فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴۶٬۵۰۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
مفهوم انگیزش خدمات عمومی علی رغم اینکه طیف گسترده ای از نقش ها را در سازمان های دولتی و عمومی دربرمی گیرد، ولی در اغلب موارد استفاده از این اصطلاح نامفهوم است. بنابراین ضرورت فهم این واژه نیازمند تعریفی روشن از آن می باشد. هدف این پژوهش شفاف سازی و واضح نمودن مفهوم انگیزش خدمات عمومی با توجه به مباحث نظری موجود، شناخت ویژگی ها، پیشایندها و پیامدهای آن است. از نظر روش شناسی، در این پژوهش از رویکرد تحلیل مفهوم تکاملی راجرز استفاده گردید. در این رویکرد، تلفیقی جامع از تحقیقات ارایه شده در حوزه مفهوم مورد نظر، شناسایی گردیده و تکامل مفهوم را در یک چرخه اهمیت، استفاده و کاربرد آن، تحلیل می نماید. متون مورد نظر بصورت تحلیل درون مایه و شبیه تحلیل محتوا با کلید واژه «Public Service Motivation» در فاصله زمانی 1990 لغایت 2022 از پایگاه های اطلاعاتی موجود و معتبر، مورد جستجو قرارگرفت. بر اساس معیارهای ورود به مطالعه و فرایند نمونه گیری، تعداد 17 پژوهش برای بررسی انتخاب گردید. یافته ها نشان داد انگیزش خدمات عمومی بر اساس خیرخواهی، انجام کار خوب برای کمک به دیگران و منافع جامعه و تمایل به تأثیرگذاری بر جامعه بنا شده است. ویژگی های آن عبارتند از عضویت در بخش دولتی، کارآمدی در عملکرد فردی و وابستگی کمتر به مشوق های مادی. مفاهیم جانشین عبارتند از نوع دوستی، انگیزش درونی، انگیزش اجتماعی و احساس مسئولیت نسبت به جامعه. پیشایندهای مهم آن تعهد سازمانی، روابط کارمند با مدیر، جامعه پذیری، ویژگی های شغلی و دینداری است و با تناسب فرد با سازمان، رفتار شهروندی سازمانی، تعهد شغلی، کیفیت کار، تلاش کاری و عملکرد سازمانی رابطه مثبت دارد. نتایج نشان داد انگیزش خدمات عمومی با فعالیت های کارکنان دولتی و عمومی در مسئولیت ها و فعالیت های سازمانی ارتباط دارد.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر برندسازی شخصی مدیران شرکت های تجاری در شبکه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۱۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۳
213 - 258
حوزه های تخصصی:
ایجاد برند و برندسازی شخصی، به عنوان یک ابزار مدیریت استراتژیک و یکی از زمینه های رشد کسب وکارها و مدیران شرکت های تجاری به شمار می رود. بنابراین در درجه اول در این پژوهش، تلاش شد تا با شناسایی عواملی که می توانند در برندسازی شخصی مدیران شرکت ها ی تجاری نقش داشته باشند و در درجه دوم ، با اولویت بندی این عوامل و شاخص ها ی حاصل از آن ها، درجه اهمیت هریک از عوامل مشخص شود. پژوهش حاضر، از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ رویکرد، از نوع تحقیقات ترکیبی است؛ به طوری که پایگاه اطلاعات نهایی هر دو نوع اطلاعات کیفی و کمی را دربردارد. بنابراین در این پژوهش، عوامل مؤثر بر برندسازی شخصی از طریق مصاحبه با 1- مدیران شرکت های تجاری، 2-کاربران شبکه های اجتماعی و 3- نخبگان دانشگاهی مشخص شدند و سپس این عوامل، در مرحله دوم و با استفاده از نتایج مرحله اول، به صورت پرسشنامه ای محقق ساخته تهیه گردید و در اختیار افراد فوق قرار گرفت و نتایج به دست آمده در این مرحله، از طریق روش تاپسیس اولویت بندی و درجه اهمیت هر یک از عوامل و شاخص ها ی استخراج شده، با بهره گیری از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) مشخص گردید. با استفاده از نظرات خبرگان و اساتید روایی درونی آن موردتأیید قرار گرفته و پایایی ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه، بالای 94/0 محاسبه شد که موردقبول می باشد. براساس نتایج به دست آمده از پژوهش، عوامل مؤثر بر برندسازی شخصی مدیران شرکت ها ی تجاری در شبکه ها ی اجتماعی شامل:1- عملکرد سازمانی، 2- دانش، مهارت و هوش مدیریتی، 3- ارتباطات برون سازمانی، 4- ویژگی ها ی جمعیت شناختی، 5- داشتن چشم انداز شخصی، 6- ویژگی ها ی شخصیتی، 7- مهارت ها ی رهبری، 8- مهارت ها ی شبکه اجتماعی، 9- عوامل فرهنگی اجتماعی، 10- توجه به مخاطبین و 11- توجه به محتوا هستند که از بین این عوامل، داشتن چشم انداز شخصی دارای بیشترین تأثیر و عامل ویژگی ها ی جمعیت شناختی، دارای کمترین تأثیر می باشد.
رفاه ذهنی: تاثیر کیفیت تجربه ارتباطی مشتری و اعتماد به برند (مورد مطالعه: شعب بانک رفاه کارگران شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۱۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۳
145 - 172
حوزه های تخصصی:
کیفیت تجربه ارتباطی مشتری، در بر دارنده درک مشتری و قضاوت برجسته وی بوده، موجب مزیت رقابتی پایدار گردیده و در اعتماد به برند موثر بوده و در نهایت رفاه ذهنی را که به انواع ارزیابی های افراد از زندگی شان اعم از مثبت و منفی اطلاق می شود، در پی خواهد داشت. هرچه مشتریان از خرید و استفاده از کالاها و خدمات، تجربه بهتری داشته باشند، اعتماد بیشتری در ذهن آنان ایجاد شده و اعتماد به برند یعنی داشتن احساس امنیت و اطمینان مصرف کننده افزایش خواهد یافت. هدف سنجش رفاه ذهنی با تاثیر کیفیت تجربه ارتباطی مشتری و اعتماد به برند است. هدف پژوهش، کاربردی و از لحاظ اجرا توصیفی- همبستگی است که جهت گردآوری داده از پرسشنامه پژوهشگر ساخته استفاده گردیده است. جامعه آماری، شامل مشتریان شعب بانک رفاه کارگران شهر تهران هستند که بر اساس فرمول کوکران و روش نمونه گیری غیر تصادفی در دسترس، 384 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده، از نرم افزار معادلات ساختاری Smart PLS استفاده شده است. نتایج بررسی تحلیل مسیر نشان داد کیفیت تجربه ارتباطی مشتری بر رفاه ذهنی، کیفیت تجربه تعاملی مشتری بر اعتماد به برند و اعتماد به برند بر رفاه ذهنی تأثیر مثبت و معنادار دارد. یافته ها نشان دهنده این است که تجربه خوب مشتریان در استفاده از خدمات رفاه، و تعامل با مشتریان افزون بر ایجاد حس اعتماد موجب ایجاد حس خوشایندی در آنان می شود.
شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر اخلاق حسابداری و حسابرسی مبتنی بر روش های تصمیم گیری چند معیاره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۷
223-252
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای پژوهش حاضر، شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر اخلاق حسابداری و حسابرسی مبتنی بر روش های تصمیم گیری چندمعیاره است. در ابتدا، سنجه های اندازه گیری اخلاق حسابداری و حسابرسی و عوامل موثر بر آن ها شناسایی گردید. سپس با استفاده از روش دلفی، ۱۶ نفر از استادان و متخصصین صاحب نظر در حوزه اخلاق حسابداری و حسابرسی، موثرترین سنجه های اندازه گیری متغیرها را انتخاب و مدل نهایی پیشنهاد گردید. در این مدل، عوامل فردی، اجتماعی، فرهنگی، سازمانی، دولت و محیط قانونی، اقتصادی، حاکمیت شرکتی و هوشمندی موثر بر تصمیم گیری های اخلاقی شناسایی گردیدند. در راستای اعتبارسنجی مدل پیشنهادی، در سال ۱۴۰۰ با گزینش غیرتصادفی ۴۲۰ نفر از مدیران مالی یا کارشناسان مالی، حسابداری و حسابرسی، ۴۲۰ پرسشنامه توزیع شده و نهایتا ۴۰۳ مورد در تحلیل های بعدی مورد استفاده قرار گرفت. اولویت بندی شاخص های اخلاقی با استفاده از روش های سلسله مراتبی، بهترین-بدترین و خاکستری انجام شد. در کلیه روش های اولویت بندی، مهمترین عامل، مولفه دولت و محیط قانونی بوده است. نکته قابل توجه دیگر، مولفه هوشمندی بوده که از کمترین درجه اهمیت از نظر صاحب نظران قلمداد شده است. پس از مولفه دولت و محیط قانونی، مولفه پراهمیت دیگر، مولفه اقتصادی بوده است. سایر مولفه ها در روش های مختلف، درجه اهمیت متفاوتی را به دست آورده اند.
بررسی قابلیت تلنگرهای رفتاری در اصلاح سوگیری های خط مشی گذاران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
41 - 66
حوزه های تخصصی:
هدف: این مقاله می کوشد این واقعیت را بپذیرد که خط مشی گذاران در معرض سوگیری های مختلفی قرار دارند و این سوگیری ها را تبیین کرده است و در کنار آن، به ارائه راه کارهایی پرداخته است که از مسیر تلنگرزدنی، خط مشی گذار را قادر می سازد تا این سوگیری ها را اصلاح و بر آن ها غلبه کند. در همین راستا، بعد از تعیین سوگیری ها، تلنگرهای اصلاح کننده، احصا شده اند.
روش: در این پژوهش بر اساس یک روش ترکیبی، ابتدا ادبیات نظری بررسی و الگوهای ذهنی فهرست شد؛ سپس با استفاده از روش کیو و مطالعات تحلیل عاملی، نتایج استخراج شدند. در ادامه، داده ها در قالب جداول T مرتب شده و میانگین واریانس کل سوگیری ها و تلنگرها به دست آمد؛ سپس با استفاده از روش ماتریس هم بستگی و چرخش عوامل مبتنی بر فرایند واریماکس، عوامل مشخص شدند.
یافته ها: مطالعات نظری پژوهش نشان داد که خط مشی گذاران هم، مانند دیگر آحاد جامعه، در معرض خطاهای شناختی و سوگیری قرار دارند. بر اساس مطالعات انجام شده، 14 سوگیری در حوزه تصمیمات خط مشی گذاران شناسایی و این سوگیری ها در قالب سه الگوی تعیین کننده در دسته جداگانه قرار گرفت. در ادامه، دو مجموعه تلنگر، در قالب تلنگرهای آگاهی بخش و الهام بخش مشخص شد.
نتیجه گیری: به نظر می رسد از دیدگاه خبرگان، ابزارهای تلنگری می توانند جایگزین بخشی از تغییرات بنیادین در حوزه خط مشی گذاری و تصمیم سازی عمومی شوند. نتایج پژوهش نشان داد که در الگوی تلنگری الهام بخش، به خانه تکانی های اساسی، اصلاح قانون اساسی، رفرم های اداری و ایجاد فضای گفتمان و به وجودآوردن پیش فرض های جدید بیشتر اشاره شده است. در الگوی تلنگری آگاهی بخش، از 14 تلنگر ذکر شده، شبیه سازی و آینده پژوهی نتایج یک خط مشی، کلیشه های ذهنی، واقع بینی و تغییر الگوی ذهنی برجسته شده است.
پیش بینی و تبیین سکوت سازمانی با استفاده از راهبردهای رهبری مثبت گرا و نقش میانجی توانمندسازی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
67 - 93
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی و تبیین سکوت سازمانی با استفاده از راهبردهای رهبری مثبت گرا و نقش میانجی توانمندسازی روان شناختی انجام شده است.
روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر اجرا، آمیخته اکتشافی است. مدل توسعه ابزار در بخش کمّی، توصیفی هم بستگی و در بخش کیفی، پدیدارشناختی مبتنی بر تجارب زیسته است. جامعه آماری پژوهش، کلیه کارکنان و اعضای هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان منطقه 9 شرق کشور بودند (354 نفر) که با توجه به فرمول کوکران، در بخش کمّی، 180 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و در بخش کیفی، 26 نفر به روش هدفمند تا اشباع نظری انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسش نامه های رهبری مثبت گرا کامرون (2008)، توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر و میشرا (1997) و پرسش نامه محقق ساخته سکوت سازمانی استفاده شد. پایایی ابزارها برحسب آلفای کرونباخ، به ترتیب 94/0، 77/0 و 93/0 و روایی هم گرای پرسش نامه ها نیز، به ترتیب 86/0، 50/0 و 62/0 به دست آمد. داده ها با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس 24 و اسمارت پی ال اس تجزیه وتحلیل شدند.
یافته ها: یافته ها نشان داد که بین رهبری مثبت گرا و توانمندسازی روان شناختی و سکوت سازمانی، رابطه منفی و معنادار وجود دارد. همچنین، توانمندسازی روان شناختی بین رهبری مثبت گرا و توانمندسازی روان شناختی، نقش میانجی دارد.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که به کارگیری سبک رهبری مثبت گرا و توانمندسازی کارکنان، می تواند نقش مؤثری در کاهش سکوت کارکنان داشته باشد، از این رو پیشنهاد می شود که مدیران دانشگاه فرهنگیان، روی توسعه و تقویت رهبری مثبت گرا و توانمندسازی کارکنان سرمایه گذاری کنند تا بتوانند با مشارکت و هم فکری هرچه بیشتر کارکنان، زمینه توسعه و اثربخشی بیشتر سازمان را فراهم سازند.
مسئولیت های سازمانی مدیران در امرونهی به کارکنان در پرتو قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
208 - 229
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با بررسی آیاتی از قرآن کریم که در آن ها کلیدواژه امرونهی یا مشتقات مرتبط با آن ها به کار رفته، درصدد شناسایی مسئولیت های سازمانی مدیران در امرونهی به کارکنان است.
روش: در این پژوهش، از روش تحقیق موضوعی در قرآن کریم استفاده شد تا نقش امرونهی در فرهنگ سازمانی با تمرکز بر اهمیت نقش مدیران در پرتو آیات قرآن کریم تبیین شود؛ سپس به سایر منابع حدیثی، تفسیری، ترجمه ای و لغوی مراجعه شد. با استفاده از مفاهیم به دست آمده، محورهای موضوعی پژوهش تهیه و تدارک دیده شد و یافته های پژوهش ذیل آن ها قرار گرفت.
یافته ها: مطابق با مبانی نظری و یافته های پژوهش، مدیران شایسته در سازمان، همواره با موقعیت سنجی و در نظر گرفتن شرایط و مؤلفه های مختلف به امرونهی می پردازند تا احتمال اجرای آن وجود داشته باشد. برخی از اهم این شرایط و مؤلفه ها عبارت اند از: قوانین و نظام نامه های سازمانی، روشن سازی قوانین و دستورها، بهسازی و خودسازی مدیران، نگاه به سازمان به مثابه خانواده، توجه به برنامه غذایی کارکنان، مدیریت بر مبنای ویژگی های فردی کارکنان، مشارکت سازمانی کارکنان، راهبری سازمان در پرتو توکل به خداوند و استقرار نظام تشویق و تنبیه.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داده است که حوزه های مسئولیتی مدیران در امرونهی به کارکنان در سازمان، صرفاً به صدور امرونهی، فرمان یا دستور خلاصه نمی شود، بلکه ملاحظاتی نیز پیش از امرونهی، حین امرونهی و پس از امرونهی به کارکنان وجود دارد که توجه به آن ها برعهده مدیران است و می تواند در اجرای امرونهی توسط کارکنان اثرگذار باشد.
تحلیل تأثیر ادراکات حسابدارها از جو اخلاقی سازمانی بر نگرش های سازمانی آنان: تئوری شناختی-اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میزان سازگاری با جو اخلاقی از جنبه های منحصربفرد هویت حرفه ای حسابدارها می باشد . بر این اساس پژوهش حاضر تلاش دارد تا تأثیر ادراکات حسابدارها از جو اخلاقی سازمانی بر نگرش های سازمانی آنان را با استفاده تئوری شناختی-اجتماعی مورد مطالعه و بررسی قرار دهد. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش گردآوری داده ها توصیفی پیمایشی، از نوع همبستگی است. داده های پژوهش حاضر از طریق توزیع پرسش نامه بین 305 حسابدار گردآوری شده است. دوره زمانی پژوهش حاضر بهار سال 1401 است. تحلیل داده های پژوهش با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شده است. براساس یافته های پژوهش حاضر (1) تفاوت های فردی (خودکارآمدی و منبع کنترل) بر سازگاری با جو سازمانی اثر مثبت و معناداری دارد. (2) منبع کنترل بر رضایت شغلی اثر مثبت و معناداری دارد. (3) سازگاری با جو سازمانی بر رضایت شغلی و تعهد سازمانی اثر مثبت و معناداری دارد. (4) رضایت شغلی بر تعهد سازمانی اثر مثبت و معناداری دارد. همچنین در پژوهش حاضر تأثیر چهار متغیر کنترلی (تعداد دفعه تغییر شغلی، تعداد دفعه تغییر کارفرما، پست سازمانی و روحیه سازگاری) بر روی سه متغیر سازگاری با جو اخلاقی سازمان، رضایت شغلی و تعهد سازمانی مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت. برای نمونه روحیه سازگاری بر روی هر سه متغیر مذکور اثر مثبت و معناداری دارد. در نهایت، نگرش و باورهای حسابداران نسبت به مدیران ارشد به شدت متأثر از جو اخلاقی سازمانی است.
ساخت و اعتباریابی مقیاس قلدری سازمانی در کارکنان ستاد فرماندهی نیروی انتظامی و ارتباط آن با فرسودگی شغلی و رضایت شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت انتظامی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۲شماره ۱
9 - 38
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: قلدری سازمانی یکی از عواملی است که امروزه در سازمان های مختلف مانند نیروی انتظامی مشاهده می شود؛ بنابراین ساخت، اعتباریابی و سنجش ابزارهای مهم درزمینه قلدری سازمانی می تواند کمک کننده باشد؛ از این رو پژوهش حاضر به منظور ساخت و اعتباریابی میزان قلدری سازمانی و ارتباط آن با فرسودگی و رضایت شغلی انجام شد. روش: پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی است. بدین منظور 290 نفر از کارکنان ستاد فرماندهی نیروی انتظامی به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسش نامه محقق ساخته قلدری سازمانی با پایایی (79/0)، فرسودگی شغلی (88/0) و رضایت شغلی (77/0) جمع آوری شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی، ضریب آلفای کرونباخ و همبستگی پیرسون به کمک نرم افزارهای SPSS و LISREL استفاده شد. یافته ها: تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد، مقیاس قلدری سازمانی از دو مؤلفه تشکیل شده و تحلیل عاملی تأییدی این مؤلفه ها را با شاخص های برازش مناسب تأیید کرده است. همچنین نتایج نشان داد، قلدری سازمانی با فرسودگی شغلی (582/0) و رضایت شغلی (601/0-) رابطه معنی داری در سطح 01/0>P داشت. پایایی مقیاس قلدری سازمانی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای قلدری شغلی 80/0، قلدری شخصی 78/0 و برای کل مقیاس 79/0 به دست آمد که همگی رضایت بخش بود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش بیانگر این است که مقیاس قلدری سازمانی در جامعه کارکنان ستاد فرماندهی نیروی انتظامی از خصوصیات روان سنجی قابل قبولی برخوردار است و می توان از آن به عنوان ابزاری معتبر در پژوهش های روان شناختی استفاده کرد.
سبک رهبری مجاهدانه: کاوشی بر بیانات مقام معظم رهبری و ارائه راهبردهایی به منظور نیل به سبک رهبری مطلوب معظم له(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت انتظامی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۲شماره ۱
109 - 137
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: طی یک دهه اخیر، مطالعات متعددی در حوزه مدیریت جهادی صورت گرفته که بیشتر آن ها رویکردی توصیفی به مفهوم مدیریت جهادی داشته اند و در هیچ کدام از آن ها، به سبک رهبری متناسب با آن توجه نشده است. هدف از انجام این پژوهش، ارائه سبک رهبری مجاهدانه و راهبردهایی برای رسیدن به سبک مطلوب است. روش: رویکرد پژوهش کیفی است و از روش شناسی تحلیل محتوا استفاده شده است. ابزار گردآوری داده ها، مطالعه اسناد موجود در بیانات مقام معظم رهبری درزمینه مدیریت جهادی و انقلابی گری بوده است. نحوه تجزیه وتحلیل داده ها، به صورت تحلیل محتوای عرفی بوده است. برای انتخاب و رد مقوله ها از روش حد آستانه استفاده شده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که سبک رهبری مطلوب مقام معظم رهبری بر پایه دو عنصر «نظم مداری» و «مشارکت پذیری» قرار دارد. در صورت عدم تحقق سبک رهبری مطلوب (مجاهدانه)، چهار سبک رهبری «جاهلانه، ارتش مآبانه، رخوت گرایانه و مشارکت گرایانه» از منظر پژوهشگران به وجود می آید. چهار راهبرد شالوده شکن، چندصدا، ایثارگر و کل نگر از منظر پژوهشگران برای رسیدن به سبک مطلوبِ رهبری معظم له توصیه می شود. نتیجه گیری: اولین اقدام برای دستیابی به سبک رهبری مجاهدانه، شناخت کارگزاران دولتی و فرماندهان نظامی از وضع موجود خود است. همکاران، بالادستان و زیردستان منابع ارزشمندی برای شناخت وضع موجود هستند. از منظر سازمانی، واحد منابع انسانی در سازمان های دولتی و نظامی و از دریچه ای کلان تر سازمان اداری و استخدامی کشور و نیز معاونت عطف ستاد کل نیروهای مسلح می تواند با اتخاذ سیاست هایی سبک مدیریت مجاهدانه را در سازمان ها تحقق و تداوم بخشند.
چگونه NFT صنعت مد را تغییر می دهد: بررسی و تحلیل سیستمی
حوزه های تخصصی:
اخیراً NFT ها به یک اصطلاح رایج در فضای فناوری تبدیل شده اند. و آنچه شگفت آورتر است این است که صنعت مد بیشتر از سایر صنایع NFT ها را پذیرفته است. صنعت مد چند مورد کاربردی برای پیوند NFTها با دنیای واقعی پیدا کرده است و در نتیجه ارزش های بنیادی NFT ها را افزایش می دهد. این مقاله به این موضوع می پردازد که چگونه چندین برند مد، NFT های خود را راه اندازی کرده و طرفداران خود را جذب می کنند. برندها از NFT ها برای ایجاد وفاداری مشتری و ارائه تجربیات دیجیتالی انحصاری و تجربیات دنیای واقعی به مشتریان استفاده می کنند. NFT یک فناوری باز و جدید در زمینه مد است. شرکت ها با ایجاد نوآوری های چشمگیر در فناوری از طریق NFT ها در حال آزمایش، یادگیری و رشد هستند.
فرصت ها و چالش های دیجیتالی سازی شرکت های SME
حوزه های تخصصی:
شرکت های کوچک و متوسط در صنعت افریقای جنوبی فراگیر و شایع هستند و در جهان به عنوان عضوی سهیم در توسعه اقتصادی، ایجاد شغل، فقرزدایی و نوآوری شناخته شده اند. اگرچه شرکت های کوچک و متوسط آگاه هستند که می توانند به طور قابل توجهی از سیستم های دیجیتال سود ببرند، اما زمان، مهارت ها و منابع مالی موردنیاز برای توسعه سیستم های خاص برای شرکت های کوچک و متوسط، مانع این کار می شود. این موضوع به این دلیل است که توانایی تعریف حسگر برای تقاضاهای سیستم های سازمانی برای شرکت های کوچک و متوسط، به نیازهای خاصی وابسته است. راه حل های کنونی که به شرکت های کوچک و متوسط پیشنهاد می شوند، مستقل بوده و یکپارچه نیستند. این پژوهش بینش هایی را درباره مشارکت و توسعه برای اکوسیستم شرکت های کوچک و متوسط مبتنی بر تقاضا ارائه می دهد. این تحقیق درباره اولویت های سیستم دیجیتال حدوداً 200 شرکت کوچک و متوسط افریقای جنوبی، بینش هایی را ارائه می دهد. براساس تحلیل های بررسی انجام شده، پژوهشگران چهار سیستم اولیه از 10 سیستم شناسایی شده را طراحی کرده و توسعه دادند. این مقاله، فازهای گردآوری داده ها، طراحی و تحویل چهار عملکرد را پوشش می دهد.
تدوین و تبیین الگوی عوامل مؤثر برگزارشگری یکپارچه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گزارشگری یکپارچه به عنوان جدیدترین تحول گزارشگری، عصر جدیدی از ارائه و ارتباط اطلاعات مالی و غیرمالی و ارزش آفرینی ایجاد کرده است این امر باعث گردیده پایداری کسب وکار و مسئولیت اجتماعی از اهمیت بیشتری برخوردار شود. هدف اصلی این پژوهش، تدوین و تبیین الگوی عوامل مؤثر بر گزارشگری یکپارچه با روش آمیخته اکتشافی است. به این منظور ابتدا بخش کیفی، با استفاده از روش داده بنیاد و مصاحبه با 19 نفر از خبرگان به روش نمونه گیری گلوله برفی انجام شد، مقوله و محرک های گزارشگری یکپارچه شامل شرایط علی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها تدوین و مدل نهایی ارائه شد. در بخش کمّی، فرضیه های پژوهش تدوین و برای آزمون آن ها پرسشنامه طراحی و اطلاعات توسط 368 نفر که در بخش کیفی مشارکت نداشتند، گردآوری و آزمون فرضیه ها با روش معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار smart PLS صورت پذیرفت. نتایج مرحله کمّی نشان داد که مقوله علی (الزامات قانونی و شرایط و روابط سیاسی و اقتصادی) بر مقوله محوری (گزارشگری یکپارچه) تأثیرگذار است، مقوله محوری (گزارشگری یکپارچه) بر راهبردها تأثیرگذار است، شرایط مداخله گر (دستورالعمل ها و ویژگی های راهبری شرکت) بر راهبردها تأثیرگذار است، شرایط بستر (نظام پاسخگویی و ارزشیابی و امکانات شرکت) بر راهبردها تأثیرگذار است و راهبرها (ایجاد نهاد متولی و تعیین استاندارد و آموزش) بر پیامدها تأثیرگذار است.
مدل سازی ساختار سرمایه با معیار های حسابداری ارزیابی عملکرد با رویکرد پویایی شناسی (مطالعه موردی شرکت مخابرات ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع و هدف مقاله: تصمیم گیری در مورد ساختار سرمایه یکی از چالش بر انگیزترین و مشکل ترین مسایل پیش روی شرکت ها است.پژوهش حاضر به بررسی تاثیر تعین نوع ساختار سرمایه به عملکرد شرکت می باشد. و تعیین اینکه ساختار سرمایه ی بهینه ای وجود دارد ؟ روش پژوهش:. پژوهش حاضر در ابتدا به بررسی و مرور تاریخی نظریه های موجود در زمینه ساختار سرمایه پرداخته است.با عنایت به اینکه تعیین ساختار سرمایه ، روندی پویا است در این پژوهش از رویکرد پویایی شناسی سیستم و با استفاده از نرم افزار ونسیم به بررسی رابطه بین ساختار سرمایه و معیارهای حسابداری ارزیابی عملکرد (ROE, ROA) شرکت مخابرات ایران پرداخته است. یافته های پژوهش: نتایج شبیه سازی الگو با داده های واقعی از سال 1395 لغایت 1400 اطمینان از صحت عملکرد رفتار مدل می باشد. و نتایج حاکی از آن است که تامین مالی از طریق بدهی در ساختار سرمایه شرکت تاثیر به سزایی در نرخ هزینه بدهی و نرخ هزینه سرمایه ایجاد می کند و در نسبت های بازده دارایی و بازده حقوق صاحبان سهام (معیار های حسابداری ارزیابی عملکرد) اثری به سزایی ندارد. نتیجه گیری، اصالت و افزوده آن به دانش: یافته های پژوهش نشان داد، ساختار سرمایه شرکت بر معیار های ارزیابی شرکت ROA, ROE تاثیر ندارد. همچنین تحلیل حساسیت نشان می دهد، افزایش سطح بدهی علی رغم تاثیر بر هزینه بدهی و هزینه سرمایه منجر به تغییر قابل ملاحظه در سود و ROA, ROE نمی شود.
بررسی مراحل پیاده سازی سیستم ABC در حوزه سلامت و کاربرد آن در افزایش رضایت مندی منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع و هدف: هدف اصلی این پژوهش تبیین و بررسی عوامل موثر بر هزینه یابی مبتنی بر فعالیت در بخش درمان با تاکید بر نقش نیروی انسانی پرداخته شده است. روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر نوع اجرا پیمایشی است. در این تحقیق از دو روش اسنادی، دلفی برای گردآوری اطلاعات استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی خبرگان و کارشناسان مدیریت مالی است که به شیوه نمونه گیری هدفمند تعداد 18 نفر آنها انتخاب شدند. ابتدا با مرور متون مربوط به هزینه یابی مبتنی بر فعالیت و پرسشنامه خبره محور نسبت به انتخاب معیارهای موثر اقدام شده است. به منظور مقایسه معیارهای ارزیابی جهت اولویت بندی و رتبه بندی مولفه ها از نظر خبرگان استفاده شد و برای تجزیه و تحلیل یافته ها از روش تصمیم گیری تاپسیس و دلفی فازی بهره برده شد. مقایسات زوجی به دست آمده حاصل از پرسشنامه در نرم افزار اکسپرت چویس وارد و با استفاده از محاسباتی که درروش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی انجام می گردد، وزن آن ها محاسبه شد. این پژوهش در بازه زمانی 1399-1400 انجام شده است. یافته های پژوهش: با توجه به نتایج حاصل از روش فازی، دوازده معیار شناسایی و به ترتیب اهمیت اولویت بندی شده که مقوله «نیروی انسانی» رتبه اول، «ساختار هزینه» رتبه دوم و«زنجیره ارزش» رتبه سوم در بین عوامل موثر را نسبت به بقیه معیارها کسب نمودند.
سازوکارهای هوشمندسازی نظارت بخش عمومی درطراحی نظام تصمیم گیری دیوان محاسبات کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع و هدف مقاله: پژوهش حاضر در صدد ارائه سازوکارهای هوشمندسازی در نظام تصمیمگیری نظارت بخش عمومی بوده و هدف آن ارائه چگونگی اجرای تکنیک های نوین در حسابرسی هوشمند از طریق سیستم خوداظهاری و طراحی نقطه صفر هوشمندسازی نظارت بخش عمومی می باشد. روش پژوهش: پیمایشی، هدف توسعه ای -کاربردی (اکتشافی)، ماهیت توصیفی، حوزه داده ها کمی و کیفی، مؤلفه های مکانی و زمانی کتابخانه ای و میدانی است. یافته های پژوهش: با استفاده از تکنیک خوداظهاری بخش عمومی و ارائه سازوکارهایی برای اجرایی نمودن اظهارنامه های الکترونیکی در قالب جداول 6 گانه قیود پرسشگری، اقدام به طراحی نقطه صفر هوشمندسازی نظارت شده است؛ که یکی از نیازهای اساسی برای انسجام فرآیند جمع آوری داده های مشمول نظارت در دیوان محاسبات کشور می باشد. در طراحی مذکور تقویت پاسخگویی در نظارت بخش عمومی مبنایی برای تدوین بلاک های اظهارنامه جهت پرسشگری هوشمند می باشد. دیوان محاسبات کشور با تهیه اظهار نامه و ارجاع آن به دستگاههای اجرایی اطلاعات لازم جهت نظارت را اخذ و راستی آزمایی می نماید. نتیجه گیری، اصالت و افزوده آن به دانش: با اعمال این تکنیک تغییر در شیوه اخذ اطلاعات نظارتی از روش میدانی به اخذ اطلاعات به صورت الکترونیکی در قالب بلاک های خوداظهاری بخش عمومی به همراه پتانسیل جدید برای سیستم خودتنظیمی نظارتی ایجاد می شود.
نوآوری مدل کسب وکار پایدار در عصر دیجیتال مبتنی بر رویکرد قابلیت های پویا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
54 - 84
حوزه های تخصصی:
هدف: امروزه علاوه بر جنبه های اقتصادی، پاسخ دادن به چالش های اجتماعی و زیست محیطی به نگرانی و موضوع استراتژیک اصلی کسب وکارها تبدیل شده است. از طرف دیگر، در عصر دیجیتال، سبک زندگی مشتریان نیز تغییر یافته است و از این رو، کسب وکارها با این چالش مواجهند که چگونه می توانند محصولات و خدمات خود را به شیوه های جدید دیجیتالی به نسل جدید مصرف کنندگان ارائه دهند. برای پاسخ گویی به این دو چالش، کسب وکارها به قابلیت های درونی خود اتکا می کنند. با توجه به آنچه بیان شد، هدف این پژوهش، ارائه مدلی است برای نوآوری مدل کسب وکار در راستای پایداری و تحولات عصر دیجیتال و مبتنی بر قابلیت های پویا.
روش: روش این پژوهش از نوع آمیخته (کیفی و کمّی) است؛ به نحوی که در مرحله نخست از روش کیفی فراترکیب و تحلیل مضمون و در مرحله دوم پژوهش، از روش کمّی مدل سازی ساختاری تفسیری استفاده شده است.
یافته ها: مدل پیشنهادی این پژوهش مشتمل بر 3 رویکرد، 4 وجه، 16 بُعد و 37 مؤلفه است که بر اساس مدل سازی کمّی، 16 بُعد در چهار سطح اصلی قرار گرفته است و به ترتیب اولویت عبارت اند از: «رایانش پایدار»، «اجرای پایدار»، «دل بستگی پایدار» و «نتایج پایدار».
نتیجه گیری: طبق نتایج این پژوهش مشخص شد که برای نوآوری مدل کسب وکار، علاوه بر طراحی آن بر اساس مؤلفه های پایداری اجتماعی و زیست محیطی و فناوری های دیجیتال، به وجه جدیدی تحت عنوان دل بستگی پایدار نیز می بایست توجه شود که بیانگر ضرورت همدلی و تعهد کسب وکارها با جامعه و محیط زیست است.
طراحی الگوی رفتاری مصرف کنندگان خدمات فایده محور نسبت به آمیختگی در جوامع مجازی برند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
156 - 184
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تبیین الگوی رفتاری مصرف کنندگان خدمات فایده محور نسبت به آمیختگی در جوامع مجازی برند اجرا شده است.
روش: داده ها از طریق نمونه گیری هدفمند با دو دسته از مصرف کنندگان با واکنش های رفتاری متفاوت نسبت به آمیختگی در جوامع مجازی برند، از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته گردآوری و با استفاده از روش تحلیل مضمون، تحلیل شدند و در نهایت، به شناسایی مؤلفه ها و ابعاد متناظر انجامید.
یافته ها: ابعاد و مؤلفه های آمیختگی مصرف کننده در جوامع مجازی برند عبارت اند از: عوامل مرتبط با برند (جایگاه برند در ذهن مصرف کننده، رضایت از برند)، عوامل فردی (میزان گشودگی مصرف کننده، امکان ارائه خود ایدئال، نگرش به افراد با آمیختگی بالا، درگیری ذهنی با محصول، سودمندی ادراک شده از آمیختگی و انگیزه مصرف کننده از بروز آمیختگی)، عوامل اجتماعی (کیفیت تعاملات اعضا، منبع محتوا) و عوامل مرتبط با جامعه مجازی برند (میزان برآورده شدن انتظارات از جوامع، تعهد جامعه به تعاملات، جذابیت محتوا).
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از نقش مؤلفه های ذکر شده بر آمیختگی مصرف کنندگان خدمات فایده محور در جوامع مجازی برند است؛ از این رو مدیران برندها باید به این مؤلفه ها توجه ویژه ای داشته باشند.
ارزیابی عوامل استرس زای شغلی بر روی کارکنان سازمان با استفاده از تصمیم گیری چندمعیاره
حوزه های تخصصی:
در بهداشت سازمانی، بررسی عوامل استرس زای شغلی، در مشاغل مختلف با نتایج متفاوتی همراه بوده است. هدف تحقیق حاضر، ارزیابی عوامل استرس زای شغلی بر روی کارکنان سازمان با استفاده از تصمیم گیری چند معیاره است این مطالعه کیفی - کمی در دو مرحله انجام شده است. ابتدا، مهم ترین عوامل استرس زای شغلی آتش نشانان با استفاده از بررسی سیستماتیک مراجع علمی و نظرات کارشناسان بر اساس طرح پرسش نامه شناسایی و غربالگری شدند. سپس تمامی عوامل استرس زای غربال شده توسط روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) وزن دهی و اولویت بندی شدند. با توجه به نتایج پژوهش عوامل نامناسب حین اجرای عملیات در رتبه اول و عوامل اجتماعی در رتبه دهم قرار گرفتند. سپس زیرمعیارهای مربوط به هر معیار به صورت زوجی مقایسه شدند که بر اساس نتایج شاخص عوارض ناشی از اثرات دود و گازهای سمی در اولویت نخست و شاخص سطح فرهنگ سازمانی در ارتباط با مدیریت استرس در اولویت بیستم قرار دارد.
تحلیل نقش ارزش ادراک شده در رابطه بین رفتار شهروندی و رضایت مشتریان
منبع:
جستارهایی در مدیریت دوره ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
38 - 52
حوزه های تخصصی:
امروزه رضایت مشتریان از محصولات یا خدمات سازمان عامل مهم شکست یا موفقیت هر سازمانی است. رضایت مشتری موجب وفاداری، بازگشت مجدد مشتری و کاهش شکایات مشتریان می شود. تحقیقات مختلفی در حوزه رضایت مشتری انجام شده است اما مطالعات کمی پیرامون رفتارهای مشتریان که موجب رضایت آنها می گردد، پرداخته اند. در این راستا، تحقیق حاضر به بررسی تاثیر رفتار شهروندی مشتریان بر ارزش ادراک شده و رضایت آنها می پردازد. جامعه آماری تحقیق شامل مشتریان رستوران های شهر مشهد می باشد. بر اساس فرمول کوکران تعداد 384 نفر به عنوان نمونه آماری با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه بود. روایی صوری با استفاده از نظر خبرگان، روایی سازه پرسشنامه با استفاده از تحلیل عاملی و پایایی متغیرهای پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفت. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS 24 و Smart PLS 2 و با روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها نشان دادند رفتار شهروندی مشتری تاثیر مثبت و معناداری بر ارزش ادراک شده مشتریان دارد. ارزش ادراک شده مشتریان تاثیر مثبت و معناداری بر رضایت آنها دارد. همچنین نقش میانجی ارزش ادراک شده در رابطه بین رفتار شهروندی- رضایت مشتری مورد تایید قرار گرفت.