فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۳۲٬۰۳۵ مورد.
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴ (پیاپی ۸۴)
243 - 271
حوزههای تخصصی:
چالشی اساسی در سیاست خارجی، تبدیل دیپلماسی به ابزاری برای تحقق اهداف توسعه اقتصادی است. لذا این مسئله مطرح می شود که چه رابطه ای میان الگوهای توسعه اقتصادی و جهت گیری سیاست خارجی به عنوان سیاست خارجی توسعه گرا است و آیا مجموعه ای از راهبردهای ثابت برای این نوع سیاست خارجی وجود دارد یا این راهبردها بسته به شرایط و ویژگی های هر کشور متفاوتند. بر این اساس سوال اصلی پژوهش این است که در چارچوب آراء معطوف به سیاست خارجی توسعه گرا، کدام معیارهای راهبردی مشترک قابل شناسایی است؟ فرضیه این است که در چارچوب نظریه های مربوط به سیاست خارجی توسعه گرا، دو معیار راهبردی «هماهنگی نهادی» و «تعامل دولت با بخش خصوصی» به فصل مشترک آراء مزبور تبدیل شده و در کنار آن ها «دیپلماسی اقتصادی فعال و بسیج منابع»، «وجود نهاد هدایتگر و تمرکز بر ساختارهای متمرکز تصمیم گیری» و «شناخت دقیق از خود و تعریف منافع ملی» دارای بیشترین تکرار هستند و به این دلیل از اهمیت بالایی برخوردارند. در این تحقیق، با استفاده از روش کیفی-تفسیری و تکنیک تحلیل محتوی کمی، به توصیف و تفسیر شاخص های کلیدی الگوها و راهبردهای سیاست خارجی پرداخته شده است که منجر به توسعه اقتصادی می شوند. هدف این پژوهش شناسایی و تحلیل راهبردهای مشترک و منحصر به فرد در سیاست خارجی توسعه گرا و ارزیابی آن ها است که می توانند بر توسعه اقتصادی یک کشور تأثیر بسزایی داشته یاشند. یافته های تحقیق نشان می دهند که در کنار راهبردهای مشترک، راهبردهایی مانند «حکمرانی مالی»، «دیپلماسی عمومی» و «انعطاف پذیری و تمرکززدایی» با تقویت خودکفایی، قدرت نرم و سازگاری با شرایط جهانی، مکمل راهبردهای مشترک اند و توسعه پایدار را تسریع می کنند.
سید جمال الدین اسدآبادی: احیاگر دین یا مصلح اجتماعی تحلیلی در باره سویه نامتعارف اندیشه «سید جمال»(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰۶
179 - 209
حوزههای تخصصی:
تصویر متعارفی که از سیدجمال الدین اسدآبادی ارائه شده است، او را در کسوت شخصی معرفی می کند که پیش و بیش از هر چیز دغدغه اسلام و احیای دین در برابر اندیشه و تمدن مدرن را دارد. استعمارستیزی انعطاف ناپذیر او هم در همین چارچوب قرار می گیرد. اما به نظر می رسد، تأمل و دقت در اسناد و آثار برجای مانده از اسدآبادی ما را با سویه کمتر شناخته شده ای از او آشنا سازد. هدف این پژوهش بررسی و واکاوی همین سویه در اندیشه و آثار اسدآبادی است. بر این اساس پرسش اصلی ما این است که: هدف و دغدغه محوری اسدآبادی احیای دین و اسلام سیاسی در برابر اندیشه و تمدن مدرن بوده یا پیشرفت و ترقّی و خروج از وضعیت عقب ماندگی جوامع اسلامی؟ فرضیه ما از این قرار است که: وجود دلالت ها و شواهدی مهم و غیرقابل انکار در آثار و اسناد مربوط به اسدآبادی نشانگر آن است که او اسلام گرایی را به عنوان وسیله ای برای بهبود وضعیت اسفناک جوامع اسلامی و جبران عقب افتادگی های آنان، در مقایسه با غرب، به کار گرفته است. رویکرد این پژوهش متن محور و مبتنی بر منابع و اسناد کتابخانه ای و روش توصیفی تحلیلی است. همچنین با توجه به ماهیت فعالیت های نظری و عملی اسدآبادی، از نظریه «پنهان نگاری» اشتراوس در تفسیر متن، بهره برده ایم.
آشفتی معنایی و چالش حکمرانیِ نهاد دولت در جمهوری اسلامی ایران(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال ۲۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۰۵
77 - 107
حوزههای تخصصی:
مسأله ای که این مقاله دنبال می کند این است که جمهوری اسلامی ایران در زمان، مکان و موقعیتی قرار گرفته است که دچار التقاط معنایی درمفهوم دولت، التقاطِ کاربردی درمفهوم دولت، التقاطِ نوستالژیک(حسرت شیرین) از مفهوم دولت، و التقاط در دو ساحتی و دو ساعتی بودنِ دولت به معنای استیت (state) شده است لذا تا زمانی که از این التقاط ها و آشفتگی های چهارگانه گذر نکرده باشد مفهوم دولت به معنای استیت همواره در حوزه ی نظر و بیشتر از آن درحوزه یِ عمل با چالش ها و بحران های اساسی مواجه خواهد بود. برای تشریح این ایده و برای پاسخ به سؤال اصلی که عبارتست از؛ دولت به معنای state در جمهوری اسلامی ایران چگونه می تواند کارآمد باشد؟ از چارچوب نظری انتقادی و روش جامعه شناسی تاریخی استفاده کرده و این فرضیه را دنبال می کنیم که؛«دولت در صورت خروج از آشفتگی های چهارگانه یِ معنایی، نوستالژیک، کارکردی و دوساحتی بودن؛ می تواند در حکمرانی مورد نظر با موفقیت همراه گردد» یافته های پژوهش نیز حاکی از این است که ایران اسلامی یکبار برای همیشه باید خود را از این آشفتگی های چهارگانه رها کند تا بتواند کارآیی و کارآمدی خود را به منصه ظهور برساند لذا اولین آشفتگی که باید از آن عبور کند آشفتگی معنایی یا بحران عنوان با معنون است که این مقاله را به خود اختصاص داده است.
نظام سیاسی عربستان و چالش حقوق بشر با تأکید بر حق تعیین سرنوشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بحران پژوهی جهان اسلام دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۴
146 - 168
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین کارکردهای نظام های سیاسی حمایت از حقوق بشر و تأمین آن ها می باشد اما ساختار برخی از نظام ها به گونه ای است که نمی تواند این امر مهم را محقق سازد، از جمله می توان به عربستان سعودی اشاره کرد که در چند دهه گذشته، همواره یکی از مهم ترین چالش های سیاسی این کشور در عرصه داخلی و بین المللی، مباحث حقوق بشری بوده است، لذا بررسی نسبت این نظام سیاسی با وضع حقوق بشر در این کشور ضروری به نظر می رسد. سؤال اصلی نوشته آن است که: نقش نظام و ساختار سیاسی عربستان سعودی در نقض حقوق بشر شهروندان آن کشور به ویژه حق تعیین سرنوشت چیست؟ با روش توصیفی- تحلیلی و بررسی اسناد چندگانه حقوق بشر اسلامی و حقوق جهانی بشر و دیگر اسناد مرتبط، در فرضیه بر این امر تأکید شده است که جریان فکری وهابیت به عنوان نرم افزار اندیشه حاکم بر نظام سیاسی، نظام سلطنتی موروثی، ساختار ناعادلانه دادرسی و عدم وجود نهادهای مدنی در عربستان سعودی به نحوی است که شهروندان را از بنیادی ترین حقوق بشر یعنی حق تعیین سرنوشت و آزادی های سیاسی، محروم می سازد امری که موجب عدم دستیابی شهروندان به بسیاری از دیگر حقوق مانند حق رأی، حق انتخاب گری، حق انتخاب شدن و حق نقد و انتقاد می گردد.
تاثیر تحولات اخیر قفقاز بر سیاست های ج.ا.ایران در آن منطقه؛ با تاکید بر جنگ 44 روزه
منبع:
غرب آسیا سال ۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵)
166 - 193
حوزههای تخصصی:
منطقه قفقاز جنوبی از مهم ترین مناطق پیرامونی ایران است و از جهات مختلف سیاسی، اقتصادی و امنیتی دارای اهمیت می باشد. بر این اساس، هدف اصلی در این پژوهش بررسی تاثیر تحولات قفقاز به ویژه جنگ 44 روزه قره باغ بر سیاست های ایران می باشد. سوال اصلی پژوهش این است که تحولات قفقاز به ویژه جنگ 44 روزه در منطقه قره باغ بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان در سال 2020 چه تاثیری بر سیاست های ایران در آن منطقه داشته است؟ همچنین این فرضیه دنبال شده است که به نظر می رسد که جنگ 44 روزه و تحولات آن در منطقه قفقاز با افزایش قدرت تهاجمی آذربایجان، افزایش امکان شکل گیری ائتلاف و اتحادهای رقیب و مواجهه ایران با چالش ژئوپلیتیکی، سیاست منطقه ای ایران را با نوعی معمای امنیت در این منطقه روبرو کرده است. نتایج نشان داد که مهم ترین تاثیرات تحولات قفقاز به ویژه جنگ 44 روزه بر سیاست های ایران شامل مواجهه ایران با تهدیدات مرزی و در نتیجه ارتقاء وجهه نظامی سیاست خارجی، تغییر جهت سیاست خارجی ایران به حمایت از حقوق آذربایجان در بازپس گیری مناطق اشغالی، حفظ سیاست بی طرفی در این جنگ، مخالفت با احتمال تغییر مرز با ارمستان در پی ایجاد کریدور زنگزور، تهاجمی شدن رویکرد آذربایجان در قبال ایران و تشدید رقابت و منازعه به ترتیب با ترکیه و رژیم اسرائیل بوده است. این پژوهش به روش توصیفی – تحلیلی به بررسی ابعاد این موضوع می پردازد.
بررسی توسعه سد سازی ترکیه (گاپ و داپ) بر اساس منطق پیامدنگری آن بر کشورهای پیرامونی (با رویکردی حقوقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اجرای پروژه های عظیم سد سازی ترکیه بر روی رودخانه های بین المللی دجله، فرات و ارس تبعات و پیامدهای مختلفی برای کشورهای پیرامونی به وجود آورده است. این اقدام، واکنش هایی از سوی دولت های پایین دست به همراه داشته است که ارتباط مستقیم با حقوق این دولت ها و تعهدات دولت بالادست از منظر حقوق بین الملل دارد. هر چند که ترکیه در واکنش به این انتقادات و توجیه سدسازی آن را مسأله ای داخلی در چارچوب حاکمیت ملی عنوان کرده است اما به لحاظ پیامدنگری این سیاست ترکیه برای کشورهای پیرامونی، نمی توان آن را محدود به حاکمیت ملی دانست. از این رو، هدف این مقاله، بررسی ابعاد حقوقی سد سازی ترکیه (گاپ و داپ) بر اساس منطق پیامدنگری آن بر کشورهای پیرامونی(ایران، سوریه و عراق، ارمنستان، جمهوری آذربایجان) می باشد. سؤال اصلی پژوهش این گونه مطرح می شود که سدسازی های عظیم ترکیه در قالب پروژه های گاپ و داپ از منظر حقوقی با کدام موارد حقوق داخلی و حقوق بین الملل قابل تفسیر می باشد؟ بر اساس روش کیفی با رویکرد حقوقی، فرضیه اصلی این است که سد سازی های متعدد ترکیه بر روی رودخانه های بین المللی دجله، فرات و ارس در قالب پروژه های گاپ و داپ از منظر حقوق داخلی نقض ماده نخست حقوق اقلیت ها و ماده 27 میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی و از منظر حقوق بین الملل نقض ماده 5 حقوق آبراهه های بین المللی مبنی بر استفاده منصفانه و در تعارض با قاعده عدم خسارت، اصل پیشگیری و احتیاط در حقوق بین الملل محیط زیست می باشد.
The Role of Clergy in Education during the Pahlavi Period(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Before the introduction of modern Western civilization, education in Iran was primarily under the control of the clergy and considered one of their main responsibilities. With the arrival of Western culture and civilization in Iran, particularly during the Pahlavi era, formal education, like many official governmental institutions, came to be managed by graduates of the new educational system. As a result, today some people view the clergy's involvement in official education as unconventional. The central question of this research is whether, with the formation of new schools and the informal status of old schools during the Pahlavi period, the clergy still played a role in formal education. The author's investigation indicates that a comprehensive and focused study on this topic has not been conducted. Although various academic works have touched upon the role of religious movements and clergy during the Pahlavi era, as well as memoirs related to active clerics in this area, these references are scattered and lack coherence. The present study, by descriptive and historical analysis methods, aims to explore this issue in historical documents. The findings indicated that after the reign of Reza Shah and with the opening of the political and cultural atmosphere, Shia scholars and clerics undertook two fundamental actions to play their role in education: The first was a gradual reform of the government’s new education system, conducted in four stages: Requesting the inclusion of religious subjects in schools, selecting suitable teachers for instruction, separating girls' and boys' schools, and the writing of textbooks by clerics with their presence to teach these books. The second action was the establishment and management of new private schools by clerics. This involvement of the clergy provoked a reaction from the Pahlavi regime, resulting in pressure on these schools and even the closure of some of them.
سناریوهای روابط ایران و چین در افق 2030(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
1 - 28
حوزههای تخصصی:
در دوره ظهور چین، افول نسبی ایالات متحده آمریکا و روند تمایل کشورهای آسیایی به چین، انعقاد تفاهم نامه میان ایران و چین و آینده آن، اهمیت فزاینده ای یافته است. این مقاله، با نظر به عدم قطعیت های موجود در روابط دو کشور، همچون تأثیرات ژئوپلیتیکی و سیاسی در منطقه و جهان، تحریم ها، تغییرات سیاسی در منطقه و رقابت های سیاسی-اقتصادی آن و تحولات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در دو کشور، سناریوهای احتمالی روابط سیاسی ایران و چین را در افق 2030 بررسی می کند. پژوهش حاضر از لحاظ هدف از نوع تحقیقات توسعه ای-کاربردی و از نظر روش جزو تحقیقات هنجاری آینده پژوهانه بوده که با استفاده از روش پژوهش تحلیل اسناد، مصاحبه های نیمه ساختاریافته با نخبگان و خبرگان و نیز روش سناریوپردازی (عدم قطعیت های بحرانی) برای تحقق اهداف استفاده کرده است. نتایج بررسی ها حاکی از آن است که آینده جهان قابل پیش بینی نیست اما اینکه آینده روابط ایران با چین به سمت همکاری های راهبردی خواهد رفت یا نه، به عوامل زیادی بستگی دارد از جمله سیاست هایی که چین، ایران، ایالات متحده و سایر کشورهای منطقه غرب آسیا از هم اکنون تا سال 2030 دنبال می کنند. با وجود همه این عدم قطعیت ها تا سال 2030، محتمل ترین سناریوها، «اژدها با احتیاط می راند»، «اژدها در اقلیم امپراتور تنها» و «اژدها در خانه امپراتور» خواهند بود.
چشم انداز حضور راهبردی چین در جنوب غرب آسیا و تاثیر آن بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۱ (پیاپی ۸۱)
239 - 282
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش روش تحقیق آمیخته (کمی - کیفی)، راهبرد تحقیق اکتشافی، افق زمانی آن میان مدت (ده ساله) و جمع آوری داده ها نیز آمیخته (اسنادی - میدانی) است. ابتدا با مطالعه اسنادی و همچنین مصاحبه، 67 پیشران حضور راهبردی چین در 8 مولفه PESTEL+DS (سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فناورانه، زیست محیطی، حقوقی، دفاعی و امنیتی) به علاوه 7 روند جهانی – منطقه ای شناسایی شد. سپس با پرسشنامه (35 نفر)، اثرگذاری، اهمیت و عدم قطعیت هر یک از پیشران ها مشخص شد (طبق ضریب لاوشه؛ روایی 55 پیشران - روند تایید شده و 19 پیشران - روند روایی مورد نظر را کسب نکردند). در مجموع 22 پیشران - روند اهمیت و عدم قطعیت بالاتر از ارزش آستانه را کسب کردند. با استفاده از آزمون فریدمن، 7 پیشران نهایی انتخاب و حالت های کیفی آنها استخراج شد. در نهایت 4 سناریو با ناسازگاری صفر با پرسشنامه ماتریس، تاثیر متقاطع و نرم افزار سناریو ویزارد ترسیم و تدوین شده و تاثیرات آنها بر امنیت ملی ج.ا.ا مورد ارزیابی قرار گرفت.
The Position and Role of the Government in Development from the Perspective of Hossein Azimi, Fariborz Reiis Dana and Masoud Nili
حوزههای تخصصی:
One of the most important issues in the economy is the role of government in the process of eco-nomic growth and development. Production is a complex and social activity that requires all its con-texts and resources to achieve proper production for society. Therefore, the issue of importance is the manner and quality of government intervention in matters related to the economy and the wel-fare of the people, not the extent of this intervention. In Iran, there is always disagreement among thinkers on which institution is responsible for development. For some, the government has a duty to take the lead in development and to push it forward, but for others, the government is not a good institution to promote development. These groups play a minimal role for the government. This study, by comprehensively examining these two different approaches, examines the views and ideas of three prominent scientists and experts in the field of political economy and focuses on the role of government in development. Azimi introduced development in a more general way and believed that complete development is not possible without the development of all structures. According to him, in the developed world, structural guidance (structuring in the presence of technical domi-nance) is unnecessary and short-term guidance is necessary. The importance of the government in the development process is so great in the idea that the main and most important institution of de-velopment is the "government based on democracy"; And he puts the judiciary and the media in the next ranks. Reiis Dana considers the state to be class in nature and does not examine the state sepa-rately from the global relations of capitalism. This lack of attention has always caused development in a fragmented, unbalanced and unsuccessful country. According to Reiis Dana, development in Iran is due to the development of capitalism, because capitalist development in the world is growing unevenly. Nili believes that government intervention in development, in addition to inefficiency, deprives people of their freedoms. Therefore, Nili looks at the issue from another angle and defends government restrictions on the economy and development by prioritizing freedom over social jus-tice.
تاریخ فکر و بحران های زمینه ای - آستانه ای انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انقلاب پژوهی سال ۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳
7 - 25
حوزههای تخصصی:
«انقلاب های اجتماعی» در چندین حوزه مطالعات انسانی – اجتماعی از جمله در «جامعه شناسی تاریخی»، «جامعه شناسی سیاسی»، « روا ن شناسی اجتماعی» و «تاریخ اجتماعی» مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. الگو و چارچوب فکری در این زمینه، کالبدشکافی انقلاب اثر کرین برینتون است. یکی از مباحث عمده در مطالعات «انقلاب»، بحران های زمینه ای هر انقلابی است. این مبحث در مورد انقلاب اسلامی ایران، به طور عمده با رهیافت ها و روش های عین گرایانه – پوزیتیویستی، ساختار گرایانه، و بعضا فرهنگی مطالعه و پژوهش شده است؛ زیرا در آثار سایر محققان این حوزه، اثری از بررسی در باب بحران های زمینه ای – آستانه ای از منظر «اندیشه ای – فکری (discursive) نیست. یافته های پژوهشی نشان می دهد که این کار با اتکاء به رهیافت دیالکتیکی گادامر برای نزدیک کردن افق فکری شخصیت های مورد نظر انجام شده است. بر این اساس می توان گفت که تفکرات همه اندیشمندان مورد ارزیابی در این کار پژوهشی، بحران مشروعیت، بحران ناکارامدی و بحران فرهنگی – هویتی را علاوه بر بحران های اقتصادی در جامعه ایران شناسایی کرده اند. این متفکرین، در کنار سایه سنگین استعمار خارجی و استبداد داخلی به بررسی میزان تاثیرگذاری استثمار درونی که توسط قدرتمندان اجتماعی تحمیل می شد، بسیار زیرکانه آن را در قالب کتاب و یا فیلم انعکاس داده اند؛ بدون آنکه فعالیت سیاسی ضد حکومتی آشکار و مستقیمی را در آثار خود، به تصویر کشند و در حقیقت هر کدام به نوعی توانستند وضعیت حال را از طریق بحران های زمینه ای گذشته تبیین کنند.
رشد جایگاه کشورهای شمال آفریقا در راهبردی های کلان چین؛ مزایا و چالش ها
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی روابط رو به رشد چین با کشورهای شمال آفریقا و تأکید بر جنبه های اقتصادی، دیپلماتیک و امنیتی این تعاملات می پردازد. پرسش اصلی تحقیق این است که چگونه چین توانسته است حضور خود را در این منطقه گسترش دهد و این گسترش چه تأثیری بر روابط این کشورها با شرکای سنتی غربی خواهد داشت. فرضیه تحقیق این است که توسعه روابط چین با شمال آفریقا در کنار ایجاد فرصت های اقتصادی جدید، ممکن است چالش هایی برای این کشورها با کشورهای غربی به همراه داشته باشد. هدف تحقیق تحلیل انگیزه های چین در گسترش حضور خود در شمال آفریقا، به ویژه در چارچوب ابتکار کمربند و جاده و بررسی تأثیرات اقتصادی، دیپلماتیک و امنیتی این روابط است. در حالی که کشورهایی مانند مراکش به دلیل استراتژی های صنعتی و زیرساخت های خود آماده تر به نظر می رسند، مصر و الجزایر هنوز با موانع جذب سرمایه گذاری خارجی مواجه اند. نتایج نشان می دهد که هرچند روابط چین با شمال آفریقا فرصت های زیادی ایجاد می کند، اما می تواند به تنش هایی با شرکای غربی این کشورها منجر شود. مسائل امنیتی منطقه ای مانند درگیری صحرای غربی و جنگ لیبی نیز ممکن است نیاز به مشارکت فعال تر چین را ایجاب کند. این تحقیق با رویکرد توصیفی و تحلیلی به بررسی راهبردهای کلان و پویایی های این روابط می پردازد.
جایگاه دیپلماسی اقتصادی در برنامه های توسعه جمهوری اسلامی ایران (با تأکید بر برنامه هفتم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال ۲۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۰)
371 - 400
حوزههای تخصصی:
برنامه نویسی توسعه در ایران با هدف رشد و پیشرفت به ویژه در ابعاد اقتصادی انجام می پذیرد که اقتضای وجود ارتباط وثیق بین الگوی توسعه و سیاست خارجی دارد. ترکیب مطلوب عبارت است از عامل الگوی توسعه برون گرا/درون گرا و راهبرد دیپلماسی اقتصادی کنش گر. در تناظر با این مطلوبیت، پرسش اصلی به چگونگی جایگاه دیپلماسی اقتصادی در برنامه های توسعه جمهوری اسلامی ایران به ویژه برنامه هفتم مربوط می شود. فرضیه آن است که برنامه های توسعه در کشور ازجمله (لایحه) برنامه هفتم متضمن الگوی منتاظربا توسعه نبوده که به امتناع اولویت بندی و هدف گذاری دیپلماسی اقتصادی در برنامه ها انجامیده است. هدف مقاله تحلیل عوامل بروز این آسیب در دیپلماسی اقتصادی کشور است. برای این منظور از نظریه دولت توسعه گرا در حوزه اسلوب های برنامه نویسی توسعه استفاده شده است. نویسندگان اولویت بندی اقتصادی را ضرورتی جدّی دانسته و با ملحوظ داشتن امکان/امتناع اهداف اقتصادیِ برنامه توسعه هفتم به الزامات و دلالت های راهبردیِ ناظر بر ارتقاء دیپلماسی اقتصادی پرداخته اند.
در باب حکمرانی، یک مفهوم و دو مضمون؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۹
149 - 170
حوزههای تخصصی:
وجه نظر ما در این مقاله ایضاح این واقع است که پاره ای از مهم ترین مفاهیم علوم اجتماعی و انسانی آنگاه که وارد ایران می شوند از مضمون اصلی خود خالی شده و مضمونی دیگر، متفاوت و حتی متغایر، می یابند. حکمرانی در این شمار جای دارد. این مفهوم که اکنون بر زبان های زیادی، چه در میان حکومت گران و چه در میان نخبگان دانشگاهی و غیردانشگاهی، بسیار جاری است، به معنای شایع آن در محیطی که پدید آمده، به کار نمی رود. واقع حکمرانی مرتبط با پارادایمی جدید در علوم اجتماعی و علم اقدام عمومی است که دلالت بر حکومت بر اساس مشاوره با نهادها و افراد برخاسته از جامعه مدنی و مشارکت آنان در تمام فرایندهای اقدام حکومتی دارد. مدلول حکمرانی، در ایران، اما، تفاوتی با حکومت گری یا سیاست ورزی ندارد.هدف از این مقاله، بنابراین، آشکار ساختن فحوای مفهوم و پارادایم حکمرانی در مبدأ تشکیل آن است. بدین منظور، شماری از مهم ترین ادبیات این حوزه خاصه در فرانسه، و البته در آمریکا، مورد تأکید قرار می گیرد تا آشکار شود که حکمرانی در نسبت وثیق با سیاست های تأسیسی، مشاوره بنیان و فروتنانه است. نیز، با اعتقاد به ارزش های روشنگرانه روش سنخ شناسی، بر انواع یا اقسام حکمرانی، مشتمل بر حکمرانی شرکتی، حکمرانی خوب و حکمرانی جهانی، پرتو افکنده می شود تا مدلول های مفهوم وضوح بیشتر یابد. کارهای ژک شوالیه، میشل کروزیه، پاتریک هاسنتوفل و تئودور لِوی، بدین منظور، در میان دیگر منابع، مورد بهره برداری قرار خواهند گرفت.روش ما، مقایسه ای نیز، به تلویح، هست. تصریح ما بر واقع حکمرانی در محیط پدیداری اش دلالت بر انحراف آن در محیط وارداتی اش دارد. خالی نمودن مفاهیم علوم اجتماعی، و خاصه مهم ترینشان، از مضمون اصلی مخاطره بار است. نخست به این دلیل که راه گفتار با بیرون از کشور را دشوار می سازد چه از واژگان یکسان معانی همسان مراد نمی شود. دوم از این رو که مفاهیمی که بسیار می توانند اسباب تفکر و عمل تغییر را فراهم آورند، به یک باره، معنایی نظیر مفاهیم شایع دیگر می یابند و از فضیلت ها یا هنرهای تغییر آفرین خود یکسره تهی می گردند.
چالش های گذار دموکراتیک سعودی از منظر سند ۲۰۳۰ در چارچوب نظریه ساختمندی گیدنز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۵۰)
29 - 50
حوزههای تخصصی:
عربستان سعودی در سال 2016، سندی با عنوان چشم انداز 2030 منتشرکرد. این سند درصدد است تغییرات عمده است و بر اساس آن، وزارتخانه ها و دستگاه های دست اندرکار عربستان سعودی موظف اند، توانمندی های خود را دو چندان کرده و پیشرفت های مهمی را از جهات گوناگون تحصیل نمایند. چشم انداز 2030 عربستان سعودی، ایجاد تغییرات اقتصادی ساختاری در این کشور و شفافیت، مسئولیت پذیری، مشارکت شهروندان و فضاهای بازتر اقتصادی و اجتماعی را تبلیغ می کند. این طرح اگر در درازمدت موفق باشد، می تواند رابطه بین دولت و شهروندی را دوباره پیکربندی کند و کل نظام سیاسی را تغییر دهد. این مقاله در تلاش است تا به این پرسش پاسخ دهد که آیا چشم انداز 2030 عربستان سعودی می تواند یک فرِایند گذار دموکراسی را در این کشور شکل داده و در نهایت به دموکراسیزه شدن این کشور کمک کند. این مقاله با تکیه بر مفاهیم گذار دموکراتیک، و نظریه ساختمندی گیدنز به عنوان یک چارچوب نظری، رویکردی تحلیلی-توصیفی را برای درک رابطه بین اصلاحات اقتصادی و دموکراسی سازی اتخاذ می کند. یافته های پژوهش حاکی از آنست که اهداف طراحی این سند از جانب دولت عربستان، در پاسخ به رخدادهای 2014، در مهار تغییرات داخلی و خارجی، انحصار قدرت، و اعطای مشروعیت جدید به نظام در داخل و خارج، بوده و دولت در طراحی این سند، تمایلی به اصلاحات دموکراتیک نداشته است و عدم تناسب بین توسعه اقتصادی برنامه ریزی شده در سند 2030 و توسعه سیاسی در ساختار سنت گرای عربستان سعودی، این سند نمی تواند نهایتا مسیری را یه سوی دموکراسی در این کشور ترسیم کند.
Evaluation of the Policies of the Islamic Republic of Iran from the Perspective of National Security towards Kurdish Groups (2009-2022)
حوزههای تخصصی:
Money is vital for all terrorist organizations. For some organizations, it is a tool to achieve their goals; for others, it is the objective itself. Terrorists participate in organized crime activi-ties at various levels. Organized crime expert Tamara Makarenko describes the nexus between organized crime clique and terrorist clique. This study expanded her continuum into under-standing the Kurdistan Workers’ Party (PKK) and its evolution through the organization’s financial sources The Kurdish clique has caused ups and downs in Iran-Turkey relations. The strategy of America and Israel is to exploit ethnic and religious divisions to launch proxy wars in the Middle East and strengthen the permanent presence of their military and intelligence forces in the western borders of Iran. The policies of the Islamic Republic of Iran from the point of view of national security towards the Kurdish clique in the period 1388-1401 are largely influenced by regional and extra-regional variables in the field of strengthening Kurd-ish separatist clique with the aim of balancing forces and creating obstacles against regional influence. It has been Iran. It can be said that the policy of the Islamic Republic in the form of the governments established in 1388-1401 (especially 1392-1400) was based on the importance of involving ethnic minorities in political power and the foundations of political, economic and cultural development. and provided social.
افزایش رضایت شغلی کارکنان ارتش جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اعتقادی سیاسی سال دوم تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳
16 - 31
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش کمک به متولیان برای سیاستگذاری در حوزه رضایت شغلی کارکنان آجا با شناسایی و اولویت بندی راهکارهای ارتقای آن بوده است. این تحقیق به لحاظ هدف، از نوع کاربردی، به لحاظ رویکرد، استقرایی، از نظر نوع داده، آمیخته و از نظر روش پژوهش، توصیفی -تحلیلی است. با مطالعات کتابخا نه ای، راهکارهای افزایش رضایت شغلی گرد آوری و در اختیار تعداد 20 نفر از خبرگان علم مدیریت (که به شکل هدفمند و قضاوتی انتخاب شدند) قرار گرفت و با بهره گیری از ابزار دلفی در سه دور، از آن ها خواسته شد ضمن تایید یا رد راهکارهای شناسایی شده، راهکارهای پیشنهادی خود را نیز ارائه نمایند. در ادامه (به منظور اولویت بندی راهکارها) با طراحی پرسشنامه، راهکارهای تایید شده، در اختیار 20 نفر از همان خبرگان قرار گرفت و نهایتا اولویت بندی راهکارها نیز انجام شد. بر اساس نتایج نهایی تحقیق، راهکارهای افزایش حقوق و مزایا، سبک رهبری اخلاقی فرماندهان، جو سازمانی مطلوب، وضعیت معیشت، طراحی نظام پاداش دهی، عدالت سازمانی، روحیه کارگروهی، حمایت و احترام سلسله مراتب، فرصت های برابر شغلی، شایسته سالاری و ... بالاترین اولویت را کسب نموده اند.
فرآیند شکل گیری دیپلماسی شهری در روابط بین المللی: مطالعه موردی:کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۸۳)
277 - 299
حوزههای تخصصی:
در دنیای جهانی شده ی امروز،کلان شهرها به عنوان یکی از بازیگران نظام بین الملل در کنار دولت ها و... به نقش-آفرینی و برقراری تعاملات بین المللی می پردازند. همچنین به عنوان بزرگترین مجموعه های انسانی، سهم به سزایی در گسترش و بهره برداری از «دیپلماسی شهری» دارند. رسالت دیپلماسی در دنیای امروز دیگر صرفاً تلاش برای جلوگیری از مخاصمات و برقراری صلح میان دولت ها نمی باشد. بلکه اهداف و کارکردهای مطلوب دیپلماسی از دایره امنیت و سیاست فراتر رفته و به حوزه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و رسانه ای وارد شده است. با توجه به موارد مذکور این پرسش مطرح می باشد که فرآیند شکل گیری دیپلماسی شهری در روابط بین المللی چگونه است؟ این پژوهش به روش تحقیق کیفی و از طریق مصاحبه با 22 نفر خبره ی مدیریت شهری و شهرداری های کلان شهر تبریز به روش گلوله برفی در سال 1401 انجام گرفته است. هدف مقاله حاضر فرآیند شکل گیری دیپلماسی شهری در روابط بین المللی است. تحلیل یافته ها نشان داد: بر اساس روش «تحلیل مضمون» حاصل از مصاحبه، از بین284 کد اولیه، 45 کد طبقه بندی شده،17 مضمون فرعی و شش مضمون اصلی شناسایی شد. این شش مضمون شامل مؤلفه های اصلی دیپلماسی شهری 1. فرهنگی 2. رسانه ای 3. علمی-آموزشی 4. ورزشی 5. گردشگری و 6. دینی هستند که شاخص های آنها به عنوان عناصر دیپلماسی شهری کلان شهر تبریز شناسایی شدند. در نتیجه، عناصر شناسایی شده عمده ترین فرآیند شکل گیری دیپلماسی شهری را تشکیل داده و تداوم و همزمانی آنها منجر به توسعه دیپلماسی شهری کلان شهر تبریز با سایر شهرهای جهان به ویژه شهرهای خواهرخوانده می شود.
بررسی تأثیر شبکه منطقه ای متداخل روسیه و ترکیه بر امکان و امتناع کریدور زنگزور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر درصدد بررسی پویایی های نوین ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک قفقاز جنوبی ناشی از جنگ دوم قره باغ و جنگ روسیه و اوکراین (2022) با تکیه بر پروژه کریدور زنگزور است. اهمیت این پژوهش در آن است که تاکنون بیشتر پژوهش های صورت گرفته در این حوزه براساس نظریه های کلاسیک ادبیات روابط بین الملل مورد بررسی قرار گرفته است. این درحالی است که با شدت گرفتن جنگ روسیه و اکراین (2022) و اهمیت مسیرهای ترانزیتی جایگزین در قفقازجنوبی به دلیل موقعیت میان گاهی آن در نظم های منطقه ای مجاور که محل تداخل برنامه های منطقه ای بازیگران مهم بین المللی است سبب ناکارامدی نگرش های سنتی به منطقه گرایی شده است. در این راستا، پژوهش حاضر با توجه به مدل تحلیلی منطقه گرایی متداخل، درصدد پاسخ به این پرسش است که تأثیر شبکه منطقه ای متداخل روسیه و ترکیه بر پروژه کریدور زنگزور چیست؟ استدلال نویسندگان مقاله آن است شبکه متداخل روسیه و ترکیه به دلیل تداخل سیاست های منطقه ای آن ها در قفقاز جنوبی و شکل دهی به الگوهای رفتاری هم افزا با شرکا و جایگزین راهبردی برای رقبا بهتر می تواند واقعیت های موجود در الگوهای رفتاری روسیه و ترکیه را به صورت ساختارمند و چندوجهی تبیین کند.
عوامل مؤثر بر اتحاد استراتژیک جمهوری اسلامی ایران و سوریه در دهه 1980(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۲
93 - 136
حوزههای تخصصی:
اتحاد ایران و سوریه از جمله اتحادهای مهم، نادر و طولانی مدت در طی چندین دهه ی گذشته در سطح سیاست و امنیت خاورمیانه بوده است، از این رو پرسش اصلی این مقاله عبارت است از اینکه: چه عوامل و مؤلفه هایی در شکل گیری و تقویت اتحاد ایران و سوریه طی دهه ی 1980 تأثیرگذار بوده اند؟ فرضیه مقاله آن است که: مقابله با تهدیدات مشترک و وجود منافع و اهداف مشترک منجر به شکل گیری، تقویت و تداوم اتحاد بین جمهوری اسلامی ایران و سوریه در دهه ی 1980 گردیده است. بررسی مسأله با کمک نظریه توازن تهدید والت، و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و منابع کتابخانه ای و اینترنتی نشان دهنده ی آن است که مهم ترین ملاحظات امنیتی و مؤلفه های شکل دهنده و تقویت کننده اتحاد بین ایران و سوریه عبارت بوده اند از: وجود منافع مشترک در مقابله با تهدیدات مشترک امنیتی در سطح منطقه؛ ادراک مشترک از تهدید رژیم صهیونیستی در منطقه و تلاش های منطقه ای آن برای عادی سازی روابط با کشورهای پیرامونی؛ وجود ایدئولوژی های تجدیدنظرطلب، و اشتراکات ایدئولوژیک در ضدیت با آمریکا و منازعه با اسرائیل؛ حمایت سوریه از ایران در طول جنگ عراق علیه ایران و مقابله ی آن با ایجاد یک جبهه متحد عربی در مقابل ایران؛ نقش اشتراکات مذهبی- ایدئولوژیک؛ تلاش دو کشور ایران و سوریه برای کسب مشروعیت مذهبی در سطوح داخلی و خارجی، و تأمین منافع ایران و سوریه در قالب اتحاد، در جهان عرب، به ویژه لبنان.