فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۷٬۴۷۴ مورد.
منبع:
فناوری های آموزشی در یادگیری دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۳
65 - 107
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف طراحی محیط های یادگیری مبتنی بر رویکرد تلفیقی، با تاکید بر حوزه های آموزش و یادگیری، با استفاده از مدل طراحی آموزشی و محیط های یادگیری زارعی زوارکی(۱۳۹۱)، در درس علوم پایه سوم ابتدایی صورت گرفته است که براساس هدف، کاربردی و از منظر روش پژوهش از نوع آمیخته (کیفی- کمی) می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام دانش آموزان ابتدایی در سه شهر بندرعباس، ایرانشهر و کرمان می باشد که با به کارگیری روش نمونه گیری تصادفی، 100 دانش آموز ابتدایی به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. این پژوهش با فرایند طراحی، اعتباریابی، اجرا و ارزشیابی انجام شد. اعتباریابی با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و ارزشیابی درونی بر اساس الگوی فرانسیس کلاین و ارزشیابی بیرونی بر اساس الگوی مشارکتی نیکولز، توسط متخصصان برنامه ریزی درسی و معلمان ابتدایی انجام شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که با ایجاد فرصت های عملی برای یکپارچه سازی مفاهیم میان رشته ای، معلمان می توانند زمینه یادگیری عمیق، پایدار و مرتبط با موقعیت های زندگی واقعی دانش آموزان و تجربه یادگیری لذت بخش و زمینه تغییر نگرش در دانش آموزان را فراهم سازند.
بررسی موانع و چالش های اجرای شیوه های سنجش یادگیری دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان یزد در شرایط کرونا از دیدگاه اساتید و دانشجو معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظریه و عمل در تربیت معلمان سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
144 - 127
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: هدف پژوهش حاضر، تعیین موانع و چالش های اجرای شیوه های سنجش یادگیری دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان در شرایط کرونا از دیدگاه اساتید و دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان در سال تحصیلی 1400-1399 هم زمان با شیوع بیماری کووید 19 و مجازی شدن آموزش ها بود. روش ها : روش پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت جزء پژوهش های توصیفی از نوع علّی - مقایسه ای بود. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه اساتید و دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان یزد به تعداد 2400 نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و بر اساس جدول مورگان، تعداد 106 استاد و 332 دانشجومعلم پرسش نامه را تکمیل کردند. ابزار مورداستفاده در این پژوهش پرسش نامه محقق ساخته بود که پس از تأیید روایی و پایایی مورداستفاده قرار گرفت. برای تجزیه وتحلیل داده ها، ابتدا با استفاده از جدول و نمودار به توصیف و ارائه خلاصه ای از نگرش پاسخگویان به تفکیک گروه های مختلف موردمطالعه در مورد موانع و چالش های شیوه های سنجش یادگیری در شرایط کرونا پرداخته شد و سپس، داده های پژوهش با استفاده از آزمون یو من ویتنی تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که تفاوت معنی داری بین نظر اساتید و دانشجومعلمان در مورد موانع و چالش های شیوه های سنجش یادگیری در شرایط کرونا وجود نداشته است. نتیجه گیری: ولی باتوجه به میانگین پاسخ دهندگان به هر کدام از گویه ها، چالش های بسیاری در سنجش مجازی وجود دارد که باتوجه به نتایج این پژوهش باید موردتوجه قرار گیرد..
ارزیابی کارایی دوره کارشناسی ارشد برنامه ریزی درسی دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظریه و عمل در تربیت معلمان سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
222 - 207
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: هدف پژوهش حاضر ارزیابی کارایی درونی و بیرونی دوره کارشناسی ارشد برنامه ریزی درسی پردیس نسیبه دانشگاه فرهنگیان بود روش ها : روش پژوهش از حیث هدف، کاربردی و از حیث اجرا، توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل همه دانشجویان کنونی و دانش آموختگان سال های گذشته، یعنی دانشجویان ورودی از سال 1394 تا 1398 پردیس نسیبه دانشگاه فرهنگیان به تعداد 36 نفر بود. با توجه به معدود بودن جامعه آماری، از روش سرشماری استفاده شد. برای ارزیابی کارایی درونی از مدارک موجود در پرونده آموزشی دانشجویان و دانش آموختگان استفاده شد. همچنین برای ارزیابی کارایی بیرونی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. برای سنجش روایی پرسشنامه، از روش روایی صوری و محتوایی استفاده شد. پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ 89/0 به دست آمد. ارزیابی کارایی درونی، با استفاده از فرمول های استاندارد محاسبه شد. تجزیه و تحلیل داده های پرسشنامه با استفاده از نرم افزار SPSSانجام شد. یافته ها: یافته های پژوهش در حوزه کارایی درونی بیانگر این بود که میانگین نمرات دروس 72/17 (6/88 درصد) بوده است. در این دوره، میزان اتلاف 57/2، متوسط طول تحصیل 96/ 4 نیمسال، نرخ قبولی و مردودی واحدهای درسی به ترتیب 65/99 و 35/0 درصد، نرخ توفیق و شکست درس به ترتیب 69/99 و 31/0 درصد و نرخ توفیق و شکست شخصی به ترتیب 65/99 و 35/0 درصد محاسبه شد؛ بر این اساس، ضریب کارایی درونی، 1/82 درصد محاسبه شد. کارایی بیرونی این دوره 1/53 درصد محاسبه شده است که با توجه به عدم تحقق 9/46 درصد از کارایی بیرونی، می توان بیان کرد که درصد کارایی بیرونی مطلوب نبوده است.نتیجه گیری: کارایی بیرونی نشان می دهد که ارزش واقعی دوره های تحصیلی برای مؤثربودن اجتماعی به چه میزان است. فقدان یا کمبود این نوع کارایی، به معنای هدردادن سرمایه های انسانی و مادی نظام آموزشی است.
توانمندسازی اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی استان قم با رویکرد داده بنیاد و معادلات ساختاری (یک مطالعه آمیخته)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
25 - 49
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: توانمندسازی کلید موفقیت سازمان ها و نظام های آموزشی بوده و دانشگاه ها باید برای توسعه، اثربخشی، ارتقای توانمندی ها و شایستگی های اعضای هیئت علمی خود گام های موثری در این زمینه بردارند. هدف این پژوهش توانمندسازی اعضای هیئت علمی در دانشگاه آزاد اسلامی استان قم به روش آمیخته با رویکرد معادلات ساختاری بود.روش شناسی پژوهش: روش پژوهش در بخش کیفی استفاده از نظریه داده بنیاد و در بخش کمّی، توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری در بخش کیفی بر اساس اصل اشباع نظری تعداد15 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه، صاحبنظر در حوزه توانمندسازی با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی و مصاحبه نیمه ساختاریافته، و در بخش کمّی دربرگیرنده تمامی اعضای هیئت علمی تمام وقت دانشگاه آزاد اسلامی استان قم(221 نفر) بود که با استفاده از فرمول کوکران145 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی از مدل اشتراوس و کوربین در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی و در بخش کمّی از روش تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد.یافته ها: نتایج فاز کیفی کشف 145 مفهوم،12 مقوله اصلی و32 مقوله فرعی شامل عوامل علّی، زمینه ای،مداخله گر،راهبردها و پیامدها بود. در فاز کمّی روایی صوری توسط تعدادی از نمونه آماری و روایی محتوایی آن توسط چندنفر از متخصصان تایید و پایایی ابزار با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای تمام مقوله ها بالاتر از7/0 برآورد گردید.بحث و نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان داد توانمندسازی اعضای هیئت علمی دانشگاه، موجب می گردد که دانشگاه در محیط رقابتی به گونه ای موفق عمل کند که علاوه بر اثرپذیری از محیط، برآن اثرگذار نیز باشد.
پیش بینی عملکرد تحصیلی مبتنی بر ویژگی های شخصیتی دانشجویان: مطالعه موردی پردیس خواهران دانشگاه امام صادق (ع)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی عملکرد تحصیلی مبتنی بر ویژگی های شخصیتی دانشجویان دختر دانشگاه امام صادق(ع) بود. این پژوهش از نوع همبستگی بوده، جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان کارشناسی پردیس خواهران دانشگاه امام صادق(ع) است که در نیم سال دوم تحصیلی ۱۳۹۹-۱۴۰۰ به تعداد 343 نفر در حال تحصیل بودند. با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، نمونه پژوهش با استفاده از جدول کرجسی مورگان، به تعداد 182 نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه پنج عاملی شخصیت (NEO)، و پرسشنامه عملکرد تحصیلی درتاج استفاده شد. داده ها با نرم افزار (SPSS) و آزمون تحلیل رگرسیون چند متغیره و تحلیل واریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که ضریب همبستگی عملکرد تحصیلی با روان آزردگی خویی (0.57-)، با برون گرایی (0.44)، گشودگی (0.14-)، سازگاری (0.3)، و وجدانی بودن (0.62) می باشد. سطح معناداری ضریب همبستگی بین عملکرد تحصیلی و روان آزردگی خویی، برون گرایی، سازگاری و وجدانی بودن کمتر از 0.05 بوده و بیان گر آن است که با احتمال 95 درصد این رابطه معنادار است، و تنها بین عملکرد تحصیلی و گشودگی رابطه معناداری وجود ندارد. به طور کلی، ضریب همبستگی چندگانه بین مؤلفه های ویژگی های شخصیت با عملکرد تحصیلی برابر با 0.69 است. ضریب تعیین برابر 0.48 می باشد. به عبارتی، 48 درصد از واریانس عملکرد تحصیلی از طریق ابعاد مختلف ویژگی های شخصیتی قابل تبیین است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد روان آزردگی خویی و وجدانی بودن سهم قوی تری را در پیش بینی متغیر عملکرد تحصیلی دارد. لذا در گزینش دانشجویان، توجه به ویژگی های شخصیتی آنان، به ویژه وظیفه شناسی و وجدانی بودن آنان می تواند در بهبود عملکرد تحصیلی راهگشا باشد.
تبیین عوامل موثر بر بهبود کیفیت نظام آموزشی کارکنان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
115 - 139
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: از جمله مسائلی که سازمان های رسانه ای، در پی کسب مزیت رقابتی در سپهر رسانه ای با آن مواجه هستند، آموزش و توانمندسازی کارکنان است. از اینرو مقاله حاضر با هدف تبیین عوامل موثر بر بهبود کیفی آموزش کارکنان رسانه ملی انجام پذیرفته است.
روش شناسی پژوهش: تحقیق حاضر در دو بخش کیفی و کمی انجام شده است که مقاله حاضر به دنبال تبیین عوامل موثر استخراج شده در بخش کیفی می باشد. جامعه آماری، متشکل از کارکنان این سازمان بود که 430 نفر به عنوان نمونه با استفاده از فرمول کوکران به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. گردآوری اطلاعات به وسیله پرسشنامه تدوین شده در مرحله کیفی پژوهش، صورت گرفت. رواﯾﯽ ﻣﺤﺘﻮاﯾﯽ ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ با استفاده از جدول ﻻوﺷﻪ محاسبه شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون t و مدل سازی معادلات ساختاری و رویکرد حداقل مربعات جزئی (PLS) بود. شاخص های معناداری بار عاملی، ضریب پایایی ترکیبی و میانگین واریانس استخراجی مورد ارزیابی قرار گرفت. در این راستا از نرم افزارهای SPSS و Smart PLS3 استفاده شد.
یافته ها: در راستای الگوی مستخرج، متشکل از 12عامل درونداد، 15عامل فرایند، 3 عامل برونداد، 3 عامل پیامد و 155 ملاک و 910 نشانگر؛ یافته ها نشان داد همگی از قدرت تبیین کیفیت آموزش برخوردار بوده و مدل پژوهش برازش لازم را دارد.
بحث و نتیجه گیری: نتایج این مطالعه ضمن ارائه دیدگاهی روشن و برنامه ریزی عملیاتی برای مدیران رسانه در رابطه با آموزش سرمایه انسانی؛ در افزایش انگیزه عوامل انسانی، مدرسان و مدیران آموزشی در چگونگی بهبود و ارتقای کیفی نظام آموزشی سازمان در راستای اهداف و ماموریت نهایی آن موثر می باشد.
چگونگی کاهش پرخاشگری دانش آموز پایه دوم دارای بیش فعالی با استفاده از آموزش ذهن آگاهی ویژه کودک
منبع:
انگاره های نو در تحقیقات آموزشی سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
123 - 136
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: بیش فعالی از جمله اختلالات رفتاری تلقی می شود که می تواند بر سطوح عملکردی دانش آموزان تأثیرگذار باشد و موجب رفتارهای آسیب زننده از جمله پرخاشگری گردد و در این ارتباط برنامه های مداخلاتی ویژه کودکان برای کاهش مشکلات رفتاری می تواند مفید واقع گردد. لذا هدف از انجام این اقدام پژوهی بررسی پایین آوردن میزان پرخاشگری دانش آموز پایه دوم با برنامه آموزش ذهن آگاهی ویژه کودک بود.روش شناسی پژوهش: ایﻦ پژوهش از ﻧﻮع اقدام پژوهی و مطالعه تک آزمودنی و نمونه گیری دردسترس بود. جامعه و نمونه آماری مورد نظر در این پژوهش یک نفر از دانش آموزان پایه دوم «پ. ن» در مدرسه ابتدایی دخترانه ادب واقع در شهرستان سرپل ذهاب در سال تحصیلی 1402-1401 بود. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه پرخاشگری نلسون و فینچ (2000) و ایده و راه حل پیشنهادی اقدام پژوه برنامه آموزش ذهن آگاهی ویژه کودک بود.یافته ها: نتایج نشان داد که دانش آموز مورد مطالعه که تحت آموزش برنامه آموزش ذهن آگاهی ویژه کودک قرار گرفته بود میزان پرخاشگری وی بعد از دریافت راه حل کاهش پیدا کرده بود که که این امر بیانگر آن است که اقدام پژوهی مورد نظر بر روی وی کارآمد بوده است و اقدام پژوه به هدف خود رسیده است.نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان گفت تمرینات ذهن آگاهی در کاهش مشکلات رفتاری مفید است و لازم است برنامه ریزان و روانشناسان از چنین برنامه های مداخلاتی به صورت گسترده استفاده کنند.
اثربخشی بسته آموزشی تقویت غلبه طرفی بر کارکردهای اجرایی و ادراک دیداری کودکان با اختلال یادگیری خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
43 - 75
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی بسته آموزشی تقویت غلبه طرفی بر مؤلفه های کارکردهای اجرایی و ادراک دیداری در کودکان با اختلال یادگیری خاص بود. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون به همراه گروه گواه بود. از میان کودکان مقطع ابتدایی از 7 تا 12 سال که در کلینیک های روان شناسی شهر تهران در سال 1399 تشخیص اختلال یادگیری خاص گرفته بودند، به صورت غیرتصادفی در دسترس، ۳۰ نفر انتخاب و در دو گروه ۱۵ نفره آزمایش و گواه جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از آزمون دست برتری ادینبرگ، جدول عصبی-رشدی دلاکاتو، آزمون ادراک دیداری TVPS-R و پرسشنامه کارکردهای اجرایی بریف استفاده شد. نتایج نشان داد که بسته آموزشی تقویت غلبه طرفی بر کارکردهای اجرایی (01/0p< و 47/8=F) و ادراک دیداری )01/0p<و 20/10(F= کودکان با اختلال یادگیری خاص تأثیر داشته است.
نغمه های چندگانه در یک کلاس: تجاربی از تدریس در کلاس های چندپایه با دانش آموزان استثنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲
1 - 19
حوزههای تخصصی:
در مدارس روستایی و کلاس های چندپایه کودکان با نیازهای ویژه با دانش آموزان دیگر دریک مدرسه و کلاس چندپایه، آموزش می بینند. به همین دلیل در این پژوهش در صدد بازنمایی تجارب معلمانی هستیم که در سال تحصیلی 1402-1401 در کلاس های چندپایه ای مشغول تدریس بوده اند که دانش آموز با نیازهای ویژه را نیز همزمان در این کلاس ها با دانش آموزان دیگر آموزش داده اند. پژوهش کیفی و راهبرد آن پدیدارشناسانه است. معلمان به صورت هدفمند انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شده است. گردآوری داده ها و فرآِیند مصاحبه تا اشباع نظری ادامه یافت. پس از ضبط مصاحبه ها، متن آن ها تهیه شده و قبل از تحلیل، متن مصاحبه رویت مصاحبه شونده رسیده است و سپس با استفاده از نرم افزار مکس کیودا، کدهای باز، مضامین فرعی و مضامین اصلی استخراج گردید. از مصاحبه ها 120کد باز استخراج گردید که پس از دور دوم کدگذاری، این کدها و ضامین فرعی در هشت مضمون اصلی قرار گرفتند. مضامین اصلی پژوهش عبارتند از: راهبردهای تدریس، چالش ها، اداری-سازمانی، ویژگی های معلمی برای این تدریس، آموزش های دانشگاهی و شرایط محیطی. نتایج پژوهش نشان داد با توجه شرایط ویژه این کلاس ها و همراه بودن دانش آموزان نیاز های ویژه با دیگر دانش آموزان در کلاسی چندپایه چالش های خاصی را برای معلم و دانش آموزان به همراه داشته است و لازم است آموزش هایی در خصوص دانش آموزان با نیازهای ویژه به این معلمان داده شود، امتیازها و مشوق هایی نیز باید برای این معلمان در نظر گرفته شود و همچنین امکاناتی خاص متناسب با شرایط دانش آموز با نیاز ویژه در اختیار این مدارس چندپایه قرار گیرد.
نقش پداگوژی سازنده گرا در آموزش محتوای دروس مکان محور (مطالعه موردی: دانشجویان رشته جغرافیا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به ساختار فضایی-مکانی همراه با سازمان فضایی آموزش سازنده گرا شیوه ای است که هم پداگوژی سازندگرا را مطلوبیت بخشیده و هم محیط آموزشی را فعال و پویا می نماید. این پژوهش با روش تحقیق توصیفی- تبیینی با ماهیت کاربردی به بررسی رویکرد سازنده گرای آموزش واحدهای درسی مکان محور جغرافیا پرداخته است. جامعه آماری پژوهش دانشجویان رشته جغرافیا سال سوم و چهارم دانشگاه های زنجان( دولتی و فرهنگیان) با حجم نمونه 100مورد بوده است. شاخص های مورد استفاده در تبیین رویکرد سازنده گرا برگرفته از نظریه پنج ارزشی لبو با هشت شاخص اصلی بوده که با لحاظ تنوع مکانی- فضایی کلاس ماهیت یافته است. روش گردآوری داده ها با استفاده از پرسش نامه و تجزیه وتحلیل داده ها در غالب آزمون های توصیفی(میانگین، انحراف معیار و واریانس) و آمار استنباطی مبتنی بر آزمونt نمونه های زوجی (وابسته یا همبسته)، رگرسیون چند متغیره خطی، مدل اثر مستقیم ساختاری و نمودار میانگین روندی(با ضریب تعیین) می باشد. نتایج مطالعه نشان می دهد بکارگیری رویکرد سازنده گرایانه در مقایسه با قبل از بکارگیری آن، دارای اختلاف میانگین معنادار (با مقدار 8/0)گرایش به مطلوبیت می باشد. همچنین شاخص های جمع گرایی و مشارکت بیشترین تاثیر را در رویکرد سازنده گرایی دروس مکان محور داشته اند. رویکرد سازنده گرا دروس مکان محور جغرافیا در فضای کلاسی مبتنی بر ابزار کارگاهی(کارگاه جغرافیا)فضای باز(میدانی) و مکان ترکیبی بیشترین اثر گذاری را بر رویکرد آموزش سازنده گرایی واحدهای درسی مزبور دارند.
واکاوی و تحلیل وضعیت موجود رهبری آموزشی در نظام آموزش و پرورش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
172 - 195
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: در چند دهه گذشته، رهبری آموزشی و توجه به کیفیت عملکرد مدیران مدارس در رأس سیاست های آموزشی بوده است. هدف این پژوهش واکاوی و بررسی اسناد بالادستی و پژوهش های صورت گرفته در این خصوص به منظور تبیین وضعیت موجود رهبری آموزشی و گذار به آن است.
روش شناسی پژوهش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ نحوه ی جمع آوری داده ها کیفی و از نوع تحلیل اسنادی است.که با استفاده از روش استنتاج مبتنی بر تحلیل مفاهیم و مفهوم پردازی مجدد صورت پذیرفت. این روش نوعی فراتحلیل یا تلفیق پژوهشی است.که پژوهشگران به جای مجموعه ای از قواعد آماری از آن به عنوان ابزاری جهت دسته بندی مجموعه ای از ویژگی های مرتبط با یک پدیده و تبیین آن ها استفاده می نمایند جامعه ی مورد مطالعه پژوهش، شامل کلیه پژوهش های داخلی مرتبط با موضوع رهبری آموزشی و اسناد بالادستی نظام آموزش و پرورش کشور جمهوری اسلامی ایران می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند پژوهش ها و اسناد مربوطه انتخاب گردید.
یافته ها: یافته پژوهش های داخلی مرتبط با موضوع رهبری آموزشی در سطح مدارس، حاکی از شناسایی 29 ویژگی بوده که این ویژگی ها در 4 بعد «مدیریت و بهبود سازمانی»، «پیشرفت فردی و توسعه آموزشی»، «الگوها و مدل های رهبری» و «توصیف رهبری» دسته بندی گردیدند.
بحث و نتیجه گیری: بر مبنای تحلیل های صورت گرفته در اسناد بالادستی می توان گفت که بجز در سند تحول بنیادین(1390) در سایر اسناد موضوع رهبری آموزشی به صورت تلویحی و ضمنی، در قالب مضامینی همچون «مدیریت مدرسه محور»، «مدیریت مشارکتی»، «مدرسه محوری»، «راهبری برنامه درسی»، «هدایت گری» و «تسهیل گری» مورد توجه قرار گرفته است.
بازشناسی مؤلفه های راهبردهای یاددهی - یادگیری در آموزش وپرورش بر مبنای فلسفه هستی گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظریه و عمل در تربیت معلمان سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
242 - 221
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: هدف پژوهش حاضر، طراحی راهبردهای یاددهی - یادگیری در آموزش وپرورش بر مبنای فلسفه هستی گرا بوده است روش ها : رویکرد پژوهش حاضر، کیفی و روش مورداستفاده، مطالعه موردی کیفی است. مشارکت کنندگان؛ استادان، متخصصان و معلمان آشنا به مکتب هستی گرایی بودند که به صورت هدفمند با 25 نفر به اشباع نظری رسید. ابزار پژوهش، مصاحبه نیمه ساختار یافته و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل مضمون (فراگیر، سازمان دهنده و پایه) صورت گرفت. به منظور اعتبار داده ها در پژوهش حاضر از مسیر ممیزی استفاده شد. یافته ها: نتایج به دست آمده در قالب 123 مضمون پایه، 11 زیرمؤلفه، 4 مضمون سازمان دهنده (فضای آموزشی، معلم، دانش آموز و روش تدریس هستی گرا) و یک مضمون فراگیر استخراج و طبقه بندی شدند. زیرمؤلفه ها شامل؛ فضای آموزشی موقعیت محور و اصیل، اجتناب از فضای استاندارد و قالبی، فضای انعطاف پذیر و همدلانه، تعامل انسانی بین معلم و دانش آموز و حفظ کرامت ذاتی دانش آموز، معلم به مثابه فردی تسهیلگر و بسترساز، معلم به مثابه ی فردی مسئول و مثبت اندیش، اولویت داشتن دانش آموز نسبت به برنامه درسی و روش، ظرفیت انتخاب گری دانش آموز، دانش آموز به عنوان فردی مسئول، اولویت داشتن دانش آموز نسبت به برنامه درسی و روش تدریس، تنوع روشی بر اساس موقعیت و شرایط، تأکید بر روش های تعامل محور و انسان گرا است. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها پیشنهاد می گردد که برنامه درسی نظام آموزشی به صورت گام به گام از حالت رفتار گرا به سمت برنامه درسی هستی گرایانه تغییر جهت دهد.
مطالعه فراترکیب در یادگیری مبتنی بر تجربی در حوزه علوم: اهمیت، چالش ها، راهکارهای مقابله با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یادگیری تجربی در حوزه علوم، به فراگیران کمک می کند تا مفاهیم علمی را به بهترین شکل ممکن درک کنند و مهارت های علمی و تجربی خود را تقویت کنند. اهدف از این مطالعه ترسیم سیمایی جامع از این یادگیری است که پژوهشگر در قالب یک مطالعه فرا ترکیب بر آن بوده که با بررسی مقالات معتبر موجود در این زمینه این امر محقق شود.یافته ها نشان داد یادگیری تجربی در علوم می تواند بهبود قابل توجهی در فرایند یادگیری فراگیران ایجاد کند، اما برای به دست آوردن نتایج بهتر و موفقیت در این روش، باید به چالش های موجود در آن توجه کنیم و با استفاده از راهکارهای مناسب، با آن ها مقابله کنیم.یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که یادگیری تجربی در درس علوم به فراگیران کمک می کند تا مفاهیم علمی را به صورت عملی و قابل لمس فهمیده و مهارت های علمی نظیر طراحی آزمایش، جمع آوری داده ها و تحلیل داده ها را از طریق تجربه عملی بیشتر به دست آورند. چالش های یادگیری تجربی شامل محدودیت زمانی و تجهیزاتی و عدم آشنایی با روش های یادگیری تجربی هستند، که با استفاده از راهکارهایی مانند طراحی درس های مناسب، مدیریت کلاس، تجهیزات مناسب و ارائه بازخورد مناسب به فراگیران، می توان آن ها را بهبود داد.
تاثیر انجام خطاهای عمدی یادگیری بر حافظه کاری و عملکردی تحصیلی دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ بهار ۱۴۰۳شماره ۱
111 - 122
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین تاثیر انجام خطاهای عمدی یادگیری بر حافظه کاری و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم بود. روش پژوهش: . روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمام دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهرستان چگنی در سال تحصیلی 1402- 1401 بود. از جامعه آماری مذکور تعداد 30 نفر که شرایط ورود به پژوهش را داشتند به روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) به صورت تصادفی گمارش شدند. ابزار پژوهش مقیاس حافظه کاری دانیمن و کارپنتر (1980) و آزمون مداد کاغذی محقق ساخته جهت سنجش عملکرد تحصیلی دانش آموزان بود. روش های آماری مورد استفاده در این پژوهش شامل آمار توصیفی(میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی (تحلیل کواریانس چند متغیره) بود. داده ها در قالب نرم افزار SPSS نسخه 26 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین نمرات پیش آزمون و پس آزمون گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه برای متغیر عملکرد تحصیلی تفاوت معناداری وجود داشت (01/0P<، 317/69F=) اما برای متغیر حافظه کاری تفاوت معناداری وجود نداشت (647/0P=، 214/0F=). نتیجه گیری: بر اساس یافته های حاضر می توان نتیجه گرفت که انجام خطاهای عمدی یادگیری موجب افزایش عملکرد تحصیلی می شود ولی تأثیری بر حافظه کاری ندارد.
تاثیر تدریس مبتنی بر محتوای الکترونیکی بر تفکر خلاق با نقش میانجی هوش هیجانی
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه تدریس مبتنی بر محتوای الکترونیکی بر تفکر خلاق با نقش میانجی هوش هیجانی در دوره ابتدایی بود.جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان مقطع ابتدایی آموزش و پرورش شهرستان نوشهر می باشد که در سال تحصیلی 1403-1402 مشغول به تدریس بوده و تعداد آن ها 345 نفر می باشد که درنهایت، براساس جدول مورگان نمونه ای برابر 181 نفر جهت انجام تحقیق، به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب می شوند. روش اجرای پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. جمع آوری اطلاعات به کمک سه پرسشنامه؛ تدریس مبتنی بر محتوای الکترونیکی از خضرلو (1393)، پرسشنامه تفکر خلاق ولش (2002) و پرسشنامه هوش هیجانی شرینگ (1996)، انجام پذیرفته می باشد که روایی و پایایی هر سه پرسشنامه توسط تحقیقات دیگر تایید شده است.نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که اثر مستقیم تدریس مبتنی بر محتوای الکترونیکی و تفکر خلاق با برابر با 246/0 است؛ همچنین اثر غیر مستقیم تدریس مبتنی بر محتوای الکترونیکی و تفکر خلاق با تأثیر متغیر میانجی هوش هیجانی برابر با 467/0 می باشد؛ بعلاوه طبق آزمون سوبل، تأثیر متغیر میانجی هوش هیجانی برروی متغیر تدریس مبتنی بر محتوای الکترونیکی و تفکر خلاق برابر با 21/7 بوده و چون بزرگتر از 96/1 به دست آمده مورد تأیید می باشد. نتایج نشان داد که تدریس مبتنی بر محتوای الکترونیکی بر تفکر خلاق با نقش میانجی هوش هیجانی اثربخش است. معلمانی که از تدریس مبتنی بر محتوای الکترونیکی بهره می برند به وضوح شاهد خواهند بود که محیط الکترونیکی، فضایی را فراهم می آورد که دانش آموز با ذهنی باز بتواند سوال کند، خلاقانه فکر کند و برای شنیدن دیدگاه ها و چشم انداز های جدید انگیزه داشته باشد که موارد ذکرشده در حقیقت بخش محوری هوش هیجانی است که اساس تفکر خلاق را نیز شکل می دهد.
مرور نظام مند مطالعات انجام شده درباره ی ارتباط برنامه های درسی دانشگاه های فنی و حرفه ای و انتظارات بازارکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر آگاهی از ارتباط بین برنامه درسی دانشگاه فنی و حرفه ای و انتظارات بازارکار بود. این پژوهش با رویکرد کیفی، از نوع مرور نظام مند، انجام شد. ابتدا از میان 523 مقاله پژوهشی و به روش پریزما 24 مقاله، پس از رعایت ملاک های ورود و خروج، انتخاب و با مطالعه و جمع آوری اطلاعات براساس منابع موجود، بررسی شدند. به طور کلی سه مضمون تحلیلی "چالش های اشتغال"، "به کارگیرندگان فارغ التحصیلان" و "برنامه درسی دانشگاه فنی وحرفه ای" و شش مضمون توصیفی "موانع استخدام فارغ التحصیلان"، "موانع زیرساختی در آموزش عالی"، "مهارت های اشتغال پذیری"، "مشارکت کارفرمایان و آموزش عالی"، "یادگیری تجربی" و " توسعه و بروز رسانی برنامه درسی" استخراج گردید. نتایج پژوهش نشان داد که بین برنامه های درسی دانشگاه فنی و حرفه ای و دیدگاه افرادی که این فارغ التحصیلان را استخدام می کنند رابطه ای وجود ندارد. رابطه بین ذینفعان مشارکتی نبوده و توازن میان آموزش و بازارکار برقرار نیست.
ارائه مدل به جهت تهیه، تحلیل و اعتبار سنجی محتوای آموزشی از طریق آموزش از راه دور در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ بهار ۱۴۰۳شماره ۱
220 - 232
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه مدل جهت تهیه،تحلیل و اعتبار سنجی محتوای آموزشی از طریق آموزش از راه دور در آموزش عالی می باشد که از طریق بررسی نقاط قوت و ضعف مدل های پیشین صورت گرفته و با استفاده از رویکرد تلفیقی به ارائه مدل مذکور پرداخته است.روش: در این پژوهش به تحلیل و نقد مدل های پیشین پرداخته شده و نقاط قوت و ضعف آن ها را مورد بررسی قرار داده و سپس مدل جدید با رویکرد تلفیقی ارائه شده است در تحلیل مقالات با توجه به این که پژوهش با هدف دستیابی به یک الگو برای تهیه تحلیل و اعتبارسنجی محتوای آموزشی بود از روش تحلیل مضمون ولکات استفاده شده است و همینطور از روش تحقیق مبتنی بر نظریه زمینه ای استفاده گردیده برهمین اساس در پژوهش حاضر با توجه به ماهیت روش شناسی کیفی به به جای ارائه ی فرضیه سوال مطرح می گردد یافته ها: یافته های این پژوهش نیز حاکی از آنست که مدل های طراحی آموزشی برای آموزش از راه دور دربرگیرنده تمامی عناصر مورد نیاز در یک برنامه جامع طراحی آموزشی نمی باشد و همین امر باعث شده تا فرایند طراحی آموزشی به صورت جامع مدنظر قرار نگیرد، همچنین طراحان قبلی نیز مدل های خود را به صورت با رویکرد مستقل طراحی نموده اند و این باعث شده تا نتوان از کلیه ظرفیت ها و امکانات در فرآیند مذکور استفاده کرد. لازم به ذکر است پژوهشگر در این پژوهش تلاش نموه تا در مدل نوین خود ضمن بهره گیری از مدل های پیشین نگاهی کاملاً نو و متفاوت برای تهیه،تحلیل و اعتبارسنجی محتوای آموزشی داشته باشد و همچنین مبانی فلسفی،ویژگی ها،اصول و الزامات
پیش بینی رفتارهای نوآورانه و توسعه حرفه ای معلمان بر اساس مؤلفه های رهبری تحول گرای مدیران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال ۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۱)
155 - 173
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، پیش بینی رفتارهای نوآورانه و توسعه حرفه ای معلمان بر اساس مؤلفه های رهبری تحول گرای مدیران بود. در این پژوهش از روش توصیفی از نوع همبستگی استفاده شده است. جامعه آماری، شامل 1500 نفر از معلمان دوره ابتدایی شهرستان خرم آباد در سال 1401-1400 که ۷۰۰ نفر مرد و ۸۰۰ نفر زن بودند؛ از این تعداد، 306 نفر با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و به روش نمونه گیری طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه مدیریت تحول گرا باس وآولیو (1997) و پرسش نامه رفتارهای نوآورانه کانتر (۱۹۹۸) و پرسش نامه توسعه حرفه ای نوا (۲۰۰۸) استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 و روش های آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج آزمون همبستگی پیرسون پژوهش نشان داد که بین رهبری تحول گرا با رفتارهای نوآورانه و توسعه حرفه ای معلمان و مؤلفه های آن، رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. بر اساس نتایج رگرسیون گام به گام، دو مؤلفه ملاحظات فردی و نفوذ آرمانی، از میان مؤلفه های رهبری تحول گرا، پیش بینی کننده مناسبی برای رفتارهای نوآورانه و دو مؤلفه انگیزش الهام بخش و ترغیب ذهنی، از میان مؤلفه های رهبری تحول گرا، پیش بینی کننده مناسبی برای توسعه حرفه ای معلمان هستند؛ .بر این اساس می توان نتیجه گرفت مدیر تحول گرا با داشتن ویژگی ملاحظات فردی، با توجه به تفاوت های فردی معلمان، با دادن مسئولیت های جدید و متناسب با نیازشان برای تجربه های جدید و نوآوری، می تواند معلمان را تحریک کند و در این راه نیز آن ها را از هیچ نوع هدایت و حمایتی محروم نمی کند و با آن ها رابطه ای دوستانه دارد.
ابعاد و شاخص های هویت انقلابی؛ تحلیل مضمون بیانات مقام معظم رهبری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظریه و عمل در تربیت معلمان سال ۹ ویژه نامه ۱۴۰۳
35 - 51
حوزههای تخصصی:
یکی از جنبه های ضروری تحولات فرهنگی پس از انقلاب، معطوف به تغییر ساختارهای آموزشی به ویژه دانشگاه بود. آموزش وپرورش و مؤسسات آموزش عالی، از نهادهایی هستند که موظف اند جوانان را با مؤلفه ها و مصادیق هویتی کشور آشنا سازند. رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران، همواره به ارزش ها و اصول انقلاب اسلامی و حفظ هویت انقلابی تأکید داشته است و بیانات، تحلیل ها و توصیفات ایشان، مؤلفه های هویتی انقلاب اسلامی را به روشنی تبیین می کند. پژوهش حاضر با هدف شناخت ابعاد و شاخص های هویت انقلابی در مجموعه بیانات مقام معظم رهبری و تأثیرگذاری بر شکل گیری و تقویت هویت انقلابی ملت ایران به ویژه جوانان، انجام گرفته است. این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است و با روش تحلیل مضمون، محتوای مجموعه بیانات مقام معظم رهبری را موردبررسی قرار داده است. به همین منظور، در پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی سیدعلی خامنه ای (مد ظله العالی)، کلیدواژه "هویت انقلابی" در بازه زمانی سال های 1368 الی 1402 جستجو شد که تعداد 60 عنوان، فیش مرتبط به دست آمد. پس از مطالعه متن فیش ها و انتخاب مفاهیم مرتبط، مضامین پایه استخراج و درنهایت 7 مضمون اصلی (شخصیتی، مبانی ارزشی-اعتقادی، رهبری، نمادهای تاریخی، اقشار و سازمان های مسئول، رویکردها و راهبردهای انقلابی) با 35 مضمون فرعی مورد شناسایی قرار گرفت. در اندیشه ایشان، محوری ترین، عمیق ترین و اصلی ترین مؤلفه هویتی انقلاب اسلامی، اسلام است که در شکل دهی ایدئولوژی انقلاب، ایجاد و تعمیق انگیزه های انقلابی، ترسیم مسیر و کیفیت مبارزات و تعیین چهارچوب های راهبردی نظام برآمده از انقلاب، نقش اساسی و بی بدیل داشته و دارد.
رابطه سبک های یادگیری و انگیزش تحصیلی با درگیری تحصیلی در بستر آموزش آنلاین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، شناسایی رابطه سبک های یادگیری و انگیزش تحصیلی با درگیری تحصیلی در بستر آموزش آنلاین بود که با استفاده از روش توصیفی از نوع همبستگی انجام شد. جامعه پژوهش شامل کلیه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه شهید بهشتی در سال 1400 بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 194 نفر به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. شرکت کنندگان در این پژوهش به پرسشنامه ابعاد درگیری تحصیلی (ریو و تسنگ، 2011)، سیاهه سبک یادگیری (کلب، 1984) و مقیاس انگیزش تحصیلی (والراند، 1992) به صورت برخط پاسخ دادند. تحلیل داده ها از طریق تحلیل رگرسیون چندگانه انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد بین شیوه های یادگیری به جز مشاهده تأملی و انگیزش تحصیلی به جز انگیزش بیرونی با درگیری تحصیلی دانشجویان در بستر آموزش آنلاین رابطه معنی دار وجود دارد. همچنین، انگیزش درونی، تمام ابعاد درگیری تحصیلی را پیش بینی می کرد و انگیزش بیرونی به جز بُعد درگیری عاملی بقیه ابعاد درگیری تحصیلی را پیش بینی می کرد. بی انگیزگی هم تنها قادر به پیش بینی درگیری عاملی بود. از میان سبک های یادگیری، سبک های واگرا و انطباق یابنده قادر بودند تنها درگیری هیجانی را پیش بینی کنند. بر این اساس، لازم است در ایجاد درگیری تحصیلی یادگیرندگان در بستر آموزش آنلاین علاوه بر عوامل بیرونی به عوامل درون فردی یادگیرندگان توجه داشت و با ایجاد شرایطی برای پرورش انگیزش تحصیلی و پاسخ به نیازهای یادگیرندگان با سبک های یادگیری مختلف، درگیری تحصیلی دانشجویان را در بستر آموزش آنلاین افزایش داد.