زمینه: پژوهش های متعددی پیرامون شناسایی عوامل اثرگذار بر انتخاب رشته تحصیلی دانش آموزان پایه نهم انجام شده است. اما در زمینه پژوهش از نوع کیفی و نقش دوران کودکی در انتخاب رشته تحصیلی خلأ پژوهشی در بافت کشور وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی کیفی عوامل مؤثر در دوران پیش از دبستان و دبستان، بر انتخاب رشته تحصیلی دانش آموزان پایه نهم انجام گرفت. روش : این پژوهش از نوع کیفی و نظریه داده بنیاد بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان پایه نهم یکی از مدارس منطقه 2 شهر تهران در سال تحصیلی 96-1395 بود، تعداد 16 نفر به روش نمونه گیری نظری به عنوان نمونه انتخاب شدند، ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته و عمیق بود. تحلیل داده ها به شیوه اشتراوس و کوربین (1998) انجام شد. یافته ها: عوامل به دست آمده در دوره پیش از دبستان شامل پیگیری علایق و توانمندی ها و آماده سازی فضای بروز علایق و توانمندی های فرد است. در دوران دبستان، عوامل محتوایی شامل تجربیات فرد و واکنش های رفتاری اطرافیان و در قسمت عوامل فرآیندی مربوط به این دوران، کدهای محوری مشاهده و الگوبرداری (تأثیر دیگران) و درون فکنی حاصل شد. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که در دوره پیش از دبستان خانواده و اقوام در ایجاد و پیگیری رغبت ها و توانمندی های فرد مؤثر می باشند، در دوران دبستان به دلیل افزایش سن و پیچیده تر شدن فرآیندهای شناختی، و همچنین ورود به مدرسه، عوامل تأثیرگذار متنوع تر می شوند.