مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
سیاست خارجی
حوزه های تخصصی:
ایالات متحده آمریکا در طول تاریخ خود استراتژی های متفاوت را باتوجه به جایگاه جهانی خود اختیار کرده است. این تغییر استراتژی کاملاً طبیعی بوده است. از انزواگرایی تا بین الملل گرایی؛اما آنچه همیشه ثابت بوده، ماهیت استراتژی ها که جملگی هدفشان در راستای ایجاد توانمندی اقتصادی، امنیت فیزیکی و اشاعه ارزشی بوده است.آمریکا امروزه استراتژی مبارزه با تروریسم را دنبال می کند که باتوجه به شرایط جهانی و دگرگونی در ارزیابی منافع ملی جایگزین استراتژی سد نفوذ شده است.
بحران مالی جهانی و چند پیشنهاد راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بروز بحران مالی جهانی و ضرورت مقابله با تبعات منفی و استفاده از فرصتهای ناشی از آن ضرورتی است که متولیان اقتصادی به آن توجه دارند. برای دستیابی بهاین منظوراین مقاله ضمن اشاره به علل بروز بحران مالی در اقتصاد جهانی این بحران را از دو منظر تئوریک و اقتصادی مورد توجه قرار میدهد. با توجه به ابعاد موضوع فرصتهای فرا روی اقتصاد کشور ناشی از بحران مالی بیان گردیده و در انتها راهبردهای کلیدی جهت مقابله با تهدیدهای پیش رو و بهرهمندی بهینه از فرصتها پیشنهاد گردیده است.
گفتمان نامگذاری خیابانهای تهران پس از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسامی خیابانها، مباحث سیاسی تاریخ و جغرافیای سیاسی شهرها را در هم می آمیزند. تغییر نام خیابانها نقش عمده ای در تغییرات انقلابی یک رژیم سیاسی دارند به طوری که تغییر نامهای صورت گرفته، بازتابی از تغییر شکل قدرت سیاسی جدید نیز به شمار می رود. این مقاله فرایند تغییر نام صورت گرفته در خیابانهای شهر تهران را به عنوان پایتخت جمهوری اسلامی ایران به جای پایتخت کشور شاهنشاهی ایران در بعد از انقلاب و نیز پیامد این تغییرات را به عنوان ویژگی بارز جمهوری اسلامی بیان می دارد. در این مقاله تلاش شده است تا به این موضوع که چرا و چگونه نامگذاری و تغییر نام معابر در تهران پس از انقلاب اسلامی به وقوع پیوسته است، بپردازد. در این راستا نقش عواملی مانند خواست ایدئولوژیکی، ساخت سیاسی، جنگ، مذهب و ... به عنوان عوامل کنترل کننده و هدایت گر فرایند تغییر نام و نامگذاری خیابانها مورد بررسی قرار گرفته است. این مقاله از نوع کاربردی بوده که با روش توصیفی – تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای – آرشیوی انجام شده است. نتایج نشان می دهند که پایدارترین اسامی خیابانهای تغییر نام یافته پس از انقلاب اسلامی ناشی از جنگ بوده است به بیان دیگر اسامی خیابانها به نام شهدا همچنان با قدرت بر روی معابر تهران از سوی مردم به کار گرفته می شود. اما در عین حال ناپایدارترین اسامی خیابانها آنهایی هستند که بدون ارتباط با ایدئولوژی سیاسی انقلاب می باشند.
نگرشی تئوریک بر طراحی مدل بازدارندگی سیاست خارجی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازدارندگی یکی از مهمترین موضوعات حوزه مطالعاتی روابط بین الملل و مطالعات استراتژیک محسوب می شود. تهدیدات استراتژیک علیه دولتها و سیستم بین المللی آنارشیک سبب می شود که دولتها برای تحقق سیاست خارجی خود سیستمهای قدرت محور بویژه بازدارندگی را طراحی کنند. در این راستا تهدیدات استراتژیک قبل و بعد از انقلاب اسلامی نیز ایران را متمایل به طراحی این سیستم کرده است که در آن تنوعی از عوامل پیچیده و پویا بویژه شبکه استراتژیک مدل بازدارندگی سیاست خارجی ایران را شکل داده است. به این منظور مقاله الزامات مدل بازدارندگی ایران را بررسی کرده و از طریق تجزیه و تحلیل محیط و شبکه های استراتژیک موجود ارایه بینش علمی راجع به موضوع را سبب می شود. این نکته نیز قابل ذکر است که مدل بازدارندگی ایران تنوعی از طرفها را در برگرفته و با تاکید بر شبکه سازی استراتژیک خواهان اعتباربخشی به آن می باشد.
مفهوم منافع ملی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران مطالعه موردی: دولت خاتمی (84-1376)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر، مفهوم «منافع ملی» و ارتباط آن با مفهوم «مصالح اسلامی» در عرصه سیاست خارجی جمهوری اسلامی به صورت عام، و سیاست خارجی دولت خاتمی به صورت خاص؛ مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. به دلیل ارزشی بودن مفهوم منافع ملی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی، به نظر می رسد که بررسی آن با برداشتی خردگرایانه از روابط بین الملل (نئورئالیسم و نئولیبرالیسم) نمی تواند ما را به نتیجه مطلوب راهنمایی نماید. بنابراین با مفروض گرفتن آشنایی خواننده با مبانی نظریه سازه انگاری، و نقشی که این نظریه برای هنجارها، ارزش ها و هویتهای مختلف در به وجود آمدن «منافع» قایل است؛ سعی گردیده تا منافع ملی دوران ریاست جمهوری خاتمی از منظری سازه انگارانه مورد بررسی قرار گیرد. نویسنده معتقد است باز تعریف ارزشی و هویتی ایرانیت، اسلامیت، انقلاب اسلامی و نیز حاکمیت مردم سالاری دینی در اندیشه خاتمی در نهایت به تعریف مجدد مفهوم منافع ملی جمهوری اسلامی در دوران ریاست جمهوری وی منجر گردید.روش تحقیق مقاله توصیفی – تحلیلی بوده و یافته های این پژوهش نشان می دهد که دمکراتیزاسیون جامعه ایران و ارزش قایل شدن برای حاکمیت مردم در تصمیم گیریها در عرصه داخلی، و نیز تنش زدایی در عرصه بین المللی و جایگزینی مفاهمه و گفتگو در سیاست خارجی، می تواند حافظ منافع ملی جمهوری اسلامی ایران باشد
تحلیل و بررسی همپوشی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در تعامل با جمهوری آذربایجان با واقعیتهای ژئوپلیتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با طرح یک سؤال اصلی، دو فرضیه و با ارائه یک بررسی و تحلیل ژئوپلیتیک، سیاست خارجی ایران در قبال جمهوری آذربایجان را بر اساس برخی از مهمترین واقعیتهای ژئوپلیتیک و جغرافیایی موجود بین دو کشور، بررسی و نقد می¬کند. پژوهش حاضر به این نتیجه رسیده است که سیاست عدم سازش جمهوری آذربایجان و تا حدودی عدم استراتژی مدون و هدفمند از طرف جمهوری اسلامی ایران باعث شده ¬است تا واقعیتهای ژئوپلیتیک و جغرافیایی مثبت و پیونددهنده، نظیر همسایگی، اشتراک مذهبی، تجانس جمعیتی، منافع مشترک، وابستگیهای جغرافیایی و ژئوپلیتیک و اشتراکات فرهنگی و تاریخی و ... به حد کافی نتوانند روابط نزدیکی بین طرفین ایجاد کنند. همچنین یافته¬های تحقیق نشان می¬دهد که هر چند این مسأله تا حدودی از طرف ایران با توجه به مواضع تند ناسیونالیستی و پافشاری بر سیاست عدم سازش از سوی آذری¬ها قابل درک می¬باشد، اما جمهوری آذربایجان در مورد استراتژی سیاست خارجی خود در قبال جمهوری اسلامی ایران، هیچ دلیل منطقی و واقع¬بینانه¬ای که بتوان سیاست عدم سازش این جمهوری را براساس آن قابل توجیه کرد، تاکنون ارائه نکرده است. در نهایت، پژوهش حاضر هدف کلی و استراتژی ذیل را برای سیاست خارجی ایران در مقابل جمهوری آذربایجان پیشنهاد می¬کند: هدف کلی: سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در تعامل با جمهوری آذربایجان براساس واقعیتهای ژئوپلیتیک و جغرافیایی موجود بین دو کشور پایه¬ریزی شود، استراتژی: توسعه روابط متقابل براساس حسن همجواری از طریق آگاهی و درک درست از وابستگیهای متقابل ژئوپلیتیک، علایق ژئوپلیتیک، اهداف و منافع ملی مشترک و علایق سایر بازیگران مؤثر در روابط فیمابین، همچنین اعتمادسازی به سمت تقویت و تعمیق روابط و سیاست خارجی دو کشور براساس واقعیتهای ژئوپلیتیک.
تحلیل ژئوپلیتیک قفقاز؛ بستری برای تدوین سیاست خارجی مناسبتر در منطقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهمترین پیش نیاز برخورداری از یک سیاست خارجی موفق، آگاهی و شناخت عمیق از صحنه است. ژئوپلیتیک با بررسی عوامل تشکیل دهنده قدرت ملی کشورها، لائق گوناگون بازیگران، ریشه یابی بحران های منطقه ای و تحلیل جایگاه منطقه در ئواستراتژی قدرتها، درک لازم برای تدوین سیاست خارجی آگاهانه و سنجیده را فراهم می نماید. منطقه قفقاز با بافت قومی و مذهبی متنوع، سابقه حضور قدرت های مختلف، دارا بودن ارزش راهبردی و جاذبه های فراوان اقتصادی، از هنگام فروپاشی شوروی و اعلام استقلال کشورهای آذربایجان، ارمنستان و گرجستان، به صحنه کشمکش بین بازیگران منطقه ای و فرا منطقه ای تبدیل شده که هر یک به تنهایی یا با تشکیل مجموعه ای از کشورها، منافع خود را جستجو می نمایند. مقاله حاضر در پی آن ایت که نشان دهد، تحلیل و شناخت عمیق عوامل مثبت و منفی ژئوپلیتیکی، گامی ضروری و مفید در جهت تدوین مجموعه ای از روابز موفق سیاسی، اقتصادی و فرهنگی فیمابین ایران و کشورهای منطقه قفقاز می باشد.
ژئوپولیتیک نوین خاورمیانه و سیاست خارجی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأثیر ژئوپولیتیک در جهتگیری سیاست خارجی کشورها و نظام بینالملل همواره یکی از دغدغههای ذهنی پژوهشگران حوزه روابط بینالملل بوده که طی سالهای گذشته مخصوصاً تحتتأثیر حادثه 11 سپتامبر دوچندان شده است. منطقه خاورمیانه از جمله مناطقی است که همواره با برخورداری از موقعیت ژئوپولیتیک و ژئواستراتژیک خود بیشترین تغییرات را در این زمینه داشته و نگاههای بسیاری را به سمت خود جلب کرده است. بنابراین شناخت ژئوپولیتیک جدید خاورمیانه و ارزیابی تحولات نظام بینالملل کنونی در بستر تحلیل ژئوپولیتیک نوین میتواند نقش مؤثری در اتخاذ سیاست خارجی مناسب از سوی کشورهای منطقه ایفا کند. این پژوهش مبتنی بر روش توصیفی انجام شده است و گردآوری اطلاعات نیز به روش کتابخانهای- اسنادی میباشد. دوره بررسی در این پژوهش مربوط به تحولات پس از حادثه 11 سپتامبر 2001 میلادی بوده و دورههای گوناگون روابط خارجی ایران بررسی و از نظر ژئوپولیتیک نوین مورد آزمون قرار گرفته است. با توجه به نقش تأثیرگذار ایران به عنوان یکی از مهمترین بازیگران منطقهای بر روند تحولات سیاسی- اجتماعی خاورمیانه، پژوهش حاضر ضمن بررسی الگوهای مختلف رفتاری در سیاست خارجی کشور، جایگاه ژئوپولیتیک نوین در تعیین سیاست خارجی ایران را در خاورمیانه بررسی کرده و الگوی رقابت و تعامل را برای سیاست خارجی ایران معرفی و پیشنهاد میکند
جایگاه خلیج فارس و دریای عمان در سیاست خارجی ایران عصر هخامنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با تشکیل امپراتوری هخامنشیان، مرزهای ایران در جنوب و جنوب شرقی، خلیج فارس و دریای عمان تثبیت شد. اهمیت استراتژیکی این حوزه دریایی که از هزاره های پیش از میلاد آشکار شده بود، حاکمان ایران را به نقش آفرینی نظامی و اقتصادی در نیمه شمالی و جنوبی خلیج فارس واداشت. بررسی جایگاه این حوزه دریایی از دیدگاه نظامی و اقتصادی و اثر آن بر سیاست های کوتاه مدت و بلندمدت دولت هخامنشی هدف اصلی این نوشتار است. ایجاد همگرایی و امنیت جمعی بدون تحمیل الگوهای فرهنگی و اقتصادی، تقویت نظامی و شکوفایی بازرگانی دریایی از دستاوردهای حضور هخامنشیان در این منطقه راهبردی بود.
بررسی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از سال 1376 تا 1377(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جمهوری اسلامی ایران در دو دهه نخست حاکمیت خود، در سیاست خارجی فراز و نشیبهای بسیاری را پشت سر گذاشته است. ایران اسلامی بنا به جایگاه و هویتش در تعامل با نظام بین الملل با ایجاد نظام گفتمانی در هر دوره به تبیین و تعریف خود، دشمنان، متحدان، رقیبان، منافع، اهداف و روشهای رسیدن به این اهداف پرداخته است. در سالهای پس از انقلاب در متن(حوزه )سیاست خارجی گرایشهای لیبرال، مذهبی، راست و تکنوکرات را در بستر تفکر روشنفکران انداموار می توان دید. آنچه در این نوشتار بررسی شده طرح گفتمانی قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران در دهه نخست انقلاب و پرداختن به فضای گفتمانی دولت سازندگی است. موضوع کلیدی پژوهش، این نکته مهم است که در تحلیل گفتمانی، سیاست خارجی همواره باید نسبتی متعادل از سطح خرد و کلان قدرت را در نظر بگیرد تا منافع ملی در راهبردی بلندمدت تحقق یابد. تجربه های دهه اول انقلاب و عصر سازندگی می تواند آموزه باشد به گونه ای که یکی از دو سطح فدای دیگری نشود و همواره به منافع ملی توجه شود.
دگرگونی نقش آفرینی ایران در خلیج فارس ( 1357 - 1350 ش )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در آغاز دهه 1970 با اعمال مجدد حاکمیت ایران بر جزایر ایرانی خلیج فارس که پیش از آن در اشغال دولت انگلیس بود، نظارت ایران بر تنگه راهبردی هرمز افزایش یافت از سوی دیگر روابط ایران با کشورهای عرب منطقه به جز عراق افزایش یافت. در این دوره ایران خواستار انعقاد نوعی پیمان دفاعی و همکاری امنیتی میان کشورهای حوزه خلیج فارس برای استقرار ثبات گردید.
جایگاه و نقش قدرت فرهنگی در سیاست خارجی و تاثیر آن بر روند تحولات جهانی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسى ۱۳۸۷ شماره ۴۱
حوزه های تخصصی:
از فرهنگ در قاموس و عرف سیاست بینالملل به عنوان قدرت نرم یاد میشود؛ چرا که قدرت نرم، توانایی شکل دهی به ترجیحات دیگران است و جنس آن از نوع اقناع است. به نحوی که امروزه این قرائت از قدرت در مقابل قدرت سخت (قدرت نظامی و تسلیحاتی) که توأم با اجبار و خشونت است به کار میرود. اخیراً عرصة روابط بینالملل، به شدت، تحت تأثیر عوامل فرهنگی و هویتی قرار دارد. از این رو، کسب وجهه و اعتبار بینالمللی و نفوذ در افکار عمومی و به عبارتی، دسترسی به قدرت نرم، از جمله اهداف مهم و در عین حال، تصریح نشدة دیپلماسی کشورها در حوزة سیاست بینالملل است که این مهم، به تناسب موقعیت، جایگاه، امکانات، فرصتها و ظرفیتهای فرهنگی هر کشور به شیوهها و مکانیسمهای مختلف تعقیب میگردد. از سویی، قدرت یابی و کسب و تولید قدرت در دنیای جدید در مقایسه با گذشته از الگوهای متفاوتی پیروی میکند و به نوعی، متغیرهای جدیدی را جهت تولید، و اعمال قدرت و نیز تحلیل مسائل بینالمللی، وارد حوزة روابط بینالملل نموده است. از این رو، این مقاله در صدد بررسی جایگاه و نقش قدرت فرهنگی در سیاست خارجی کشورها و تأثیر آن بر روند تحولات جهانی، به ویژه پس از حادثة یازده سپتامبر است.
مطالعه سیاست خارجی در سند چشم انداز جمهوری اسلامی ایران در افق 1404(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد یاس ۱۳۸۸ شماره ۱۹
حوزه های تخصصی:
مطالعات ایران: تحلیل تکوین گرایانه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران
حوزه های تخصصی:
رهیافت تکوین گرایی اجتماعی از جمله رهیافت های متخر در مطالعات اجتماعی و روابط بین الملل است و امروزه بسیار کوشش می شود تا مسایل عمده سیاست بین الملل از جمله روابط خارجی دولت ها با استفاده از این رهیافت مورد بررسی قرار گیرند . بر این اساس ، تکوین گرایی بر خلاف نظریه های خردگرایی چون نو واقع گرایی و نولیبرالیسم که بر پایه نظریه انتخاب عقلایی قرار دارند ؛ بر آن است که منافع بازیگران و دولت ها که تنظیم کننده رفتار آنها در سیاست خارجی هستند ؛ اموری متغیر و در حال تکوین بوده و تغییر در آنها معطوف به تغییر و تحول در هنجارهای موثر در فرهنگ سیاسی و هویت این بازیگران است .
چهارچوبی برای تحلیل سیاست خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله درصدد استخراج یک چهارچوب تحلیل سیاست خارجی از نظریه انتقادی مکتب فرانکفورت است. هدف نشان دادن امکان و قابلیت به کارگیری و کاربست اصول، مفروضه ها و مفاهیم این نظریه برای تحلیل سیاست خارجی می باشد. به سخن دیگر تلاش می شود به این پرسش اساسی پاسخ داده شود که: آیا می توان نظریه انتقادی را به عنوان چهارچوب مفهومی و نظری برای تحلیل سیاست خارجی به کار برد؟ برمبنای این سوال پرسش های فرعی دیگری قابل طرح است. مدل بازیگر و منطق اقدام کشورها در سیاست خارجی چیست؟ اهداف و معیارهای سیاست خارجی کشورها کدامند؟ عوامل تعیین کننده و منابع سیاست خارجی کدامند؟ درچه سطحی می توان سیاست خارجی را تحلیل کرد؟ پاسخ موقت به سوال اصلی آن است که « امکان تحلیل سیاست خارجی به طور عام و به ویژه سیاست خارجی انتقادی در چهارچوب نظریه انتقادی وجود دارد».
گفتمان آرمان گرای ارزش محور و گفتمان ایدئولوژیک ارزش محور عمل گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمانی به عنوان یکی از روش های مطالعه پدیده ها در علوم انسانی به چگونگی تاثیر افکار و ایده های نظام مند بر امور اجتماعی می پردازد. هر نظام گفتمانی از سه ویژگی استیلا، ضدیت و عاملیت برخوردار است. بر اساس پروژه استیلا، یک نظام درصدد سیطره بر تمامی ارکان یک جامعه است. این نظام برای بقای خویش نیازمند غیربیرونی است تا بتواند حیات خود را بر اساس آن توجیه کند. همچنین زمانی که نظام گفتمانی، قدرت توجیه کنندگی خود را ازدست می دهد، نیروهای آن مجموعه گفتمانی، به صورت خودجوش به بازتعریف آن گفتمان می پردازند. در جمهوری اسلامی ایران بعد از ماجرای عزل بنی صدر، گفتمان اسلام گرایی با کنار گذاشتن گفتمان ملی گرایی لیبرال، سیطره یافت. این گفتمان که تاکنون تداوم یافته است، دال هایی مانند عدالت اجتماعی، دفاع از مظلوم و ظلم ستیزی را مورد توجه قرار داد و مجموعه غرب به ویژه آمریکا را به عنوان غیربیرونی خود، بازتعریف کرد. خرده گفتمان های این گفتمان مسلط، تاکنون با عطف توجه به دال هایی مانند امنیت و قدرت، هر کدام از دال های محوری این گفتمان را مورد توجه قرار داده اند. بنابراین با چنین رویکردی درصدد مقایسه دو خرده گفتمان آرمان گرای ارزش محور و ایدئولوژیک ارزش محورِ عمل گرا هستیم که در دو مقطع زمانی 68-1360 و 1384 تاکنون به وقوع پیوسته است. هر کدام از این دو خرده گفتمان به دلیل تأکید بیشتر بر دال های گفتمان اسلام گرایی مانند عدالت اجتماعی، ظلم ستیزی، دفاع از مظلوم و استکبارستیزی، ضمن پاره ای تمایزهای شکلی، از نظر محتوایی مشابه یکدیگرند.مقاله حاضر این تمایز شکلی و مشابهت محتوایی را در سطح خرد بر کشورهای افغانستان و عراق، در سطح میانی بر لبنان و فلسطین و در سطح کلان بر آمریکا و انگلیس مورد بررسی و کنکاش قرار می دهد.
مقابله با تروریسم، سامان بخشی به سیاست خارجی آمریکا
در این مقاله کوشش شده است تا نقش استراتژی مقابله با تروریسم در عرصه سیاست سازی امنیتی استراتژیک آمریکا در دوره پس از جنگ سرد و پیامدهای امنیتی آن برای کشورهای جهان سوم مورد بررسی قرار گیرد.
بازی قدرت در صحنه افغانستان: اهداف و الگوهای رفتاری
حوزه های تخصصی:
در این مقاله کوشیده شده تا با بررسی تغییرات اساسی داخلی، منطقه ای و بین المللی ایجاد شده پس از حمله آمریکا به افغانستان، و تاثیر آن به ویژه بر نقش و جایگاه جمهوری اسلامی ایران پرداخته شده است....
سیاست خارجی آمریکا در حوزه خزر و تاثیر آن بر امنیت ملی ایران
حوزه های تخصصی:
فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، مناطق جدید امنیتی را به وجود آورد. خلا ایجاد شده در حوزه دریای خزر موجب شد تا ایالات متحده به تدریج وارد حیاط خلوت روسیه شود. در سه دوره زمانی از فروپاشی تا سال 1993، از 1993 تا سال 2001 و بعد از سال 2001 سمت گیری سیاسی خارجی آمریکا نیز دچار تغییر و تحول شد.
تحول نگرش روسیه به محیط امنیتی بین المللی و تاثیر آن بر روابط با ایران
این مقاله با در نظر گرفتن مفهوم محیط امنیت بین المللی و نگرش روسها نسبت به آن طی دوره های مختلف در دهه 1990 و پس از آن، به تحولات اساسی ایجاد شده در این نگرش پرداخته، همچنین تاثیر این تحول بر روابط روسیه با ایران طی سالهای اخیر را مورد بررسی قرار داده است...