فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۷٬۹۳۷ مورد.
منبع:
Caspian, Volume ۲, Issue ۳, January ۲۰۲۵
29 - 46
حوزههای تخصصی:
روحانیان زرتشتی یکی از مهم ترین نهادها و طبقات دوران ساسانی بودند که تقریباً برای خود حق مداخله در تمامی شئون زندگانی مردم را از پایین ترین سطوح تا عالی ترین سطوح این جامعه قائل بودند. باوجوداین به درستی شناخته نشده اند و مجهولات بسیاری درباره آنها وجود دارد. درمقاله پیش رو که اطلاعات آن به شیوه کتابخانه ای گردآوری شده و روش پژوهش آن توصیفی-تحلیلی است، در دو بخش در جهت روشن ساختن گوشه هایی از وضعیت این طبقه مهم به پژوهش پرداخته شده است. در بخش نخست این باور به چالش کشیده شده است که رییس طبقه موبدان زرتشتی حق عزل شاهان را دارا بوده و در مسئله تعیین شاه تأیید نهایی با او بود و در بخش دوم با نگاهی به چگونگی ارتباط میان روحانیان زرتشتی و مبلغان روبه افزایش مسیحی نشان داده شده که عملاً دین زرتشتی که دین رسمی شاهنشاهی هم بود بازیچه دست سیاست و سیاستمداران دوران ساسانی بوده است و روحانیان و به ویژه رییس و بزرگ آنها گاه برخلاف مصالح مذهبی برای حفظ منافع طبقه ممتاز جامعه، که خود هم جزوی از آن بود، از دغدغه های مذهبی و دینی صرف نظر می کرد.
Excavations at Tepe Rabat, and Its Ancient Name(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Persica Antiqua, Volume ۵, Issue ۷, January ۲۰۲۵
3 - 18
حوزههای تخصصی:
Rabat Tepe, an ancient site in northwestern Iran near the Little Zab River, reveals insights into two distinct periods from the Iron Age. The primary focus of excavations has been on the layers dating back to the first millennium BC. Notable discoveries at Rabat include a striking pebble mosaic pavement, fortified walls, and various decorative bricks. The site’s size, architectural remains, and uncovered artifacts point to its significant role during the first millennium BC. Through multiple excavation seasons, researchers have gleaned valuable information about the site’s layout and historical eras. Evidence suggests that a thick wall once enclosed the entire area, around 3 meters in width. Artifacts found at Rabat share similarities with those from Qalaichi, a well-known Mannaean site. While initially attributed to Mannaean culture, this association is now under debate. Excavations between 2006 and 2008 unearthed inscribed bricks inscribed with Neo-Assyrian cuneiform script. These findings sparked discussions and identified Rabat with ancient cities like Paddir/Šurdira and Hubushkia, although these identifications face significant challenges. Rabat was an independent religious-royal city-state.
The New Interpretation of the Scene of “Šābuhr Killing Deer” on the Sasanian Silver Plate from the British Museum(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Persica Antiqua, Volume ۵, Issue ۷, January ۲۰۲۵
35 - 58
حوزههای تخصصی:
The silver plate from the British Museum (inv. 124091) usually attributed as depicting “Šābuhr killing deer”does not have a direct parallel in Sasanian iconography. The attempts were made to explain the image in perspective of relation to Mithraism, however no detailed analysis was done. The plate represents features typical for the Sasanian silver but, at the same time it is modelled upon Mithraic tauroctony. This makes the scene a possibly important argument in discussion regarding the very existence of Iranian Mithraism. The fact that the scene is not a direct copy of the Roman tauroctony arguments for association with Iranian imagery. The scene had to be understood in Iranian terms, despite referring to Roman depictions. This supports the view of Iranian, pre-Zoroastrian Mithraic cult.
Stone and Water: A Case Study of Integrated Hydraulic Structures within the Late Antique Monumental Architecture of the Bozpar Valley in Southern Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Persica Antiqua, Volume ۵, Issue ۷, January ۲۰۲۵
59 - 92
حوزههای تخصصی:
This paper presents the results of a geoarchaeological study of the ancient hydraulic structures in the Bozpar Valley and an analysis of their relationship with the standing monuments, especially the two palatial structures known as Kushk-e Ardashir and Zendan-i Soleyman. It presents a raison d’être for each identified structure regarding its hydraulic function and physical integration within the monumental landscape. Then, it suggests an interpretative pattern in their spatial relation to the mentioned monumental structures. The study area is a small and remote valley in the Zagros highlands in southern Iran. It borders the modern provinces of Fars and Bushehr and is historically associated with the Greater Fars region. The monumental structures in this area belong to the Sasanian architectural tradition. Here, their integrated hydraulic structures are investigated interdisciplinary via remote sensing. The analysis indicates different functions for the two monuments: a representative and official kushk and a [seasonal] leisure palace. Based on the nature and function of the integrated hydraulic structures, the former monument seems to relate to food production activities and the latter to currently unidentified activities other than daily life. The results of this study provide further evidence of integrated hydraulic structures in Late Antique Iran and shall trigger comparative studies from neighbouring regions in the future.
اهمیت دشتستان در پسکرانه خلیج فارس در دوره ساسانی؛ با اشاره ای به تل شهید برازجان بوشهر، ایران
منبع:
Sinus Persicus, Volume ۲, Issue ۳, January ۲۰۲۵
25 - 51
حوزههای تخصصی:
خلیج فارس به عنوان یک مرکز مهم اقتصادی مورد توجه شاهان ساسانی بوده است، ازاین رو مراکز ویژه ای برای انجام امور سیاسی و مذهبی در این منطقه ایجاد کردند. در این میان به نظر می رسد یکی از مهم ترین مراکز پایداری ساسانیان، در بدو ورود عرب ها با مقاومت دلیرانه، روز ماندگاری را شکل دادند. این منطقه از دوره ایلامی به پیشرفت های تمدنی بزرگی دست یافت و شاهان هخامنشی در تموکن باستانی بناهای بسیاری ایجاد کردند. تموکنه با اهمیتی که داشت همچنان ساسانیان در پایان دوران تاریخی، با توجه به تجارت دریایی گسترده با دنیای پیرامون خود رونق فراوانی یافت و شهرها و آبادی های فراوانی همچون ریشهر به مراکز بزرگ جمعیتی بدل شدند. با توجه به اهمیت منطقه در دوره ساسانی، بر سر راه بیشاپور به ریشهر، آتشکده های فراوانی تا پسکرانه های خلیج فارس ایجاد شد که بقایای آتشدان سنگی در جنوب برازجان و در میان نخلستان های روستای بنداروز یافت شده است. با این وصف پرسشی که مطرح است اینکه آتشدان بنداروز چه اطلاعاتی به دانسته های ما درباره آتشدان ساسانی می افزاید؟ این پژوهش تاریخی و توصیفی-تحلیلی از نوع تحقیقات بنیادی بوده که روش گردآوری داده ها میدانی-کتابخانه ای است. با توجه به مقایسه های آتشدان بنداروز با نمونه های مشابه مشخص شد که آتشدان های ساسانی در حاشیه خلیج فارس بزرگ تر از دیگر نواحی بوده و هیچ کدام از آنها ساده نیستند.
گرمابه قلعه محمدخان دشتی خورموج بوشهر
منبع:
Sinus Persicus, Volume ۲, Issue ۳, January ۲۰۲۵
107 - 123
حوزههای تخصصی:
محمد خانِ حاجی خانِ جمال خان دشت حاکم دشتی در بوشهر بود. او در سال ۱۲۴۶ قمری در شُنبه زاده شد. این خان دشتی به ساخت عمارت حکومتی، قنات، قلعه و بنای کاخ حکمرانی خود در خورموج پرداخت. دژی که او ساخت چهار حصار و چهار قلعه داشت. در کنار دژ، گرمابه ای نیز ساخت که این گرمابه در سال های دهه 1360 خورشیدی ویران و با خاک یکسان شده بود. نویسندگان در این مقاله به گرمابه خورموج خواهند پرداخت که از پس کاوش های باستان شناسی از دل خاک بیرون آمد.
تعیین کاربری احتمالی برخی از فضاهای مجموعه معمای دست کند ارزانفود-همدان با استفاده از روش ICP-OES
منبع:
Caspian, Volume ۲, Issue ۳, January ۲۰۲۵
47 - 61
حوزههای تخصصی:
مجموعه آثار دست کند زیرزمینی ارزانفود در فاصله 30 کیلومتری جنوب شرقی شهر همدان و در 2 کیلومتری روستای ارزانفود قرار دارد. در این مجموعه پژوهش های باستان شناسی متعددی انجام گرفته و نتایج ارزشمندی حاصل شده است. اما یکی از مهم ترین پرسش ها و ابهامات درباره این مجموعه تعیین کاربری فضاهای دست کند زیرزمینی است که به دلیل پاک سازی فضاهای مذکور و عدم وجود لایه های برجا باعث شده تا فرضیاتی گوناگونی مطرح شود و نتوان درباره کاربری مجموعه اظهار نظر قطعی کرد. ازآنجاکه استقرارهای انسانی می تواند باعث انباشت نهشته های شیمیایی بر محیط زندگی شود، با انجام پژوهش های باستان سنجی بر نهشته های مذکور می توان به نوع فعالیت های انسانی در آن محیط در زمان گذشته پی ببرد. بر همین اساس 27 نمونه از قطعات سفالی به دست آمده از کاوش مجموعه انتخاب شدند تا با استناد بر نتایج آنالیز عنصری با استفاده از روش آزمایشگاهی ICP-OES کاربری احتمالی فضاهای این مجموعه مشخص شوند. در این پژوهش و در مطالعه موردی نمونه سفالینه های مجموعه دست کند ارزانفود که بستر باستان شناختی آنها مشخص نبود نتایج حاصل نمونه های مختلف امکان انتساب آنها به بسترهای مختلف نظیر آشپزخانه، محیط تدفین و یا مکان های صنعتی و کارگاهی را فراهم ساخت. نتایج این پژوهش نشان دادند که مطالعات آزمایشگاهی نوع و مقدار عناصر تشکیل دهنده رسوبات سفال ها می تواند روشی سودمند برای شناسایی بستر این مواد باشد.
Hyrcania and the Eastern Borders of Median Kingdom(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Persica Antiqua, Volume ۵, Issue ۷, January ۲۰۲۵
19 - 33
حوزههای تخصصی:
The Territorial conquests of the Medes, as Far East as Hyrcania, could be traced from the first half of the seventh century BC onwards. The first Median kings undertook far-flung campaigns to take control of the region and extend their territory. The existence of the fortified settlement in the Gorgān plain could prove the expansion of centralized Median kingdom as far as Hyrcania. The Assyrian sources of the 9th to 7th century BC are also in overall agreement with the results of the archeological studies in the western steppe of Gorgān plain (Hyrcania). As a result, the Median’s dominance over Hyrcania determined the strategies and political guidelines of the Median kingdom and set the foundations for its transformation from a confederation of tribes to a powerful trans-regional state. Accordingly, in the present paper, beside historical and literary sources, archaeological evidences have also been studied in order to determine the Median’s range of territory in the east of their homeland.
بررسی پایگان آبی هرمز فارس در دوره ساسانی
منبع:
Sinus Persicus, Volume ۲, Issue ۳, January ۲۰۲۵
53 - 79
حوزههای تخصصی:
منطقه هرمز باستان، در جنوب فارس منطبق بر مناطق امروزی بیرم و چاهورز، در فاصله ۳۵۰ کیلومتری جنوب شیراز است. این مناطق براساس شواهد باستان شناسی، در دوره ساسانی-قرن های نخستین اسلامی افزایش استقرار را نشان می دهد. آب به عنوان عاملی مهم، نقش محوری در افزایش استقرار است. آب یکی از چهار آخشیج در آیین زرتشتی است. ساسانیان امپراتوری خود را براساس جهان بینی زرتشتی بنیان نهاده بودند. نقش های مختلف آب همچون آشامیدن، کشاورزی-باغداری و نقش مذهبی، در توسعه و ساخت انواع پایگان های آبی نمود پیدا کرده است. تلاش جوامع انسانی برای تأمین آب در منطقه گرم و خشک هرمز که امروزه نیز با تنش آبی مواجه است، به تنوع پایگان آبی در منطقه هرمز منجر شده است. هدف اصلی پژوهش، بررسی و گونه شناسی این پایگان ها باهدف شناخت راهکارهای سازگاری انسان با کمبود آب در منطقه هرمز است. پرسش های اصلی پژوهش عبارت اند از: پایگان های آبی هرمز در کدام دوران تاریخی ساخته شده اند و شامل کدام یک از انواع مختلف پایگان آبی هستند؟ پژوهش از نوع بنیادی و با رویکرد، توصیفی-تحلیلی-تطبیقی انجام شده است. داده های پژوهش از طریق مطالعه منابع کتابخانه ای و مطالعات میدانی به صورت پیمایشی گردآوری شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که پایگان آبی در هرمز را می توان در سه گروه اصلی طبقه بندی کرد: ۱. پایگان آبی در راستای کنترل آب های سطحی که شامل سد، بند، آب انبار و نخلستان است. ۲. پایگان آب مربوط به استفاده از آب های زیرزمینی که شامل چاه، قنات و چشمه است. ۳. پایگان آبی پخش کننده آب که شامل کانال های آب و حوضچه های آرامش است. باتوجه به شرایط اقلیمی منطقه، آبخوان های زیرزمینی به عنوان منبع اصلی و قابل اطمینان تأمین آب است و با استفاده از قنات مورد استفاده بوده است که به احتمال در دوره ساسانی ساخته شده اند.
Bardestan’s Bardoo: A Parthian-Sasanian Site in Bushehr Province, Persian Gulf
منبع:
Sinus Persicus, Volume ۲, Issue ۴, July ۲۰۲۵
149 - 160
حوزههای تخصصی:
On the northern shore of the Persian Gulf, not far from the coastline of Bandar-e Dayyer (Dayyer Port) in Bushehr Province, remains of a large archeological site can be seen in the form of dense piles of the rubble as well as architectural remnants scattering over approximately 27 hectares, which is known as Bardoo. The remaining and main parts of the site are located in the south and southeast of the city of Bardestan, between a road leading to Bandar-e Dayyer and the western flank of salt marshes on the west bank of huge Bay (xowr), located about 2200 meters from the coastline of Bandar-e Dayyer itself. Archaeological excavations at this site reveal three periods, ranging from Parthian to the early Islamic era.
The Sasanian Palace of Bandiān Dargaz, Iran
منبع:
Caspian, Volume ۲, Issue ۴, July ۲۰۲۵
173 - 188
حوزههای تخصصی:
A series of architectural spaces were discovered from the excavation of Tepe C of Bandiān Dargaz, a site revealing both the Islamic and Sasanian periods. The surface layer is related to the Ilkhanid period followed with the layer of the Sasanian period, which further consists of two phases. The architecture of the first phase is the remains of a palace, which had probably been transformed into a set of industrial-production workshops in the second phase of architecture. The remains of the palace include a pillared hall, long halls, and a part that is probably a Mithraeum and was built during the reign of Yazdgerd I.
گرانمایه آبنوس
منبع:
Sinus Persicus, Volume ۲, Issue ۳, January ۲۰۲۵
3 - 7
حوزههای تخصصی:
اسماعیل یغمایی ۲۷ شهریور ۱۳۲۰ در تهران زاده شد. تحصیلات ابتدایی خود را در تهران آغاز کرد و دوره شش ساله ابتدایی را در خرداد 1333 به پایان رساند. سپس دوره شش ساله متوسطه را در خرداد 1339 به پایان برد و دیپلم طبیعی خود را گرفت و سپس در رشته باستان شناسی در دانشگاه تهران پذیرفته شد و توانست دانشنامه کارشناسی باستان شناسی را در خرداد 1343 دریافت کند. وی باستان شناسی را ادامه داد و توانست دانشنامه کارشناسی ارشد خود را در خرداد 1354 از دانشگاه تهران دریافت کند.
ایران و یونان در جهان باستان
منبع:
Sinus Persicus, Volume ۲, Issue ۳, January ۲۰۲۵
81 - 105
حوزههای تخصصی:
ایران و یونان، دست کم از قرن ششم پ م به بعد نقش ارزنده ای در جهان باستان ایفا کردند. همجواری این دو سرزمین باعث روابط سیاسی و فرهنگی بسیاری در دوران باستان شده بود و تأثیرپذیری و تأثیرگذاری بر همدیگر داشتند. اگرچه جنگ های ایران و یونان خسارت های مالی و جانی فراوانی برای دو طرف به بار آورد، حداقل در یونان باعث خودباوری شد. درهمین حال باعث شکوفایی هنر به ویژه در زمینه مجسمه سازی شد. آثاری از فرهنگ یونانی در ایران به دست آمده است که این آثار را می توان به 3 دسته تقسیم کرد. دسته اول، اشیایی است که موضوع یونانی دارند که به دست یونانیان و برای یونانیان ساخته شده است. دسته دوم آثاری است که اگرچه موضوع یونانی دارد مورد تقلید ایرانیان قرار گرفته است. دسته سوم نقش مایه هایی است که اصل یونانی دارد اما مردم ایران آنها را تقلید کرده اند.
کلریت های شهداد ایران
منبع:
Sinus Persicus, Volume ۲, Issue ۴, July ۲۰۲۵
3 - 35
حوزههای تخصصی:
شهداد، یکی از محوطه های پیش ازتاریخی جنوب شرقی ایران است که پیدایش انبوهی از اشیاء مرتبط با زندگی روزمره و به ویژه اشیاء شأن زا از گورستان آنجا نشان می دهد که این شهر در دوره مفرغ در نظام تبادلات بین منطقه ای آن جایگاهی مهمی داشته است. گروهی از اشیاء سنگی شهداد، اشیاء ساخته شده از سنگ کلریت است که با نام سنگ صابونی نیز شناخته می شود. اشیاء سنگی کلریتی تقریباً در تمام مناطق شرقی و شمال شرقی ایران پراکنده هستند و نمونه هایی از آنها در شوش، تپه یحیی، محوطه های گوناگون در حاشیه خلیج فارس و بین النهرین و شمال شبه جزیره عربی باعث شد تا اصطلاح «بین فرهنگی» برای آنها ابداع شود که با پیدا شدن مرکز اصلی تولید آنها در دشت جیرفت این نظریه مردود شناخته شد و باستان شناسان اصطلاح جدید جیرفتی را به این دسته از اشیاء اطلاق کردند. سنگ کلریت به رنگ های سبز تیره، سیاه و خاکستری دیده شده و معادن آن در چند نقطه در کرمان و ازجمله در برج باغ ارزوییه وجود دارد. هر سه رنگ کلریتی در میان اشیاء شهدادی دیده می شود. در این مقاله کلریت های شهداد بررسی می شود.
از سنگ سیاه تا دهقاید: میراث باستان شناسی اسماعیل یغمایی در دشت برازجان
منبع:
Sinus Persicus, Volume ۲, Issue ۴, July ۲۰۲۵
37 - 78
حوزههای تخصصی:
محوطه های باستان شناسی دشت برازجان شامل استقرارهایی از دوره مس سنگی، ایلامی و به ویژه دوره هخامنشی تا ساسانی و همچنین اسلامی است. اینکه در این دشت ما با تراکم محوطه های هخامنشی و ساسانی مواجه هستیم، مؤید این واقعیت است که پادشاهان این دو شاهنشاهی، موقعیت مهم این دشت را به خوبی درک کرده بوده اند. اسماعیل یغمایی فعالیت های خود در استان بوشهر را از دهه 50 خورشیدی با تمرکز بر دشت برازجان آغاز کرد. در نتیجه این پژوهش ها، وی دو بنای شاخص هخامنشیِ سنگ سیاه و بردک سیاه و چند ساختار معماری از سه تپه در شهر باستانی دهقاید را کاوش کرد. این مقاله، به ارزیابی این بناها و بیان نظرات جدیدتری می پردازد. سنگ سیاه را ابتدا علی اکبر سرفراز براساس گزارش بومیان منطقه شناسایی کرد و در زمستان 1356 تا نیمه بهار 1357، به مدت سه ماه اسماعیل یغمایی کاوش کرد. نتایج این کاوش در یک کتاب و چند مقاله منتشر شده است. بنای سنگ سیاه، بزرگ ترین بنای شاهی هخامنشی دشت برازجان است که در ناحیه شمالی خم رود دالکی قرار دارد. در همان سال 1357 براساس گزارش محلی های روستای درودگاه، یغمایی از وجود پایه ستون هایی در محوطه بردک سیاه آگاه شد و این بنا را به مدت پنج ماه کاوش کرد. دهقاید نیز نام اولیه و قدیمی روستایی امروزی در شمال شهر برازجان است. باوجود اینکه دهقاید از جنبه های گوناگون سکونت گاه مهمی بوده است، در مطالعات دوره تاریخی چندان و یا شاید بتوان گفت اصلاً به آن توجه نشده است. شهر باستانی دهقاید در مرحله اول به دلیل موقعیت راهبردی خود مهم است؛ این شهر در مسیر باستانی بیشاپور به بوشهر قرار داشته است که در شمال به دشت مرودشت و تخت جمشید نیز منتهی می شده است. همچنین، دهقاید در موقعیتی قرار دارد که سه بنای هخامنشی چرخاب، سنگ سیاه و بردک سیاه آن را احاطه کرده اند. در دوران باستان، دهقاید تأمین کننده مواد اولیه برای کرانه های ساحلی خلیج فارس میانی بوده است و علاوه برآن، واسطه اصلی انتقال محصولات وارداتی از بندر بوشهر به ارتفاعات فارس نیز بوده است. مطالعات اولیه سفالی نشان داده است که دهقاید اندکی پس از سقوط ساسانیان، در سده 8 میلادی رو به زوال رفته است. و در همین زمان، بوشهر نیز دوران افول خود را آغاز کرده است و سپس رونق تجاری از این منطقه به سوی شرق و سیراف منتقل شد.
اسماعیل یغمایی و احیای هویت ملی ایران در دشتستان
منبع:
Sinus Persicus, Volume ۲, Issue ۴, July ۲۰۲۵
137 - 147
حوزههای تخصصی:
بندر بوشهر در خلیج فارس، گنجینه ای از تاریخ و تمدن است که در طول قرن ها شاهد رویدادهای مهمی بوده است. این مقاله به بررسی میراث باستانی این بندر و نقش آن در باستان شناسی می پردازد. کاوش های باستان شناسی در بوشهر، از اواخر قرن نوزدهم آغاز شد و توسط محققان آلمانی، فرانسوی و ایرانی رهبری شد. این تحقیقات، به کشف لوح ها و کتیبه های ایلامی منجر شد که نگاه جدیدی به تاریخ و تمدن ایلام ارائه داد. هیئت های باستان شناسی فرانسوی، به رهبری موریس پزار، با کاوش در این منطقه، بخش های ناشناخته ای از تاریخ ایلام را در ساحل شمالی خلیج فارس آشکار کردند. این اکتشافات، اهمیت بوشهر را به عنوان یک مرکز مهم فرهنگی و تاریخی در منطقه نشان می دهد. در ادامه، مطالعات باستان شناسان ایرانی پس از انقلاب اسلامی، به ویژه اسماعیل یغمایی در دشتستان بررسی شده است. کاوش های یغمایی در کاخ های هخامنشی سنگ سیاه و بردک سیاه، نقش مهمی در آشکارسازی زوایای پنهان تاریخ هخامنشیان و احیای هویت ملی ایرانیان در مناطق جنوبی و ساحلی خلیج فارس داشته است. درمجموع، این مقاله نشان می دهد که بندر بوشهر به دلیل موقعیت راهبردی خود همواره در طول تاریخ مورد توجه قدرت های منطقه بوده و کاوش های باستان شناختی در این استان ازجمله دشتستان، اطلاعات ارزشمندی را درباره تمدن های باستانی ایران در اختیار قرار داده است.
بررسی احادیث و روایات منسوب به ائمه اطهار در سفالینه های نیشابور
منبع:
Caspian, Volume ۲, Issue ۴, July ۲۰۲۵
53 - 86
حوزههای تخصصی:
ثبت نگاشته ها بر سفال علاوه بر تزیین، انتقال دهنده پیام و گزارشگر فرهنگ زمان تولید خود است. احادیث نیز ازجمله این نگاشته ها هستند. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی سعی دارد به بررسی کتیبه ها با مضامین احادیث و روایات منسوب به ائمه اطهار (ع) بر سفالینه های نیشابور بپردازد. مضامین این کتیبه ها یا عیناً خود الفاظ حدیث معصومان بوده و یا اینکه برگرفته از معارف حدیثی معصوم هستند. وجود چنین مضامینی بر سفالینه ها بیانگر تأثیرگذاری احادیث معصومان و عالمان شیعی در قرن ۳ و ۴ در منطقه نیشابور است.
لزوم تحول بنیادین در نظام آموزش باستان شناسی ایران
منبع:
Caspian, Volume ۲, Issue ۴, July ۲۰۲۵
145 - 172
حوزههای تخصصی:
جدا ماندن نظام آموزش باستان شناسی ایران از روند تحول و پیشرفت دانش باستان شناسی جهانی که طی چند دهه اخیر شتاب گرفته، فاصله عمیقی میان دانش ما نسبت به استانداردهای جهانی این علم را ایجاد کرده است. وجود محوطه های باستانی پرشمار، لشکری از مشتاقان فراگیری این تخصص و قرارگیری در خاستگاه شماری از تحولات بنیادین در تاریخ تحول جوامع انسانی، می توانست کشورمان را به یکی از کانون های اصلی آموزش، فعالیت میدانی و برونداد علمی باستان شناسی در سطح جهانی تبدیل کند. باوجوداین، همان گونه که در این نوشته خواهیم دید اکنون باستان شناسی ایران باوجود کمیت گرایی در انتشارات، رکود عمیقی در زمینه های مختلف علمی و عملی خود را تجربه می کند. این عقب ماندگی به ویژه در مقایسه شرایط ایران با برخی کشورهای همسایه که به ثبات سیاسی-اجتماعی رسیده و به اهمیت باستان شناسی پی برده اند، قابل لمس است. علاوه بر این، به دلیل نبود آموزش های مؤثر مفاهیم و اهمیت باستان شناسی برای اقشار مختلف جامعه و به ویژه در مقاطع پیش از دانشگاه، میراث فرهنگی ما را به عرصه ای برای یادگاری نویسی، تخریب و کسب ثروت تبدیل کرده است. در مقاله حاضر ضمن مروری بر پیشینه آموزش باستان شناسی و فراز و فرودهای آن در ایران به واکاوی دلایل این عقب ماندگی پرداخته و سپس می کوشیم راهکارهایی برای برون رفت از این رکود پیشنهاد دهیم. اگرچه می دانیم، در حال حاضر سطح اراده برای آغاز این تغییر و تحول فراتر از توان ما است یا تصمیمی برای آن وجود ندارد، بااین حال به وظیفه ملی و میهنی خود در قبال میراث فرهنگی سرزمین مان عمل کرده و در انتظار فرصتی برای بازیابی جایگاه واقعی ایران در مجامع مختلف علمی و فرهنگی جهان می مانیم.
هخامنشیان، خلیج فارس و نیروی دریایی پارس
منبع:
Sinus Persicus, Volume ۲, Issue ۳, January ۲۰۲۵
7 - 23
حوزههای تخصصی:
مردمان باستانی جنوب غرب ایران، شامل ایلامیان و سپس پارس ها، از دیرباز به اهمیت راه های ارتباطی و مواصلاتی جاده ای و دریایی میان شرق (شبه قاره هند) و غرب (میان رودان جنوبی، شبه جزیره عربستان و شام) پی برده و بهره بسیاری از بازرگانی در این مسیر برده بودند؛ اما خلیج فارس که بزرگ ترین مرز و پهنه آبی ایران و مسیر باستانی چنان ارتباطی بود، در چشم انداز سیاسی و نظامی و اقتصادی و ایدئولوژیک پادشاهی هخامنشی، مهم ترین و بزرگ ترین پادشاهی برآمده از جنوب غرب ایران، جایگاه ویژه ای داشت؛ زیراکه سیطره بر آن و عبور از آن به فتح سرزمین های دوردست و ناشناخته ای می انجامید که برای شهریاران فاتح پارسی، اعتباری ایدئولوژیک و نیز منابع سرشار انسانی و مادی به همراه می آورد. یادکرد برخی از مردمان ساکن در کرانه های خلیج فارس در کتیبه های سلطنتی و لوحه های باروی تخت جمشید و نیز نوشته های تاریخ نگاران و جغرافی نگاران یونانی نشان می دهد که آنان مردمانی گمنام و بی تأثیر در سرنوشت پادشاهی هخامنشی نبودند و چنان که مواد فرهنگی یافته شده از کرانه ها و جزیره های خلیج فارس آشکار می سازد، برهم کنش های پایدار و گسترده ای میان آنان و دولت مرکزی پارس وجود داشته است. از سوی دیگر، ایجاد و احداث مراکز سلطنتی-اداری در پس کرانه های خلیج فارس مانند تموکن/ تئوکه (منطقه برازجان کنونی)، نشان دهنده برنامه ریزی دقیق و حساب شده هخامنشیان نخستین برای بهره گیری از موقعیت راهبردی خلیج فارس و قابلیت های ویژه آن برای چیرگی بر دورترین نقاط شرق و غرب جهان آن روزگار به یاری نیروی دریایی مقتدری بود که فتح آتن و ممفیس را در دورترین مرزهای غربی ممکن ساخته و آشکار کرده بود که «نیزه پارسی» چه دریاها و صحراهایی را درنوردیده است تا بر جهان شناخته شده آن روزگار نظم و همبستگی و هماهنگی و رفاهی را که شهریاران هخامنشی بدان باور داشتند، برقرار و حاکم سازد.
Archaeology of the Persian Gulf(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Persica Antiqua, Volume ۵, Issue ۷, January ۲۰۲۵
93 - 99
حوزههای تخصصی:
For years, archaeologists have investigated and excavated the peripheral lands of the Persian Gulf and accomplished considerable achievements in this regard. The findings were published in the form of articles and books. Nevertheless, despite efforts by some historians to come up with works on this field, there lacks a comprehensive archaeological book on the Persian Gulf. In the present study, the author attempts to critically evaluate a book entitled Persian Gulf Archaeology in Parthian & Sasanian Periods.