مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
امنیت بین المللی
در این مقاله کوشش شده است تا نقش استراتژی مقابله با تروریسم در عرصه سیاست سازی امنیتی استراتژیک آمریکا در دوره پس از جنگ سرد و پیامدهای امنیتی آن برای کشورهای جهان سوم مورد بررسی قرار گیرد.
تحول نگرش روسیه به محیط امنیتی بین المللی و تاثیر آن بر روابط با ایران
این مقاله با در نظر گرفتن مفهوم محیط امنیت بین المللی و نگرش روسها نسبت به آن طی دوره های مختلف در دهه 1990 و پس از آن، به تحولات اساسی ایجاد شده در این نگرش پرداخته، همچنین تاثیر این تحول بر روابط روسیه با ایران طی سالهای اخیر را مورد بررسی قرار داده است...
سیاست جهانی بر سر دوراهی: پس از 11 سپتامبر
این مقاله با بررسی سیاست جهانی پس از 11 سپتامبر و ترسیم مسائل اساسی آن همانند روابط اسلام - غرب، شمال - جنوب، وابستگی متقابل جهانی، و مواردی چون قطب بندی اجتماعی، مناقشات منطقه ای و ...، وضعیت کنونی سیاست جهانی را میان یک جانبه گرایی آمرکیا و جهان چند قطبی در نوسان دانسته و پیشنهادهایی برای اروپا مطرح می سازد....
گزاره ایران در روابط امریکا و چین 1991-2009(مقاله علمی وزارت علوم)
این مقاله می کوشد تا موضوع ایران را در روابط ایالات متحده و چین، پس از پایان جنگ سرد، مورد ارزیابی قرار دهد و به این پرسش پاسخ دهد که موضوع ایران در روابط امریکا و چین پس از پایان جنگ سرد تا کنون چه جایگاهی داشته است و چگونه مدیریت می شود. برای نیل به این منظور، ابتدا ذهنیت استراتژیک امریکا نسبت به امنیت بین المللی از دوران بعد از جنگ سرد بررسی می شود و سپس نگرش امنیتی آمریکا به ایران تجزیه و تحلیل شده است. این مقاله همچنین ضمن بررسی نگرش امنیت بین المللی رهبران چین کوشیده است تا عناصر این نگرش و از جمله نگاه چین را به جایگاه آمریکا در نظام بین الملل به همراه رفتار چین در نهادهای مربوط به امنیت بین المللی شناسایی کند. و سرانجام با در نظر گرفتن این دو مجموعه نگرش، مثلث روابط ایران، آمریکا و چین را در کانون تحلیل قرار دهد. برآیند تحلیل داده ها، با بهره گیری از نظریه روابط بین المللی ثبات هژمونیک ان است که چین با وجود مخالفت با سامانه و نظام قدرت در جهان، در سیاست اعلامی، در حوزه سیاست های اعمالی، در مسایل کلیدی امنیت بین المللی با ایالات متحده محتاطانه همراهی کرده است. چین با ده قطعنامه کلیدی در بحران عراق در دهه 90 و تمامی قطعنامه های شورای امنیت در پرونده هسته ای، علیه ایران را همراهی کرده است. همراهی چین با آمریکا متاثر از مناسبات گسترده اقتصادی و گفتگوهای استراتژیک واشنگتن و پکن است. برآیند چنین وضعیتی محدود شدن روابط چین با ایران به حوزه های اقتصادی و انرژی و همکاری چین با آمریکا در حوزه های مربوط به امنیت بین المللی از جمله پرونده هسته ای ایران است و به نظر می رسد در روابط پکن - تهران عنصر روابط پکن - واشنگتن برجسته باشد.
نسبت اخلاق و امنیت: امکانی برای امنیت اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مطالعات امنیتی به مفهوم اخلاق توجه اندکی شده است، دلیل این امر تعریف سنتی از اخلاق به عنوان علمِ خود است، در حالی که امنیت عمدتاً در قلمرو اجتماعی و سیاسی مطرح است. در عین حال، بازتعریف علم اخلاق می تواند کمک مؤثری در ایجاد زندگی و زیست امن تر فراهم آورد. امنیت اخلاقی که در این مقاله مطرح شده، چارچوب مطالعات امنیتی را تابع مفاهیم اخلاقی نمی کند، بلکه به آن برای زیست امن تر یاری می رساند. امنیت اخلاقی مرجع جدید امنیتی در مقابل مراجع موجود امنیتی نیست، بلکه اخلاق مرجعیت مناسبی برای مطالعات امنیتی است. این نوع اخلاق نه تنها برای تمام انواع امنیت قابل کاربرد است، بلکه از تزاحم آنها نیز جلوگیری می کند. در عین حال، امنیت اخلاقی در تمام سطوح داخلی و بین المللی قابل کاربرد است. این رویکرد در مطالعات امنیتی با افزایش مسوؤلیت اجتماعی و سیاسی بیشتر برای کارگزاران امنیتی از «امنیتی شدن» امور متعارف جلوگیری می کند و از اتلاف منافع ملی نیز می کاهد.
انرژی و امنیت انرژی به مثابه ابزاری در راستای تغییر محاسبات سیاست و امنیت بین المللی (مطالعه موردی استراتژی امنیت انرژی امریکا و انگلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وابستگی روزافزون اقتصاد جهان به انرژی، به ویژه انرژی های هیدروکربنی و اهمیت دسترسی ایمن، مطمئن و پایدار، موضوع تأمین امنیت انرژی و ترانزیت آن را یک مسئله حیاتی و مهم ساخته است. بخش عمده ای از ذخایر شناخته شده انرژی در مناطقی از جهان واقع شده اند که با چالش بی ثباتی سیاسی فزاینده و تهدیدهای امنیتی گسترده رو به رو هستند. از سوی دیگر، خطوط انتقال انرژی نیز از بسیاری از مناطق ناامن جهان عبور می کند که اهداف آسانی برای گروه های افراطی محسوب می شوند. همه این موارد به انضمام تمایل برخی کشورها برای بهره گیری از انرژی به عنوان یک ابزار سیاسی، جملگی سبب ساز افزایش میزان اهمیت موضوع انرژی در محاسبات سیاسی– امنیتی در سطح جهانی شده است. در نوشتار حاضر، ضمن تبیین اهمیت موضوع امنیت انرژی، تأثیر آن بر معادلات بین المللی بحث و بررسی خواهد شد.
تحلیل تأثیر تغییرات آب وهوایی و چالش ها و فرصت های حاصل از آن بر بحران های منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، با استناد به آمارها و داده های عینی و در چارچوب نظریة واقع گرایی، به دنبال بررسی تأثیرات چالش ها و فرصت های ناشی از تغییرات آب وهوایی بر بحران های منطقه ای است. یافته ها بیان می کند در دهه های اخیر، افزایش انتشار گازهای گلخانه ای ناشی از رشد سریع جمعیت از یک سو و تشدید فعالیت های اقتصادی و صنعتی بشر از سوی دیگر، موجب ایجاد تغییرات آب وهوایی در مقیاسی جهانی شده است. افزایش دمای هوا، بالاآمدن سطح آب ها و نوسان های بارندگی، مهم ترین پیامدهای تغییرات آب وهوایی هستند که ادامة حیات بشر را با چالش ها و گاه فرصت های تازه ای مواجه کرده اند. امروزه کمبود ذخایر آب شیرین و منابع غذایی، شیوع بیماری های واگیردار و مهاجرت از جمله چالش هایی است که به ویژه مناطق حاره ای و کشورهای درحال توسعة واقع در اطراف خط استوا را درگیر کرده اند. در مقابل، پیش بینی می شود در دهه های آتی، ذوب یخچال های عظیم، یخبندان های دائمی و کاهش سرمای شدید در مناطق قطبی، به ویژه قطب شمال، فرصت های تازه و شرایط مساعدی را برای سکونت در این مناطق، استخراج ذخایر ارزشمند کانی، فسیلی و غذایی و نیز دستیابی به راه های ارتباطی تازه فراهم آورند و به کشورهای توسعه یافتة واقع در اطراف قطب شمال بیش از دیگر دولت ها بهره برسانند. بدیهی است هریک از این چالش ها و فرصت ها، به نوعی زمینه را برای تشدید دشمنی ها و تضادهای دیرین هموار می کنند یا حتی موجب بروز تنش ها و درگیری های تازه میان کشورهای مختلف جهان می شوند و به این ترتیب تحول های جدیدی را در منطقه رقم می زنند.
بازبینیِ طرح سپر دفاع موشکی و افق آن در روابط روسیه – امریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طرح سپر دفاع موشکی امریکا، یکی از راهبردی ترین مباحث در حوزه امنیت بین المللی است. تحولات مربوط به آن و کشیده شدن دامنه این طرح به مرزهای غربی روسیه پس از سال 2007، بیش از پیش بر مناسبات مسکو - واشنگتن سایه انداخته است. بر این اساس، مقاله حاضر در پی پاسخ به چند پرسش کلیدی است؛ نخست اینکه محرک ها و دلایل استقرار این سامانه در شرق اروپا چیست؛ چه تحولاتی را ظرف یک دهه اخیر پشت سر گذاشته؛ دیدگاه ها و رفتارهای امریکا و روسیه در این خصوص چگونه قابل ارزیابی است؛ و در نهایت، تلاش ها و تحرک های متقابل دو کشور در این چارچوب ناظر به چه سیاست ها و اقداماتی در شرایط فعلی و آتی است؟ در پاسخی کلی نیز اشاره می شود که حساسیت نسبت به این موضوع در پرتو نگاه کلان به بحران مزبور، از زاویه مسائل و نگرانی های استراتژیک و مناسبات امنیت بین الملل قابل تحلیل است. با عنایت به این فرض که استقرار سامانه دفاع موشکی در اروپا، در راستای کاهش قابلیت استراتژیک روسیه و کنترل و محدود کردن قدرت مانور این کشور پیگیری می شود، مجموعه اقدامات و رقابت های امریکا و روسیه در منطقه ژئواستراتژیک شرق و مرکز اروپا در فضای جدیدی قرار گرفته است که بر اساس فعال سازی الگوهای معطوف به موازنه قدرت و انگاره دفع تهدید از هر طرف پیگیری می شود. بنابراین نظر به انگیزه های تازه همچون بحران اوکراین و تشدید اختلافات دو کشور، این مقاله بر آن است تا ضمن تأمل تاریخی در موضوع و تشریح و تبیین ابعاد این طرح، و همچنین بررسی اقدامات تقابلی و توانمندی های موشکی و دفاعی روسیه، با رویکرد و روشی توصیفی – تحلیلی، عوامل و دلایل نگرانی میان دو کشور و افق آن را نیز مورد واکاوی و کنکاش قرار دهد
نقش و عملکرد سازمان های بین المللی در تأمین صلح جهانی
صلح مفروضه اصلی به وجود آمدن رشته روابط بین الملل بوده است. از تاسیس کرسی روابط بین الملل قضیه صلح و کنترل جنگ یکی از دلایل اصلی بحث و مجادلات نظری و عملی در جهان بوده است. تاکنون تئوری های زیادی در جهت ایجاد صلح و برقراری امنیت جهانی در عرصه مطالعات روابط بین الملل به وجود آمده است و در زمینه های عملی نیز سازمان های زیادی برای بسط صلح در عرصه جهانی تاسیس شده است. به خصوص بعد از جنگ جهانی دوم تلاش های زیادی در زمینه ایجاد صلح جهانی چه در زمینه تئوریک و چه عملی انجام شده است. در اینجا سوالی می باشد این است که سازمان های بین المللی چه تأثیری در صلح جهانی و امنیت بین المللی به خصوص بعد از جنگ سرد داشته است؟ بر همین مبنا در این پژوهش سعی می شود تا با استفاده از رویکرد نهادگرایی به این موضوع پرداخته شود.
ارزش ها و تهدیدات در گذار از امنیت بین المللی به امنیت جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۰ زمستان ۱۳۸۹ شماره ۴
197 - 215
حوزه های تخصصی:
ارزش ها مبنای امنیت هستند بطوریکه هرگونه تلاش امنیتی، در جهت حفاظت از آنها یا جلوگیری از تهدید علیه آنها است. با فروپاشی نظام دو قطبی و تحول در نظام بین المللی گذار از مفهوم «امنیت بین المللی» به «امنیت جهانی» آغاز شد که تبعات بسیاری در پی داشت. در پرتو امنیت جهانی که بازیگرانی جدید از جمله افراد، سازمان های غیردولتی، جنبش های اجتماعی و هویت ها وارد عرصه بین المللی شدند حیطه تهدیدات امنیتی تا به آن حد گسترش یافت که تاکنون سابقه نداشته است. در این مقاله ضمن توضیح دو مفهوم امنیت بین المللی و امنیت جهانی، ارزش های مورد توجه این دو رویکرد و سرچشمه های تهدید این ارزش ها و همچنین روش های تامین امنیت ارزش های مرتبط به آنها مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته تا تبیینی مناسبتر از وضعیت امنیت در محیط بین المللی امروزی بدست آید.
رژیم امنیتی ناتو و نقش آن در حفظ صلح و امنیت بین المللی
با فروپاشی اتحاد شوروی، بویژه پس از واقعه11سپتامبر، ناتو با هدف تطبیق نقش و مأموریت های خود با شرایط بحرانی جهان ، دو موضوع اساسی تغییر مفاهیم و مفهوم سازی جدید و حقوق بین الملل و منشور ملل متحد را در دستورکار آن سازمان قرار گرفت. در این رهیافت جدید، تروریسم جایگزین کمونیسم و راهبرد آن از دفاع جمعی به امنیت جمعی تغییر یافت؛ که ناظر بر وظایف و اختیارات سازمان ملل، بویژه شورای امنیت است. تغییر اهداف و رویکردهای ناتو در شرایط نوین آثار و پیامدهای متعددی تاکنون بدنبال داشته که بازشناسی و کنکاش پیرموان آن بیش از پیش حائز اهمیت است. این پژوهش بر آن است با کاربست نظریه رژیم بین المللی و با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی فرصت ها ، چالش ها و همچنین تاثیر قدرت های بزرگ بویژه آمریکا بر ناتو را تبیین و با استفاده از روش تحلیلی نقش ناتو در صلح و امنیت بین المللی و سنایوهای احتمالی پیش روی آن را مورد بررسی قرار دهد. یافته های پژوهش نشان می دهد که ناتو در دوران پساجنگ سرد، ضمن همکاری با سازمان ملل و دیگر بازیگران بین المللی سرگرم تبیین نقش ها و حوزه های عملی فراتر از گذشته است که از نظر حقوقی با منشور سازمان ملل متحد در تناقض و تضاد است؛ در این زمینه آمریکا بعنوان قدرت هژمون با استفاده ابزاری از نهادهای بین المللی و افزایش اعضای ناتو و گسترش کمی و کیفی این سازمان در تلاش است که ناتو بتواند در آینده کارکرد سازمان ملل را برعهده گیرد.
تأثیر امنیتی گسترش جغرافیایی ناتو بر امنیت ملی و کارکردهای دفاعی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال یازدهم بهار ۱۳۹۴ شماره ۳۱
53 - 69
حوزه های تخصصی:
سازمان آتلانتیک شمالی که یک تشکل عمدتاً سیاسی به جامانده از زمان جنگ سرد است، به واسطه سهمی که رهبر آن یعنی آمریکا در نظام بین الملل دارد، باعث شده است همچنان خود را به عنوان قدرتی مطرح در عرصه جهانی مطرح کند. ناتو که شامل کشورهای غربی به رهبری آمریکاست، سعی می کند در جای جای جهان، حضور فیزیکی خود را حفظ کند. در این میان منطقه خاورمیانه و کشور ایران از جمله مناطقی است که این حضور قابل لمس و دارای حساسیت های ویژه ای است. به عبارتی با توجه به برنامه های ناتو جهت توسعه به شرق و نزدیک شدن به محیط جغرافیایی اطراف ایران و پیوند این سازمان با برنامه های نظامی آمریکا در جهت مداخله در منطقه ژئوپلتیک خاورمیانه، ناتو یک تهدید جدی برای ایران محسوب می شود. در این نوشتار با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی ابتدا سعی شده است، ضمن اشاره به ساختار ناتو به عنوان ترتیب امنیتی منطقه ای به تشریح نظریه رئالیست تهاجمی به عنوان دیدگاه تئوریک پرداخته شود و پس از آن تأثیر حضور ناتو بر امنیت منطقه ای بالاخص امنیت جمهوری اسلامی ایران مورد مطالعه قرار گیرد. سوال اصلی در این پژوهش تأثیر راهبردهای جدید ناتو بر منافع و امنیت جمهوری اسلامی ایران است و فرضیه تحقیق نیز به این ترتیب است که؛ وسعت جغرافیایی سازمان پیمان آتلانتیک شمالی(ناتو) به کشورهای حوزه شرق، دغدغه امنیتی مهمی را نسبت به مأموریت های ناتو بر امنیت بین المللی کشورهای حوزه شرق بالاخص ایران به وجود می آورد. واژگان کلیدی:
تاثیر شورای امنیت سازمان ملل متحد در ایجاد امنیت و عدالت کیفری بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش حقوق کیفری سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۳
9 - 46
حوزه های تخصصی:
عدالت و امنیت بین المللی حاکم بر جهان امروز را موضوعات مختلفی به چالش می کشد، معضلاتی نظیر تروریسم، نقض حقوق بشر و حقوق بشردوستانه، جنایت علیه بشریت، جنایات جنگی، سرکوب های خشن دولت های خودکامه و غیره همگی تاثیر بسزایی در نقض عدالت و امنیت کیفری جهانی ایفا می کنند که نیازمند اعاده وضعیت و مقابله و برخورد است. در این میان، نهادهای بین المللی نظیر شورای امنیت سازمان ملل متحد که از یک سو مورد اجماع جهانی باشند و نظریات و مصوبات آنها لازم الاجرا باشد و از سوی دیگر ابزار و قدرت مقابله با موضوعات نقض کننده امنیت و عدالت کیفری بین المللی را داشته باشند می تواند به عنوان یک راهکار متناسب تلقی گردد. در این پژوهش که به روش توصیفی و تحلیلی تهیه شده است، دریافتیم که شورای امنیت با استفاده از ابزارهایی نظیر نظریه مسئولیت حمایت و همینطور ظرفیت ارجاع پرونده های خاص به دیوان کیفری بین المللی و همینطور حق توسل به نیروی نظامی و انتساب آن به سازمان ملل که مورد اجماع کشورهای جهان می باشد، علیه مظاهر تهدید کننده عدالت و امنیت کیفری بین المللی وارد عمل شده است که مصادیق آن در مجموع در پرونده های رواندا، یوگسلاوی و نظایر آن قابل لمس است.
امنیت هویت محور بین المللی جمهوری اسلامی ایران از منظر امام خمینی: فراسوی دولت- ملت محوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۱۸ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۷۲)
79 - 98
امنیت هر جامعه ای از دو بعد ملی (درون مرزی) و بین المللی (برون مرزی) تشکیل می شود. هرچند امنیت ملی رکنِ اساسی حفظ و بقای دولت ملت محسوب است، اما امروزه به دلیل پیچیدگی روابط بین جوامع اهمیت و کارکرد امنیت بین المللی افزایش یافته، به گونه ای که امنیت ملی در هر جامعه ای پیوند تام با امنیت بین المللی آن جامعه دارد. هدف این نوشتار، بررسیِ اندیشه امام خمینی(ره) در باب امنیت بین المللی جمهوری اسلامی ایران است. بر این مبنا، سؤال اصلی نوشتار این است که فرادولت گرایی و فراوستفالیایی گری بر مبنای اندیشه امام(ره) چگونه می تواند برای تحقق امنیت بین المللی ایران به کار گرفته شود. استدلال پژوهش حاضر این است که با توجه به پسااستعماری بودن اندیشه ی امام(ره) در باب امنیت بین الملل (که ما آن را فراوستفالیایی گرایی می نامیم) در گفتمان ایشان نوعی نگاه دین محور و اخلاق گرایی هنجاری مستتر است که براساس آن امنیت بین الملل را تعریف می کند و ویژگی های آن را با تکیه بر عدالت، وحدت، انسجام و مقابله با نظم هژمونیک ظالمانه ی موجود بیان می کند.
در این نوشتار نخست، چهارچوب مفهومیِ گفتمان سیاست خارجی امام(ره) و سپس ابعاد گوناگون این گفتمان در اَیستار سیاست خارجی ایران بررسی می شود و در آخر چگونگی تأثیر نگاه امام بر خوانش امنیت بین المللی مورد نظر وی بیان می شود.
بررسی نقش اینترپل در ارتقای صلح و امنیت بین المللی
منبع:
صلح پژوهی اسلامی سال دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵
9-36
حوزه های تخصصی:
امروزه جرایم نیز مانند هر پدیده اجتماعی متحول گردیده و از مفهوم سنتی و محصور در یک قالب یک کشور به مفهوم مدرن در عین حال پیچیده و فراتر از مرزهای سرزمینی کشورها تغییر شکل یافته است. برقراری صلح و امنیت بین المللی نیز یکی از کهن ترین آرمان های بشر بوده است. همچنان که صلح و امنیت مفهوم ثابتی نداشته و مفهوم آن با گذشت زمان دچار تغییر و تحول شده است. تا قبل از تحولات اخیر در روابط بین الملل، صلح به معنای رعایت اصول حق حاکمیت، برابری حقوق، رعایت مصونیت کشورها و نمایندگان آنان، احترام به تمامیت ارضی کشورها، عدم مداخله در امور داخلی یکدیگر و حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات تلقی می شد. لکن جهانی شدن سبب تغییر مفهوم صلح و امنیت بین المللی شده است. در این دوره ماهیت تهدیدات تغییریافته و به حوزه های دیگر از جمله فقر، تروریسم، قاچاق، جرایم سازمان یافته، شیوع بیماری های مسری و نقض حقوق بشر تسری یافته است. به همین دلیل برای پیشگیری جدی با جرایم فراملی، همکاری به هنگام و اساسی بین کشورها ضروری است و در این میان همکاری های بین المللی با رویکرد پلیسی از اهمیتی ویژه برخوردار است. این امر مکانسیم هایی برای انجام اقدامات فوری، هماهنگ و تخصصی میان پلیس کشورها را طلب می کند. سازمان ملل متحد به عنوان بزرگترین سازمان بین المللی و با عضویت کشورهای متعدد سهم مهمی در هنجارسازی، ایجاد قواعد بین المللی و گفتمان سازی جهت مبارزه با جرایم جهانی را دارا می باشد و در عین حال پلیس جنایی بین المللی (اینترپل) شاخص ترین نهاد بین المللی در حوزه همکاری های بین المللی پلیسی می باشد، این سازمان با برخورداری از ظرفیت های بی بدلیل و تخصصی خود نقش جدی در مبارزه با جرایم در سطح بین المللی و نهایت ارتقاء امنیت بین المللی و صلح ایفاء می نماید. از اینرو در این پژوهش تلاش گردیده، با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و پویش های اینترنتی به این سؤال پاسخ داده شود که اینترپل در ارتقای صلح و امنیت بین المللی دارای چه نقشی می باشد؟
تعدیل حاکمیت ملی از منظر حقوق بین الملل در پرتو تحول مفهومی قدرت و امنیت در عصر جهانی شدن
حوزه های تخصصی:
حاکمیت به عنوان قدرت عالی سیاسی حکومت داری، در طول زمان متحول شده و همگام با مقتضیات زیست بشری به سوی کمال در حرکت بوده است. بر این اساس، در دوران معاصر، حاکمیت از مفهوم وستفالیایی خود بسیار دور شده و دیگر آن قدرت مطلق سرکش نیست و امروزه به مثابه مسئولیت انگاشته می شود. حقوق بشر و جهانی شدن دو پدیده ای هستند که موجب فرسایش حاکمیت ملی شده اند.. کارکردهای نیرو های ژرف ( همجون تکنولوژی، فرهنگ، اقتصاد،....) و اثر آنها بر نظام بین الملل، واقعیت های تازه ای را در پهنه روابط بین الملل پدیدار ساخته و بسیاری از مفاهیم و برداشت های موجود در حوزه علم و روابط بین الملل را با ناکارآمدی روبرو نموده است. بدین ترتیب، در فضای شناور نظام بین الملل کنونی، شاهد همکاری بیشتر دولت ها در سطوح مختلف هستیم که بیشتر ناشی از ضرورت های نظام بین الملل است و در این میان، جهانی شدن سبب دگرگونی در فضای سیاسی بین المللی و پیدایش روند فزاینده وابستگی و ارتباطات متقابل و کاهش به ظاهر فزاینده اهمیت مرزهای ملی شده است.
تغییرات اقلیمی و امنیت بین الملل در قرن 21(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییرات اقلیمی تهدید امنیتی عینی، جهانی، بدون عامل و غیردولتی است که با تهدیدهای سنتی تفاوت بنیادی دارد. در پاسخ به این پرسش که تغییرات اقلیمی چه تأثیراتی بر امنیت در سطح بین المللی دارد؟ فرضیه تحقیق این بود که تغییرات اقلیمی، مفهوم امنیت را متحول کرده و خطرها و تهدیدهای امنیتی بیشتر و بزرگ تری ایجاد کرده است. با افزایش پیامدهای آن، امنیت در سطح جهانی و در ابعاد مختلف امنیت سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و انسانی، بیش از پیش به خطر خواهد افتاد. براساس یافته های تحقیق باید گفت که در اثر تغییرات اقلیمی امروزه هیچ جای امنی در دنیا وجود ندارد و اشکال مختلف امنیت در سطح فردی، ملی و بین المللی با چالش و تهدید مواجه است. تغییرات اقلیمی تهدیدهای امنیتی موجود را تشدید و خطرناک تر کرده و جنبه های جدید ناامنی مانند ناامنی غذایی یا محیطی انسان های بیشتری را تهدید می کند. در نتیجه، هیچ توافق حقوقی محدود یا اقدامات اقلیمی یک یا چند کشور نمی تواند اثرات آن را از بین برد و همکاری های جهانی دولتی و مردمی برای مقابله با آن ضروری است. تحقیق حاضر با بهره گیری از نظریه امنیتی مکتب کپنهاک، به ویژه آرای باری بوزان به شیوه تبیینی نوشته شده است.
چالش های نهاد زنان ملل متحد در ایجاد صلح پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روابط بین الملل دوره دوم پاییز ۱۳۹۱ شماره ۳ (پیاپی ۵)
165 - 192
زمانی که از صلح به عنوان منفعت مشترک بشریت و ضرورتی همیشگی در سایه رهایی از خشونت، تحمیل و تبعیض یاد می شود، نمی توان نقش جمعیت 5/3 میلیاردی زنان و دختران (معادل 49 درصد) در سراسر جهان را نادیده گرفت. درحالی که زنان اقلیت مبارزان و عاملان جنگ را تشکیل می دهند، به طور فزاینده ای بزرگ ترین آسیب ها متوجه آنهاست. زنان در جوامع جنگ زده با شکل های خاص و ویرانگر خشونت مواجه هستند که گاه به صورت نظام مند به منظور رسیدن به اهداف نظامی یا سیاسی انجام می شود. خشونت علیه زنان به همراه تبعیض و قوانین نابرابر می تواند مانع دسترسی زنان به خدمات آموزشی، استقلال مالی، شرکت در سطوح تصمیم گیری و استقرار صلح شود؛ ازاین رو، خشونت علیه زنان تهدیدی اساسی علیه صلح پایدار محسوب می شود. در طی سال های متمادی، تعهد به فرهنگ صلح، هسته اصلی موفقیت در سه حوزه از فعالیت های سازمان ملل متحد یعنی صلح و امنیت، توسعه پایدار و حقوق بشر را تشکیل می دهد. با این حال، سازمان ملل متحد در تلاش خود برای برابری جنسیتی و توانمندسازی زنان با چالش هایی جدی از جمله بودجه ناکافی و نبود محرکی واحد که برای هدایت فعالیت های این سازمان درباره مسائل مربوط به برابری جنسیتی به رسمیت شناخته شده باشد، مواجه بوده است؛ ازاین رو، نهاد «زنان ملل متحد» برای رسیدگی به چنین چالش هایی در جولای 2010 تأسیس شد تا به عنوان نهادی پویا به منظور فراهم کردن صدایی قدرتمند برای زنان و دختران در سطح بین المللی، منطقه ای و ملی فعالیت کند. این مقاله با استناد به اهداف تأسیس نهاد زنان ملل متحد، ضمن اشاره به پیشینه سازمان ملل متحد و ارزیابی اقدامات آن در زمینه ایجاد صلح پایدار، با تمرکز بر رهیافت ها و نطریه های نهادگرایی لیبرال، دیپلماسی پیشگیرانه و فمنیسم پسامدرن تلاش کرده است تا نقش و کارایی نهاد زنان ملل متحد در برابر چالش های گذشته و پیش رو در زمینه صلح و صلح سازی با رویکرد پایدار را تحلیل کند.
ابعاد خلع سلاح هسته ای از منظر معاهده منع تسلیحات هسته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۷۵)
251 - 269
حوزه های تخصصی:
معاهده منع سلاح های هسته ای موسوم به (TPNW)یک دست آورد بین المللی قابل توجه ویک رژیم چند جانبه پایداراست که شامل ممنوعیت هایی درحوزه های توسعه، آزمایش، تولید، دستیابی، دراختیارداشتن، ذخیره سازی، استفاده یاتهدیدبه استفاده ازسلاح های هسته ای می باشد.این معاهده درسپتامبر2017 به تصویب رسید ودر22 ژانویه2021 لازم الاجراشد. لازمه جهانی شدن این معاهده نیاز مند یک کارسیاسی هدفمند است. چراکه مشارکت کشورهای هسته ای وکشورهای دارای سلاح هسته ای برای اجرایی شدن معاهده دشواروبه عبارتی مخالفت سیاسی وحشتناکی را در پی خواهد داشت. ونیازمند یک رویکردی متفاوت وفضایی گفتمانی است که باید با معیارهای حاکم بر موضوعات حقوق بشری، حقوق بشردوستانه، اخلاق بین المللی وامنیت جهانی در دستورکارقرارگیرد. باعطف توجه به همه تلاش های گسترده طرفداران صلح وحسن نیت بسیاری از کشورهای جهان متاسفانه اقدامی درراستای خلع سلاح ا زسوی کشورهای جهان صورت نگرفته است. مقاله حاضربا روش توصیفی تحلیلی در صدد پاسخ به این سوال است که چگونه می توان از طریق معاهده منع تسلیحات هسته ای به خلع سلاح هسته ای دست یافت؟ نتایج این تحقیق نشان می دهد ترتیبات معاهده به گونه ای تنظیم شده که امکان خلع سلاح هسته ای از طریق اجماع جهانی دولتهای عضو وجود دارد.
تحلیل محتوای مقالات فصلنامه مطالعات راهبردی طی دوره شش ساله (1401- 1396)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۰)
135 - 153
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی و ارزیابی شکلی و محتوایی مقالات این مجله است. روش پژوهش از نوع کیفی و مبتنی بر تحلیل محتواست و از رویکرد توصیفی– تحلیلی برای توصیف و ارزیابی محتوای مقالات جامعه هدف استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش 178 مقاله منتشرشده در شش سال گذشته از شماره 75 (بهار 1396) تا شماره 98 ( بهمن ماه 1401) فصلنامه مطالعات راهبردی است. به منظور توصیف عینی و کیفی محتوای مفاهیم، بررسی به صورت نظام مند و در قالب یازده پارامتر انجام شده است. نتایج موضوعی به دست آمده نشان می دهد که مقالات در سه موضوع کلی امنیت ایران قابل دسته بندی هستند که از این تعداد 65 مقاله در سطح امنیت داخلی، 38 مقاله در سطح امنیت خارجی و 39 مقاله در پیوند دو سطح امنیت داخلی و خارجی قرار می گیرند. میزان مشارکت کنندگان، مطلوب ارزیابی شده به گونه ای که 131 نفر محقق در نگارش 142 مقاله مشارکت داشته و در این میان، دانشگاه تهران با 32 مقاله بیشتر مشارکت را در بین نهادها و مؤسسات علمی داشته است. بررسی روش های پژوهشی نیز نشان داد که مقالات توصیفی– تحلیلی از روش های متداول پژوهشگران این حوزه بوده و از نظر سطح تحلیل سطح ملی با 18/ 47درصد بیشترین سهم مقالات را به خود اختصاص داده است.