زمینه: مطالعات متعدد نشان داده اند والدین دارای کودک خودمانده رضایتمندی زوجیت پایین تر نسبت به والدین دارای کودک عادی و دیگر گروه های استثنایی دارند. بنابراین، لازم است رضایتمندی زوجیت آن ها در حوزه های مختلف بیشتر مورد بررسی قرار گیرد و عواملی که در کاهش این رضایت اثرگذار بوده اند بویژه در میان والدین با کودکان خودمانده با نگاه دقیق تری بررسی شوند. هدف: هدف پژوهش حاضر ارزیابی میزان رضایتمندی زوجیت در حوزه های ده گانه زندگی مشترک والدین کودکان خودمانده و عادی بود. روش: طرح پژوهش حاضر در این مطالعه از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه پژوهش حاضر شامل؛ والدین کودکان خودمانده و عادی اعم از پدران و مادران در شهر تهران بود. جهت تکمیل پرسشنامه ها 80 نفر در نمونه بالینی و 80 نفر در نمونه عادی مورد آزمون قرار گرفتند. نمونه گیری پژوهش در والدین کودکان خودمانده نمونه گیری در دسترس و در والدین کودکان عادی نمونه گیری تصادفی بود. ابزار استفاده شده در این پژوهش مقیاس رضایتمندی زوجیت افروز (1394) بود که این مقیاس (از طریق ارسال پستی) توسط والدین کودکان خودمانده و والدین کودکان عادی تکمیل شد. داده های حاصل از پژوهش با استفاده از روش های آمار توصیفی و تحلیل کواریانس تک متغیری و تحلیل کواریانس چند متغیری با بهره گیری از نرم افزار SPSS-26 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: با توجه به آماره F، اثر اصلی گروه عضویت کودکان (خودمانده و عادی) بر رضایت مندی زناشویی با کنترل متغیرهای مخدوشگر معنادار بود (0/001 P<). بنابراین تفاوت معناداری بین میزان رضایتمندی زناشویی والدین کودکان خودمانده و عادی وجود دارد؛ و میزان تأثیر آن برابر0/915 است. نتیجه گیری: والدین دارای کودکان خودمانده در مقایسه با والدین کودکان عادی مشکلات بیشتری در تمامی حوزه های زناشویی دارند.