مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
امریکا
منبع:
قبسات ۱۳۸۳ شماره ۳۳
حوزه های تخصصی:
بهرغم گذشت بیش از یک دهه از زایش و رویش جهانى شدن(Globaliztion)یا در واقع، پروژة جهانىسازى (Globalism)، هنوز این پدیده در هالهاى از ابهام و تردید قرار دارد. این ابهامها و تردیدها، پرسشهایی را برمى انگیزد؛ از جمله، جهانى شدن یا جهانى سازى به چه معنا است؟ و تاریخ پیدایى اصطلاح جهانى شدن یا جهانى سازى و سابقة رویکرد به آن کدام است؟ آیا در اسلام میل به جهانى شدن وجود دارد؟در صورت مثبت بودن پاسخ، آیا جهانی شدن اسلامى قابل اثبات است؟ مبانى، ویژگىها، ساختار و ابزارهاى جهانى شدن اسلامى چیست؟ البتّه به بخشى از این پرسشها، پاسخهایى کم و بیش داده شده است؛ امّا به علّت تنوّع و تعدّد این پاسخها، ابهامها و اشکالات جدیدی مطرح شدهاند؛ بنابراین، هر تلاشى در این باره، براى ارائة یک نتیجه فاصلهگیری روشن مىتواند به رفع ابهامهاى پیشین مدد رساند؛ هدفى که این مقاله در پى آن است.
براى دستیابى به پاسخ اقناع کننده در بارة هر یک از پرسشها و ابهامهای پیشگفته، فرضیات و حدسیات ذیل قابل طرح است:
1. خاستگاه و زادگاه واژة جهانى شدن در غرب است؛ ولى مهمترین زادگاه پدیده و نه واژة جهانى شدن، در اسلام است؛
2. فقط اسلام، توانایى، ویژگى،ساختار و ابزارهاى لازم براى جهانى شدن را دارد.
براى تعیین درستى یا نادرستى فرضیات و حدسیات مذکور، مطالب و مباحث ذیل در این مقاله بررسى مىشود:
أ. تعریف جهانى شدن و تبیین تاریخ و سابقة آن؛
ب. اسلام و دیدگاه و نظریة آن در بارة جهانى شدن و تشریح قابلیتها، ساختارها و ویژگىهاى جهانى شدن اسلامى.
بررسی تطبیقی ساختار مطالب نشریه های ایران و آمریکا در باره جنگ دوم نیروهای ائتلاف علیه عراق
حوزه های تخصصی:
"مقاله حاضر، خلاصه اى از پایان نامه کارشناسى ارشد است که در آن، نشریه هاى
ایران و امریکا به روش تحلیل محتوا مورد بررسى قرار گرفته است. هدف اصلى پژوهش، شناخت ساختار و شیوه انعکاس رویدادهاى عراق به لحاظ بى طرفى یا جانبدارى در ارایه اخبار و بررسى هم سویى یا عدم هم سویى این نشریه ها با دیدگاه سیاسى حاکم در کشور متبوع خود است.
بدین منظور، تمام مطالب مربوط به حوادث عراق از زمان انتقال قدرت به دولت موقت در طول دو ماه، یعنى از 11 تیر 1383 تا 11 شهریور 1383 (اول جولاى 2004 تا اول سپتامبر 2004) در کلیه شماره هاى تایم و نیوزویک (از آمریکا) و کیهان و شرق (از ایران) مورد بررسى قرار گرفته است.
حوادث 11 سپتامبر 2001 در آمریکا و حمله این کشور به افغانستان و عراق، نقش رسانه ها و از جمله مطبوعات را در انعکاس وقایع و ارایه اطلاعات، از یک سو و کنترل افکار عمومى، یا به گفته ""ادوارد ال برنیز""، «مهندسى رضایت»، در هم سویى با اقدامات سیاسى و نظامى دولت ها را از سوى دیگر، مشخص تر نمود.
مطبوعات دو کشور ایران و آمریکا نیز هر کدام از دیدگاه خود به ارایه اطلاعات در مورد وقایع مذکور پرداختند.حمله نیروهاى ائتلاف به عراق در 20 مارس 2003 و سرنگونى حکومت صدام حسین ، یکى از این حوادث بود که در مطبوعات دو کشور بازتاب هاى مختلفى داشت .
نتایج این پژوهش نشان مى دهد که روزنامه کیهان و هفته نامه نیوزویک، در موارد مختلفى نزدیک به هم عمل کرده اند. به عنوان مثال، در مواردى مانند جهت گیرى منفى در تیتر و لید، استفاده از تیترهاى اقناعى، استفاده از صفات ارزشى در تیتر، گرایش به تنش زایى و ارایه رویکردى معیوس کننده و بدبینانه، درصدهاى بالاترى در مقایسه با شرق و تایم داشته اند. اگر چه میزان هماهنگى یا هم سویى کیهان با دیدگاه سیاسى حاکم در ایران، به مراتب بیش تر از هماهنگى یا هم سویى نیوزویک با دیدگاه سیاسى حاکم در آمریکا بوده است.
"
بستر شناسی، جایگاه و تحلیل دو سند تازه یاب از رهبران نهضت ملی دربارة کودتای 28 مرداد 1332
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین مقاطع تاریخ معاصر ایران که نتیجه تلاشهای سیاسی ـ اجتماعی ملت پس از شهریور 1320 است، دوره نهضت ملی میباشد. دستاورد تلاشهای مردم در این دوره به همان میزان که بسیار بزرگ و با اهمیت بود، به آسانی نیز از دست رفت. شناخت عوامل افول، به ویژه در میان رهبران نهضت ملی، برای اصلاح مسیر امروز و فردای این ملت در نیل به توسعه و سعادت پایدار، ضرورت دارد. از میان خیل اسناد متعلق به رهبران نهضت ملی، دو سند تکبرگی، یکی نامه آیتالله کاشانی و دیگری نامه دکتر محمد مصدق به یکدیگر، بسیار در خور توجه و شاخص میباشند. این دو، رهبران مقتدر جنبش مردم در وقایع نهضت ملی میباشند که در اواخر عمر دولت مصدق به سختی با یکدیگر در افتادند؛ جدالی که دستاوردهای فوری و سوء استفاده دشمنان از آن، سرکوبی نهضت ملی و از بین رفتن آسان نتایج آن بوده است.
محتوای دو نامه رد و بدل شده میان مصدق و کاشانی، بیانگر عمق فاجعهای است که در پی عدم مدیریت و اختلافات در آن زمان، در کشور ما رخ داده بود، از این رو باز شناسی عوامل شکلگیری آنها بسیار ضروری مینماید.
این نوشتار ابتدا در صدد است تا با بسترشناسی تاریخی، زمینهها و علل شکلگیری نامهها را بررسی کند و با به کار گیری اصول سندشناسی، جایگاه آنها را بشناسد، سپس نگاه منابع گوناگون به ایندو نامه را ارائه و تحلیل کند، و پس از آن با توجه به محورهای عمده موجود در اسناد و تحلیل جداگانه محتوای هر یک از آنها، حدود اعتبار و علل پذیرش یا رد نامهها را روشن نماید.
سازمان شانگهای و امنیت آسیای مرکزی
حوزه های تخصصی:
ایران در سال 1384 به صورت عضو ناظر، به عضویت سازمان شانگهای درآمد. این موضوع با در نظر داشتن اهداف شکل گیری این سازمان و روند تحولات آن بحث های جدی درباره نحوه همکاری ایران با این سازمان مطرح ساخته است. مجمع شانگهای یا شانگهای ـ 5 ابتدا برای حل و فصل مسائل امنیتی و مرزی میان چین و روسیه و کشورهای آسیای مرکزی (غیر از ازبکستان و ترکمنستان) ایجاد شد. با پیوستن ازبکستان به این مجمع به سطح سازمان ارتقا یافت. هر چند در روند تحولات مربوط به این همکاری امنیتی منطقه ای، تغییرات مهمی شکل گرفته و مسائل اقتصادی نیز مطرح شده، ولی اساساً این سازمان به مباحث و مشکلات امنیتی ـ نظامی توجه داشته است.سؤال اصلی مقاله این است که «سازمان شانگهای چه نقشی در تأمین امنیت آسیای مرکزی ایفا می کند؟» در این مقاله روند دگرگونی های ایجاد شده در این سازمان بررسی می شود تا نقش آن در تأمین امنیت آسیای مرکزی روشن شود.
برگی از تاریخ ایران نفت ایران آغازگر جنگ سرد آمریکا و شوروی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اغلب اندیشمندان برآنند که اولین برخورد امریکا و شوروی در دوران جنگ سرد بر سر ایران شکل گرفت. آنچه امریکا را به این درگیری کشاند امتناع شوروی از تخلیه نیروهایش از ایران و همزمان تلاش برای ایجاد حکومت های دست نشانده در آذربایجان و کردستان در فوریه 1964 بود. شوروی به عنوان مظهر مارکسیسم و لنینیسم در جستجوی ایجاد کمربند امنیتی و نفوذ ایدئولوژیک بود و البته منافع اقتصادی خود را نیز مدنظر داشت این مسئله امریکا و انگلیس را خیلی زود برانگیخت تا بخاطر اهمیتی که ایران به عنوان یک منطقه نفت خیز داشت و بخاطر اهمیت آن به عنوان ”درب پسین“ شوروی فعالیت های بازدارنده ای را، در داخل و خارج و از طریق سازمان ملل متحد، در مقابل شوروی، تدارک ببینند. علت العلل تمامی توجهات امریکا به ایران نفت بود و آغاز جنگ سرد در ایران بخاطر واکنش در برابر دست اندازی های شوروی بود. اهمیت نفت برای امریکا به حدی بود که عاقبت حتی با انگلیس، که متحد او بود، در منطقه، رویارو قرار گرفت و به این صورت رویارویی دو جانبه بر سر ایران (امریکا و انگلیس- شوروی) به رویارویی سه جانبه (امریکا- انگلیس- شوروی) تبدیل شد. امریکا درصدد بود تا بر مناطق تحت نفوذ شوروی تسلط تجاری و ایدئولوژیک، بیابد اما وانمود می کرد که با بی میلی در برابر شوروی مقاومت می نماید. امریکا حق برتری خود را در جهان با چیرگی بر کانسارهای نفتی ایران می جست اما انگلیس برای خود در ایران به یک حق سنتی قابل بود و با ایستادگی در برابر این متفق سابق آن را به کنسرسیوم نفتی تبدیل نمود.
نگاهی انتقادی به ایران شناسی آرتور میلسپو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آرتور چستر میلسپوی آمریکایی به دلیل ماموریت مستشاری خود در ایران یکی به سال 1301 ه.ش. و دیگری به سال 1321 ه.ش.- و انجام اصلاحات در امور مالیه و دارایی ایران، شهرت و جایگاهی ویژه در تاریخ سیاسی معاصر یافته است. ایرانیان به دلیل پیشینه تجربی سلطه گری روسیه و انگلستان، هر گاه که می توانستند فارغ از تحمیل ها و اجبارهای استعمارگرانه تصمیم بگیرند در هنگامه های بهره گیری و به کارگیری نیروهای متخصص ترجیح می دادند از کشورهایی مستشار استخدام کنند که آن کشور از یک سو، پیشینه استعمارگرانه و از دیگر سو علقه های استثمار گرایانه نسبت به ایران نداشته باشد. بنابراین کشورهایی همچون آمریکا، فرانسه، آلمان، اتریش و ایتالیا همیشه این بخت و اقبال را می یافتند که در کشورهای افسانه ای مشرق زمین مستشارانی داشته باشند. نگارنده بر این است با تکیه کامل بر دو کتاب وی- مامویت آمریکایی ها در ایران و آمریکایی ها در ایران- موضوع را از منظری دیگر پی جویی کند. در پیوند نابرابرانه کشورهای قدرتمند استعمارگر و کشورهای ضعیف استعمار شونده، کشور قوی به دلیل دردآور "نگاه کارکردی" کشور ضعیف را از منظر "نگاه کارپذیری" می نگرد و ساحت تحلیل را مبتنی بر پیوند «سوژه» و «ابژه» می کند. در این پیوند کنشگر به خود اجازه می دهد نحوه شناسایی اش را از "دیگری" یا کنش پذیر بر معیارهای خود مبتنی کند و جایی برای بازنمودن مستقلانه دیگری نمی گذارد. هنگامی که از فاعل و موضوع شناسایی سخن به میان آید به نظر می رسد نخستین گام نقد ایران پژوهی غریبان برداشته شده است.
تحریم منع گسترش در تئوری های روابط بین الملل (نظریه های سه گانه : منافع، نهادها و هنجارها)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طی یک دهه گذشته استفاده از تحریم به عنوان ابزاری جهت مهار و جلوگیری از گسترش سلاح های کشتار جمعی به سرعت گسترش یافته و کاربرد آن دستخوش تحولات ژرفی شده است. به منظور درک نقش منع گسترش سلاح های کشتار جمعی در سیاست خارجی قدرت های بزرگ به طور عام و در اعمال تحریم از سوی اعضای دائم شورای امنیت به ویژه آمریکا و اتحادیه اروپا به طور اخص، می بایست پایه ساختار ادبیات گوناگون و مهم تر از همه مطالعات بر نظریه روابط بین الملل و تحریم ها بررسی شود. این مقاله تلاش دارد با توجه به شرایط حساس تحریم کشورمان این خلاء مطالعاتی را پر نماید. اگرچه دو ساختار تحریم و تئوری های روابط بین الملل دارای روابط غیرقابل انکاری هستند اما به بندرت به صورت پیوسته بررسی شده اند.
حفاظت رقمی (دیجیتالی) و حق نشر (کپی رایت): مطالعه ای بین المللی
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه حاضر بررسی تاثیر قانون حق نشر (کپی رایت) بر حفاظت رقمی (دیجیتالی)، بازنگری در پیمان جاری حق نشر، پیمان برن و قوانین مرتبط با آن و تاثیر آن ها بر حفاظت رقمی و نیز ارائه پیشنهادهائی برای کمک به کتابخانه ها، آرشیوها و دیگر مؤسساتی است که از آثار رقمی نگهداری و محافظت می کنند. استرالیا، هلند، انگلستان و ایالات متحده، چهار کشور مورد مطالعه هستند. این مطالعه، دریافت که در بسیاری از موارد، آثار رقمی را با یک روش اصولی حفاظت نمی کنند. این مسئله، تا حدی به این خاطر است که نظارت بر حفاظت رقمی به نسبت حفاظت از مواد غیررقمی، متضمن مباحث دشوارتر در مسئله حق نشر است. همه کشورهای مورد مطالعه، استثناهائی برای فعالیت های حفظ و نگهداری دارند. به هر حال، در جزئیات قوانین کشورها تناقضاتی وجود دارد و در این که چگونه این قوانین در محیط رقمی به کار برده شوند، جای چون و چرا باقی است. هیچکدام از کشورهای مورد مطالعه، هنوز یک روش ملی واحد برای گردآوری مواد رقمی ندارند. گاهی ممکن است معیارها و روش های حفاظت فنی، موانع عملی درخور توجهی برای حفاظت ایجاد کند. رهیافت های جاری برای از میان بردن این موانع، فاقد عمومیت است و شامل اخذ اجازه از اشخاص دارنده حقوق و کم وبیش استفاده از شرایط مجازی است که حفاظت رقمی را مجاز می شمارد. علاوه بر این، هنوز راه حل مؤثری برای مسائل عمومی آثار فاقد نام پدیدآور (ابتر) وجود ندارد. در این مطالعه توصیه می شود خط مشی های ملی و قوانین تعدیل شوند، تا حفاظت رقمی آن گونه که بایسته است، مطابق با معیارهای برتر بین المللی تحقق یافته، به ترویج سامانه های ملی برای مجموعه منابع رقمی در مؤسسات مجموعه ساز ملی و دولتی بیانجامد.
بررسی پیامدهای حضور ناتو در همسایگی ایران
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی اقتصاد اقتصاد بین الملل ارتباطات بین المللی و اقتصاد سیاسی بین الملل ارتباطات بین المللی و اقتصاد سیاسی بین الملل
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی سازمان های بین المللی سازمان های دولتی (ساختار، قوانین، زیرمجموعه ها و ...)
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی سیاست خارجی ایران مسایل سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران مسایل منطقه ای
با توجه به اهمیت حضور ناتو در کشورهای همسایه ایران و تاثیر آن بر تعیین راهبردهای امنیت ملی و استراتژیهای دفاعی کشور ، در مقاله حاضر پس از بررسی اهداف استراتژیک ناتو ، به تحلیل آخرین اقدامات این سازمان در سطح منطقه - به ویژه در عراق - پرداخته شده و راهکارهای پیش روی ایران در برقراری امنیت ملی و حفظ منافع ملی در دو سطح خرد و کلان مورد اشاره قرار گرفته است. با توجه به پیامدهای امنیتی حضور ناتو در همسایگی ایران ، در این مقاله تلاش شده است تا راهکارهای پیش روی ایران برای تامین منافع خود ، مورد اشاره قرار گیرد . بررسی نخحوه آموزش نیروهای عراقی ، مذاکره در زمینه نحوه استقرار نیروهای ناتو در مرز عراق و ایران ، لزوم باز تعریف روابط ایران و پیمان آتلانتیک شمالی و تلاش برای گسترش تعاملات و گفتگوها در راستای تامین امنیت ملی از جمله راهکارهای پیشنهاد شده در این مقاله میباشد...
مطالعه تطبیقی وضعیت تربیت بدنی آموزش و پرورش در ایران با کشورهای آمریکا و کانادا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله برنامه درسی آموزش تربیت بدنی در دوره های پیش دبستانی، دبستان، راهنمایی و دبیرستان در ایران با کشورهای کانادا و آمریکا مورد بررسی و مطالعه تطبیقی قرار گرفته است. جامعه آماری پژوهش عبارت از برنامه درسی ایالات متحده آمریکا و کانادا و ایران بوده است. از میان روش های مطالعه تطبیقی روش جرج بردی که شامل چهار مرحله توصیف، تفسیر، همجواری و مقایسه است، استفاده شده است. منبع گردآوری اطلاعات راهنمای برنامه های درسی کشورهای یاد شده بود که از طریق شبکه اینترنت بدست آمدند و سپس در چک لیست های متعدد به تفکیک عناصر برنامه درسی اعم از زمینه های مفهومی، استانداردهای آموزشی، راهبردهای آموزشی (روش تدریس، سازماندهی، زمان بندی، نقش معلم، تسهیلات و تجهیزات آموزشی و منابع و مواد آموزشی) و راهبردهای ارزشیابی تنظیم شدند. مهم ترین دستاورد این تحقیق این است که میبایست در برنامه درسی تربیت بدنی آموزش و پرورش ایران با دیدگاهی وسیع تر تدوین شود و تقویت مهارت های برنامه ریزی، مدیریت (خودرهبری، یادگیری مستقل، مدیریت زمان، مدیریت استرس)، مهارت ارتباط بین فردی، خودباوری و خودپنداره مثبت نیز به اهداف درس تربیت بدنی افزوده شود. این تحقیق نشان میدهد که در کشورهای توسعه یافته به مسایل فوق در کنار تربیت جسمانی اهمیت زیادی داده میشود. همچنین در برنامه کشورهای مورد مطالعه استانداردهای آموزشی برای هر پایه و مقطع طراحی شده است که میبایست در ایران نیز چنین کاری انجام شود تا عناصر برنامه درسی قابل ارزیابی و بررسی علمی باشند. در نهایت پیشنهاد این مقاله این است که برنامه رسمی تربیت بدنی نیز با فعالیت های فوق برنامه و تفریحی تلفیق و همراه شود.
نظام نوین بین المللی و مدیریت بحران های بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه تجربیات و شیوه های مدیریت بحران های بین المللی توسط چهار قدرت بزرگ (امریکا، اتحادیه اروپا، چین و روسیه) در پیش و پس از جنگ سرد، و بهره برداری از آن برای شناخت دوران انتقالی نظام بین الملل و شرایط پیچیده می تواند تلاش علمی مهمی به حساب آید. تجربیات و رویکردهای هر یک از این قدرت های بزرگ در مدیریت بحران های بین المللی از قدرت نظامی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگ استراتژیک آنها نشئت می گیرد، اما آنچه در این میان اهمیت اساسی دارد، تحولات نظام بین الملل و تاثیر آن بر ساختار تصمیم گیری است. به همین دلیل، در این مقاله تلاش می شود به این پرسش مهم پرداخته شود که تحولات نوین نظام بین الملل چه تاثیری بر ساختار تصمیم گیری قدرت های بزرگ در مدیریت بحران های بین المللی داشته است. در این مطالعه، دو ویژگی خاص این بحران ها یعنی تنوع دامنه آنها و افزایش تعدادشان در دوران پس از جنگ سرد نیز مورد بررسی قرار گرفته و به پیچیدگی های خاص مدیریت قدرت های بزرگ از حیث شرایط خاص رقابت و همکاری آنها در حل و فصل این بحران ها نیز اشاره می شود. در نهایت، این مقاله به اشتراکات و تفاوت های مدیریت بحران هر یک از قدرت ها در دوران پس از جنگ سرد، با توجه به منافع و اهداف آنها می پردازد.
تحلیل بر عملکرد دیوان داوری دعاوی ایران و آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به دنبال اختلافات شدید سیاسی بین دو دولت ایران و امریکا که پیرو اشغال سفارت امریکا توسط دانشجویان پیرو خط امام و نگهداری 52 تن از اتباع ایالات متحده در 13 ابان 1358 پیش آمد و متعاقب انسداد اموال و دارایی های ایران در امریکا بحران سیاسی میان دو دولت در 29 دیماه 1359با میانجی گری دولت الجزایر و امضای بیانیه های الجزایر خاتمه یافت . بیانیه های الجزایر ضمن حل بحران سیاسی ایران و امریکا متضمن اسلوب حقوقی حل و فصل دعاوی حقوقی و مالی بین دو دولت نیز بود . به دنبال بیانیه های الجزایر، دیوان داوری دعاوی ایران و امریکا تاسیس گردید. این دیوان، مرجع داوری بین المللی موردی بشمار می رود که دارای صلاحیت شخصی و موضوعی است.
با تشکیل دیوان داوری، مهم ترین مرجع داوری در تاریخ حل و فصل اختلافات بین المللی به وجود امد تا به دعاوی و اختلافات بین دولت های ایران و ایالات متحده و اتباع انها علیه دولت طرف مقابل رسیدگی کند . تاسیس دیوان داوری که معلول و محصول تعهد و توافق مشترک دولتین ایران و امریکا بود، فصل تازه ای در تاریخ بزرگت رین داوری بین المللی معاصر گشود، به نحوی که می توان ان را تحولی مهم و تاریخ ساز در روابط دو کشور ارزیابی کرد. هدف مقاله حاضر، بررسی موضوع صلاحیت دیوان داوری و ماهیت حقوقی ان، نقد و ارزیابی قانون حاکم در چارچوب ماده 5 بیانیه حل و فصل دعاوی و تجزیه و تحلیل قراردادهای دارای شرط انتخاب مرجع رسیدگی و تبیین تاثیراصل تغییر اوضاع و احوال در فسخ قراردادهای منعقده پیش از انقلاب سال 1357 است تا از رهگذر مبانی نظری و تجارب عملی عملکرد دیوان داوری و نقاط قوت و ضعف ان مورد بررسی قرار گیرد.
جنگ و زندگی روزمره: خاورمیانه و امریکا؛ یک بررسی رسانه محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه جنگ به یکی از مهم ترین معرّف های خاورمیانه در رسانه های غربی تبدیل شده است. با این حال، جنگ که به شکلی نازیبا، تصویری هولناک از خاورمیانه در اذهان عمومی به وجود آورده، به شکلی عادی در زندگی ساکنان خاورمیانه تکرار می شود. از طرفی جنبش های ضد جنگ در غرب انگشت اتهام خود را هم به سوی گروه های تروریستی این سوی عالم و هم سیاست مداران جنگ طلب خود نشانه رفته اند. این مقاله با تأکید بر روزمره شدن جنگ (به عنوان پدیده ای فرهنگی و چندبُعدی) در خاورمیانه و ضد جنگ در جوامع غربی (به ویژه امریکا) به بررسی این موضوع در چهار فصل می پردازد. به عبارت دیگر فرض اصلی نویسنده چنین است: جنگ به عنوان مفهومی فرهنگی در جوامع خاورمیانه (با تأکید بر ایران) همچون کلیّتی بر زندگی مردم سایه انداخته؛ به نحوی که به بخشی از زندگی روزمره آنها تبدیل شده است. در مقابل «ضد جنگ» در جوامع غربی (با تأکید اصلی بر جامعه امریکا)، در همین وضعیت و موقعیت قرار دارد. به همین منظور در این مقاله، از رویکردهای نظری مارکس، وبر، زیمل، لوکاچ، دوسرتو، فوکو، هال و فیسک استفاده می شود. داده های این مقاله در شرایط سال 1387 و به کمک روش های کیفی (گفتگو، مشاهده و تحلیل خبر) جمع آوری شده اند.
جایگاه منابع انرژی در امنیت خلیج فارس و امنیت آمریکا با توجه به الگوی امنیت مشارکتی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
خلیج فارس به دلیل موقعیت ژئواکونومیک و ژئواستراتژیک خود همواره مورد توجه قرار داشته است. افزایش مصرف انرژی جهان همزمان با افول ذخایر نفتی سایر نقاط جهان روز به روز بر اهمیت خلیج فارس به عنوان اصلی ترین مرکز تامین انرژی جهان می افزاید.انرژی تاثیر مستقیم بر رشد اقتصاد و به تبع آن رفاه و امنیت ملی کشورها دارد و آمریکا به عنوان بزرگترین مصرف کننده انرژی جهان شدیدا از تغییرات و نوسانات در عرضه انرژی متاثر خواهد شد. لذا دستیابی به انرژی مطمئن ومستمر جزء منافع حیاتی ایالات متحده به شمار می رود. از سویی دیگر نقش انرژی در ساختار امنیتی خلیج فارس نیز قابل چشم پوشی است. نفت در ثبات سیاسی، رفاه اقتصادی و نهایتا بقای کشورهای خلیج فارس نقش کلیدی ایفا می کند.از آنجا که امنیت هم برای تولید کنندگان و هم برای مصرف کنندگان انرژی -و مهمترین مصرف کننده یعنی ایالات متحده- نقش بنیانی و اساسی دارد لذا در این مقاله رابطه بین انرژی و امنیت در منطقه خلیج فارس و ارتباط آن با ایالات متحده مورد بررسی قرار می گیرد و پس از آن یک الگوی امنیت مشارکتی برای خلیج فارس با توجه به واقعیت های کنونی و در جهت تامین منافع اغلب کشورها ارایه می گردد.
بررسی تطبیقی رویکرد راهبردی چین، روسیه، امریکا، هند، پاکستان و ایران به سازمان همکاری شانگهای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تشکیل سازمان همکاری شانگهای پس از فروپاشی نظام دو قطبی، بیانگر شکل گیری شرایط جدید در سطح نظام بین المللی و در اوراسیاست. روسیه و چین به عنوان دو قدرت بزرگ جهانی در تأسیس این سازمان، هند و پاکستان به عنوان دو قدرت هسته ای جهان، و ایران به عنوان یک قدرت منطقه ای بالقوه به عنوان اعضای ناظر دارای نگاه های راهبردی به سازمان همکاری شانگهای می باشند. امریکا نیز به عنوان مهم ترین قدرت جهانی نسبت به حضور مهم ترین قدرت های قرن 21 در این سازمان بسیار حساس است و نگاه راهبردی خویش را نسبت به این سازمان دنبال می کند. در این راستا، نگاه راهبردی چین به سازمان همکاری شانگهای بیشتر با رویکرد راهبردی افزایش توان اقتصادی و توان بخشی به ظرفیت ها و توسعه این کشور، نگاه راهبردی روسیه به سازمان همکاری شانگهای بیشتر متأثر از سیاست های راهبردی این کشور در حضور در فضای های پیرامونی و ایجاد توازن در اوراسیا، نگاه راهبردی امریکا به این سازمان در چارچوب سیاست مهار و حفظ توازن قدرت امریکا در سطح بین المللی، نگاه راهبردی هند بیشتر متأثر از افزایش ظرفیت های داخلی و قدرت اقتصادی و رقابت با پاکستان، نگاه راهبردی پاکستان متأثر از فقدان عمق استراتژیک و جستجوی متحدین جدید و رقابت با هند، و نگاه راهبردی ایران به سازمان همکاری شانگهای، همگرایی با قدرت های شرقی در ایجاد توازن در سطح نظام بین المللی می باشد.
سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و هند: حوزه های تعامل و تقابل
حوزه های تخصصی:
هندوستان به عنوان دومین کشور پرجمعیت جهان با رشد اقتصادی شش درصدی طی سال های پایانی قرن بیستم، به عنوان یک قدرت نوظهور مطرح بوده و پیش بینی می شود تا سال 2025 در جایگاه چهارمین قدرت اقتصادی جهان قرار گیرد. توسعه قدرت نظامی به همراه جهش چشمگیر در قدرت نرم افزاری این کشور به ویژه در صنایع فضایی و ورود به عرصه فناوری هسته ای، جایگاه ویژه ای را در معادلات امنیت منطقه ای و بین الملل برای هند فراهم ساخته است. از سوی دیگر، جمهوری اسلامی ایران در چهارچوب سیاست های کلان نظام و بر اساس سند چشم انداز 1404 به دنبال دستیابی به جایگاه برتر منطقه است . تحولات اخیر منطقه به ویژه موج بیداری اسلامی در خاورمیانه و شمال افریقا از یک سو و تقابل دیرینه ایران و امریکا، نگاه ایران به منطقه آسیای جنوب شرقی، نفوذ عمیق امریکا و اسرائیل در منطقه به ویژه در شبه قاره هند و نوع بازی ایران و هند در حوزه های همکاری یا رقابت، عرصه های همگرایی و واگرایی متنوعی ر ا برای این تعاملات دو و چندجانبه فراهم ساخته است. در این مقال تلاش می شود ضمن بررسی عوامل تأثیرگذار بر شکل و محتوای این تعاملات، راهبردهایی در راستای منافع و امنیت ملی ایران ارائه شود.
مواجهه گفتمانی ایران و امریکا؛ از بیدار ی اسلامی تا اشغال وال استریت
حوزه های تخصصی:
ایالات متحده نه تنها نتوانست وقوع انقلاب های خاورمیانه را پیش بینی کند بلکه در درک عمق و احتمال تسری آن به دیگر کشورها نیز ناکام بود. در زمانی که واشینگتن در مواجهه با بیداری اسلامی مشغول اقدامات تاکتیکی بود جمهوری اسلامی ایران ابتکار عمل یک بازی استراتژیک را در دست گرفت. این امر گفتمانی سه مرحله ای بود که توسط رهبر معظم انقلاب مطرح شد. با طرح گفتمان جمهوری اسلامی، امریکا در برابر ایران قرار گرفت و شاهد بروز یک گفتمان دو قطبی درباره انقلاب های منطقه بین ایران و امریکا بودیم. همچنین واشینگتن تلاش کرد این گفتمان را در منطقه تضعیف کند. بدین ترتیب هر دو طرف با ورود به یک مواجهه گفتمانی، قدرت نرم یکدیگر را به چالش کشیدند. این مقاله با بررسی مراحل این مواجهه تلاش می کند برداشت هریک از طرفین از این واقعیت و تلاش آنها برای بازنمایی آن را در خارج تبیین کند.
شبکه بررسی مسائل ایران در امریکا و سیاست های ایالات متحده در قبال جمهوری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار تلاش دارد تا شبکه بررسی مسائل ایران در امریکا را مورد مطالعه قرار داده و دیدگاه های آنها در مورد سیاست های امریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران را بررسی نماید. پرسش هایی که در این پژوهش مطرح می شوند عبارتند از: چه افراد و سازمان هایی در مباحث مربوط به سیاست های امریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران مشارکت کرده و در نتیجه، آیا بخشی از شبکه بررسی مسائل ایران محسوب می شوند؟ توصیه های سیاسی که اعضای شبکه بررسی مسائل ایران ارائه کرده اند، چیست؟ کدام یک از این توصیه های سیاسی، تحت مقوله خط مشی های دیپلماسی عمومی قرار می گیرند؟ بر پایه توصیه های ارائه شده درباره سیاست های امریکا در قبال ایران و روابط میان اعضای شبکه بررسی مسائل ایران، چه حلقه های سیاست سازی را می توان در این شبکه شناسایی کرد؟ برای پاسخ به این پرسش ها، اسناد به دست آمده در پژوهش درباره شبکه بررسی مسائل ایران را به دقت مطالعه کرده و سیاست هایی را که هریک از اعضا توصیه کرده بودند، مورد توجه قرار می دهیم. با مراجعه به برخی از پایگاه های داده در مجموع، ۱۸۲ شخصیت به عنوان اعضای شبکه بررسی مسائل ایران شناسایی شدند. از آنجا که در بعضی سازمان ها بیش از یک نفر از این شخصیت ها حضور داشتند، در مجموع ۱۰۴ سازمان که دست کم یکی از اعضای آنها در شبکه بررسی مسائل ایران حضور دارد، شناسایی شدند. با آغاز تحلیل داده ها و نیز بر پایه سیاست های توصیه شده، پیش فرض های آنها درباره ماهیت روابط جمهوری اسلامی ایران و امریکا و برداشت آنها از واقعیت های سیاسی در ایران، چهار الگوی مختلف نمایان شد. براساس نتایج نهایی به طورکلی مجموعه سیاست های توصیه شده اعضای شبکه بررسی مسائل ایران را می توان به چهار دسته تقسیم کرد: «تعامل راهبردی»، «تنبیه گری بدون تعامل»، «تعامل ستیزه جویانه» و بالاخره «دگرگونی بنیادین» آشکار شدن چنین الگویی را می توان حاکی از وجود چهار گروه یا حلقه سیاست ساز در شبکه بررسی مسائل ایران دانست که در این مقاله مورد مطالعه قرار گرفته و معرفی می شود.
تقابل سرد در آسیا؛ پیامد رویکرد نظامی جدید امریکا در آسیا ـ پاسفیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چین طی 10 سال گذشته به شدت رشد کرده و پیش بینی می شود طی دهه های آتی، این رشد تداوم پیدا کند. امریکا نگران است که رشد فزاینده اقتصاد چین در خدمت نیروی نظامی آن کشور قرار گیرد و چین را به هژمون در آسیا با ظرفیت هژمونی در جهان تبدیل کند که در هر دو حالت، تهدید کننده منافع امریکا و متحدان آن در آسیا- پاسفیک خواهد بود. امریکا برای رفع و یا کاهش این نگرانی در قبال چین، رویکرد همکاری - تقابل را در پیش گرفته است. براساس استراتژی جدید نظامی امریکا، این کشور در نظر دارد حضور نظامی خود در آسیا - پاسفیک را تقویت کند. امریکا در جست وجوی برقراری موازنه جدیدی از قدرت در آسیا است و تلاش می کند از طریق مهار سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی چین این موازنه را برقرار سازد.
بازیگران معارض در بحران سوریه: اهداف و رویکردها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با شکل گیری بحران سیاسی در سوریه، بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای براساس منافع و علایق خود جهت گیری های مختلفی را در رابطه با این کشور، که اهمیت ژئوپولیتیک و ژئواستراتژیک خاصی در منطقه خاورمیانه دارد، اتخاذ نموده اند. در این میان تلاش پیگیر برخی دولت ها برای اعمال فشار و ساقط کردن حکومت اسد، از جلوه های بارز تحولات سوریه محسوب می شود که بر پیچیدگی اوضاع این کشور افزوده است. این مقاله به دنبال آن است تا با ارائه چهارچوبی نظری، به واکاوی انگیزه های مهم ترین بازیگران بین المللی که خواهان سقوط نظام حاکم در سوریه هستند، بپردازد. بر این اساس پرسش اصلی مقاله این است که نقش و انگیزه های مهم ترین بازیگران بین المللی معارض با نظام سوریه چیست؟ البته با توجه به گستردگی بازیگران معارض، تنها به امریکا، عربستان و ترکیه که تاثیرگذارترین بازیگران نیز محسوب می شوند، پرداخته شده است. یافته های مقاله حاکی از آن است که منافع سه کشور فوق در سوریه، به سطح بالایی از همپوشانی رسیده است؛ امریکا به دنبال تضعیف جبهه مقاومت به نفع رژیم صهیونیستی است، عربستان به دنبال گسترش نقش آفرینی و جلوگیری از نفوذ ژئوپولیتیکی و ایدئولوژیکی ایران در منطقه است و در نهایت، ترکیه گسترش نفوذ در خاورمیانه و اعاده گذشته تاریخی خود را دنبال می کند. در این میان، جلوگیری از گسترش قلمرو ژئوپولیتیکی ایران، فصل مشترک انگیزه های بازیگران فوق می باشد.