2490 نفر از دانشجویان ورودی از طریق آزمون سراسری دانشگاه تبریز در سالتحصیلی 1401-1400 ، تعداد 212 نفر به-شیوه هدفمند انتخاب و به پرسشنامه های آسیب های فرایند انتخاب رشته دانشگاه ( نعیمی و همکاران، 1401)، سازگاری با دانشگاه ( بیکر و سیریاک، 1989)، رضایت از تحصیل ( احمدی، 1388) و سرمایه روانشناختی ( لوتانز و همکاران، 2007) پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزار Amos18 استفاده شد. یافته ها نشان داد که اثر مستقیم مسائل روانشناختی- فردی بر سازگاری با دانشگاه و رضایت از تحصیل دانشجویان به صورت منفی معنادار است. (001/0P<). همچنین، نتایج نشان داد که مشکلات آموزشی- اجتماعی و نقص ساختاری- مدیریتی به طور غیرمستقیم و از طریق سرمایه روانشناختی بر سازگاری با دانشگاه و رضایت از تحصیل تأثیر دارد (001/0P<). به طورکلی می توان گفت آسیب های فرایند انتخاب رشته و سرمایه روانشناختی می توانند نقش مهمی در رضایت از تحصیل و سازگاری دانشجویان داشته باشد.
کنش تأملی و اعتماد اجتماعی: نقش میانجی بدتنظیمی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای بدتنظیمی هیجان در ارتباط میان کنش تأملی و اعتماد اجتماعی بود. روش: این پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی بود و جامعه آماری آن شامل دانشجویان 20 استان ایران بود. نمونه ما متشکل از 441 دانشجو (291 زن، 150 مرد) بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان، مجموعه ای از پرسش نامه خودگزارش دهی، شامل پرسش نامه اعتماد اجتماعی (صفاری نیا و شریف، 1392)، پرسش نامه کنش تأملی (فوناگی و همکاران، 2016) و نسخه کوتاه مقیاس دشواری در تنظیم هیجان (کافمن و همکاران، 2016) را تکمیل کردند. تحلیل های توصیفی با استفاده از نسخه 26 SPSS و آزمون میانجی گری با استفاده از نسخه 1/4 PROCESS انجام شد. یافته ها: تحلیل همبستگی، ارتباط معناداری را بین تمامی متغیرها نشان داد (001/0p<). اثر کلی کنش تأملی بر اعتماد اجتماعی، اثر مستقیم نقص در کنش تأملی بر بدتنظیمی هیجان و اثر مستقیم بدتنظیمی هیجان بر اعتماد اجتماعی معنادار بودند (001/0p<). هنگامی که بدتنظیمی هیجان به عنوان میانجی گر وارد شد، اثر مستقیم کنش تأملی بر اعتماد اجتماعی معنادار باقی نماند (001/0p<)، درحالی که اثر غیرمستقیم به واسطه بدتنظیمی هیجان معنا دار بود (061/0- تا 192/0- CI:). نتیجه گیری: یافته های ما از نقش کنش تأملی معطوف به خود در شکل گیری بی اعتمادی اجتماعی حمایت می کند. ناآگاهی از حالات ذهنی خود به بدتنظیمی درون فردی و بین فردی هیجانات منجر می شود. از سوی دیگر، ممکن است باور به قابل اعتماد نبودن دیگران از فرافکنی احساسات درونی و بدتنظیمی هیجان نشأت گیرد.
کمال گرایی و تنظیم شناختی هیجان: نقش میانجی فعال سازی و بازداری رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تدوین مدل تنظیم شناختی هیجان بر اساس کمال گرایی با واسطه گری سیستم فعال سازی و بازداری رفتاری بود. روش: پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه بوعلی سینا شهر همدان بود که در سال تحصیلی 1401 – 1400 در این دانشگاه مشغول به تحصیل بودند که با توجه حجم جامعه (7685) و با استفاده از جدول مورگان، 382 نفر از دانشجویان (258 دختر و 124 پسر) با روش نمونه گیری در دسترس و با در نظر گرفتن ملاک های پژوهش، انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس تنظیم شناختی هیجان از گارنفسکی و همکاران (2001)، مقیاس کمال گرایی از تری شورت و همکاران (1995) و مقیاس سیستم بازداری و فعال سازی رفتاری از کارور و وایت (1994) بود. جهت تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه ۲۲ و برای آزمون روابط بین متغیرها و فرضیه های نهایی از نرم افزار لیزرل نسخه ۸/۸ استفاده شد. نتایج نشان داد که مدل تبیین تنظیم شناختی هیجان براساس کمال گرایی با نقش واسطه گری سیستم فعال سازی و بازداری رفتاری از برازش مطلوب برخوردار است (0/01> p). همچنین، سیستم های فعال سازی و بازداری رفتاری بین کمال گرایی و تنظیم شناختی هیجان نقش واسطه ای معناداری دارند (0/01> p). یافته های این پژوهش حاکی از این است که کمال گرایی و عواملی همچون سیستم فعال سازی و بازداری رفتاری نقش مهمی در تنظیم شناختی هیجان دارند .
اثربخشی قصه درمانی بر پرخاشگری، اضطراب و ترس اجتماعی کودکان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای با پیگیری یک ماهه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی قصه درمانی بر پرخاشگری، اضطراب و ترس اجتماعی کودکان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای با پیگیری یک ماهه بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانش آموزان دختر با اختلال نافرمانی مقابله ای تشکیل می دادند که در سال تحصیلی 99-1398 در مدارس شهر تبریز مشغول به تحصیل بودند که پس از غربال گری، تعداد 40 دانش آموز که نمره بالاتری در مقیاس نافرمانی مقابله ای به دست آورده بودند، انتخاب شده و به صورت جایگزینی تصادفی در دو گروه 20 نفری قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های پرخاشگری شهیم، اضطراب اسپنس و همکاران و ترس اجتماعی ماسیا و همکاران استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس و آزمون اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که قصه درمانی بر پرخاشگری، اضطراب و ترس اجتماعی دانش آموزان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای تأثیر دارد و باعث کاهش پرخاشگری، اضطراب و ترس اجتماعی در آن ها می شود. همچنین نتایج نشان داد که اثربخشی قصه درمانی بر پرخاشگری، اضطراب و ترس اجتماعی پایدار است. توجه به قصه درمانی نقش مهمی در بهبود مشکلات روان شناختی کودکان می تواند داشته باشد.