ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۳۱٬۹۵۳ مورد.
۱۶۱.

Examining the jurisprudential Imperatives of foreign policy with a novel approach(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: jurisprudential imperatives Islamic foreign policy peaceful coexistence public interest Retaliation

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۷
In foreign policy, imperatives refer to the factors and conditions that compel a country to act in specific ways or make particular decisions in the international arena. One significant category of imperatives in foreign policy, particularly for Islamic societies, is jurisprudential imperatives—the fundamental principles, rules, and values derived from Islamic law to guide international relations.According to the Holy Quran and Islamic narrations, Islam provides the sole path for humanity to attain true happiness, both worldly and eternal, on individual and societal levels. To achieve this ideal goal within an Islamic society, the foreign policy actions of an Islamic state must align with imperatives rooted in Islamic law. These imperatives are informed by core Islamic objectives such as the pursuit of justice, peace, preservation of human dignity, and the promotion of the public interest.This research, using a descriptive-analytical method and utilizing reliable jurisprudential sources, considering the issues affecting Islamic countries , identifies and explains the most important jurisprudential imperatives of foreign policy that have a special impact on the numerous and important foreign policy choices of countries in facing contemporary challenges.Within this framework, the study identifies key jurisprudential imperatives for foreign policy, including adherence to principles such as the fulfilment of the obligation, reciprocity, peaceful coexistence, caution in dealing with adversaries, rejection of domination, invitation , and the rules of capability and expediency. The findings underscore that Islamic jurisprudence offers vital solutions to contemporary challenges in international relations, strengthening the effectiveness of Islamic systems on the global stage.
۱۶۲.

الهیات سیاسی به مثابه سازمان توجیه در اندیشه سیاسی روشنفکری دینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الهیات سیاسی روشنفکری دینی رابطه انسان و خدا معاد و سکولاریسم و غیر سکولاریسم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۱۳
مقدمه و اهداف: این مقاله بجای فلسفه سیاسی از موضع نظری الهیات سیاسی به بررسی دستگاه الهیاتی برخی روشنفکران دینی در توجیه و بازسازی اندیشه سیاسی آنها می پردازد و تلاش داردبه عنوان یک نمونه جهانی و بین المللی، نشان دهد که سازمان الهیاتی آنان چگونه به اقتضای سکولاراندیشی در فکر سیاسی یا مخالفت با آن، صورت بندی می شود.روش ها: روش پژوهش در این مطالعه، روش کیفی اسنادی است. همچنین با استفاده از روش تحلیل گفتمان لاکلاو و موفه که تثبیت موقت معنا در نشانه ها را نتیجه ضدیت و خصومت و تحلیل گفتمان انتقادی ون دایک و فهم و استخراج دالّ فراخوان شده و دالّ طرد شده، گفتار الهیاتی این روشنفکران دینی را بررسی می کنیم.یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که نوع مواجهه با مسئله «معاد و آخرت» و نوع مفهوم سازی درباره رابطه «انسان و خدا»، سازمان الهیاتی برخی روشنفکران دینی را برای توجیه اندیشه سیاسی آنان پشتیبانی می کند؛ یعنی با سکولار شدن اندیشه، معاد و آخرت به متن فکردینی آمده و در سازمان معرفت دینی آنان برجسته می گردد و طرح دین بمثابه سازمان تنظیم کننده زندگی جمعی در دنیا به حاشیه می رود. همچنین با غیرسکولار شدن اندیشه، معاد و آخرت نحیف شده و به حاشیه می رود و پتانسیل دین در اداره دنیا برجسته می شود و به تعبیری، دینی که نتواند برای دنیای انسانها کاری کند به درد آخرت نیز نمی خورد. همچنین در اندیشه سکولار، رابطه انسان با خدا به شکل خاصی صورت بندی می شود. بر اساس انتظار بشر از دین، دامنه دین بعنوان حاکمیت تشریع الهی به اموری محدود می شود که از دسترس تجربه و عقل بشر مثل آخرت و معاد خارج باشد و چون تنظیم حیات دنیایی به تجربه و عقل بشر قابل تدبیر و تنظیم است، دین مرجعیتی در تعریف و تنظیم آن ندارد مرجعیت به انسان واگذار می شود. اما در اندیشه غیرسکولار،حاکمیت خداوند بر انسان عام است و مرجعیت امور در دنیا و آخرت، مستقیم و یا غیرمستقیم به خدا بازمی گردد.نتیجه گیری: روشنفکری دینی در تمایز با سایر مجموعه های فکری و معرفتی نه مانند سنّت گرایان به امر و زندگی مدرن و فرآورده های معرفتی و نهادی آن می تواند بی توجه باشد و نه مانند روشنفکران غیر دینی می تواند از خاستگاه دینی خود دست بکشد. بنابراین در یک روند دائمی در بیش از یک قرن گذشته تلاش کرده که تفسیری از دین ارائه دهد که با اندیشه مدرن سازگار باشد. اگر علم تجربی جدید بعنوان یکی از محصولات فکر و تجربه مدرن، مرجعیت عام پیدا کرده و نمی توان از آن صرفنظر کرد، باید قرائتی از دین ارائه نمود که با علم جدید سازگار باشد. و اگر توانایی و غنای یک اندیشه در دوره مدرن به خصلت عملی آن در انجام تغییرات اجتماعی است(ایدئولوژی) باید تلقّی از این دین داد که واجد این توانایی باشد و بمثابه ایدئولوژی معرفی شود. اگر ویژگی و امتیاز تجربه و فکر مدرن در زندگی جمعیِ مردم سالارانه است، طرحی از دین باید ارایه نمود که مردم سالارانه باشد. این فهرست را درباره حقوق بشر و مسئله زنان و آزادی بیان و نظایر آن می توان ادامه داد. روشنفکران دینی به دنبال مدرن کردن دین و جامعه دینی اند و در عین حال می خواهند که از دایره معرفت دینی و از موضع دینی خارج نشوند بنابراین دائماً با بازنگری در سازمان فکر دینی خود مثلا با برجسته سازی و به حاشیه بردن برخی مولّفه های دینی تلاش می کنند، تعارضات بین اندیشه دینی و امر مدرن را منتفی یا تقلیل دهند و دینی بودن و مدرن بودن را توأمان کنند. گاهی این مسیر به تغییر و بازنگری در عمیق ترین لایه های معرفت دینی یعنی دستگاه الهیاتی آنان منجر می شود و این تغییرات آنچنان ژرف است که فاصله اساسی با سایر اصحاب تفکر دینی پیدا می کنند و به زعم برخی از آنها از زمره دینداری خارج می شوند.
۱۶۳.

نقش سیاست آفرینان در فرایند سیاستگذاری؛ بررسی تقابل عوامل فردی و ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیاست آفرینان سیاست آفرینی فرایند سیاستگذاری راهبردهای تأثیرگذاری عوامل ساختاری نظریات سیاستی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۵
«سیاست آفرینی» یکی از مفاهیمی است که توسط پژوهشگران مختلف برای توصیف نقش و اثرگذاری برخی افراد در فرایند سیاستگذاری استفاده می شود. سیاست آفرینان افرادی هستند که «زمان، انرژی، شهرت و گاهی اوقات پول» را برای توسعه راه حل ترجیحی خود برای یک مسئله سیاستی در فرایند سیاستگذاری اختصاص می دهند. در پاره ای اوقات، سیاست آفرینان در تأثیرگذاری بر فرایند سیاستگذاری موفق اند یا با شکست روبه رو می شوند که دلایل این امر از منظرهای مختلف قابل بررسی است. پژوهش حاضر با تمرکز بر ادبیات این حوزه به بررسی نقش مؤلفه های فردی مانند راهبردها و ابزارهای مورد استفاده سیاست آفرینان در تأثیرگذاری بر فرایند سیاستگذاری می پردازد و عوامل ساختاری دخیل در تأثیرگذاری آنها را نیز از منظر نظریه های مختلف سیاست عمومی بررسی می کند. یافته های پژوهش نشان می دهد راهبردهای مورد استفاده سیاست آفرینان مانند استفاده از شواهد علمی به منظور متقاعدسازی، داستان سرایی، شبکه سازی، ایجاد ائتلاف های سیاستی/ تغییرات نهادی و دستکاری سیاسی نقش مهمی بر تأثیرگذاری آنها بر فرایند سیاستگذاری دارد. همچنین هر کدام از چارچوب های سیاستی بر بعد خاصی از این مفهوم تمرکز کرده و نقش سطوح ساختاری و زمینه های محیطی را در نقش آفرینی سیاست آفرینان، متفاوت ارزیابی می کنند. بیشتر پژوهش ها به طور چشمگیری بر قدرت سیاست آفرینان و در عین حال بر کم اهمیت جلوه دادن عوامل ساختاری در شکل دادن به اقدامات آنها تأکید می کنند. در نهایت باید گفت که از بین نظریان مختلف سیاست عمومی، سه چارچوب جریان چندگانه کینگدان، ائتلاف حامی و روایت های سیاستی، بیش از نظریات دیگر بر این حوزه متمرکز شده اند و عوامل متفاوتی را در این زمینه مؤثر می دانند.
۱۶۴.

Ontological Insecurity and the Decline of the UK Empire: A Study of National Identity under the New Labour Government (1997-2007)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: Anxiety conflict Ontological insecurities status Trauma UK

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۶
This article investigates whether the United Kingdom experienced a significant identity crisis, both geographically and historically, during the New Labour government (1997-2007); it argues that the United Kingdom, which was traditionally regarded as a dominant global superpower, can no longer sustain such a role in the complex and evolving dynamics of the modern world. In this regard, the key question raised is “To what extent were New Labour's policies under Tony Blair shaped by social factors such as trauma, anxiety, and status?” Using a mixed methodology, the article hypothesizes that the UK government struggled to assert material power, while addressing societal anxieties linked to its waning status as a middle power in the international society. The historical analysis traces the roots of the UK's self-perception, connecting this behaviour to a state of ontological insecurity—a national identity crisis in contemporary times to act as a great power in international society. The article concludes that this sense of ontological insecurity under the New Labour government (1997-2007) originates from the loss of Britain's prodigious power status to the United States after World War II, along with the gradual erosion of British influence over former dominions, colonies, and other territories. 
۱۶۵.

نقش راهبرد «انفعال سیاسی» در مهندسی افکار عمومیِ جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: انفعال سیاسی مهندسی و مدیریت افکار عمومی مشارکت کنش سیاسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۱۱
پژوهش حاضر درصدد تبیین راهبرد «انفعال سیاسی» در مهندسی افکار عمومی جوامع از سوی مخالفان یک نظام سیاسی است. انفعال سیاسی در مقابل کنش و مشارکت سیاسی، به معنای عدم فعالیت یا واکنش مؤثر در برابر چالش ها و بحران هاست که می تواند به کاهش مشارکت اجتماعی و اعتماد عمومی منجر شود. از این رو، سوال پژوهش حاضر آن است که راهبرد انفعال سیاسی چگونه می تواند بر تغییر، مهندسی افکار عمومی یک جامعه موثر باشد؟. هدف این مقاله ارائه یک چارچوب تحلیلی برای درک بهتر انفعال سیاسی و تأثیرات آن بر جامعه است تا بتوان با اتخاذ تدابیری مؤثر، از این خطرات جلوگیری کرد. پژوهش حاضر از روش توصیفی-تحلیلی بهره می برد که در نهایت به شیوه اسنادی و کتابخانه ای به جمع آوری اطلاعات پرداخته است و از منظر تحلیلی به بررسی موضوع می پردازد. در واقع یافته های پژوهش حاضر درصدد تبیین و ترسیم چگونگی استفاده از این راهبرد و سپس ارائه راهبرد مقابله ای «کنش سیاسی» در سه سطوح حاکمیت، نخبگان و مردم است. پیامدهای انفعال سیاسی در عرصه حاکمیتی منجر به کاهش مشروعیت و افزایش نارضایتی اجتماعی؛ در عرصه نخبگان منجر به کاهش مقبولیت و اعتبار آنان و در سطوح مردمی منجر به افزایش ناامیدی، بی اعتمادی و یأس عمومی که نتیجه آن «واگرایی» در جامعه می شود. در بخش پایانی مقاله، راهکارهای مقابله با انفعال سیاسی برای حاکمیت، نخبگان و مردم ارائه می گردد. این راهکارها شامل تقویت ارتباطات میان دولت و مردم، آگاهی بخشی نخبگان درباره خطرات انفعال، و تشویق مردم به مشارکت فعال در فرآیندهای سیاسی و در نهایت رسیدن به نتیجه «همگرایی» است.
۱۶۶.

تحلیل مضمون بیانات رهبری در حوزه روابط دولت ها با غرب با تاکید بر مذاکرات هسته ای دولت یازدهم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رهبر معظم انقلاب مذاکره آمریکا برجام دولت یازدهم دشمن شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۱۱
پس از انقلاب اسلامی تعاملات بین المللی ایران به ویژه در رابطه با ایالات متحده آمریکا، با چالش های فراوانی مواجه شد. یکی از مهم ترین این چالش ها، تحریم های اقتصادی ایالات متحده بود که تأثیرات عمیقی بر اقتصاد نفتی ایران داشت. این تحریم ها، که از دهه 1980 میلادی شروع شدند و در طول دهه های بعدی گسترش یافتند، عملاً به یکی از چالش های اساسی برای اقتصاد و سیاست خارجی ایران تبدیل شدند. در طول این سال ها هر کدام از دولت ها با توجه به شرایط و شعار خود رویکرد خاصی را در قبال غرب دنبال کردند. دولت «تدبیر و امید» با شعار رفع تحریم های اقتصادی غرب، به مذاکره در خصوص موضوع هسته ای پرداخت. بدین منظور دولت یازدهم از جایگاه ویژه ای برخوردار است؛ زیرا تنها دولتی در جمهوری اسلامی است که دال مرکزی حکمرانی خود را بر اساس سیاست خارجه گذاشته است. رهبر معظم انقلاب با توجه به جایگاه ویژه ای که در قانون اساسی و تعیین سیاست های کلی نظام دارند؛ در خصوص مذاکرات هسته ای در طول سال های مذاکره و پس از آن بیانات حائز اهمیتی داشته اند. با استفاده از روش تحلیل مضمون بیانات معظم له کدگذاری و استدارک شد. در مرحله اول 67 مضمون پایه از بیانات استخراج گشت. در مراحل بعد 17 مضمون سازمان دهنده و 4 مضمون فراگیر با مضامین « ما با آمریکا هیچ گونه اعتمادی نداریم»، « مذاکره باید انقلابی باشد»، « مذاکرات دولت یازدهم با شکست روبرو شد» و «مذاکره با آمریکا باعث عقب نشینی از اصول نمی شود» احصا و دسته بندی شد.
۱۶۷.

تبیینی نو از نهاد سرمایه داری در خاورمیانه و شمال آفریقا: ظهور، تحول و تکامل آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سرمایه داری نظام جهانی خاورمیانه نظام انباشت جهانی سرمایه نئولیبرالیسم‏ توسعه ناموزون هژمونی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۸
خاستگاه نهاد سرمایه داری- به مثابه یک نظام ( اقتصاد و سیاسی)، شکل بندی،(اجتماعی و اقتصادی) نظم (اجتماعی اقتصادی بازارمحور) - در خاورمیانه و چگونگی تحول و تکامل آن، علیرغم اهمیت در نظام مسائل معاصرخاورمیانه تا حد خیلی زیادی در پژوهش ها( به ویژه داخل) مرتبط اقتصادسیاسی( در سطوح خرد و کلان) مغفول مانده است. این مقاله در تلاش است به سئوال مهم خاستگاه و منشاء ظهور سرمایه داری در خاورمیانه و چگونگی تحول و تکامل آن در بستر تاریخ، پاسخ دهد. سطح تحلیل پژوهش حاضر، جهانی و مبتنی بر نظریات نظام جهانی ( والرشتاین، جیوانی اریگی، نظریه توسعه ناموزون و مرکب تروتسکی/انیه واس و اغلو) و از نظر روشی از روش تاریخی- دگرگونی(مرحله گرا)، تبیینی و آماری و مقایسه ای بهره می برد. از حیث زمانی نیز به دوران پیشا استعمار تا به امروز محدود می باشد. یافته های پژوهش در نگاه اول، چشم اندازی « مرحله ای- غیر خطی» و «تعاملی» از ظهور و بسط سرمایه داری در خاورمیانه نشان می دهد که هر مرحله از تحول، خاورمیانه صورتبندی خاصی از سرمایه داری در تطور تاریخ تجربه کرده است. این پژوهش ضمن پوشش برخی نقاط کور مفهومی و تجربی، در کلیت تا حدی فروض مهم اروپا محوری ( تاریخی، هنجاری، پیش آگاهی و مرحله گرا) و انتزاعیات فضایی ناشی از آن- یعنی رد عاملیت علی جهان غیر اروپایی/ سرپوش گذاشتن برخشونت سرمایه داری اروپایی- در مراحل مختلف تحول و تکامل و بسط سرمایه داری در خاورمیانه به چالش می کشد.
۱۶۸.

بررسی آینده محیط های دفاعی- امنیتی باتوجه به توسعه علوم و فناوری های شناختی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: علوم شناختی فناوری های شناختی دفاع و امنیت سناریوهای ممکن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹ تعداد دانلود : ۳۸
در عصر حاضر، تحولات سریع علوم و فناوری، به ویژه در حوزه علوم شناختی، تأثیرات عمیقی بر دفاع و امنیت گذاشته است. این مقاله به دنبال پاسخ به این سؤال اساسی است که با توجه به توسعه علوم و فناوری های شناختی؛ آینده محیط های دفاعی- امنیتی چگونه خواهد بود؟ فرض این تحقیق آن است که توسعه علوم و فناوری های شناختی، تأثیرات شگرفی بر آینده محیط های دفاعی- امنیتی خواهد گذاشت. برای بررسی موضوع، از چهار رویکرد اصلی استفاده می نماید: رویکرد عصب شناختی جهت بررسی تأثیر علوم اعصاب و فناوری های مرتبط بر عملکرد مغز و رفتار انسان در حوزه دفاع و امنیت، رویکرد روان شناختی جهت تمرکز بر درک عوامل روانشناختی بر عملکرد افراد در موقعیت های نظامی، رویکرد شناخت اجتماعی جهت مطالعه تأثیر متقابل انسان، فناوری و محیط اجتماعی بر تصمیم گیری، ارتباطات و رفتار در حوزه دفاع و امنیت و رویکرد شناخت- محاسباتی جهت استفاده از مدل های محاسباتی برای شبیه سازی فرآیندهای شناختی انسان و بهبود عملکرد سامانه های دفاعی- امنیتی. مطالعه حاضر از نوع کیفی است و از روش گروه کانونی برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. در این پژوهش از سیزده متخصص علوم شناختی برای شرکت در جلسات گروه کانونی دعوت به عمل آمده است. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی تجزیه و تحلیل شده اند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که علوم و فناوری های شناختی قابلیت های بالقوه زیادی برای ارتقاء توان دفاعی و امنیتی کشورها دارند. این قابلیت ها می توانند به ایجاد سناریوهای مختلف در حوزه هایی همچون بهبود عملکرد سربازان، طراحی و تولید تسلیحات شناختی، مقابله با تهدیدات سایبری و جنگ شناختی و مدیریت حجم عظیم داده ها منجر شوند.
۱۶۹.

مطالعه مقایسه ای آرای معطوف به سیاست خارجی توسعه گرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اقتصادسیاسی بین الملل سیاست خارجی توسعه گرا توسعه اقتصادی دولت توسعه گرا هماهنگی نهادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۴
چالشی اساسی در سیاست خارجی، تبدیل دیپلماسی به ابزاری برای تحقق اهداف توسعه اقتصادی است. لذا این مسئله مطرح می شود که چه رابطه ای میان الگوهای توسعه اقتصادی و جهت گیری سیاست خارجی به عنوان سیاست خارجی توسعه گرا است و آیا مجموعه ای از راهبردهای ثابت برای این نوع سیاست خارجی وجود دارد یا این راهبردها بسته به شرایط و ویژگی های هر کشور متفاوتند. بر این اساس سوال اصلی پژوهش این است که در چارچوب آراء معطوف به سیاست خارجی توسعه گرا، کدام معیارهای راهبردی مشترک قابل شناسایی است؟ فرضیه این است که در چارچوب نظریه های مربوط به سیاست خارجی توسعه گرا، دو معیار راهبردی «هماهنگی نهادی» و «تعامل دولت با بخش خصوصی» به فصل مشترک آراء مزبور تبدیل شده و در کنار آن ها «دیپلماسی اقتصادی فعال و بسیج منابع»، «وجود نهاد هدایتگر و تمرکز بر ساختارهای متمرکز تصمیم گیری» و «شناخت دقیق از خود و تعریف منافع ملی» دارای بیشترین تکرار هستند و به این دلیل از اهمیت بالایی برخوردارند. در این تحقیق، با استفاده از روش کیفی-تفسیری و تکنیک تحلیل محتوی کمی، به توصیف و تفسیر شاخص های کلیدی الگوها و راهبردهای سیاست خارجی پرداخته شده است که منجر به توسعه اقتصادی می شوند. هدف این پژوهش شناسایی و تحلیل راهبردهای مشترک و منحصر به فرد در سیاست خارجی توسعه گرا و ارزیابی آن ها است که می توانند بر توسعه اقتصادی یک کشور تأثیر بسزایی داشته یاشند. یافته های تحقیق نشان می دهند که در کنار راهبردهای مشترک، راهبردهایی مانند «حکمرانی مالی»، «دیپلماسی عمومی» و «انعطاف پذیری و تمرکززدایی» با تقویت خودکفایی، قدرت نرم و سازگاری با شرایط جهانی، مکمل راهبردهای مشترک اند و توسعه پایدار را تسریع می کنند.
۱۷۰.

جایگاه عربستان سعودی در رقابت استراتژیک چین و آمریکا در خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چین آمریکا رقابت استراتژیک خاورمیانه عربستان سعودی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۱۱
در سال های اخیر رقابت چین و آمریکا به حوزه ها و مناطق متنوعی گسترش یافته و شکل دیگری به روابط این دو کشور داده است. در این راستا مسئله کلی مقاله آن است که در حال حاضر عنصری به نام «رقابت استراتژیک» به رقابت میان این دو نظم بخشیده که مهم ترین علت آن عدم توانایی آمریکا در مهار چین است. درواقع گسترش حضور چین در منطقه خاورمیانه موجب شده است تا مهار این کشور به یکی از مهم ترین دغدغه های آمریکا تبدیل شود. در همین راستا سؤال اصلی مقاله این است که عربستان سعودی در رقابت استراتژیک میان چین و آمریکا چه جایگاهی دارد؟ براساس روش شناسی کیفی و رویکرد توصیفی - تبیینی از منظر چارچوب نظری «واقع گرایی ساختاری»، فرضیه اصلی این است که عربستان سعودی به عنوان یک بازیگر تأثیرگذار منطقه ای با ظرفیت های ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک و توانمندی همراه سازی بازیگران پیرامونی (شورای همکاری خلیج فارس) جایگاه مهمی را در رقابت استراتژیک چین و آمریکا در منطقه خاورمیانه دارد. یافته های پژوهش نشان دهنده آن است که اولویت اصلی این دو کشور در رقابت استراتژیک، گسترش نفوذ سیاسی و افزایش نقش آفرینی در مناطق استراتژیک از جمله خاورمیانه در راستای تغییر موازنه به سود خود بوده است. در همین راستا چین در حال برقراری روابط استراتژیک با متحدین آمریکا در منطقه و یارگیری می باشدکه یکی از این کشورها عربستان سعودی است.
۱۷۱.

واکاوی نقش عملکردی نقشه های شناختی فازی در مطالعات آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقشه های شناختی فازی عدم تعیّن عدم قطعیت تحلیل ریسک آینده پژوهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۰
نقشه های شناختی فازی روشی پرکاربرد در تحلیل محتوا هستند که به کمک آن ها می توان روابط علت و معلولی بین شاخص های مختلف را استخراج و از آنجا که روابط علت و معلولی و تعیین شاخص ها در مطالعات آینده پژوهی از اهمیت بالایی برخوردار است، پژوهش حاضر به واکاوی نقش عملکردی آنها در این قبیل پژوهش ها می پردازد. لذا نوع پژوهش کاربردی–توسعه ای با رویکرد کیفی است. جامعه آماری پژوهش 243 عنوان مقالات مرتبط طی یک دهه گذشته از سال 2014 تا 2024 در بخش مطالعاتی و در بخش میدانی جهت اجرای دلفی فازی دو مرحله ای 12 نفر از اساتید دانشگاهی می باشد. در بخش مطالعاتی با رویکرد فراترکیب 67 عنوان مقاله مرتبط با موضوع، از بین 243 عنوان مرتبط، احصاء که منتج به استخراج 24 مضمون شد که مضامین مربوطه در سه مبحث نقش عملکردی نقشه های شناختی فازی در تعیین عدم قطعیت (11 مضمون)، مشخص نمودن عدم تعیُن (7 مضمون) و تحلیل ریسک (6 مضمون) دسته بندی شدند. در بخش میدانی با اجرای دو مرحله دلفی فازی و کسب نظر خبرگان، در تعیین عدم قطعیت نُه مضمون، در تعیین عدم تعیُن پنج مضمون و در تحلیل ریسک چهار مضمون به توافق خبرگان رسید. یافته های پژوهش نشان داد جایگاه نقشه های شناختی فازی در تعیین عدم قطعیت به بحث مهم و حساس تصمیم گیری و فرآیند های مربوط به آن، در تعیین عدم تعیُن مبتنی بر تبیین روابط علّی بین پدیده ها و عوامل اثرگذار و در تجزیه و تحلیل ریسک بر پایه اجرای برنامه ها با توجه به پیامدهای آنها، نتایج حاصل از پیامدها و تحلیل های مربوطه نمود می یابد.
۱۷۲.

Reza Shah and the National Assembly: A Re-examination of Despotism in the Structure of Laws from the Sixth to Twelfth Sessions(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Reza Shah Political Despotism patrimonialism Legislative System national assembly

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۶
Research Objective: The present study aims to examine how Reza Shah's despotism influenced the Iranian legislative system in the contemporary era. This is primarily done through an analysis of the National Assembly's performance during its sixth to twelfth sessions. The study also aims to explain the mechanisms used to strengthen authoritarianism by intervening in the legislative process. Research Methodology: This paper utilizes the theoretical framework of patrimonialism and employs a documentary method with descriptive analysis. Historical sources, official documents, and legislative texts form the basis for data collection and analysis.Findings: The research findings indicate that Reza Shah successfully manipulated the legislative environment to consolidate his personal power. He achieved this by undermining the Assembly's independence, interfering in the composition of its representatives, eliminating political opponents, and leveraging authoritarian legitimacy. These interventions not only impacted the selection process of representatives but also significantly influenced the content of the laws passed. Conclusion: The study concludes that Reza Shah's despotism, by dominating the legislative body, played a crucial role in weakening political institutions and reducing the transparency of the legislative process in Iran. By offering a clear depiction of the interplay between authoritarianism and legislation, this study contributes to a more profound understanding of institution- building in contemporary Iranian history
۱۷۳.

خودآگاهی تاریخی و هویت سازی در بستر روایت های ایران شناسی (عصر قاجار و پهلوی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شرق شناسی ایران شناسی هویت خودآگاهی تاریخی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۱۱
هویت ملی و نسبت آن با هویت های فروملی و فراملی امروزه به معضل بسیاری از جوامع و ملت ها تبدیل شده است؛ به طوری که عموماً از آن با تعبیر بحران یاد می شود. با ورود ایران به دوران مدرن، هویت به مسئله ای پیچیده تبدیل شده است. یکی از عوامل مهمی که بر هویت سازی ایرانیان تأثیر گذاشته گفتمان شرق شناسی است. پژوهش های شرق شناسی منبع عمده تولید نظریات و مفاهیم در باب ماهیت جوامع شرقی ازجمله ایران بوده و برای شناخت و تحلیل این جوامع کمابیش به کار گرفته می شود. شرق شناسی و ابزارهای فنی آن چون زبان شناسی و باستان شناسی، برخی ابعاد فراموش شده تمدن و فرهنگ ایرانی پیش از اسلام را از غبار زمان و تاریخ بیرون آورد و دستاوردهای آن را در قالب روایت های تاریخی ارائه کرد. این مقاله با روش تحلیل تاریخی، درپی پاسخ به این پرسش برآمده که کارکرد گفتمان ایران شناسی در خودآگاهی تاریخی و برساخت هویتی مدرن ایرانی چه بوده است؟ یافته های پژوهش بر آن است که در دوران مدرن، هویت امروزین بسیاری از بناهای باستانی ایرانی توسط شرق شناسی بازتعریف شد. با اتکا به آثار و منابع یونانی رومی، فارسی عربی، حفاری های باستان شناختی و بازخوانی خطوط باستانی، کلان روایت های تاریخی در بستر این گفتمان بالید و مبنایی برای خودآگاهی تاریخی و هویت سازی ایرانیان شد.
۱۷۴.

پویایی گفتمان های هنجاری و امنیتی در روابط اتحادیه اروپا و ایران (2018-1992)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایران اتحادیه اروپا قدرت هنجاری سازه انگاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۱
ایران و اتحادیه اروپا به عنوان دو بازیگر مهم بین المللی که دارای روابط بسیار طولانی بوده اند همواره در کانون توجه پژوهشگران روابط بین الملل و علوم سیاسی قرار داشته اند. در این مقاله باتوجه به قدرت هنجاری اروپا و اهمیت شناخت آن برای ایران، تأثیرات این رویکرد هنجاری که توسط یان منرز تئوریزه شده است مورد بررسی قرار گرفته است. این مقاله به دنبال پاسخ دادن به این سؤال کلیدی است که: دلایل انتخاب رویکرد هنجاری اتحادیه اروپا نسبت به ایران از سال 1992 تا 2018 چیست؟ برای پاسخ به این پرسش، فرضیه پژوهش حاضر این است که اتحادیه اروپا همیشه به عنوان یک قدرت هنجاری شناخته شده است و به همین علت نیز مرکز ثقل روابط خود با ایران را از آغاز شکل گیری این اتحادیه اروپا در سال 1992 تفکرات هنجاری اروپایی شکل داده است. اما این روند پس از سال 2008 و تا سال 2018 و خروج ترامپ از برجام به دلیل ایجاد معضلات بین المللی جدید مانند تروریسم، بحران مهاجرت و بحران اقتصادی اندک اندک به حالت امنیتی تغییر پیدا کرده است. برای بررسی این مسئله از چهارچوب نظری سازه انگاری استفاده شده است.
۱۷۵.

جستجوی راه حل پایدار در مناقشه اسرائیل و فلسطین از منظر جودیت باتلر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: منازعه اسرائیل -فلسطین جودیت باتلر صهیونیسم دولت-ملت یهود

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷
این مقاله به بررسی رویکرد انتقادی جودیت باتلر، فیلسوف پساساختارگرا، به مناقشه اسرائیل و فلسطین می پردازد و راه حل های جایگزینی را که او بر پایه مفاهیم اخلاقی و سیاسی ارائه می دهد، تحلیل می کند. باتلر با نقد رادیکال مفاهیم «دولت-ملت» و «صهیونیسم»، راه حل های مرسوم مانند «دو دولت» یا «یک دولت» را به دلیل تداوم بی عدالتی تاریخی، طرد فلسطینیان و اتکا به منطق انحصارگرایانه، ناکارآمد می داند. در مقابل، او مفاهیم «دیاسپورا» و «هم زیستی» را به عنوان چارچوبی جایگزین پیشنهاد می کند. دیاسپورا از نگاه باتلر، نه صرفاً وضعیتی جغرافیایی، بلکه یک موضع اخلاقی مبتنی بر تجربه مشترک تبعید و آوارگی یهودیان و فلسطینیان است که بر اهمیت زیستن در نسبت با «دیگری» تأکید دارد. هم زیستی نیز فراتر از همجواری فیزیکی، به معنای ایجاد فضایی سیاسی مشترک مبتنی بر برابری مطلق حقوق، احترام متقابل به تکثر فرهنگی و مسئولیت پذیری مشترک برای آینده است. باتلر با الهام از ادوارد سعید و هانا آرنت، بر ضرورت «ترجمه» فرهنگی و اخلاقی میان روایت های متضاد و گذار از ساختارهای دولت-ملت تأکید می ورزد،
۱۷۶.

ارزیابی تأثیر فناوری های زیست سنج بر کیفیت حکمرانی حکومت ها (با تأکید بر ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: زیست سنجی حکومت امنیت ایران حکمرانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۱ تعداد دانلود : ۸۲
در سال های اخیر فناوری های زیست سنجی به دلیل مزایایی که دارند با شتاب فزاینده در شناسایی خودکار افراد نسبت به سایر روش ها دچار ارجحیت شده اند. استفاده از زیست سنجی در عین حال نگرانی هایی در مورد حفظ حریم خصوصی نیز به همراه دارد. در حقیقت می توان گفت فناوری های زیست سنج به بازو و ابزار جدید حکومت در زمینه حکمرانی تبدیل شده اند. این ابزار جدید در عین آنکه می تواند باعث ارتقای امنیت حکومت شود نگرانی هایی نیز به همراه آورده است. در حال حاضر نگران کننده ترین بخشی که فناوری های زیست سنجی در آنجا به سرعت در حال رشد هستند، آستانه و مرز کشورهاست. یکی از ابتدایی ترین و بدیهی ترین کارویژه های حکومت مدرن حفاظت از مرزهای فیزیکی کشور و جلوگیری از ورود اتباع غیرمجاز و عناصر نامطلوب است. این اتباع و عناصر نامطلوب می توانند مهاجر غیرقانونی، تروریست، فرد دارای بیماری مسری یا کالای قاچاق باشند. حکومت ها با توسعه ابزارهای زیست سنج در حال گسترش و بسط ابزارهای حکمرانی خود جهت کنترل و پایش هر چه بهتر اتباع و مرزهای پیرامونی خود هستند. این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش است که فناوری های زیست سنج از چه ابعادی بر کیفیت حکمرانی حکومت ها تأثیرگذار هستند؟ و اینکه در کدام ابعاد استفاده از فناوری های زیست سنج برجستگی بیشتری پیدا کرده است؟ این پژوهش به لحاظ ماهیت توصیفی تحلیلی و از نظر روش جمع آوری داده ها و اطلاعات اسنادی - پیمایشی می باشد که در بخش پیمایشی از نظرات 84 کارشناس استفاده گردیده است. نتایج پژوهش نشان می دهد فناوری های زیست سنج از چهار منظر امنیتی، سیاسی، ارتباطی و حقوقی بر کیفیت حکمرانی حکومت ها اثرگذار هستند که در این میان مؤلفه امنیتی حکمرانی برجستگی بسیار بیشتری دارد. در مورد ایران، در چند سال اخیر از جمله مهمترین عرصه هایی که فناوری های زیست سنجی می تواند موجب افزایش کیفیت حکمروایی شود مسأله بحران مهاجران است. داده ها و اطلاعات زیست سنجی در این مورد می تواند برای سیاستگذاران و برنامه ریزان جهت اخذ بهترین تصمیمات و تدابیر و پایش مداوم مهاجران بسیار راهگشا باشد.
۱۷۷.

تبیین رابطه توسعه فرهنگی و ارزش ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توسعه توسعه فرهنگی تقدیرگرایی قوم گرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۳ تعداد دانلود : ۱۰۱
عدم توانایی نظریه های کلاسیک توسعه از جمله «نظریه وابستگی» و «نظریه نوسازی»، توسعه فرهنگی و تأثیر آن بر توسعه از اهمیتی خاص برخوردار شد.توسعه فرهنگی با موانعی روبرو است. تقدیرگرایی و قوم مداری از جمله موانع عمده هستند که در برابر توسعه فرهنگی قرار دارند، مقولاتی که موضوع واکاوی این پژوهش هستند. تقدیرگرایی و قوم گرایی به عنوان متغیرهای مستقل و توسعه فرهنگی به عنوان متغیر وابسته مورد سنجش قرار گرفتند. هدف بررسی تأثیر این موانع بر توسعه فرهنگی با تأکید بر تغییر ساختار ارزش ها در خانواده های شهر شیراز انجام شده است. این پژوهش به روش پیمایشی اجرا شده است. نمونه 384 نفر از شهروندان ساکن شهر شیراز بودند که تعداد آنان با استفاده از فرمول کوکران محاسبه شده و از نمونه گیری خوشه ایی در بین خانواده های جامعه آماری پرسشنامه توزیع گردید. یافته ها نشان داد که دو متغیر قوم گرایی و تقدیرگرایی بر تعیین ارزش های اجتماعی تأثیر قطعی دارند و رابطه معناداری در سطح 99 درصد به بالا وجود دارد و فرضیه ها مورد تأیید است. همچنین یافته ها نشان می دهد که گرایش به قوم گرایی و تقدیرگرایی بر دموکراسی ،جهانی شدن و علم گرایی تأثیرگذار و مانعی در راه توسعه فرهنگی می باشند.
۱۷۸.

نقش شخصیت در بازتفسیر رخدادهای تاریخ معاصر ایران، با تأکید بر مؤلفه های روان شناسی کمال (مورد مطالعه: سیدجمال الدین اسدآبادی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیدجمال الدین اسدآبادی بیداری اسلامی ویژگی های شخصیتی روان شناسی کمال نقش الگویی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹ تعداد دانلود : ۱۵۳
سید جمال الدین اسدآبادی اندیشمند و سیاستمداری دینی است که غالباً اندیشه های سیاسی و اجتماعی او مورد توجه محققان قرار گرفته است. بی شک، وی ویژگی های شخصیتی داشته است که این همه توان و اثرگذاری و برجستگی را به او بخشیده است. پژوهش حاضر در پی واکاوی ویژگی های شخصیتی سید جمال الدین اسدآبادی با تأکید بر مؤلفه های روان شناسی کمال بوده است(مسأله). این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت داده از نوع کیفی و تحلیل محتوا بوده و جهت گردآوری داده ها از روش سندکاوی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل کتب، مقالات و اسناد علمی مرتبط با سید جمال الدین اسدآبادی در فاصله زمانی سال های 1304 تا 1401 بود که مقالات و کتب مرتبط به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. تجزیه و تحلیل داده های این پژوهش در چهار مرحله توصیف، تحلیل، استنتاج و تبیین صورت پذیرفته است(روش). یافته های پژوهش نشان داد: سیدجمال الدین اسدآبادی به لحاظ شخصیتی، فردی خودآگاه، برخوردار از سازه حکمت، سازگار، سخت کوش در فعلیت بخشیدن به خود، برخوردار از وارستگی اخلاقی و عرفان اصیل اسلامی، اهل سعه صدر، انعطاف پذیر، مخالف خرافه گرایی، از خود گذشته، آشنا به زبان های زنده دنیا، شجاع در بیان حق و گشوده بر روی تجربه بود(یافته ها).
۱۷۹.

امکان سنجی سواحل مکران برای پیاده سازی الگوی دیپلماسی اقتصادی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیاست خارجی دیپلماسی اقتصادی سواحل مکران توسعه منطقه ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۵
دیپلماسی اقتصادی در رابطه با اداره روابط اقتصادی خارجی در مناسبات دوجانبه، منطقه ای و جهانی اهمیتی روزافزون یافته است. به طوری که علاوه بر تأمین منافع اقتصادی، ابزاری برای اهداف سیاسی، امنیتی و حتی فرهنگی در سیاست خارجی کشورها به شمار می آید. از همین رو تصریح اسناد بالادستی و ضرورت های محیطی و تاریخی، توجه به این مهم را در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران ارتقا بخشیده است. توسعه سواحل مکران نیز از جمله رویکرد های معاصر در برنامه ریزی های پیشرفت اقتصادی ایران است که از آن تحت عنوان پیشران توسعه ملی نیز یاد می شود. عقب ماندگی های زیرساختی، شاخص های نامناسب اقتصادی و تصویر نامطلوب و بیش از حد امنیتی این منطقه در عین وجود ظرفیت های کم نظیری چون اتصال به آب های آزاد، برخورداری از خط ساحلی ممتد، جاذبه های گردشگری دریایی، موقعیت مناسب در مسیرهای بین المللی، شرایط زیست محیطی مناسب برای کشاورزی و شیلات، منابع کافی برای تولید و تجارت انرژی های تجدیدپذیر و زنجیره ارزش انرژی های فسیلی اهمیت موضوع توسعه سواحل مکران را روشن می سازد. البته این مهم نیازمند راهبرد توسعه منطقه ای (RDS) مشخص و برگرفته از اسناد ملی بالادستی است. ازاین رو، پرسش اصلی در نوشتار حاضر آن است که آیا منطقه مکران امکان پیاده سازی الگوی دیپلماسی اقتصادی جمهوری اسلامی ایران را داراست؟ دراین رابطه به تطبیق خصوصیات توسعه منطقه ای مکران با الگوی یاد شده پرداخته می شود و با رویکرد توصیفی - تحلیلی و روش بررسی اسنادی به گردآوری اطلاعات پرداخته شده و از روش مطالعه موردی (Case Study) در تحلیل مسئله بهره برداری گردیده است.
۱۸۰.

شاخص های اسلامیت و جمهوریت در تعیین آیت الله خامنه ای به عنوان رهبر جمهوری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انتخاب رهبر جمهوریت اسلامیت آیت الله خامنه ای مردم سالاری دینی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵ تعداد دانلود : ۵۲
مجلس خبرگان رهبری در تاریخ 14 خرداد 1368، آیت الله سید علی خامنه ای را به عنوان ولی فقیه و رهبر انقلاب اسلامی انتخاب کرد. باتوجه به اینکه نظام مردم سالاری دینی یک الگوی منحصربه فرد و بی سابقه حکومت است و یکی از علت های این تمایز، وجود جایگاه رهبری است، ضرورت دارد این مسئله بررسی شود که آیا عملکرد نظام در تعیین رهبر، منطبق بر شاخص های مردم سالاری دینی (اسلامیت و جمهوریت) بوده است یا خیر. مشخصا پژوهش حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که آیا شاخص های مرتبط با مردم سالاری دینی که در قانون اساسی پیش بینی شده است، در فرآیند تعیین آیت الله خامنه ای به عنوان رهبر جمهوری اسلامی ایران رعایت شده اند؟ باتوجه به موضوع و سؤال پژوهش، به نظر می رسد روش کیفی با رویکرد تحلیلی-توصیفی، روش مناسبی برای رسیدن به نتایج تحقیق باشد. علت انتخاب این روش این است که طی آن می توان ضمن توصیف رویدادهای مرتبط با تعیین رهبر، به بررسی انطباق «فرآیند تعیین رهبر» و نیز «ویژگی های فرد منتخب» بر شاخص های مرتبط با فرآیندهای جمهوریت و عناصر اسلامیت در اندیشه مردم سالاری دینی پرداخت. نتیجه نشان خواهد داد که شاخصه های خاص مردم سالاری دینی (جمهوریت و اسلامیت) مبنی بر مشروعیت در اندیشه سیاسی شیعه، نظام امامت و حضور و مقبولیت مردمی که در قانون اساسی منعکس شده، بر فرآیند تعیین آیت الله خامنه ای به رهبری حاکم بوده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان