پژوهش های نوین روانشناختی (روانشناسی دانشگاه تبریز)
روانشناسی دانشگاه تبریز پاییز 1387 شماره 11 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی تاثیر آموزش خودآموزی کلامی بر علایم مرضی کودکان مبتلا به اختلال سلوک بود. به عبارتی دسترسی به این مساله که آیا آموزش خودآموزی کلامی می تواند در بهبود علایم مرضی کودکان مبتلا به اختلال سلوک تاثیر مثبتی داشته باشد یا خیر، هدفی بود که پژوهش به قصد دستیابی به آنها انجام پذیرفت. روش این پژوهش از نوع طرح نیمه تجربی (نیمه آزمایشی) بود که در آن نمونه ای شامل 20 نفر از دانش آموزان مبتلا به اختلال سلوک از مدارس شهر تبریز انتخاب و پس از جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل مورد مطالعه قرار گرفتند. در فرآیند طرح، گروه آزمایشی در مدت 10 جلسه تحت آموزش خودآموزی کلامی قرار گرفت و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. نتایج حاصل از روش تحلیل کوواریانس یک طرفه، نشان داد که گروه آزمایشی در پایان نسبت به گروه کنترل از بهبود قابل توجهی در علایم مرضی اختلال سلوک برخوردار است. به عبارت دیگر کاربرد و آموزش خودآموزی کلامی موجب بهبود معنی دار نشانه های مرضی دانش آموزان دارای اختلال سلوک شده بود.
بررسی اثربخشی آموزش هوش هیجانی بر ابراز وجود، خودکارآمدی و سلامت روانی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر اساس پژوهش، هوش هیجانی، توانایی فرد را در مقابله با استرس ها و اقتضاهای محیطی افزایش می دهد (بار - اون، 1997). در این پژوهش به روش نیمه آزمایشی همراه با گروه کنترل، به تعداد 20 نفر از دانش آموزان دارای معدل تحصیلی پایین تر از 12، طی 10 جلسه مهارت های هوش هیجانی آموزش داده شد. با استفاده از پرسشنامه های ASRI، خودکارآمدی شرز و GHQ به صورت پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تاثیر آموزش هوش هیجانی بر قدرت ابراز وجود، خودکارآمدی و سلامت عمومی دانش آموزان بررسی شد نتایج بیانگر تاثیر معنی دار این آموزش ها بر متغیرهای وابسته بود.
بررسی اثربخشی شناخت درمانی و آموزش مهارت های مطالعه در درمان دانشجویان مبتلا به اضطراب امتحان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش اثربخشی دو روش شناخت درمانی و آموزش مهارت های مطالعه در درمان دانشجویان مبتلا به اضطراب امتحان مورد مقایسه قرار گرفت. روش مطالعه در پژوهش حاضر آزمایشی بوده و جامعه مورد مطالعه دانشجویان دانشگاه های شهر تهران بودند. نمونه پژوهش شامل 90 دانشجوی دختر مبتلا به اضطراب امتحان بودند که از طریق سیاهه اسپیلبرگر و مصاحبه بالینی شناسایی و سپس بطور تصادفی در گروه های آزمایشی و کنترل قرار گرفتند. این آزمودنی ها در دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل بطور تصادفی جایگزین شدند. سپس شناخت درمانی و آموزش مهارت های مطالعه به عنوان فنون مداخله ای بکار بسته شدند (یک گروه شناخت درمانی، یک گروه آموزش مهارت های مطالعه را تجربه نمودند و گروه دیگر گروه کنترل را تشکیل دادند).
نتایج تحلیل واریانس بر تفاضل نمرات پیش آزمون و پس آزمون نشان داد، بین گروه های آزمایشی و کنترل در اضطراب امتحان تفاوت معنی داری وجود دارد. آزمون تعقیبی توکی نشان داد اضطراب امتحان در گروه های شناخت درمانی و آموزش مهارت های مطالعه در مقایسه با گروه کنترل بطور معنی داری کاهش یافته است. همچنین نتایج نشان داد شناخت درمانی در کاهش هر دو مولفه اضطراب امتحان موثر است؛ با این حال، بین این دو روش در کاهش نمرات مولفه نگرانی اضطراب امتحان تفاوتی مشاهده نگردید.
رابطه بین تحصیلات والدین، جمعیت خانواده، تاهل، سن و ترتیب تولد با الگوهای شخصیتی اسکیزوتایپی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه اسکیزوتایپی در جمعیت عمومی فرستی ویژه برای بررسی شاخص های زیستی، شناختی و اجتماعی آسیب پذیری به اسکیزوفرنیا بدون اثرات مغشوش کنندگی ناشی از موسسه ای شدن، مداخلات دارویی و نشانه های روان گسستگی شدید فراهم می آورد. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر برخی از مولفه های جمعیت شناختی از قبیل تحصیلات والدین، تعداد اعضای خانواده، تاهل، سن و ترتیب تولد بر شخصیت اسکیزوتایپی می باشد. بدین منظور نمونه ای به حجم 749 نفر (380 نفر گروه مذکر و 369 نفر گروه مونث) به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از دانشکده های مختلف دانشگاه شیراز انتخاب و با مقیاس شخصیت اسکیزوتایپی (STA) مورد آزمون قرار گرفتند. یافته ها نشان دادند که صفات شبه روان گسستگی اسکیزوتایپی در بین فرزندان متعلق به والدین با تحصیلات پایین، خانواده های پرجمعیت و فرزندان آخر خانواده بیشتر دیده می شود. همچنین، سن و تاهل با اسکیزوتایپی رابطه ای نشان ندادند. این یافته ها در ارتباط با پژوهش های قبلی و نیز در ارتباط با ویژگی های جمعیت شناختی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا به بحث گذاشته شدند. بنابراین، شناسایی تفاوت های جمعیت شناختی در شیوع اسکیزوتایپی در جمعیت عمومی در تشخیص عواملی که سیر و سبب شناسی آن را تحت تاثیر قرار می دهند، کمک کننده می باشد.
اثر اضطراب و نحوه ارایه تکالیف بر کارآمدی پردازش و عملکرد عناصر حافظه فعال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش مطالعه اثر اضطراب صفت بر تکالیفی است که به عنصر واج شناختی و دیداری - فضایی حافظه فعال مربوط می شود تا نظریه کارآمدی پردازش آیزنک و کالو (PET) که بیان می کند ""عناصر واج شناختی و اجرایی مرکزی حافظه فعال در فهم ارتباط میان اضطراب و عملکرد اهمیت دارند"" را مورد آزمون قرار دهد.
روش: 160 نفر از دانشجویان سال اول دانشگاه، بخش صفت سیاهه اضطراب حالت - صفت اسپیلبرگر را تکمیل و از بین آنها 25 درصد بالای توزیع (24 نفر) و 25 درصد پایین توزیع (24 نفر) بعنوان افراد با اضطراب صفت بالا و اضطراب صفت پایین انتخاب شدند. هر دو گروه در معرض برنامه تهدید خود قرار گرفتند و بر اساس نحوه ارایه تکالیف (کلامی – دیداری / دیداری - کلامی) در 4 گروه بطور تصادفی جایگزین شدند و دو تکلیف حافظه فعال به آنها ارایه شد. تعداد پاسخ های صحیح به عنوان نتیجه عملکرد و زمان و میزان تلاش ذهنی صرف شده برای انجام تکلیف به عنوان شاخص کارآمدی پردازش در نظر گرفته شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس دو راهه تحلیل شد.
یافته ها: نتایج حاکی از اثرگذاری اضطراب صفت بر میزان تلاش ذهنی، زمان صرف شده و تعداد پاسخ های صحیح در تکلیف کلامی و بر میزان زمان صرف شده در تکلیف دیداری بود. اثر تعاملی اضطراب و نحوه ارایه تکلیف تنها بر میزان زمان صرف شده در تکلیف دیداری مشاهده شد.
نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد که اضطراب، عملکرد و کارآمدی پردازش را در تکلیف کلامی بیشتر از تکلیف دیداری کاهش داد. همچنین کارآمدی پردازش گروه دارای اضطراب بالا زمانی که تکلیف دیداری را به عنوان تکلیف دوم دریافت کرد کاهش یافت.
بررسی رابطه هوش هیجانی - اجتماعی و سازگاری اجتماعی در دانشجویان دارای حکم انضباطی و مقایسه آن با دانشجویان بدون حکم دانشگاه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه هوش هیجانی - اجتماعی و سازگاری اجتماعی در دانشجویانی که بدلیل عدم رعایت قوانین دانشگاه حکم انضباطی دریافت کرده بودند و مقایسه آن با دانشجویان بدون حکم است. برای دستیابی به این مهم، کلیه دانشجویانی که در سال های تحصیلی 85-84 و 86-85 از کمیته انضباطی حکم گرفته و حکم مورد نظر درباره آنها اجرا شده بود، به عنوان جامعه پژوهش انتخاب شدند. طی این مدت 135 نفر حکم انضباطی گرفته و تخلف آنان محرز شده بود. بخشی از این گروه بدلیل تعلیق از تحصیل و عدم دسترسی به آنها، عدم تمایل به شرکت در پژوهش و فارغ التحصیلی از دانشگاه حذف شدند. بر این اساس کل نمونه دارای حکم انضباطی مطالعه شده 53 نفر (28 نفر مذکر و 26 نفر مونث) بود. با هدف مقایسه، 53 نفر از دانشجویانی که تخلفی نداشتند به عنوان گروه شاهد انتخاب شدند و کل نمونه به 106 نفر رسید. دو گروه از نظر جنس، سن، سال ورود به دانشگاه مقطع و رشته تحصیلی و محل سکونت (بومی و غیر بومی بودن) همتا گردیدند. از آزمون هوش هیجانی - اجتماعی بار - آن و سازگاری اجتماعی بل جهت سنجش متغیرها استفاده شد. نتایج پژوهش نشان دادند بین سازگاری اجتماعی دانشجویان دارای حکم و بدون آن تفاوت معنی دار وجود داشته و گروه دوم سازگارتر هستند (P<0.01). در زمینه هوش هیجانی - اجتماعی دانشجویان بدون حکم انضباطی از مهارت مدیریت تنش، سازگاری و خلق کلی بهتری در قیاس با دانشجویان دریافت کننده حکم انضباطی برخوردار بودند (P<0.01). علاوه بر این، بررسی رابطه هوش هیجانی - اجتماعی با سازگاری اجتماعی حاکی از وجود رابطه معنی دار بین آنها در تمام مولفه ها بود. در نهایت، نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام از میان مولفه های هوش هیجانی - اجتماعی سه مولفه خلق کلی، مهارت های درون فردی و سازگاری و همچنین داشتن حکم انضباطی به شکل معنی داری قادر به پیش بینی سازگاری اجتماعی بودند (P<0.001).
بررسی رابطه ابعاد فراشناخت عاطفی و جهت گیری هدف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فهم ارتباط میان شناخت، فراشناخت، عواطف، انگیزش و فرآیندهای انگیزشی درونی از مسایل مطرح در روانشناسی تربیتی است. به اعتقاد برخی از محققین عواطف به عنوان فرآیندی پویا در هر لحظه شناخت، احساس، و فرآیندهای انگیزشی را ترکیب و آنها را با فرآیندهای یادگیری یکی می نماید. در همین راستا هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ابعاد مختلف فراشناخت عاطفی بر روی جهت گیری هدف می باشد. آزمودنی های پژوهش شامل 167 نفر دختر و پسر دانشگاه شیراز بوده که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای سنجش ابعاد فراشناخت عاطفی از پرسشنامه فراشناخت ولز (1995) و جهت سنجش جهت گیری هدف نیز از پرسشنامه جهت گیری هدف الیوت و مک گریگور (2001) استفاده شد. روایی پرسشنامه ها از طریق تحلیل عاملی و پایایی نیز با استفاده از ضرایب آلفای کرونباخ محاسبه گردید. نتایج حاصل از رگرسیون نشان می دهد که بعد باورهای منفی درباره کنترل پذیری تفکر و خطرات مربوط به نگرانی پیش بینی کننده هدف عملکرد - اجتنابی می باشد. همچنین بعد فرآیندهای شناختی پیش بینی کننده هدف تسلط - رویکردی بوده و بعد باورهای مثبت درباره نگرانی پیش بینی کننده اهداف عملکرد - اجتنابی و عملکرد - رویکردی می باشد. بعد نیاز به کنترل افکار نیز پیش بینی کننده هدف تسلط - اجتنابی است.