آرشیو

آرشیو شماره ها:
۹۰

چکیده

زمینه: تحقیقات نشان می دهد عوارض جسمانی و روانی بیماری های آشکار پوستی نظیر ویتیلیگو، کیفیت زندگی بیماران را تحت تأثیر قرار می دهد. باوجودی که در پیشینه، درمان متمرکز بر شفقت به تنظیم هیجانی مثبت، کاهش احساسات منفی و سرزنش خود منجر می شود و همچنین درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر ذهن آگاهی، پذیرش احساس و حفظ آرامش فرد هنگام مواجهه با واقعیت بیماری منجر می شود، اما در زمینه تأثیر این درمان ها بر کیفیت زندگی زنان مبتلا به ویتیلیگو شکاف تحقیقاتی وجوددارد. هدف: پژوهش حاضر به منظور مقایسه تأثیر مشاوره گروهی با رویکرد شفقت درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش وتعهد بر کیفیت زندگی بیماران زن مبتلا به ویتیلیگو انجام گرفت. روش: روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی، همراه با پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری و گروه گواه بود. جامعه پژوهش حاضر را کلیه بیماران مبتلا به ویتیلیگو مراجعه کننده به بیمارستان رازی تهران در سال 1399 تشکیل دادند، که از بین آنان 45 نفر به شیوه هدفمند پس از کنترل ملاک های ورود و خروج، انتخاب و به صورت تصادفی در 3 گروه 15 نفری (دو گروه آزمایش و یک گروه گواه ) جایگزین شدند. ابزار سنجش عبارت بود از پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت (1993) برای گروه اول درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اساس دیدگاه هایس و همکاران (2016) و برای گروه دوم درمان متمرکز بر شفقت گیلبرت (2009، 2014) در 8 جلسه 120 دقیقه ای اجرا شد و برای گروه گواه هیچ درمانی ارائه نشد. به منظور بررسی فرضیه های پژوهش از روش های آمار توصیفی و تحلیل واریانس آمیخته با استفاده از نرم افزار spss20 استفاده شد. یافته ها: نشان داد هر سه گروه در مرحله پیش آزمون تفاوت معناداری با هم نداشتند جز اینکه سلامت جسمانی گروه گواه از گروه شفقت بیشتر بود. همچنین تفاوت گروه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و گروه درمان متمرکز بر شفقت با گروه گواه در کیفیت زندگی و تمامی مؤلفه هایش در مراحل پس آزمون و پیگیری معنادار بود (0/01 > p) به جز یک مورد که در مؤلفه محیط زندگی که تفاوت گروه شفقت در مقایسه با گروه گواه در پس آزمون معنادار نبود. در سلامت جسمانی و روابط اجتماعی تفاوت دو گروه آزمایشی پذیرش وتعهد و شفقت در مراحل پس آزمون و پیگیری معنادار نبود (0/01 < p). در سلامت روانی، محیط زندگی و کیفیت کلی زندگی نیز در مراحل پس آزمون و پیگیری تفاوت معنادار دو گروه آزمایشی نشان داد درمان مبتنی بر پذیرش وتعهد تأثیر بیشتری دارد . به جز کیفیت زندگی کلی که در پس آزمون میان دو گروه آزمایشی تفاوت معنادار وجود نداشت. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده این نتیجه حاصل می گردد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد از طریق پذیرش احساسات و جلوگیری از اجتناب تجربه ای و شکل دهی به عمل متعهدانه و عادات سالم و همچنین درمان متمرکز بر شفقت از طریق تغییر تفاسیر ذهنی توأم با سرزنش و انتقاد و افزایش رفتار مبتنی بر مهربانی با خود و دیگران به بهبود کیفیت زندگی بیماران کمک کرده اند.

تبلیغات