پژوهش های نوین روانشناختی (روانشناسی دانشگاه تبریز)
پژوهش های نوین روانشناختی سال 18 بهار 1402 شماره 69 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
یکی از مولفه هایی که رفتارهای جوانان و دانش آموزان را در زندگی و در محیط اجتماعی تحت تاثیر قرار می دهد و سبب افزایش سازگاری اجتماعی می شود، مقبولیت اجتماعی است. لذا هدف پژوهش حاضر رابطه دشواری تنظیم هیجان، هوش فرهنگی و تفکر خود ارزیابی منفی با مقبولیت اجتماعی دانش آموزان دوره متوسطه دوم منطقه سیلوانا است. روش پژوهش حاضر همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دبیرستانی دوره دوم متوسطه منطقه سیلوانا در سال تحصیلی 1401- 1400 بود. که براساس آمار اداره آموزش و پرورش منطقه سیلوانا 988 نفر دانش آموز در دوره متوسطه مشغول به تحصیل بودند. نمونه پژوهش شامل 300 نفر بود. روش نمونه گیری برای تحقیق حاضر به صورت تصادفی خوشه ای چند مرحله ای در نظر گرفته شد. ابزارهای پژوهش مقیاس دشواری در تنظیم هیجان بشارت و همکاران (1386)، مقیاس خودارزیابی های مرکزی (جاج و همکاران، 2003)، پرسشنامه مقبولیت فورد و رابین، مقیاس هوش فرهنگی آنگ و همکاران (2004) بودند. یافته های به دست آمده نشان داد که هر سه متغیر دشواری در تنظیم هیجان، تفکر خودارزیابی های منفی و هوش فرهنگی با مقبولیت اجتماعی دانش آموزان دارای رابطه معنادار بودند. مؤلفه های دشواری در تنظیم هیجان، تفکر خودارزیابی های منفی و هوش فرهنگی توانایی پیس بینی مقبولیت اجتماعی دانش آموزان را داشتند.نتیجه گیری: بنابراین با تقویت هوش فرهنگی ، تقویت خود ارزیابی مثبت و راهبردهای مؤثر در تنطیم هیجان، می توان مقبولیت و مهارت های اجتماعی دانش آموزان را بهبود بخشید
نقش جهت گیری هدف، ارزش گذاری درونی، سازمان دهی و برنامه ریزی در پیش بینی عملکرد تحصیلی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین نقش جهت گیری هدف، ارزش گذاری درونی، سازمان دهی و برنامه ریزی در پیش بینی در عملکرد تحصیلی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان اردبیل بود. پژوهش حاضر از نوع مطالعات توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان پسر و دختر دانشگاه فرهنگیان اردبیل که در سال تحصیلی 1400-1399 مشغول به تحصیل بودند که از بین آنها تعداد 406 نفر با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه راهبردهای یادگیری خودتنظیمی پینتریچ و دی گروت (1990) و معدل کل دانشجویان بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش همبستگی و تحلیل رگرسیون چند گانه استفاده شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد باورهای انگیزشی جهت گیری هدف و ارزش گذاری درونی، و راهبردهای یادگیری سازمان دهی و برنامه ریزی با عملکرد تحصیلی دانشجویان رابطه دارد و برنامه ریزی، سازماندهی، ارزش گذاری درونی و جهت گیری هدف، به ترتیب، نقش مهمی در پیش بینی عملکرد تحصیلی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان اردبیل دارند.
مقایسه اثربخشی حساسیت زدایی با حرکت چشم و بازپردازش، رهاسازی هیجانی و شناختی-رفتاری در استرس پس از سانحه کووید19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی سه روش درمانی حساسیت زدایی با حرکت چشم و پردازش مجدد، فن رهاسازی هیجانی و درمان شناختی-رفتاری در درمان اختلال استرس پس از سانحه بهبودیافتگان بیماری کووید19شهر تبریز در سال 1400 بود. روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران بهبودیافته زن کووید-19 بود که بصورت هدفمند (افراد دارای نمره بالاتر از میانگین در پرسشناه استرس پس از سانحه)تعداد 48 بیمار زن بهبود یافته کووید19 با تشخیص PTSD انتخاب و در چهار گروه، گروه آزمایش1(12 نفر)،گروه آزمایش2 (12نفر)، گروه آزمایش3 (12نفر) و گروه کنترل(12 نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. شرکت کنندگان در جلسات EMDR و EFT بصورت فردی و CBT به صورت گروهی در 6 جلسه چهل و پنج دقیقه ای تحت درمان قرار گرفتند. گروه کنترل برنامه عادی روزانه خود را گذراند. همه آزمودنی ها در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون به وسیله پرسشنامه اختلال استرس پس از سانحه مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های پژوهشی با تحلیل کوواریانس با استفاده از نرم افزارSPSS نسخه 22 تحلیل شد. نتایج نشان داد که علائم استرس پس از سانحه در هر سه گروه آزمایشی به طور معناداری کاهش یافته است ( 05/0P<). در نتیجه هر سه روش درمانی EMDR ، CBT و EFT باعث کاهش علائم استرس پس از سانحه می شود و همچنین روش درمانی EMDR نسبت به CBT و EFT تاثیر بیشتری بر PTSD داشته است. نتایج حاصله بر استفاده بیشتر از مداخله EMDR برای علائم PTSD اشاره دارد.
مقایسه اثربخشی آموزش شناختی و درمان ذهن- بدن بر انواع توجه در کودکان مبتلا به اختلال کاستی توجه- بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین تفاوت اثربخشی آموزش شناختی و درمان ذهن- بدن بر انواع توجه در کودکان مبتلا به اختلال کاستی توجه- بیش فعالی است. پژوهش حاضر از نوع مطالعات نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون است. از بین کودکان 12-7 ساله که بر اساس ملاکهایDSM-5 ، تشخیص اختلال کاستی توجه- بیش فعالی گرفته بودند، 30 کودک به صورت هدفمند از مراکز مشاوره تبریز در سال 1398 انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش تقسیم شدند. پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی، CSI-4، آزمون هوش ریون کودکان، IVA ، برنامه کاپیتان لاگ و بسته درمان ذهن- بدن ابزارهای این مطالعه بودند. پس از انتخاب نمونه و جای دهی تصادفی افراد در گروه های آزمایشی، آزمون IVA به عنوان پیش آزمون اجرا گردید و یکی از گروه ها، آموزش شناختی و گروه دیگر درمان ذهن- بدن را دریافت کردند. به منظور بررسی اثربخشی روش های مداخله ای، پس آزمون (IVA) اجرا شده و داده های به دست آمده مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS18، آزمون های تحلیل توصیفی و تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شدند. نتایج تحلیل آماری نشان داد که دو روش آموزشی- درمانی اثرات متفاوت و معنی داری بر بهبود انواع توجه (به جز توجه متناوب) دارند چراکه F محاسبه شده (37/7) در سطح 05/0 ≥ Pمعنادار بود. همچنین تحلیل ها نشان دادند که تفاوت دو روش آموزشی- درمانی قادر است 76% از واریانس متغیر وابسته (76/0 = E2) را با توان کامل (99/0) تبیین کند.
اثربخشی زوج درمانی تلفیقی سیستمی - راه حل محور بر رضایت زناشویی و روابط خانوادگی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش باهدف اثربخشی زوج درمانی تلفیقی سیستمی - راه حل محور بر رضایت زناشویی و روابط خانوادگی زوجین شهر اصفهان در انجام شد. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری کلیه زوجین متأهل و دارای تعارض مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه 12 شهر اصفهان در سال 98-99 بود که از بین آنان نمونه ای 40 نفره به شکل در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های رضایت زناشویی اینریج (ENRICH) و پرسش نامه روابط خانوادگی بارنز و السون (FRQ) استفاده شد. هر دو گروه پژوهش سه بار قبل، بعد و پیگیری 45 روزه در معرض ارزیابی توسط ابزارهای پژوهش قرار گرفتند. درحالی که گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد گروه آزمایش روش (زوج درمانی تلفیق سیستمی - روش راه حل محور) را دریافت کرد. داده های گردآوری شده با روش تحلیل واریانس با اندازه های تکراری، آزمون تعقیبی توکی و نرم افزار SPSS-23 تحلیل شدند. نتایج نشان داد زوج درمانی تلفیقی سیستمی - راه حل محور بر بهبود رضایت زناشویی و ابعاد آن و روابط خانوادگی و. ابعاد آن اثر معنادار داشته اند (05/0=> P). باتوجه به نتایج حاضر، می توان برای بهبود رضایت زناشویی و روابط خانوادگی از این روش تلفیقی بهره گرفت.
مقایسه انعطاف پذیری شناختی، تکانشگری و عملکرد تحصیلی کیفی در دانشجویان با رگه های اختلال شخصیت مرزی و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اختلال شخصیت مرزی یکی از شایع ترین اختلالات روانپزشکی می باشد. ویژگی اساسی اختلال شخصیت مرزی یک الگوی فراگیر بی ثباتی روابط بین فردی، تصور خود، تمایلات و تکانشگری علامت دار است که از اوایل بزرگسالی شروع می شود و در انواع زمینه ها موجود است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه انعطاف پذیری شناختی، تکانشگری و عملکرد تحصیلی کیفی در دانشجویان با رگه های اختلال شخصیت مرزی و عادی انجام گرفت. تعداد 20 نفر از دانشجویان با رگه های اختلال شخصیت مرزی و 20 نفر از دانشجویان عادی با پرسشنامه شخصیت مرزی(BPI) انتخاب شدند. سپس آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین، پرسشنامه تکانشگری بارت و پرسشنامه عملکرد تحصیلی کیفی بر روی هر دو گروه اجرا شد. نتایج تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) نشان داد که بین دوگروه در هر سه متغیر انعطاف پذیری شناختی، تکانشگری و عملکرد تحصیلی کیفی تفاوت معنی داری وجود دارد. بنابراین، نتایج این پژوهش نشان می دهد که دانشجویان با رگه های اختلال شخصیت مرزی نقایصی را در انعطاف پذیری شناختی، تکانشگری و عملکرد تحصیلی کیفی نشان می دهند.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری مبتنی بر اینترنت و درمان متمرکز بر هیجان بر همجوشی شناختی و صمیمیت جنسی در زنان متأهل مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری مبتنی بر اینترنت و درمان متمرکز بر هیجان بر همجوشی شناختی و صمیمیت جنسی در زنان متأهل مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری بود. طرح پژوهش از نوع آزمایشی همراه با پیش-آزمون و پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری تحقیق را تمام بیماران زن متأهل مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری تشکیل می دادند که در بازه زمانی تیر تا مهرماه سال 1400 جهت درمان به یکی از مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی و روانپزشکی شهر پارس آباد استان اردبیل مراجعه کرده بودند. 45 نفر از ایشان به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های دریافت کننده درمان شناختی- رفتاری مبتنی بر اینترنت (15 نفر)، درمان متمرکز بر هیجان (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها عبارت بودند از: مقیاس وسواس فکری- عملی ییل- براون، مقیاس همجوشی شناختی گیلاندرز و همکاران و پرسشنامه نیازهای صمیمیت باگاروزی. درمان های مداخله ای هر کدام طی 8 جلسه ی هفتگی انجام شد. داده با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد درمان شناختی- رفتاری مبتنی بر اینترنت و متمرکز بر هیجان بر همجوشی شناختی و صمیمیت جنسی در زنان متأهل مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری اثربخش بوده است (05/0>P) و بین اثربخشی این دو شیوه درمانی، تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0<P). نتایج به دست آمده، به طور بالقوه اثرات کاربردی مهمی برای متخصصان و درمانگران جهت توجه به اثربخشی روش های درمانی به کار رفته در بهبود پیامدهای اختلال وسواسی- اجباری دارد.
اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت و درمان هیجان مدار بر رفتارهای خودآسیب رسان و نیازهای بین فردی در نوجوانان دختر دارای افکار خودکشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: خود آسیب رسانی از جمله مشکلات روانى_اجتماعى هستند که در دوره نوجوانى شیوع بالایى دارند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت و درمان هیجان مدار بر رفتارهای خودآسیب رسان و نیازهای بین فردی در نوجوانان دختر دارای افکار خودکشی انجام شد. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون_پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بودند. که از ناحیه 2 تعداد 45 نفر به شیوه در دسترس انتخاب شد و در گروه های آزمایش و گواه به روش تصادفی معادل شدند. درمان هیجان مدار و درمان مبتنی بر شفقت طی 8 جلسه 60 دقیقه ای به ترتیب در گروه های آزمایش 1 و 2 انجام شد گروه گواه هیچ گونه آموزشی دریافت نکرد. داده ها به کمک پرسشنامه آسیب به خود سانسون (1998)، مقیاس افکار خودکشی بک (1979) و پرسشنامه نیازهای بین فردی ون آردن و همکاران (2012) جمع آوری و با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که گروه های آزمایش در مرحله پس آزمون از نظر ادراک سربار بودن، تعلق پذیری خنثی، رفتارهای خودآسیب رسان و افکار خودکشی کاهش معنی داری داشتند (05/0>P). درمان هیجان مدار نسبت به درمان مبتنی بر شفقت اثربخشی بیشتری در کاهش ادراک سربار بودن، تعلق پذیری خنثی، رفتارهای خودآسیب رسان داشت و درمان مبتنی بر شفقت بر کاهش افکار خودکشی تاثیر بیشتری داشت. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت، به کار بردن هر دو مداخله می تواند با تاثیر ادراک سربار بودن، احساس تعلق پذیری خنثی، افکار خودکشی و رفتارهای خودآسیب رسان را در دختران نوجوان کاهش دهد.
تحلیل نیمرخ نهفته الگوهای دشواری در تنظیم هیجان و ارتباط آن با در نظر گرفتن پیامدهای آینده و پشیمانی مورد انتظار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل نیمرخ نهفته الگوهای دشواری در تنظیم هیجان و بررسی ارتباط آن با در نظر گرفتن پیامدهای آینده و پشیمانی مورد انتظار انجام شد. در یک پژوهش تحلیلی- مقطعی از بین جمعیت بزرگ سال شهر کرمانشاه 380 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از فرم کوتاه مقیاس دشواری در تنظیم هیجان، مقیاس در نظر گرفتن پیامدهای آینده و پرسشنامه سبک تصمیم گیری مبتنی بر پشیمانی استفاده شد. داده ها بر مبنای روشهای مختلف از جمله تحلیل نیمرخ نهفته و با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Mplus مورد تحلیل قرار گرفت. تحلیل نیمرخ نهفته نشان داد که مدلی با سه نیمرخ بهترین برازش را با داده ها دارد. از این سه نیمرخ استخراج شده، نیمرخ اول به کسانی تعلق داشت که از لحاظ تنظیم هیجان در وضعیت مطلوب بودند. نیمرخ دوم به کسانی تعلق داشت که دچار مشکلات خفیف در تنظیم هیجان بودند و نیمرخ سوم به کسانی تعلق داشت که از مشکلات شدید در تنظیم هیجان رنج می بردند. تعلق به نیمرخ اول در مقایسه با نیمرخ دوم و سوم با نمرات کمتر در پشیمانی مورد انتظار و در نظر گرفتن پیامدهای فوری همراه بود. داشتن میزان متفاوتی از مشکلات تنظیم هیجان با میزان متفاوتی از در نظر گفتن پیامدهای آینده و پشیمانی مورد انتظار همراه است و از نیمرخ های استخراج شده می توان برای پیش بینی الگوهای تصمیم گیری و ارائه مداخلات متناسب با هر گروه از افراد استفاده کرد.
اثر بخشی آموزش کارکردهای اجرایی بر اضطراب، خودکارآمدی و خود تنظیمی دانشجویان ورزشکار شرکت-کننده در المپیاد ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی بر اضطراب، خودکارآمدی و خودتنظیمی نخبه ورزشکار شرکت کننده در المپیاد ورزشی بود. روش تحقیق نیمه آزمایشی با طرح آزمون پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری تحقیق پسر نخبه ورزشکار و به صورت در دسترس 34 نفر (17 نفر در گروه آزمایش و 17 نفر در گروه کنترل) انتخاب شدند و به عنوان نمونه در تحقیق مشارکت کردند. پرسشنامه های اضطراب بک و همکاران (1988)، خودکارآمدی عمومی شرر (1982) و خودتنظیمی SRI-25قبل و بعد از جلسات آموزشی به وسیله جامعه ی هدف تکمیل گردید. جلسات مداخله ای آموزش کارکردهای اجرایی به مدت 15 جلسه برای گروه آزمایش اجرا گردید. نتیجه تحلیل کوواریانس تک متغیره نشان داد که آموزش کارکردهای اجرایی بر کاهش اضطراب (056/7=F، 05/0P<) و افزایش خودکارآمدی ( 248/26=F، 05/0P<) و همچنین افزایش خودتنظیمی (705/37=F، 05/0P<) ورزشکار شرکت کننده در المیپاد ورزشی در گروه آزمایش موثر بوده است. میتوان نتیجه گیری کرد که آموزش کارکردهای اجرایی باعث کاهش اضطراب، افزایش خودکارآمدی و خودتنظیمی دانشجویان ورزشکار شرکت کننده در المپیاد ورزشی گردید.
بررسی اثربخشی برنامه همکاری خانه و مدرسه بر انسجام، ابرازگری و تعارض درون خانواده والدین دانش آموزان پایه اول ابتدایی شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی برنامه همکاری خانه و مدرسه بر انسجام، ابرازگری و تعارض درون خانواده والدین دانش آموزان پایه اول ابتدایی مدارس دولتی شهر تبریز انجام شده است. طرح تحقیق حاضر بر پایه ی پژوهش های نیمه تجربی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه استوار بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل تمام خانواده های دانش آموزان پایه اول ابتدایی شهر تبریز بود که در سال تحصیلی 98-97 در مدارس دولتی مشغول تحصیل بودند. با تکیه بر روش نمونه گیری هدفمند، نمونه ای شامل40 خانواده انتخاب و به شکل جایگزینی تصادفی، در دو گروه (20 خانواده گروه آزمایش و 20 خانواده گروه کنترل) قرار داده شدند. برنامه همکاری خانه و مدرسه به مدت 8 جلسه 30/2 ساعته (هر هفته یک جلسه) برای گروه آزمایش اجرا گردید. در این مدت هیچ برنامه ای برای گروه کنترل اجرا نشد. داده های هر دو گروه با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل گردید که نتایج نشان داد انسجام و ابرازگری خانواده در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه به طور قابل ملاحظه ای افزایش و تعارض درون خانواده به طور معنا دار کاهش نشان می دهد (05/0>p). با توجه به نتیجه ی مداخله ی ارایه شده، چنین استنباط می شود که شرکت در برنامه همکاری خانه و مدرسه قادر است میزان انسجام و ابرازگری خانواده را افزایش و تعارض درون آن را کاهش دهد.
مقایسه اثربخشی بهزیستی درمانی با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کیفیت خواب سالمندان مرکز نگهداری روزانه سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سالمندی با بیماری، فقدان و از کار افتادگی متعددی همراه است و افراد سالمند در معرض مشکلات فراوانی قرار دارند. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی بهزیستی درمانی با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کیفیت خواب مرکز نگهداری روزانه سالمندان انجام شد. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون به همراه مرحله پیگیری یک ماهه و با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل سالمندان خانه سالمندان نشاط شهر مشهد بودند. از بین این افراد، تعداد 45 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به طور تصادفی در سه گروه 15 نفری قرار گرفتند. گروه های آزمایش تحت 8 جلسه 90 دقیقه ای بهزیستی درمانی یا درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد قرار گرفتند و برای گروه کنترل اقدامی صورت نگرفت. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه ی کیفیت خواب پیترزبورگ بود. برای تحلیل داده های پژوهش از نرم افزارSPSS نسخه 22 و تحلیل واریانس آمیخته همراه با اندازه گیری مکرر در سطح 05/0 استفاده شد. نتایج نشان دهنده این بود که بهزیستی درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهبود کیفیت خواب سالمندان در مرحله پس آزمون و پیگیری اثر معنادار داشته اند (۰۰1/۰>P). اما تفاوت معناداری بین اثربخشی دو گروه وجود نداشته است (05/۰<P). طبق نتایج، می توان از بهزیستی درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در جهت بهبود کیفیت خواب در سالمندان استفاده کرد. کلیدواژه ها: بهزیستی درمانی، کیفیت خواب، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، سالمند
نقش تجربه زیسته روان زخم در کودکی و خودتخریب گری بر پندار خودکشی: اثر واسطه ای فرونشانی عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تجربه زیسته روان زخم در کودکی و خودتخریب گری بر پندار خودکشی با اثر واسطه ای فرونشانی عاطفی است. در راستای این هدف در یک تحقیق مقطعی و توصیفی-همبستگی از جامعه ی دانشجویان دانشگاه پیام نور ایلام تعداد 233 نفر (116 نفر مرد، 117 نفر زن) با دامنه سنی 19 تا 30 ساله و مقاطع تحصیلی لیسانس، فوق لیسانس و دکتری به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرها از پرسشنامه های پندار خودکشی بک، کودک آزاری محمد خانی، آسیب به خود سانسون و سانسون و فرونشانی عاطفی وینبرگر استفاده شد. جهت پردازش وتحلیل داده ها و بررسی فرضیه های پژوهش ازنرم افزارهای آماری SPSS-22و Lisrel-8.85 استفاده شد. نتایج معادلات ساختاری نشان داد که روان زخم به طور معنادار اثر مستقیم و مثبت بر پندار خودکشی دارد. از طرفی دیگر، خودتخریب گری رابطه مثبت و معنی داری با پندار خودکشی دارد. روان زخم از طریق فرونشانی عاطفی بر پندار خودکشی تاثیر غیرمستقیم دارد. همچنین، خودتخریب گری از طریق میانجی گری فرونشانی عاطفی برپندار خودکشی تاثیر دارد. با تکیه بر نتایج این پژوهش می توان بیان داشت که، فرونشانی عاطفی می تواند به عنوان یک متغیر واسطه ای رابطه بین روان زخم، خودتخریبی و پندار خودکشی را تبیین کند. بنابراین، می توان مداخله تنظیم هیجانی را برای کاهش پندار خودکشی بکارگرفت.
اثربخشی اصلاح سوگیری توجه نسبت به محرک های مرتبط با غذا بر میزان سوگیری توجه و ولع خوردن در افراد رژیم گیرنده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شکست مکرر رژیم غذایی منجر به کاهش عزت نفس، احساس گناه و حتی نفرت از خود می شود. مطالعات نشان می دهند که سوگیری توجه به نشانه های غذایی ممکن است نقشی اساسی در ایجاد و حفظ رفتارهای ناسازگار در غذا خوردن داشته باشد. در پژوهش حاضر به بررسی اثربخشی اصلاح سوگیری توجه نسبت به محرک های مرتبط با غذا بر میزان سوگیری توجه و ولع خوردن در افراد رژیم گیرنده پرداخته شد. روش این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون دو گروهی بود. 30 نفر بر اساس ملاک های ورود انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش آموزش اصلاح سوگیری توجه را دریافت کردند. برای اندازه گیری سوگیری توجه و مداخلات از آزمایه ی دات پروب (مک لئود و همکاران،1986) و برای اندازه گیری ولع خوردن از پرسشنامه ی ولع خوردن (کیپید-بنیتو، 2000) استفاده شد. نتایج نشان داد که بین دو گروه در سوگیری توجه و ولع خوردن در پیش آزمون و پس آزمون تفاوت معنی داری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد در ابعاد قصد و برنامه ریزی برای خوردن، پیش بینی تقویت مثبت، پیش بینی رهایی از احساسات منفی، فقدان کنترل خوردن، افکار یا اشتغال ذهنی به غذا، هیجان های قبل یا حین ولع، و احساس گناه ناشی از ولع بین گروه آزمایش و گروه کنترل تفاوت معنی داری وجود دارد (05/0>P).
مقایسه اثربخشی الگوریتم مراحل تغییر درد و درمان فراتشخیصی بر نشانه های همراه بیماری در بیماران سایکوسوماتیک مبتلا به میگرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین تفاوت اثربخشی الگوریتم مراحل تغییر درد و درمان فراتشخیصی بر نشانه های همراه بیماری در بیماران سایکوسوماتیک مبتلا به میگرن بود. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی و جامعه آماری شامل افراد مبتلا به میگرن شهر ارومیه بود. تعداد 45 نفر از افراد مبتلا به میگرن پس از تشخیص نهایی توسط متخصص انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفره قرار گرفتند. گروه آزمایشی یک تحت درمان الگوریتم مراحل تغییر درد، گروه آزمایشی دو تحت درمان فراتشخیصی و گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفتند. نشانه های همراه میگرن شامل عدم تحمل پریشانی، اضطراب درد و اختلالات خواب بود که برای اندازه گیری آنها از پرسشنامه عدم تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، 2005)، مقیاس اضطراب درد (مک کراکن و همکاران، 1992) و پرسشنامه اختلالات خواب (محمدی و همکاران، 1388) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس مختلط استفاده شد. نتایج نشان داد که درمان فراتشخیصی در خرده مقیاس شناختی اضطراب درد و خرده مقیاس های عدم جذب، ارزیابی و تنظیم هیجان به طور معنادار اثربخشی بیشتری نسبت به درمان الگوریتم مراحل تغییر درد داشت. اما، بین اثربخشی درمان فراتشخیصی و الگوریتم مراحل تغییر درد در متغیرهای خواب اختلاف معنی داری وجود نداشت. نتایج این پژوهش حاکی از این است که استفاده از درمان فراتشخیصی توسط روان درمانگران می تواند نشانه های هیجانی بیماران مبتلا به میگرن را کاهش داده و به بهبود سردرد کمک کند. اما در مورد اختلالات خواب این بیماران، هر دو درمان قابلیت استفاده دارد.
اثربخشی درمان آدلری بر تاب آوری خانواده، فشار و اجتناب اجتماعی زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان آدلری بر تاب آوری خانواده، فشار و اجتناب اجتماعی زنان مطلقه شهرستان سروآباد بود. این پژوهش از طرح های پژوهش تک موردی A-B-A بود. جامعه آماری این پژوهش شامل زنان مطلقه تحت پوشش بهزیستی شهرستان سروآباد در سال 1398بودند که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. درمان آدلری در 11 جلسه 60 دقیقه ای به 6 نفر از زنان مطلقه آموزش داده شد. برای جمع آوری داده ها در این پژوهش از پرسشنامه تاب آوری خانواده (FHI) و مقیاس فشار و اجتناب اجتماعی (SAD) استفاده شد. نتایج شاخص های متغیر تاب آوری خانواده با استفاده از (d cohen) در دامنه 45/1- تا 01/2- و همچنین نتایج شاخص ها در متغیر فشار و اجتناب اجتماعی با استفاده از (d cohen) در دامنه 08/2- تا 89/1- قرار دارد که نشان دهنده ی اثربخشی درمان آدلری بر تاب آوری خانواده، فشار و اجتناب اجتماعی زنان مطلقه شهرستان سروآباد بوده است. بحث و بررسی یافته های این پژوهش نشان داد که تاثیرات مفید و کاربردی درمان آدلری با استفاده از تشویق و دلگرمی، تأکید بر نقاط قوت و احساس اجتماعی باعث می شود منابع مقابله ای مراجعان مضطرب گسترش پیدا کند و خودمراقبتی و رضایتمندی کلی زنان مطلقه در مواجهه با مشکلات و آسیب های اجتماعی طلاق افزایش یابد.
مقایسه درمان شناختی رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی و بخشایش درمانی بر خود بازداری از خشم، در نوجوانان دختر مبتلا به اختلال بدتنظیمی خلق مخرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وجود اختلالات روانی در میان نوجوانان همواره، سلامت روان جامعه را تحت تاثیر خود قرار داده است. هدف از این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی و بخشایش درمانی بر خودبازداری ازخشم در نوجوانان دختر مبتلا به اختلال بد تنظیمی خلق مخرب است. روش تحقیق نیمه آزمایشی، از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این تحقیق ،کلیه دانش آموزان دارای نشانه های اختلال بی نظمی خلق اخلاگردوره اول و دوم متوسطه محدوده سنی 17-14 سال درشهر بهارستان، درسال 1400 بودند. از این بین تعداد 54نفر به روش نمونه گیری در دسترس، به صورت تصادفی، 17 نفر در گروه بخشایش درمانی، 19 نفر در گروه شناختی رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی و 18 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. ابزار پژوهش،شامل مقیاس واکنش پذیری عاطفی استریگرزو همکاران ، پرسشنامه خطاهای شناختی کویین ، دوزس و اوجین وین و پرسشنامه فراشناخت حالتی عابدی بود. آزمودنیهادر دوگروه آزمایشی، تحت مداخله درمان شناختی رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفتند و گروه کنترل، هیچ مداخله ای دریافت نکردند . برای تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس چند متغیره وآزمون بنفرونی استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که هردوگروه آزمایش درافزایش معنادار نمره خودبازداری و مولفه های آن(05/0(P< ، به یک اندازه تاثیر داشته اند. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که برای افزایش توان خودبازداری ازخشم در نوجوانان مبتلا به بدتنظیمی خلق مخرب، از درمان شناختی رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی و بخشایش درمانی می توان بهره جست.
اثربخشی توانبخشی شناختی مبتنی بر آموزش رفتاری و حرکتی بر ارتقای کارکردهای عملی و کاهش دلزدگی کودکان مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کودکان دارای اختلال هماهنگی رشدی به واسطه مشکل در مهارت های حرکتی و رفتاری با دلزدگی با فعالیت های سازمان یافته مواجه می شوند. از این رو پژوهش حاضر با هدف اثر بخشی توانبخشی شناختی مبتنی بر آموزش رفتاری و حرکتی بر ارتقای کارکردهای عملی و کاهش دلزدگی کودکان مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی انجام شد.در قالب طرح نیمه آزمایشی پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل، با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای سی نفر از دانش آموزان دختر پایه اول تا چهارم مقطع ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 1401- 1400انتخاب شده و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه غربالگری اختلال هماهنگی رشدی2007و انگیزش ورزشی پلی تیر و همکاران (2013) بود که در دومرحله پیش آزمون و پس آزمون در اختیار والدین قرار گرفت.گروه آزمایش تحت مداخله در 10 جلسه و هر جلسه به مدت 60 دقیقه قرار گرفت. برای سنجش میزان اثر بخشی مداخله از آزمون تحلیل کوواریانس در سطح معنا داری01/0 و از نرم افزار SPSS26 بهره برداری شد. در مرحله پس آزمون تفاوت میانگین نمرات کارکردهای عملی و دلزدگی در دوگروه آزمایش و کنترل معنادار است (01/0>p ) و توانبخشی شناختی مبتنی بر آموزش رفتاری و حرکتی منجر به ارتقای کارکردهای عملی و کاهش دلزدگی در کودکان مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی شده است. بر اساس نتایج این پژوهش، استفاده از توانبخشی شناختی به عنوان روشی موثر در مراکز توانبخشی و مدارس ابتدایی برای کودکان کاربردی می باشد
ویژگی های روانسنجی فرم خودگزارشی چک لیست علائم کودکان و نوجوانان (PSC-17-Y) در بین کودکان و نوجوانان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی ویژگی های روانسنجی چک لیست علائم کودکان و نوجوانان (PSC-17-Y) فرم خودگزارشی در بین کودکان و نوجوانان ایرانی انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه نوجوانان سنین 11 تا 17 ساله ایران بود که با استفاده از روش نمونه-گیری خوشه ای چند مرحله ای 3305 دانش آموز (1519 پسر و 1786 دختر) انتخاب شدند. پس از ترجمه و اخذ نظرات کارشناسان خبره و آزمودنی ها، روایی صوری مقیاس تأیید شد. برای انجام تحلیل های آماری از نرم-افزار LISREL و SPSS استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که در نمونه دانش آموزان ایرانی ساختار سه عاملی مقیاس شامل اختلالات برون سازی شده، درون سازی شده و توجه با داده ها برازش مطلوبی داشت. نتایج مربوط به همبستگی بین این زیرمولفه های مقیاس (PSC-17-Y) با زیرمولفه های مقیاس خودگزارشی مشکلات رفتاری نوجوانان(YSR) از روایی ملاکی نسخه خودگزارشی (PSC-17-Y) در بین کودکان و نوجوانان حمایت کرد. پایایی با روش آلفای کرونباخ، میانگین واریانس استخراج و بازآزمایی برای مقیاس کلی و ابعاد آن تأیید گردید. نتیجه گیری: در مجموع، نتایج مطالعه حاضر نشان داد که و نوجوانان (PSC-17-Y) فرم خودگزارشی برای سنجش اختلالات روانی و اجتماعی در دانش آموزان ایرانی ابزاری روا و پایا است. این ابزار می تواند جهت غربالگری برون سازی شده، درون سازی شده و توجه در بخش های درمانی و پژوهشی مورد استفاده قرار گیرد.
مقایسه اثربخشی آموزش حافظه کاری هیجانی و خنثی بر نشخوار فکری در افراد مبتلا به اختلال وسواسی جبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش ترس از آلودگی که در پی انتشار ویروس کرونا در جهان اتفاق افتاده است تهدیدی برای سلامت روان افراد مبتلا به اختلال وسواسی جبری ایجاد کرده است. هدف پژوهش جاری بررسی اثر آموزش حافظه کاری هیجانی و خنثی بر بهبود نشخوار فکری در مبتلایان به اختلال وسواسی جبری بود. جهت نیل به هدف پژوهش گروه نمونه شامل 42 نفر از افراد مبتلا به اختلال وسواسی جبری با توجه به کسب نمره برش 91 در پرسشنامه اختلال وسواسی جبری ونکوور و مصاحبه بالینی ساختاریافته برای اختلالات روانی محور Ӏ به روش در دسترس انتخاب و سپس به صورت تصادفی در سه گروه مساوی جایدهی شدند. پیش آزمون و پس آزمون شامل پرسشنامه نشخوار فکری نولن-هوکسما بود و مداخلات مورد استفاده شامل آموزش حافظه کاری هیجانی برای گروه اول و آموزش حافظه کاری خنثی برای گروه دوم بود که هر کدام به مدت 20 جلسه اجرا شدند و گروه کنترل نیز هیچ مداخله ای دریافت نکرد. نتایج تحلیل آنکوا حاکی از اثربخشی معنادار آموزش حافظه کاری هیجانی و خنثی بر نشخوار فکری افراد مبتلا به اختلال وسواسی جبری بود (01/0>P). همچنین آموزش حافظه کاری هیجانی نسبت به آموزش حافظه کاری خنثی به طور معنادار اثربخشی بیشتری بر بهبودی نشخوار فکری داشت (05/0>P). و تحلیل مانکوا نشان داد آموزش های حافظه کاری بر زیرمقیاس بازتاب اثر معنادار (01/0>P) و بر زیرمقیاس های درفکر فرورفتن و افسردگی اثربخش نبوده است. با توجه به یافته ها می توان نتیجهگیری کرد که پردازش های هیجانی حافظه کاری بیشتر از پردازش های خنثی در شکل گیری نشخوار فکری دارای نقش هستند.
بررسی نقش واسطه ای اعتیاد به اینستاگرام در پیش بینی تعهد زناشویی بر اساس ویژگی های شخصیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این روزها استفاده از شبکه های اجتماعی از محبوبیت بسیاری برخوردار است. از بین شبکه های اجتماعی، اینستاگرام تأثیر زیادی بر زندگی فردی و زناشویی افراد داشته، اما در مورداستفاده اعتیادآور از اینستاگرام و عوامل مرتبط با آن تحقیقات کمی صورت گرفته است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای اعتیاد به اینستاگرام در پیش بینی تعهد زناشویی بر اساس ویژگی های شخصیتی انجام گرفت. روش: این پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه ی آن را افراد متأهل عضو شبکه اجتماعی اینستاگرام تشکیل داده اند. نمونه ی موردمطالعه متشکل از 543 نفر بود که اطلاعات به روش نمونه گیری در دسترس و با استفاده از پرسشنامه آنلاین گردآوری شد. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از: پرسشنامه ی تعهد زناشویی آدامز و جونز (1997)، پرسشنامه پنج عاملی نئو (1985) و پرسشنامه ی اعتیاد به اینستاگرام شوله و روسدی (2019). برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی در نرم افزار SPSS 26 و برای بررسی فرضیه های تحقیق از مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار smartpls3 استفاده شده است. نتایج: یافته های پژوهش نشان داد مدل ارائه شده از برازش مطلوبی برخوردار است و اعتیاد به اینستاگرام می توانند بین ویژگی های شخصیتی و تعهد زناشویی نقش میانجی ایفا نمایند. نتیجه گیری: با توجه به اثرات عدم تعهد زناشویی بر زوجین، خانواده ها و جامعه، شناسایی متغیرهای دخیل در این مهم می تواند زمینه را جهت برنامه ریزی به منظور پیشگیری و درمان فراهم سازد.
نقش «آموزش جنسی مبتنی بر تعالیم دین» بر افزایش «سطح رضایت زوجین»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی اثربخشی برنامه آموزش جنسی مبتنی برتعالیم دین بر رضایت زناشویی در زن و مرد بود. نمونه مورد مطالعه شامل 30 زوج (15 مرد و 15 زن) بود که از بین زوجین مورد مراجعه به کلینیک های روان شناختی شهر قم انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروههای آزمایشی و کنترل گماره شدند. در مرحله مداخله، گروه آزمایش به مدت 6 جلسه یک ساعت و سی دقیقه تحت آموزش جنسی مبتنی بر تعالیم دین قرار گرفتند. در طی این مدت گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها، از پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ (1999) استفاده شد. داده های پژوهش با روش تحلیل کواریانس یکطرفه استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که رضایت زناشویی آزمودنی که برنامه آموزش جنسی مبتنی بر تعالیم دین را دریافت کرده اند بطور معناداری بالاتر از آزمودنی های گروه کنترل است. یافته ها حاکی از آن بود که برنامه آموزش جنسی مبتنی برعالیم دین تاثیر مثبتی بر رضایت زوجین دارد. واژگان کلیدی: آموزش جنسی مبتنی بر دین، رضایت زناشویی، زوجین واژگان کلیدی: آموزش جنسی مبتنی بر دین، رضایت زناشویی، زوجین
بررسی تأثیر نقاشی درمانی بر ناگویی خلقی و سرکوبگری هیجانی در دانش آموزان دوره متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد هیجانی یکی از موارد مهم و انکار نشدنی در پیشرفت همه جانبه دانش آموزان است که در طی سالیان اخیر مورد توجه اغلب مربیان و مسئولین قرار گرفته است؛ اما با این وجود چندان راهبردهای موثر و کاربردی در جهت ارتقاء این امر ارائه نشده و همچنان با ابهاماتی روبرو است. بنابراین، هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر نقاشی درمانی بر ناگویی خلقی و سرکوبگری هیجانی در دانش آموزان دختر بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه دوم دوره متوسطه شهر تبریز بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. طرح پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون _ پس آزمون با گروه کنترل بود. با توجه به نوع طرح، حجم نمونه 30 نفر انتخاب شدند، 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل بصورت تصادفی گمارش شدند. برنامه نقاشی درمانی طی 8 جلسه و هر جلسه به مدت 45 دقیقه انجام شد. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از: پرسشنامه ناگویی خلقی تورنتو و پرسشنامه سرکوبگری هیجانی؛ روش تجزیه و تحلیل داده ها، تحلیل کوواریانس چندمتغیره بود. نتایج نشان داد نقاشی درمانی بر کاهش میزان سرکوب گری هیجانی دانش آموزان دختر تاثیر معنی داری دارد. همچنین، نتایج نشان داد نقاشی درمانی بر کاهش میزان ناگویی خلقی دانش آموزان دختر تاثیر معنی داری دارد.
اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر انعطاف پذیری روان شناختی و تاب آوری بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر انعطاف پذیری روان شناختی و تاب آوری بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر انجام گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر بودند که به مراکز درمانی و متخصصین گوارش شهر اصفهان در سال 1398 مراجعه کرده بودند. در این پژوهش تعداد 27 بیمار مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و با روش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جایدهی شدند. گروه آزمایش درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی (کابات زین، 2003) را طی دو ماه در 8 جلسه 75 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه پذیرش و عمل (بوند و همکاران، ۲۰۱۱) و پرسشنامه تاب آوری (کانر و دیویدسون، 2003) بود. داده ها به شیوه تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بونفرنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر انعطاف پذیری روان شناختی و تاب آوری بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر تأثیر معنادار دارد (001/0>p). بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی با بهره گیری از تکنیک های نگرش ذهن آگاهانه، فعالیت های ذهنآگاهانه، پرداختن به احساسات و هیجانات مشکل ساز و تمرینات تنفس می تواند به عنوان یک مداخله موثر جهت بهبود انعطاف پذیری روان شناختی و تاب آوری بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر مورد استفاده گیرد.
اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر سیستم های مغزی- رفتاری و تنظیم هیجانی معتادان مواد افیونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر سیستم های مغزی -رفتاری و تنظیم هیجانی معتادان مواد افیونی بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل و جامعه آماری شامل بیماران مرد معتادی بودند که به مرکز ترک اعتیاد بشارت تبریز در سه ماهه زمستان 1397مراجعه کرده بودند. از بین آنها30 نفرکه معیارهای ورود به طرح درمانی را دارا بودند بصورت هدفمند بعنوان نمونه انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه 15 نفره کنترل و آزمایش جایگزین شدند. هر دو گروه ابتدا به پرسشنامه های سیستم بازداری و فعال سازی رفتار کارور و وایت (1994) و تنظیم هیجان گراس و جان (2003) پاسخ دادند و گروه آزمایشی در جلسات درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی شرکت کردند. در این مدت گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. سپس پرسشنامه های ذکر شده توسط هر دو گروه دوباره تکمیل گردید و داده های به دست آمده از گروه ها برای تحلیل آماده شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی باعث افزایش نمرات بازداری رفتاری و کاهش نمرات فعال سازی رفتاری شده است. تنظیم هیجان (نمره کل) و مولفه های ارزیابی مجدد و فرونشانی در پس آزمون در گروه آزمایشی نسبت به گروه گواه به طور معناداری افزایش یافته است. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گیری کرد که درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر سیستم های مغزی رفتاری و تنظیم هیجانی معتادان مواد افیونی تاثیر دارد.
مقایسه اثربخشی مداخله ی فرزندپروری مبتنی بر ذهن آگاهی به مادران و مداخله ی شفقت به خود به دختران بر بهزیستی ذهنی دختران نوجوان با تعارض والد- فرزندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی مداخله ی فرزندپروری مبتنی بر ذهن آگاهی به مادران و مداخله ی شفقت به خود به دختران بر بهزیستی ذهنی دختران نوجوان با تعارض والدفرزندی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان دختر 14و15سال که در سال تحصیلی ۱۳۹۹ - 1400 در منطقه 14 شهر تهران در مدارس دولتی مشغول به تحصیل بودند و مادران آنها تشکیل می دادند. نمونه مورد مطالعه در این پژوهش 45 نفر از دانش آموزان که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادف در سه گروه گمارده شدندگروه اول شامل10 نفر از مادران دانش آموزان که مداخله فرزندپروری مبتنی بر ذهن آگاهی دریافت کردند، و گروه دوم 12 نفر از دانش آموزان که تحت مداخله شفقت به خود قرار گرفتند و در گروه گواه 12 نفر از دانش آموزان که هیچ مداخله دریافت نکردند. مداخلات در 8 جلسه 90 دقیقه ارائه گردید. دانش آموزان مقیاس بهزیستی ذهنی کی یز و ماگیارمو (2003) را پیش و پس از مداخله و دو ماه بعدپاسخ دادند یافته های حاصل از تحلیل واریانس آمیخته نشان داد. که مداخله فرزندپروری مبتنی بر ذهن آگاهی به مادران و مداخله شفقت به خود به دختران نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری بر بهزیستی ذهنی اثربخش بود(p≤ 0.001) و مداخله شفقت به خود اثر بخش تر بود و در مرحله پیگیری تاثیرات پایداری خود را حفظ کرده بود بنابراین می توان از این مداخله در محیط های مشاوره مدارس استفاده کرد
کاهش اضطراب امتحان از طریق درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد: پژوهشی مداخله ای در حوزه اختلال یادگیری ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در اضطراب امتحان دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ویژه بود. طرح پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان دختر دارای اختلال یادگیری ویژه در شهر تبریز بودند که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. در این راستا، مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در 8 جلسه برای گروه آزمایش اجرا شد و از مقیاس های اضطراب امتحان اشپیلبرگر برای جمع آوری داده ها در مراحل پیش و پس از آزمون استفاده شد. تحلیل کوواریانس تک متغیره نشان داد که آموزش پذیرش و تعهد میزان اضطراب امتحان را در بین دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ویژه کاهش می دهد. درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به آزمودنی ها از طریق انعطاف پذیری روانی، تعامل روانشناختی فرد با افکار و احساساتش، و قبول تجربه های ناخوشایند کمک می کند تا با اضطراب امتحان مقابله کنند. برای دست یابی به فعالیت های شواهد-محور، طراحی و اجرای برنامه مداخله ای پذیرش و تعهد برای کاهش اضطراب امتحان سایر دانش آموزان دارای نارسایی های تحولی پیشنهاد می شود.
کارآیی آموزش فرزندپروری مبتنی بر ذهن آگاهی بر سلامت عمومی والدین دارای کودک بیش فعال– کمبود توجه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آموزش فرزندپروری مبتنی بر ذهن آگاهی بر سلامت عمومی و مؤلفه های آن (نشانه های جسمانی، بی خوابی و اضطراب، افسردگی و اختلال در کارکرد اجتماعی) در والدین دارای کودک مبتلا به اختلال بیش فعالی-کمبود توجه بود. بدین منظور از طرح شبه آزمایشی پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه استفاده شد. نمونه شامل 30 نفر از والدین دانش آموزان دختر مقطع ابتدایی مبتلا به اختلال بیش فعالی-کمبود توجه بود که با نمونه گیری هدفمند به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه جایگزین شدند. هر دو گروه در پیش آزمون با پرسش نامه کانرز به همراه مصاحبه بالینی و پرسشنامه سلامت عمومی ارزیابی شدند. سپس برنامه آموزش فرزندپروری مبتنی بر ذهن آگاهی، به مدت 8 جلسه 2 ساعته بر روی گروه آزمایش اعمال گردید. هر دو گروه مجدد در پس آزمون ارزیابی شدند. داده ها با استفاده از شاخص های آمار توصیفی) میانگین و انحراف معیار)، آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و نشان دادند که آموزش فرزندپروری مبتنی بر ذهن آگاهی منجر به تفاوت معنادار آماری(01/0>p) بین مراحل پیش و پس از آزمون در نمره کلی سلامت عمومی و تمام مولفه های آن از جمله نشانه های جسمانی، بی خوابی و اضطراب، افسردگی و اختلال در کارکرد اجتماعی شد. با توجه به اثربخش بودن استفاده از برنامه فرزندپروری مبتنی بر ذهن آگاهی در افزایش سلامت عمومی والدین دارای کودک مبتلا به اختلال بیش فعالی-کمبود توجه، آموزش این برنامه در راستای کاهش فشار روانی این گروه از افراد جامعه پیشنهاد می شود.
اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر تاب آوری، ناگویی هیجانی و احساس تنهایی زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر تاب آوری، ناگویی هیجانی و احساس تنهایی زنان سرپرست خانوار شهر کرمانشاه بود. طرح تحقیق این پژوهش از نوع شبه آزمایشی به شیوه پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری را زنان سرپرست خانوار مرکز مشاوره اکسیر کرمانشاه بود. نمونه پژوهش شامل 40 نفر از زنان سرپرست خانوار شهر کرمانشاه بود که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. بدین صورت از بین کسانی که تمایل شرکت در مداخله به همراه ملاک های ورود به مطالعه را داشتند، به روش نمونه گیری دردسترس 40 نفر با توجه به ملاک های ورود و خروج پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و گروه کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش درمان مبتنی بر شفقت و گروه کنترل هیچ نوع آموزشی دریافت نکردند. ابزار پژوهش پرسشنامه ی تاب آوری (کانر و دیویدسون، 2003)، ناگویی هیجانی تورنتو (بگبی، پارکر و تیلور، ۱۹۹۴) و احساس تنهایی (اشر، هایمل و رنشاو، 1984) بود. درمان مبتنی بر شفقت به صورت گروهی به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای و دو بار در هفته اجرا شد. داده با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 26 با احتمال 05/0 تحلیل شدند. نتایج نشان داد که این درمان نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری بر تاب آوری، ناگویی هیجانی و احساس تنهایی زنان سرپرست خانوار اثربخش بوده اند (05/0P<). نتایج نمایان گر افق های جدیدی در مداخلات روان شناختی است و می توان از این درمان به عنوان یک روش درمانی مؤثر استفاده کرد.
رابطه بین دلزدگی زناشویی با انتظارات زناشویی و هم جوشی شناختی در زنان متاهل نقش واسطه ای گسلش عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دلزدگی زناشویی یکی از متغیرهای مهم در روابط زناشویی است که زندگی زناشویی را با چالش جدی مواجه کرده و در صورت تداوم می-تواند منجر به طلاق شود. دلزدگی زناشویی می تواند تحت تأثیر روابط عاطفی و انتظارات زناشویی زوجین باشد. هدف این پژوهش بررسی نقش واسطه ای گسلش عاطفی بین دلزدگی زناشویی با انتظارات زناشویی و همجوشی شناختی در زنان متاهل بود. روش پژوهش همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش همه زنان متاهل دارای اختلاف زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر مشهد در سال 1400-1399 بودند که نمونه ای به حجم 295 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار استفاده شده در این پژوهش شامل مقیاس دلزدگی زناشویی پاینز (1996)، انتظارات زناشویی امیدوار و همکاران (1388)، مقیاس خود متمایزسازی اسکورون (2000) و مقیاس همجوشی شناختی گیلاندرز (2014) بود. نتایج نشان داد مدل تدوین شده با داده ها برازش مناسبی داشت. نتایج روابط ساختاری مدل نشان داد که انتظارات زناشویی و همجوشی شناختی بر دلزدگی زناشویی، اثر مستقیم دارند. همچنین، گسلش عاطفی نیز بر دلزدگی زناشویی اثر مستقیم داشت. نتایج روابط غیرمستقیم نشان داد که انتظارات زناشویی و همجوشی شناختی با میانجی گری گسلش عاطفی بر دلزدگی زناشویی اثر معناداری دارند. بر اساس نتایج همجوشی شناختی و انتظارات زناشویی با میانجی گری گسلش عاطفی بر دلزدگی زناشویی موثر هستند. از این رو، با تدوین برنامه هایی جهت کاهش انتظارات زناشویی و همجوشی شناختی و گسلش عاطفی در افراد، می توان انتظار کاهش دلزدگی زناشویی را در آنان داشت.