آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۴

چکیده

مناسبات قدرت در دهه های 60 و 70 در ایران، متأثر از وقوع انقلاب اسلامی دچار تغییراتی شده است. نظام های نشانه ایِ متعارضی را می توان شناسایی کرد که حول روابط و مناسبات قدرت در ایران انقلابی ایجاد شدند و زندگی اجتماعی کودکان را تحت تأثیر قرار دادند. در مطالعه حاضر با به کارگیری چارچوب امر سیاسی و نظریه فرهنگی کودک در روش نشانه شناسی  پرس، به واسازی نظام های نشانه ای و منازعه معنایی حاصل از آنها در برنامه های کودک و نوجوان تولید تلویزیون ایران در گذر از دو دهه پس از پیروزی انقلاب پرداخته شده است؛ تا از این طریق، گفتمان هویتی هژمونیک در هر دهه به دست آید. یافته ها نشان می دهد؛ در متن دهه 60 غلبه با نمادهای اسلامی انقلابی بود که حول ضدیت با مصرف گرایی، ساده زیستی و همبستگی اجتماعی در دل روابط خانوادگی و آموزشی نظم می یافت. نظام نشانه ای در حاشیه و پنهانِ اجتماعی، با القای هویت انقلابی در تضاد با دیگری (غرب)، کودکان را آماده پذیرشِ روابط اقتدارآمیز مبتنی بر سلطه ساخت و در دهه70 غلبه نظام نشانه ای مدرن در برابر سنتی، اقتدار پدرسالارانه را درهم شکست و روابطی با منطق گفتگو را بر نظام روابط خانوادگی حاکم ساخت. هویت مخاطبان شناور در برداشتی متناقض و متضاد از محور ابژگی و سوژگی قرار گرفت و دستیابی به مفهوم کودکی را غیرممکن ساخت.

تبلیغات