پژوهش های نوین روانشناختی (روانشناسی دانشگاه تبریز)
پژوهش های نوین روانشناختی سال پانزدهم زمستان 1399 شماره 60 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی برخی عوامل فردی و اجتماعی بازدارنده ی هیجان های پیشرفت دانشجویان تحصیلات تکمیلی انجام شد. جامعه پژوهش تمام دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شیراز در سال تحصیلی 99-1398 بودند. حجم نمونه 400 تن (224 دختر و 176 پسر) بودند که به شیوه نمونه گیری در دسترس از بین 14 دانشکده موجود، 7 دانشکده با نام های ادبیات و علوم انسانی، اقتصاد- مدیریت و علوم اجتماعی، علوم تربیتی و روان شناسی، حقوق و علوم سیاسی، مهندسی مکانیک، مهندسی برق و کامپیوتر، و مهندسی مواد و عمران انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های کنترل تحصیلی ادراک شده پری، لادکیج، پکران و پلتییر (2001)، ارزیابی شناختی استرس تحصیلی پی کاک و لانگ (1990)، انتظار-ارزش- هزینه- سود رشید و دلفان (1398)، حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت، دهلم، زیمت و فارلی (1988) و هیجان های پیشرفت پکران (2005) سود برده شد. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشانگر نقش معنادار کنترل تحصیلی ادراک شده، ارزیابی شناختی (به غیر از مؤلفه تهدید)، هزینه- سود ادراک شده، و حمایت اجتماعی ادراک شده (به غیر از مؤلفه حمایت دوستان) در پیش بینی هیجان های پیشرفت منفی دانشجویان بود. بر پایه یافته ها پیشنهاد می شود کادر آموزشی دانشگاه ها در کنار آموزش، با شناخت و دستکاری ارزیابی های شناختی معیوب دانشجویان و تبدیل آنها به ارزیابی های کارآمد، طراحی محیط های یادگیری و اجتماعی (به ویژه خانواده) حمایت کننده همراه با برقراری تعامل مثبت، آشناسازی دانشجویان با سود تحصیل همانند آموزش کارآفرینی، در سازگاری هیجانی بهتر دانشجویان و نیز کاهش هیجانهای منفی آنها نقش موثری داشته باشند.
رابطه بین حس انسجام و خوددلسوزی با بهزیستی تحصیلی : نقش میانجی خودآگاهی هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش میانجی خودآگاهی هیجانی در رابطه بین حس انسجام و خوددلسوزی با بهزیستی تحصیلی در دانشجویان انجام شد. پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای تعداد 350 دانشجو از بین دانشجویان کارشناسی دانشگاه علوم پزشکی تبریز انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه حس انسجام آنتونوسکی، پرسشنامه خوددلسوزی نف، پرسشنامه خودآگاهی هیجانی گرنت و همکاران، فهرست مشغولیت تحصیلی سالملا-آرو و آپادیا و سیاهه فرسودگی تحصیلی سالملا-آرو را تکمیل کردند. به منظور آزمون الگوی اثرات مستقیم و غیرمستقیم از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده گردید. یافته ها نشان داد داده ها برازش مناسبی با مدل دارد. اثر مستقیم حس انسجام و خودآگاهی هیجانی بر بهزیستی تحصیلی معنادار بود اما اثر مستقیم خوددلسوزی بر بهزیستی تحصیلی معنادار نبود. همچنین اثر مستقیم حس انسجام و خوددلسوزی بر خودآگاهی هیجانی معنادار بود. اثر غیرمستقیم حس انسجام و خوددلسوزی از طریق خودآگاهی هیجانی بر بهزیستی تحصیلی معنادار بود. یافته های پژوهش نشان داد که حس انسجام و خودآگاهی هیجانی به طور معناداری می توانند بهزیستی تحصیلی را پیش بینی نمایند. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که خودآگاهی هیجانی بین حس انسجام و خوددلسوزی با بهزیستی تحصیلی دارای نقش میانجی می باشد.
رابطه رهبری تحول گرا و سرمایه روان شناختی با رضایت شغلی : نقش میانجی مشارکت کاری در پرستاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین رابطه رهبری تحول گرا و سرمایه روان شناختی با رضایت شغلی باتوجه به اثرات میانجی مشارکت کاری در پرستاران بیمارستان های شهر تبریز بود. این پژوهش، باتوجه به اهداف از نوع پژوهش های بنیادی همبستگی بود. درراستای هدف پژوهش، از جامعه پرستاران بیمارستان های شهر تبریز، تعداد 302 نفر به شیوه هدفمند انتخاب شدتد. برای اندازه گیری رهبری تحول گرا از پرسشنامه بویل و همکاران (2018) و برای سنجش مشارکت کاری از پرسشنامه دای و همکاران (2019) و برای سنجش سرمایه روان شناختی از پرسشنامه کیم و همکاران (2018) و برای سنجش رضایت شغلی از پرسشنامه ینسِن و همکاران (2017) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار Smart PLS استفاده شد. یافته ها نشان داد مشارکت کاری قادر است رابطه رهبری تحول گرا و سرمایه روان شناختی با رضایت شغلی را بطور معنی دار میانجیگری کند، به نحوی که رهبری تحول گرا سرمایه روان شناختی با مشارکت کاری رابطه مثبت داشته و این متغیر نیز با رضایت شغلی دارای رابطه مثبت بود. این یافته ها دارای تلویحات عملی بوده مه به تفصیل مورد بحث واقع شده اند.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر کیفیت زندگی و درمان مبتنی بر تنظیم هیجان بر بهزیستی روان شناختی بیماران مبتلابه دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر کیفیت زندگی و درمان مبتنی بر تنظیم هیجان بر بهزیستی روان شناختی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو انجام شد. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی بود که به صورت پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل اجرا شد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی مبتلایان به دیابت نوع دو شهر دبی که در بهار و تابستان 1397 جهت طی کردن مراحل درمانی به بیمارستان ایرانی شهر دبی مراجعه کرده بودند. در زمینه اهداف پژوهش، 45 نفر از بیماران به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (هر کدام 15 نفر) قرار گرفتند. برنامه مداخله ای گروه های آزمایش در 8 جلسه 120 دقیقه ای انجام شد. گروه کنترل در این مدت مداخله ای دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه بهزیستی روان شناختی ریف (1980) و پرسشنامه سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت واکر (1987) استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تک متغیره (آنکوا) تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان دادند که درمان مبتنی بر کیفیت زندگی و درمان مبتنی بر تنظیم هیجان بر بهزیستی روان شناختی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو مؤثر است؛ اما از نظر ارجحیت، برتری درمان خاصی نسبت به دیگری در این مطالعه دیده نشد.
اثربخشی درمان تدوینی اجتناب متضاد از نگرانی و درمان شناختی-رفتاری هیجان مدار بر کنترل عاطفی در زنان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان تدوینی اجتناب متضاد و درمان شناختی-رفتاری هیجان مدار بر کنترل عاطفی در زنان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر انجام گرفت. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه انجام گرفت. نمونه آماری شامل 45 زن مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر بود که به صورت در دسترس در سال 1398 انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه جایگزین شدند، درمان تدوینی و درمان شناختی-رفتاری هیجان مدار هر کدام به طور جداگانه در 12 جلسه 90 دقیقه ای برگزار شد و برای گروه گواه هیچ گونه آموزشی اعمال نشد و ابزار این پژوهش مقیاس کنترل عاطفی ویلامز و همکاران (1998)بود که شرکت کنندگان در پیش آزمون و پس آزمون به سؤالات آن پاسخ دادند و از آزمون تحلیل کواریانس چند متغیره برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها نشان داد که درمان تدوینی اجتناب متضاد و درمان شناختی-رفتاری هیجان مدار باعث بهبود کنترل عاطفی در زنان مبتلا به این اختلال می شوند (01/0>p). و درصد بهبودی آن بیشتر از آزمودنی های گروه گواه می باشد (01/0>p). ولی دو گروه آزمایشی تفاوت معناداری با هم نداشتند (05/0< p). درمان تدوینی اجتناب متضاد و درمان شناختی رفتاری هیجان مدار موجب بهبود کنترل عاطفی زنان مبتلا به این اختلال می شود، درمان تدوینی متمرکز بر تجربه ی فیزیولوژیکی و هیجانی مراجعه است تا مراجعه بتواند با تجربه ی تقابل هیجانی مواجهه شود، که این ممکن است یکی از علل زیربنایی این اختلال باشد اثربخشی این درمان ممکن است در اختلالات روانی که زیربنایی هیجانی دارند، نیز مؤثر واقع شود.
اثربخشی مدیریت استرس به شیوه شناختی رفتاری بر باورهای خودکارآمدی و سازگاری تحصیلی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش تعیین اثربخشی مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری بر باورهای خودکارآمدی و سازگاری تحصیلی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر ایلام بود.روش پژوهش آزمایشی و از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان دختر دبیرستانی مقطع متوسطه شهر ایلام در سال 97-1396 بود که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای، 30 نفر انتخاب، و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند که هر گروه را 15 نفر تشکیل دادند. ابزارهای مورد استفاده مقیاس خودکارآمدی شرر و مقیاس سازگاری تحصیلی بود. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-20 و با شاخص های توصیفی و روش تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد تفاوت معنی داری بین میانگین نمرات پس آزمون دو گروه آزمایش و کنترل در خودکارآمدی و سازگاری تحصیلی وجود داشت. در واقع، مدیریت استرس به شیوه شناختی رفتاری باعث افزایش خودکارآمدی و سازگاری تحصیلی دانش آموزان می شود. می توان گفت که در برنامه مدیریت استرس، مهارت های آرمیدگی، ابرازگری و... آموزش داده می شود که باعث افزایش احساس کنترل، خودکارآمدی و سازگاری و حمایت اجتماعی می شود.
نقش مؤلفه های مهارت های فراشناختی و نگرش به درس ریاضی در پیش بینی مدیریت تکالیف دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین نقش مولفه های مهارت های فراشناختیو نگرش به درس ریاضی در پیش بینی مدیریت تکالیف دانش آموزان دختر پایه اول متوسطه شهرستان ارومیه در سال تحصیلی 94- 93 بود. طرح پژوهشی توصیفی - همبستگی بوده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع اول متوسطه به تعداد 4852 نفر بود. حجم نمونه 358 نفر بوده است که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ایچندمرحله ای انتخاب گردید. برای جمع آوری داده ها از سه ابزار اندازه گیری (پرسشنامه حالت فراشناخت انیل و عابدی، پرسشنامه نگرش به درس ریاضی نیومن و پرسش نامه مدیریت تکالیف خو) استفاده گردید. جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج نشان داد که از بین مولفه های فراشناخت شامل مولفه آگاهی و کنترل ونظارت، بطور مثبت مدیریت تکالیف درسی را تبیین می کند ()و می توان نتیجه گرفت که آگاهی، قوی ترین متغیری است که توانایی پیش بینی و تبیین مدیریت تکالیف را دارد و دومین متغیر پیش بینی کننده،متغییر کنترل ونظارت است.
تأثیر درمان شناختی و رفتاری بر ترس از زایمان و علت های ترس از زایمان در زنان نخست زا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر درمان شناختی رفتاری بر ترس از زایمان و علت های ترس در زنان باردار که اولین زایمان را دارند، بود. جامعه آماری شامل 50 نفر از زنان نخست زا بود که به روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب و در دو گروه 25 نفری آزمایشی و گواه به صورت تصادفی قرار گرفتند. زمان مداخله در ماه سوم بارداری گروه نمونه بود. 9 جلسه 90 دقیقه ای درمان شناختی رفتاری توسط پژوهشگر بر روی گروه آزمایش اجرا شد و گروه گواه هیچ اقدام خاصی را دریافت نکردند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه های ترس از زایمان هارمن (1988) و علل ترس از زایمان هارمن (1988) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین گروه آزمایشی و گروه گواه برای هر دو متغیر ترس از زایمان و علت های ترس از زایمان تفاوت معنی دار وجود دارد (001/0>p). به علاوه زیرمجموعه درد بیشترین کاهش را داشته است و زیرمجموعه زایمان زودرس کمترین کاهش را داشته است. نتایج حاکی از آن است که درمان شناختی رفتاری بر کاهش ترس از زایمان و علل آن اثربخش است. آموزش های روانی هر چند کوچک درخصوص زنان باردار می تواند آرامش های بزرگی را رقم بزند. پایین آمدن نرخ مشکلات روان شناختی زنان باردار چون ترس و اضطراب آن ها می تواند در کنترل آن ها بر هیجانات و نگرش هایشان و در نهایت بر سلامت روان آن ها تأثیر افزایشی داشته باشد
تاثیر آموزش مبتنی بر شفقت به خود بر صمیمیت زناشویی و خرسندی زناشویی در زنان متاهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش مطالعه تأثیر آموزش شفقت به خود بر صمیمیت زناشویی و خرسندی زناشویی در زنان متاهل بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی بود، جامعه آماری شامل کلیه زنان متاهل دانشگاه بوعلی سینای همدان بود، نمونه آماری پژوهش40 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش تحت آموزش مبتنی بر شفقت به خود قرار گرفت و گروه کنترل هیچ مداخله دریافت نکرد. در این پژوهش داده ها با استفاده از پرسشنامه های رضایت زناشویی انریچ (1989)، پرسشنامه صمیمیت زناشویی باگاروزی (2001) بدست آمد. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چند متغیره و تک متغیره تحلیل شدند، یافته ها نشان داد که آموزش مبتنی بر شفقت به خود بر افزایش میزان صمیمیت زناشویی، مؤلفه های صمیمیت روانی، صمیمیت عاطفی، صمیمیت جنسی، صمیمیت بدنی و صمیمیت اجتماعی مؤثر بود. همچنین آموزش مبتنی بر شفقت به خود بر افزایش میزان خرسندی زناشویی و مؤلفه های ارتباط زناشویی، ازدواج و فرزندان، اقوام و آشنایان، جهت گیری مذهبی مؤثر بود. بنابراین آموزش مبتنی بر شفقت به خود، موجب افزایش میزان صمیمیت زناشویی و خرسندی زناشویی می شود.
رابطه تیپ های رفتاری و تصمیمات سرمایه گذاری با میانجی گری خودکارآمدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی خودکارآمدی در رابطه تیپ های رفتاری و تصمیمات سرمایه گذاری سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار تهران انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های تیپ رفتاری میشل ام. پامپیان (2012)، پرسش نامه خودکارآمدی شوآرزو جرسالم (1995) و پرسش نامه تصمیمات سرمایه گذاری محقق ساخته استفاده گردید. جامعه آماری شامل کلیه سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار تهران بود که از این بین براساس نمونه گیری در دسترس 350 نفر انتخاب شدند. با توزیع 350 پرسشنامه، تعداد 320 پرسشنامه از بین نمونه آماری جمع آوری شد. برای تحلیل داده ها از روش مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد. پس از بررسی برازش مدل ، نتایج نشان داد که تیپ های رفتاری تغییر گریز، انباشتگر، مستقل و دنباله رو تأثیر معناداری بر خودکارآمدی و تصمیمات سرمایه گذاران دارند و همچنین تاثیر خودکارآمدی بر تصمیمات سرمایه گذاران نیز تائید شد و در نتیجه مشخص گردید که نقش میانجی خودکارآمدی در رابطه بین تیپ رفتاری و تصمیمات سرمایه گذاری سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار تهران مورد تأیید است.
پیش بینی قلدری براساس ویژگی های شخصیتی، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و تحمل پریشانی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی قلدری براساس ویژگی های شخصیتی، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و تحمل پریشانی در دانش آموزان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی با هدف پیش بینی عضویت گروهی طراحی شده بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوم، شهر خشکبیجار در سال تحصیلی 98-97 بود. از میان آنها 200نفر باروش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس قلدری ایلی نویز (2001)، پرسشنامه ی شخصیتی هگزاکو اشتون و لی (2001)، پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و کرایج (2006) و مقیاس تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل تابع تشخیص گام به گام استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد در بین مولفه های ویژگی های شخصیتی، توافق پذیری، باوجدانی و صداقت – تواضع و در بین مولفه های راهبرد تنظیم شناختی هیجان، سرزنش خود، سرزنش دیگران و تمرکز بر نشخوار فکری و همچنین در بین مولفه های تحمل پریشانی، ارزیابی، تنظیم و جذب به ترتیب بیشترین سهم را بر روی تابع تشخیص و قدرت تمیز بین طبقات را داشتند. پیش بینی عضویت گروهی برای طبقه بندی صحیح دانش آموزان در ویژگی های شخصیتی 5/64 %، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان 63% و برای تحمل پریشانی 5/64 % بود. بنابراین می توان نتیجه گرفت، قلدری در دانش آموزان بیشتر به عنوان ابزاری برای دست یابی به اهدافی خاص و برای رهایی از افکار و هیجان های پریشان کننده صورت می گیرد.
الگوی روابط ساختاری روابط ذهن آگاهی، خودتعیین گری، شفقت به خود و ناگویی هیجانی در دانش آموزان دختر دارای سابقه خودزنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی الگوی ساختاری روابط ذهن آگاهی، خودتعیین گری، شفقت به خود و ناگویی هیجانی در دانش آموزان دارای سابقه خودزنی انجام شد. پژوهش حاضر، از نوع همبستگی بود که به روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره متوسطه فولادشهر در سال 99-1398 بود. از بین جامعه، نمونه ای به اندازه 91 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به پرسشنامه های ذهن آگاهی فرایبورگ، شفقت به خود ریس و همکاران، خودتعیین گری ایلاردی، لئون، کسر و رایان و ناگویی هیجانی بگبی، پارکر و تیلور پاسخ دادند. داده ها با معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار PLS تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که ذهن آگاهی بر شفقت به خود و خودتعیین گری تأثیر مستقیم مثبت و بر ناگویی هیجانی تأثیرمستقیم منفی داشت (01/0>p ). خودتعیین گری نیز بر شفقت به خود تأثیر مستقیم مثبت و بر ناگویی هیجانی تأثیر مستقیم منفی داشت (01/0>p ). با این وجود، بررسی روابط غیرمستقیم نشان داد که ذهن آگاهی بطور غیرمستقیم ازطریق افزایش خودتعیین گری منجر به کاهش ناگویی هیجانی و افزایش شفقت به خود در نوجوانان دختر دارای سابقه خودزنی می شود (01/0>p ). بنابراین می توان نتیجه گرفت که خودتعیین گری در رابطه بین ذهن آگاهی و شفقت خود و همچنین در رابطه بین ذهن آگاهی و ناگویی هیجانی در دانش آموزان دارای سابقه خودزنی نقش میانجی معنی دار دارد.
درآمدی بر بنیادهای سه گانه ی گشتالت درمانی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فردریک پرز توانست با جدایی از روانکاوی، شیوه ای نو برمبنای افزایش آگاهی، باشیدن در اینجا و اکنون، پذیرش مسئولیت خود، اعتماد به فرآیند خودتنظیمی ارگانیسمی برای گذار از حمایت محیطی به خودحمایت گری، بنیاد بگذارد. او و هوادارانش (گشتالت درمانگران کرانه ی غربی) در وهله ی اول رویکرد گشتالت را سَبکی برای زیستن می دانستند و سپس شیوه ای برای روان درمانی اما همسرش لورا پرز (اصلی ترین چهره ی گشتالت درمانی معاصر) و یارانش (کرانه ی شرقی) تلاش می کنند گشتالت درمانی را حتی الامکان در جلسات مشاوره نگاه دارند و آن را مانند سایر شیوه های روان درمانی تحت نظم و انضباط حرفه ای قرار دهند. از سوی دیگر اهمیت و ترجیحی که پرز و لورا ، هرکدام برای ناکامی و ارتباط قائل هستند، متفاوت است. گشتالت درمانی معاصر بر سه ستون پدیدارشناسی هوسرل، نظریه ی میدانی لوین و رویکرد گفتاشنودی بوبر استوار است. در این نگاشته ضمن بیانی از این سه بنیاد و نیز »دیگرانگی» امانوئل لویناس، اصول چهارگانه رویکرد گفتاشنودی گشتالت درمانی معاصر (دیگرانگی، حضور، پذیرش و پای بندی) معرفی می شود.