فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۳۱٬۹۵۳ مورد.
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۹بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۵۳)
63 - 90
حوزههای تخصصی:
جمهوری اسلامی ایران همواره در منظومه سیاست خارجی خود برای مالزی جایگاه خاصی قائل بوده است. مقاله حاضر با اتخاذ رویکرد توصیفی-تحلیلی و همچنین استفاده از ابزارهای کتابخانه ای در پی بررسی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نسبت به مالزی بوده و قصد پاسخ به این پرسش را دارد "سیر روابط جمهوری اسلامی ایران و مالزی در سال های 2010 تا 2020 میلادی چگونه بوده است و چه عواملی سبب ممانعت از گسترش بیشتر روابط شده است؟" یافته های پژوهش حاکی از آن است که در عرصه اقتصادی به جز سال های ابتدایی دهه موردبررسی شاهد سیر نزولی روابط بوده ایم؛ اما در عرصه سیاسی و مسائلی مانند برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ایران یا جنگ های سوریه و یمن رویکرد دو کشور دچار واگرایی کمتری بوده است. اصلی ترین عوامل مانع گسترش روابط نیز نبود اراده کافی در طرفین، تحریم های ایالات متحده، روابط مالزی با عربستان سعودی و مسائل مربوط به ممنوعیت مذهب تشیع در مالزی بوده است.
تحلیل استراتژیک قدرت هوشمند جمهوری اسلامی ایران در بهره گیری از رقابت چین و امریکا بر اساس الگوی SWOT(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال ۱۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۲ (پیاپی ۸۲)
315 - 351
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر شاهد رقابتی چندجانبه میان چین و امریکا بوده ایم. جمهوری اسلامی ایران با جایگاه ویژه ژئوپلیتیکی خود، در این رقابت حائز اهمیت راهبردی است. رقابت چین و امریکا و در واقع تغییر روند اعمال یکجانبه قدرت در سطح جهان، فرصتی برای کشورهایی همچون ایران است تا راهبردهای جدیدی را برای خود تعریف کنند و ضمن پرهیز از دخالت مستقیم در درگیری های احتمالی آتی، از آن بیشترین بهره را ببرند. پرسش پژوهش این است که مناسب ترین استراتژی ها برای ایران برای بهره گیری از رقابت چین و امریکا کدام هستند؟ بر مبنای مفهوم قدرت هوشمند، از الگوی تحلیلی SWOT برای استخراج استراتژی ها استفاده شده است که نظام دهنده داده هایی است که با استفاده از منابع اسنادی- کتابخانه ای و مصاحبه نیمه ساخت مند با صاحب نظران جمع آوری شده اند. در این الگو قوت ها + فرصت ها= راهبردهای تهاجمی، قوت ها + تهدیدها= راهبردهای محافظه کارانه، ضعف ها + فرصت ها= راهبردهای رقابتی و ضعف ها + تهدیدها= راهبردهای تدافعی را بدست داده اند. اهم استراتژی های مذکور شامل استفاده همزمان از فناوری های دو قدرت در عین تلاش برای کاهش وابستگی به طرفین؛ توجه به مقوله دیپلماسی عمومی- رسانه ای جهت اقناع افکار عمومی در اتخاذ راهبردهای جدید و برقراری روابط تجاری مناسب با سایر کشورها در کنار چین برای جلوگیری از وابستگی به یک کشور هستند.
بررسی نسبت فضای مجازی و حکمرانی خوب در عرصه سیاست جهانی: مورد مطالعه ایران و چین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۵۱)
193 - 216
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تحلیل تأثیر بهره گیری از فضای مجازی در تحقق حکمرانی مطلوب انجام شده است و در صدد پردازش به چگونگی تأثیر فضای مجازی بر حکمرانی خوب است. با افزایش ضریب نفوذ شبکه های اجتماعی مجازی در بین افراد جامعه و تأثیرات آن در همه ابعاد زندگی بشر، هیچ حوزه ای بدون بهره برداری از پتانسیل فضای مجازی و همسوشدن با تحولات آن نمیتواند راه پویایی و توسعه را در عرصه پر رقابت جهانی و حتی محلی بپیماید. یکی از عرصه های مهم متأثر از فضای مجازی عرصه حکمرانی است. یافته های پژوهش بیانگر این مطلب است که دولتها برای اجرای مطلوب الگوی حکمرانی و تحقق آرمان های خود باید ماهیت این نوع جدید از حکمرانی را درک کرده و با بهره گیری از ظرفیتهای فضای مجازی در برقراری تعادل و ثبات بین بخش های مختلف جامعه تلاش نمایند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بازطراحی مناسبات حاکمیت و فضای مجازی می بایست باتوجه به شکل گیری جوامع شبکه ای و پویا شدن قدرت در شبکه، بر اساس شرایط و اقتضائات جامعه شبکه ای و شرایط ویژه سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور صورت گیرد.
Cognitive Characteristic and Crisis Behaviour: An Analysis of Donald Trump’s Leadership Style and Operational Code in the Time of Crisis(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Crisis conditions create ambiguous situations where individuals rely more on their understanding and previous experiences. In the context of politics, depending on a leader’s characteristics, his perceptions may influence and override other agents in policy-making during the crisis time. Many studies claim that leaders’ perceptions may change as they confront crisis, as they learn from critical situations. Based on empirical data regarding President Donald Trump’s operational beliefs and leadership characteristics, this paper examines the theoretical basis for the ways in which core beliefs resist change and learning. To answer the main question, the operational code of President Trump had been analyzed in three separate phases: the immediate pre-presidential phase, his three years in office prior to COVID-19 breakout, his last nine months in office during the crises. The results of this research may address several questions regarding the Trump political leadership and belief system by focusing on changes in the cognitive construct of the president.
Mythical Thought and the Constitution of Israeli Foreign Policy(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
World Sociopolitical Studies, Volume ۹, Issue ۲, spring ۲۰۲۵
257 - 291
حوزههای تخصصی:
Israel’s foreign policy at times diverges from prevailing realist expectations, specifically rational considerations and prudence. This article argues that this is the result of what Ernst Cassirer calls mythical thought or what can be called a myth-based discourse that constructs the mindset of policy makers and has made the emergence of non-realist elements in Israel’s foreign policy possible. In this discourse, quantity, quality, similarity, space, and time acquire specific characteristics and, in the field of foreign policy, this primarily leads to maximalist aspirations, volunteerism, reactiveness, lack of proportionality between capabilities and actions, and at times refraining from diplomatic engagements. However, we encounter a state's identity as a modern ruling state which, to gain international recognition and acceptability, must abide by the norms and laws that define statehood. On the other hand, we face an identity stemming from a mythical discourse, encompassing non-modern, irrational elements and self-definitions based on rules that often contradict legal discourse. Relying on discourse analysis, the texts produced by Israeli foreign policymakers are analyzed to show how this specific way of thinking has made non-realist elements in Israeli foreign policy possible.
نقدپذیری در دولت های بعد از انقلاب اسلامی: رهیافتی به تربیت انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی ایران معاصر سال ۱۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
35 - 56
حوزههای تخصصی:
سعه صدر و نقد پذیری از عناصر اصلی رشد و تعالی جامعه بوده و می تواند باعث اصلاح امر حکمرانی گردد. این مقاله با هدف نقدپذیری در دولت های بعد از انقلاب اسلامی (سال های ۱۳۶۸ تا ۱۴۰۰) با رهیافتی به تربیت انتقادی انجام گرفت . این پژوهش با رویکرد کیفی و با به کارگیری روش گردآوری داده های کتابخانه ای و تکنیک اسنادی و تحلیل مفهومی استفاده شد. یافته ها نشان داد عواملی که سبب عدم نقد پذیری می شود، از سویی، شکاف میان جامعه و مسئولین، خودمحوری، وجود خصلت هایی چون تکبر وخودبزرگ بینی، میل به اقتدار کاریزماتیک، فقدان اعتماد به نفس، مقصر دانستن دیگران به جای پذیرش نقاط ضعف خود، کوچک شمردن انتقاد، و از سوی دیگر، بازگو کردن معایب و نادیده گرفتن نقاط قوت، پرخاشگری و توهین به جای انتقاد سازنده، غرض ورزی و انتقام به جای انتقاد هستند. نتایج پژوهش بیانگر این است که فراهم بودن بستر انتقاد در جامعه باعث افزایش مشارکت سیاسی و اجتماعی مردم، ایجاد وحدت میان مردم و مسئولان کشور، بالا رفتن فهم سیاسی- اجتماعی جامعه، جلوگیری از تشنجات سیاسی- اجتماعی، حفظ استقلال کشور، جلوگیری از رخنه دشمنان و تقویت پایه های نظام خواهد شد.
دیپلماسی گفتمانی اربعین؛ نقشه راه جهانی شدن فرهنگ حسینی با تأکید بر بیانات مقام معظم رهبری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی ایران معاصر سال ۱۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
109 - 136
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی بیانات مقام معظم رهبری در اهمیت راه پیمایی اربعین حسینی به عنوان یکی از منابع قدرت نرم بر پایه تعامل سیاست، فرهنگ و ارتباطات در حوزه دیپلماسی گفتمانی است. بدین منظور، بیانات معظم له در فیش موضوعی "حماسه اربعین حسینی" از سال 1352 تا 1403 به عنوان اصلی ترین منابع موجود با روش تحلیل مضمون در چهارچوب رویکرد منظومه ای مورد بررسی قرار گرفت. این مقاله در پاسخ به سوال اصلی که «دیپلماسی گفتمانی اربعین با تأکید بر بیانات مقام معظم رهبری چه تأثیری در نقشه راه جهانی شدن فرهنگ حسینی دارد؟» این پیش فرض مورد آزمون قرار گرفت که در اندیشه معظم له، گفتمان اربعین حسینی به مثابه متنی متحرک و جریانی سیال از فرهنگ سیاسی شیعه در طول تاریخ اسلام، نقش مهمی در گسترش معرفت به امام حسین(ع)، مشخّص کردن مرز بین حقّ و باطل، الهام بخشی و توسعه ارتباطات آیینی در میان امت اسلامی و سایر ملت های جهان که مفاهیم آزادی، عدالت، عزّت، اعتلاء و ارزش های والای انسانی را می فهمند، ایفا نموده است. بر اساس یافته-های این پژوهش شش مضمون اصلی و فراگیری که از تحلیل مضمون بیانات رهبر معظم انقلاب به دست آمد عبارت اند از: دیپلماسی بیداری، دیپلماسی وحدت، دیپلماسی نهضتی، دیپلماسی فرهنگی، دیپلماسی رسانه ای و دیپلماسی عمومی که هریک برایندی از سازه های هویتی، نمادین، معناساز، فراگیر و تمایزبخش ظرفیت همایش عظیم اربعین در عرصه جهانی شدن فرهنگ حسینی است. در نتیجه، اربعین حسینی بیانگر دیپلماسی فعال در تبیین اسلام اصیل و اهداف نهضت حسینی است که بشریت را مخاطب پیام خود قرار داده است.
تأثیر مجموعه امنیتی-هیدروپلیتیکی بر سازوکارهای تعاملات آبی در حوضه رود اردن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
243 - 215
حوزههای تخصصی:
حوضه آبریز اردن، به عنوان یکی از پیچیده ترین مجموعه های امنیتی-هیدروپلیتیکی جهان، بستر تلاقی منافع و چالش های متعدد است. افزایش تنش های ناشی از کمبود آب، رشد جمعیت و تغییرات اقلیمی، مدیریت مشترک این حوضه را با پیچیدگی های فزاینده روبه رو ساخته است. در این زمینه چالش های مدیریتی و تخصیص منابع آب، به ویژه در شرایط تنش های ژئوپلیتیکی منطقه، اهمیتی دوچندان یافته است. پژوهش حاضر با هدف تحلیل تأثیر پویایی های قدرت بر تعاملات آبی در حوضه رود اردن، از چارچوب مجموعه امنیتی- هیدروپلیتیکی بهره می گیرد. با استفاده از روش کیفی و بررسی نظام مند اسناد، معاهدات و مطالعات موجود، مطالعه بازه زمانی 1991-2022، نشان می دهد پویایی های قدرت از طریق چهار سازوکار اصلی (توزیع منابع آبی، ظرفیت مدیریت مشترک، سطح اعتماد بین المللی و سیاست های آبی) بر تعاملات حوضه تأثیرگذار بوده اند. این سازوکار ها در تعامل با یکدیگر، دو الگوی متمایز را شکل داده اند: در حوضه رود اردن علیا، پویایی های قدرت و تنش های سیاسی در تعامل با یکدیگر، به امنیتی سازی مسائل آبی و تشدید منازعات منجر شده اند؛ درحالی که در حوضه رود اردن سفلی، وابستگی متقابل و میانجی گری بین المللی زمینه ساز همکاری های آبی، هرچند به صورت محدود، شده است. این یافته ها اهمیت درک ارتباط متقابل عوامل سیاسی، اقتصادی و زیست محیطی در مدیریت منابع آب مشترک را برجسته می کند. همچنین نتایج پژوهش اهمیت توجه همزمان به ابعاد فنی و سیاسی در موفقیت مدیریت منابع آبی مشترک را نشان می دهد.
تحلیل جایگاه عقلانیت در گفتمان برجام و بازتاب آن در سیاست خارجی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر به تحلیل جایگاه عقلانیت در گفتمان برجام خواهیم پرداخت. اما در این مقاله با تکیه بر آنچه توسط رالز نظریه پردازی شده و تا حد زیادی می تواند به "بهینه سازی سود و زیان" خلاصه شود به تحلیل گفتمان عقلانیت در سیاست خارجی جریان اعتدال به خصوص در موضوع برجام می پردازیم و نهایتاً تلاش می کنیم تا ابتنای اصلی سیاست ورزی این جریان را در موضوعات کلان خارجی از گفتمان ایشان استخراج نماییم. اگرچه شاید انعکاس بومی این عقلانیت و مبنا قرار داشتن محاسبه سود و زیان در سیاست، با توجه به سنت و خاستگاه جمهوری اسلامی بیشتر در قالبی نزدیک به مصلحت گرایی بگنجد، اما با نگاهی کلّی تر می توان وحدتی نظری میان این دو قائل شد. این وحدت میان محاسبه سود و زیان و مصلحت اندیشی است که می تواند جمعی باشد میان واقعیت سیاست ورزی و ایدئولوژی حاکم بر نظام سیاسی جمهوری اسلامی به عنوان دستگاه ارزشی – مفهومی تعیین کننده ی قیود این سیستم. مُدّعای جریان اعتدال این جمع بندی است که با حفظ مبانی هویتی نظام سیاسی و اصلاح برخی مبانی شناختی و روش های اجرایی سیاست ورزی خارجی می توان بهینه سازی توازن هزینه – فایده ی نظام سیاسی و منافع ملّی را دنبال کرد. به بیان دیگر این افزایش فایده و کاهش هزینه که از طریق اعتدال در سیاست خارجی قابل حصول است به عنوان تبلور عقلانیت در سیاست ورزی خارجی به تقویت نظام حاکم می انجامد.
پیامدهای اقتصادی قرارگیری ایران در فهرست سیاه FATF(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴ (پیاپی ۸۴)
33 - 51
حوزههای تخصصی:
اف ای تی اف در سال 1989 به عنوان دیده بان پول شویی و تأمین مالی تروریسم در جهان تأسیس شد و در عرصه مبارزه با پول شویی، تأمین مالی تروریسم و منع اشاعه سلاح های کشتارجمعی فعالیت می کند. این گروه 40 توصیه دارد که لازمه پیوستن به آن، تصویب و رعایت این توصیه هاست. بیش از 200 کشور و سازمان بین المللی خود را ملزم به رعایت استانداردهای اف ای تی اف کردند و بر همین اساس در مواردی که کشوری توسط گروه ویژه اقدام مالی در فهرست سیاه قرار گرفته باشد مؤسسات مالی و سایر بنگاه های اقتصادی یا به طورکلی از تعامل با بانک ها و بنگاه های اقتصادی آن کشور صرف نظر یا همکاری خود را به شدت سخت گیرانه می کنند که ازاین جهت هزینه های معامله و نقل انتقال پول به طور جدی افزایش می یابد. ایران در سال ۲۰۰۹ در فهرست سیاه این گروه قرار گرفت و تا سال 1403 به دلیل تصویب نکردن لوایح مبارزه با جرایم سازمان یافته فراملی و تأمین مالی تروریسم همچنان در فهرست سیاه اف ای تی اف قرار دارد. هدف این پژوهش پاسخ به این پرسش است که قرارگیری در فهرست سیاه اف ای تی اف چه پیامدهای اقتصادی برای ایران دارد؟ فرضیه ای که در پاسخ به این سؤال مطرح می شود این است که قرارگرفتن در فهرست سیاه اف ای تی اف سبب ایجاد محدودیت در مبادلات بانکی، کاهش وجهه بین المللی و به دنبال آن کاهش سرمایه گذاری خارجی، کاهش رشد اقتصادی، نوسانات ارزی و افزایش تورم شده است. در مقاله حاضر با روش توصیفی - تحلیلی تلاش می شود فرضیه پژوهش به آزمون گذاشته شود.
جایگاه هوش مصنوعی در دیپلماسی عمومی بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴ (پیاپی ۸۴)
139 - 163
حوزههای تخصصی:
با پیشرفت فناوری در عصر حاضر و ظهور پدیده ای نوین به نام هوش مصنوعی، اکثر علوم از این جهش علمی استفاده کرده و از آن به عنوان موتور محرکی برای پیشرفت هرچه بیشتر خود بهره گرفته اند. علوم سیاسی و روابط بین الملل نیز از این قاعده مستثنی نبوده و قطعا باید خود را به بهره گیری از چنین فناوری هایی عادت دهند. استفاده از هوش مصنوعی می تواند با ارائه راهکارهایی به دیپلمات ها، آن ها را در فرآیند تصمیم گیری کمک نموده و پیشرفت در تصمیم گیری ها را برای این افراد به ارمغان آورد. پژوهش پیش رو برآن است تا به این سوال پاسخ دهد که هوش مصنوعی چگونه می تواند در عرصه دیپلماسیِ عمومیِ بین المللی به دیپلمات ها کمک نماید؟ هدف در این مقاله نیز دست یابی به راه کاری است تا بتوان از این فناوری بیش از گذشته در امور دیپلماسی بین المللی و حتی داخلی به بهترین شکل بهره برد. در نهایت پژوهش حاضر به این نتیجه دست یافته است که هوش مصنوعی می تواند در دیپلماسی عمومی و بین المللی، باتوجه به نوع نگاه و استفاده از آن، هم در خدمت انسان باشد و هم بر علیه انسان. لازم به ذکر است این مقاله با روش تحلیلی-توصیفی ، بر پایه کتابخانه ای - اینترنتی تهیه و تدوین شده است. چهارچوب نظری تالیف نیز بر پایه ی هوش مصنوعی بیان شده است چراکه این اقدام فرآیند روند تحقیق را دقیق تر خواهد کرد.
تعدیل نظریه سیکل قدرت چارلز دوران: مطالعه موردی ایالات متحده آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴ (پیاپی ۸۴)
181 - 201
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف بررسی و تعدیل نظریه سیکل قدرت چارلز دوران، به تحلیل تأثیرات فناوری های نوین بر نظم بین الملل و تغییرات قدرت می پردازد. سوال اصلی پژوهش این است که شاخص های جدید جهت تعدیل نظریه سیکل قدرت کدامند و این شاخص ها چه تأثیری بر نظم بین الملل دارند؟ فرضیه پژوهش بیان می دارد که فناوری های نوظهور، به ویژه در حوزه های هوش مصنوعی و ارتباطات، قادرند به طور معناداری سیکل های قدرت را در سطح جهانی تغییر دهند و برتری قدرت های بزرگ را تقویت یا تضعیف کنند. در این راستا، چارچوب نظری مقاله مبتنی بر نظریه سیکل قدرت دوران است که با الگو گرفتن از بایوریتم انسانی، به تحلیل سیکل های قدرت در نظام بین الملل پرداخته و شاخص های جدیدی را به آن اضافه می کند. روش تحقیق این پژوهش از نوع تبیینی-تحلیلی بوده و با بررسی داده ها و روندهای تاریخی، الگوی جدیدی را ارائه می دهد که نقش فناوری های نوین را در تحول نظم بین الملل و پایداری قدرت ها مورد ارزیابی قرار می دهد. نتایج و یافته های این پژوهش نشان می دهد که فناوری های نوظهور نه تنها می توانند به تغییرات اساسی در ساختار قدرت جهانی منجر شوند، بلکه نیاز به بازنگری در نظریه های سنتی قدرت و نظم بین الملل را بیش از پیش ضروری می سازند. همچنین، این مطالعه محدودیت هایی نظیر دشواری در پیش بینی دقیق تأثیرات بلندمدت فناوری ها و عدم دسترسی به برخی داده های معتبر را دارد. پیشنهاد می شود که پژوهش های آتی بر روی مدل های ترکیبی متمرکز شوند که علاوه بر عوامل مادی و فناورانه، به نقش هنجارها، فرهنگ و عقاید نیز توجه کنند تا بتوانند تصویری جامع تر از آینده نظم بین الملل ارائه دهند.
عبور ترانزیتیی کشورهای محصور در خشکی از منظر حقوق بین الملل دریاها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴ (پیاپی ۸۴)
325 - 340
حوزههای تخصصی:
کشورهای محصور درخشکی به این علت که هیچ ساحل دریایی ندارند باموانع مختلفی برای تجارت بین المللی خود از طریق دریا مواجه و برای انجام مبادلات تجاری خود وابسته به یک یا چند کشور ساحلی از طریق ترانزیت می باشند. این روش تجارت منتهی به افزایش هزینه های تجاری شده واین وضعیت زمانی بدتر می شود که یک کشور ترانزیتی بخواهد وفق ماده 125 کنوانسیون حقوق دریاها این دسترسی را ممنوع یا محدودکند. این مقاله باروش توصیفی تحلیلی به بررسی حقوق دریایی کشورها محصور درخشکی برای تجارت پرداخته و درصدد پاسخگویی به این سوال است که عبور ترانزیتی کشورهای محصور در خشکی برای تجارت از طریق دریا چگونه است؟ این مقاله با توجه به اسناد بین المللی چنین نتیجه گیری می کندکه حق دسترسی پیش بینی شده در اسناد بین المللی تحت عنوان عبور ترانزیتی در واقع یک حق دسترسی «ناقص» است و پیشنهاد می کند بر اساس اصل آمره پذیرفته شده تحت عنوان میراث مشترک بشریت باید حق دسترسی به دریا برای کشورهای محصور در خشکی به عنوان یک حق قانونی به رسمیت شناخته شود. چنین حقی نمی تواند رد یا محدود شود، مگر اینکه یک خطر امنیتی واقعی و قابل تأیید برای یک کشور ترانزیت ایجاد کند.
شناسایی و تحلیل پیشران ها و عوامل مؤثر بر بحران 1402 غزه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال ۲۱ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۴۱)
263 - 296
حوزههای تخصصی:
وقوع بحران غزه در 7 اکتبر 2023 با نام عملیات «طوفان الاقصی» به عنوان رخدادی نوپدید و بی سابقه در تاریخ این بحران باعث توجه بیش ازپیش به مسئله فلسطین شده و ضرورت بررسی پرداختن به علل آن می تواند منجر به شناخت دقیق تر و شناسایی و لزوم کنترل متغیرهای اثرگذار شود. براین اساس، پرسمان اصلی پژوهش آن است که عوامل مؤثر بر پیدایش بحران 7 اکتبر 2023 چیست؟ پژوهش حاضر با بهره گیری از مدل پیدایش بحران از الگوی جامع بحران مایکل برچر به دنبال ترکیب ساختار و فرایند در تحلیل این بحران است. پژوهش به لحاظ روش شناختی اثبات گرایانه و ماهیت روش، کمی است و از تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار تحلیل ساختاری میک مک استفاده شده است. به دلیل ماهیت روشی نرم افزار میک مک، از ارائه فرضیه خودداری شده و توجه به خروجی نرم افزار برای درک پیشران ها و متغیرها معطوف شده است. یافته پژوهش پس از تحلیل داده ها نشان می دهد باتوجه به اثرگذارترین متغیرها یعنی حمایت اقتصادی لجستیکی غرب از اسرائیل، فقدان نمایندگی دولت خودگردان از مردم فلسطین و گرایش های سازش کارانه این دولت، به نظر می رسد تغییر در مقادیر این متغیرها می تواند با تأثیر بر سایر متغیرها زمینه کنترل بحران را فراهم نماید.
واکاوی مسئله «تصویر» در روابط چین - آفریقا
منبع:
روابط آفریقا آسیا دوره ۲ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱
1 - 30
حوزههای تخصصی:
برخی از پژوهش های انتقادی اخیر از وضعیت رقابت های بین المللی در آفریقا، از نفوذ چین در کشورها و جوامع آفریقایی و همکاری آنها با نخبگان ملی و محلی آفریقا ابراز نگرانی کرده اند. برخی نخبگان فکری و عملی آفریقایی اما با اشاره به تأثیر اقدامات زیرساختی چین در آفریقا، این حضور را مؤثر و مفید دانسته اند. بر اساس این تفاوت تصویر از تعامل دو طرف، تصاویر برخاسته از روابط چین با آفریقا را می توان شامل دسته بندی های: 1. تصاویر آفریقایی درخصوص چین از منظر جهانی؛ 2. تصاویر آفریقایی درباره چین از منظر چندجانبه؛ 3. تصاویر آفریقایی درباره چین از منظر دوجانبه، دانست. عده ای ضمن صحه گذاشتن بر بخشی از حس تهدید، معتقدند نگرانی از حضور چین در آفریقا بیشتر از آنکه معطوف به دل نگرانی از منافع آفریقا باشد، به جهت به خطرافتادن منافع غرب است. با توجه به مطالب فوق، پرسش کلیدی پژوهش حاضر این است که بنیان های مسئله محور شدن تصویر در روابط چین آفریقا، از منظر ذی نفعان دو طرف چیست؟ فرضیه پژوهش حاضر این است که مساله تصویر چین در آفریقا و آفریقا در چین، صرفاً به رقابت های چین با قدرت های بزرگ محدود نمی شود؛ بلکه عاملیت تجربی کشورهای آفریقایی در این میان تعیین کننده است و برخلاف برخی تصویرسازی ها که آنها را بازیگرانی منفعل می دانند، این کشورها به دنبال متنوع سازی شرکای بین المللی خود هستند و این اقدام زمینه رقابت برای ایجاد تصویر مثبت از خود و منفی از چین را ایجاد می کند.در این مقاله از روش شناسی کیفی و تحلیل توصیفی تفسیری بهره گرفته شده است.
تببین رابطه اثرگذاری کیفیت زندگی مدرسه ای و هویت مذهبی بر میزان تعهد مذهبی دانش آموزان دوره متوسطه مدارس بین المللی منجی شهر قم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۱)
121 - 143
حوزههای تخصصی:
پایبندی و متعهد بودن به دین و آگاهی از اصول و آداب مذهبی تأثیر مثبتی بر زندگی فردی و اجتماعی دارد. هدف اصلی تحقیق، تبیین رابطه مؤثر کیفیت زندگی مدرسه ای و هویت مذهبی با تعهد مذهبی دانش آموزان مقطع متوسطه اول و دوم مدارس بین المللی منجی شهر قم است. روش تحقیق پیمایش و از نوع همبستگی است و حجم نمونه براساس شیوه سرشماری، 222 نفر برآورد شد. دانش آموزان به پرسشنامه های تعهد مذهبی ورتینگتون و همکاران (2003)، کیفیت زندگی مدرسه ای اندرسون و بروک (2000) و هویت مذهبی بل (2005) پاسخ دادند. برای سنجش رابطه از آزمون پیرسون و برای بررسی فرضیه اصلی از رگرسیون چندگانه استفاده شده است. نتایج نشان می دهد کیفیت زندگی مدرسه ای و هویت مذهبی با تعهد مذهبی رابطه مثبت و معنادار داشته و در این میان، بیشترین تأثیر را هویت مذهبی با 5/42 درصد نشان داده است. نتایج تحلیل نشان داد کیفیت زندگی مدرسه ای به طور مستقیم و غیرمستقیم، و هویت مذهبی به طور مستقیم بر تعهد مذهبی تأثیر داشته است.
شناسایی و رتبه بندی چالش های ژئوپلیتیکی بنیادین ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
374 - 345
حوزههای تخصصی:
ایران کشوری منحصربه فرد از لحاظ ویژگی های جغرافیایی و ژئوپلیتیکی است، اما واقعیت این است که علی رغم پتانسیل های مطلوب جغرافیایی و ژئوپلیتیکی از آنها برای پیشبرد اهداف و منافع ملی به خوبی استفاده نشده و در جهت عکس به چالش هایی برای کشور تبدیل شده است. چالش های ژئوپلیتیکی بنیادین چالش های اساسی و پایه ای است، که دامنه ای از چالش های ملی، منطقه ای و جهانی را در برمی گیرد. هدف این پژوهش شناسایی و رتبه بندی چالش های ژئوپلیتیکی بنیادین ایران است. این مقاله با رویکرد توصیفی – تحلیلی و بهره گیری از روش کیفی و کمی به منظور گردآوری و تجزیه وتحلیل داده ها و در بخش میدانی و پیمایشی با ابزارهایی چون مصاحبه و پرسشنامه به شناخت و رتبه بندی چالش های بنیادین می پردازد. سؤال اصلی این پژوهش بدین گونه صورت بندی شده است که چالش های ژئوپلیتیکی بنیادین جمهوری اسلامی ایران کدام اند؟ و کدام یک از آنها اهمیت بیشتری دارند؟ یافته ها نشان می دهد چالش های ژئوپلیتیکی بنیادین ج.ا.ا عبارت اند از سه مؤلفه ضعف و شکنندگی اقتصاد ملی، درگیری های منطقه ای و مشارکت ایران در آنها و ساختار اداری- سیاسی بوروکراتیک و ناکارامد که بیشترین امتیاز را در بین مؤلفه های بنیادین کسب کرده اند. در مقابل سه مؤلفه رشد روزافزون تابوهای ژئوپلیتیکی، چالش امنیت ملی متأثر از موقعیت سوق الجیشی (تجارب تلخ اشغال ایران) و چالش های سیاسی به ویژه در زمینه وحدت و انسجام ملی کمترین امتیازها را در بین مؤلفه های سطح بنیادین به خود اختصاص داده اند.
قدرت، سیاست بازنمایی و زندگی روزمره در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
492 - 463
حوزههای تخصصی:
بخش بزرگی از جدال میان قدرت حاکم و شهروندان در نظام های سیاسی جدید، در زمینه نحوه تثبیت معنا در نشانه ها و صورت های مختلف روابط اجتماعی در زندگی روزمره شکل گرفته است. در عصر گسترش فناوری های ارتباطی و ظهور و هجوم شبکه های اجتماعی، رابطه میان قدرت سیاسی و شهروندان وارد مرحله ای تازه و پویاتر شده است؛ مرحله ای که در آن دیگر معانی، نشانه ها و روایت های اجتماعی صرفاً از سوی نهادهای رسمی تعریف نمی شوند. در این میان، شبکه های اجتماعی به بستری فعال برای تولید و بازتولید معنا بدل شده اند و کاربران با بهره گیری از این ابزارها، روایت های شخصی، فرهنگی و اجتماعی خود را شکل می دهند و به چالش با روایت های رسمی می پردازند. در جوامعی مانند جمهوری اسلامی ایران، که ساختار قدرت تلاش می کند از طریق کنترل زندگی روزمره و مدیریت معنا، ایدئولوژی خود را تثبیت کند، این روند با پیامدهای فرهنگی و سیاسی عمیقی همراه است. پژوهش حاضر با تکیه بر روش کیفی و تحلیل داده های کتابخانه ای و اسنادی، به بررسی این پرسش می پردازد که فناوری های نوین ارتباطی چگونه سیاست بازنمایی را با بحران مواجه می سازند. یافته ها نشان می دهد که شبکه های اجتماعی با تقویت روایت های غیررسمی و عرفی، نه تنها مشروعیت گفتمان رسمی را زیر سؤال برده اند، بلکه زمینه ساز شکل گیری فضایی شده اند که در آن، صداهای متکثر و گاه مخالف، به وضوح شنیده می شوند. این تحولات، بازتعریفی از قدرت، معنا و هویت در جامعه معاصر ایرانی را رقم زده اند و از ظهور دوره ای حکایت دارند که در آن انحصار معنابخشی دیگر در اختیار حاکمیت نیست.
واکاوی پدیدارشناسانه ی تجارب دانشجویان علوم سیاسی از چالش های ناشی از عدم امنیت شغلی در این رشته
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف واکاوی پدیدارشناسانه تجارب دانشجویان علوم سیاسی از چالش های ناشی از عدم امنیت شغلی در این رشته انجام شد. در این مطالعه از رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی تفسیری بهره گرفته شد. جامعه مورد مطالعه پژوهش را دانشجویان علوم سیاسی دانشگاه های کشور در سال ۱۴۰۳ تشکیل دادند. محققان با استفاده از نمونه گیری هدفمند، با 15 نفر از دانشجویان مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته انجام دادند. جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه صورت پذیرفت و داده های خام با استفاده از روش نظریه داده بنیاد و کدگذاری سه مرحله ای اشتراوس و کوربین (۱۹۹۰) تحلیل شدند. نتایج نشان داد که از مجموع ۶۵ کد اولیه استخراج شده، ۸ مؤلفه اصلی شامل امنیت اقتصادی، مسائل اخلاقی، چالش های شخصیتی فردی، تهدیدات امنیتی، مسائل اجتماعی، ابعاد ضعف های مدیریتی، چالش های تحصیلی و ابعاد سیاسی شناسایی شدند. مؤلفه های مرتبط در پنج بعد اصلی دسته بندی شدند که عبارت بودند از: ابعاد آموزشی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و روان شناختی. یافته های پژوهش گستردگی دامنه تهدیدات عدم امنیت شغلی در رشته علوم سیاسی از دیدگاه دانشجویان را آشکار ساخت. بر اساس نتایج، توصیه شد مدیران و مسئولان حوزه آموزش و استخدام راهکارهایی را اتخاذ کنند که به کاهش تهدیدات شغلی دانشجویان علوم سیاسی منجر شود. این امر می تواند به افزایش بازدهی آموزشی و ارتقای اثربخشی سازمان های مرتبط کمک نماید. دستاوردهای پژوهش حاضر می تواند برای کارشناسان حوزه های سیاست عمومی، امنیت داخلی و استخدامی مفید و راهگشا باشد.
چالش های امنیتی و برندسازی ملی در قطر: ظرفیت ها و سیاست ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به محدودیت های جدی در حوزه قدرت سخت، توسعه قدرت نرم از جمله با برندسازی ملی به عنوان یکی از اولویت های کلیدی دولت های کوچکی مانند قطر محسوب می شود. پرسش این است که برندسازی ملی چه جایگاهی در سیاست خارجی و امنیت ملی قطر دارد؟ در این راستا ضمن اشاره به محدودیت ها و چالش های قطر به لحاظ ظرفیت های قدرت و امنیت ملی و همچنین ظرفیت های آن، به رویکرد کلان و سیاست های این کشور در حوزه برندسازی ملی پرداخته شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد رهبران قطر با تمرکز بر شش حوزه اصلی توانسته اند در حوزه برندسازی ملی موفقیت ها و دستاوردهای قابل توجهی را کسب نموده و از این طریق به ارتقای ظرفیت های قدرت و امنیت ملی این کشور کمک کنند. این حوزه ها عبارتند از: شبکه سازی سیاسی و میانجیگری در بحران ها؛ برندسازی رسانه ای با محوریت الجزیره؛ ظرفیت ها و کمک های اقتصادی به مثابه پشتوانه برندسازی؛ ظرفیت سازی و دیپلماسی فرهنگی؛ توسعه ظرفیت ها و دیپلماسی ورزشی و تقویت و ارتقای حوزه گردشگری. این مقاله به عنوان پژوهشی توصیفی- تبیینی از الگوی مفهومی شش وجهی آنهولت برای تبیین برندسازی ملی بهره برده است.