مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
نفت
حوزه های تخصصی:
درآمدهای حاصل از فروش نفت و گاز سهم قابل ملاحظه ای در درآمد دولت و تولید ناخالص دارد. در این مقاله با استفاده از روش میانگین متحرک در یک دوره پنج ساله روندی برای صادرات نفت به دست آمده است و انحراف از آن روند را پایه بی ثباتی در نظر گرفته و بر اساس آن، پنج تعریف از بی ثباتی ارایه شده که عبارت از: قدر مطلق انحراف، ریشه دوم انحراف، توان دوم انحراف، قدر مطلق انحراف به ازای یک واحد مقدار تخمین زده شده و در نهایت، انحراف منفی. در این مقاله بی ثباتی به عنوان یک متغیر در تابع تولید سنتی فدر (Feder) تعریف شده است و سپس، با استفاده از روش خود بازگشتی با وقفه های توزیعی (ARDL) پنج تابع مختلف - به ازای هر تعریف بی ثباتی - تخمین زده شده است. نتایج به دست آمده نشان از ارتباط منفی میان سه تعریف مختلف اول، دوم و سوم بی ثباتی با رشد اقتصادی دارد. در تعریف چهارم ارتباط بسیار جزئی و قابل اغماض میان آنها مشاهده شده و اصل همگرایی میان متغیرهای آن مدل نیز دارای تردید است. اما در تعریف پنجم، ارتباط بی ثباتی صادرات با رشد اقتصادی مثبت و قابل توجه است و به نظر می رسد که تعریف پنجم روش مناسبی برای تعریف بی ثباتی صادرات نفتی نباشد.
بررسی علل و پیامدهای حضور ایالات متحده در قفقاز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منطقه قفقاز که به جهت موقعیت جغرافیایی و شرایط مکانی از گذشته های تاریخی دارای اهمیت استراتژیک بوده و با وجودی که در دوره جنگ سرد، در حاکمیت اتحاد شوروی قرار داشت، ولی به جهت واقع شدن در منطقه برخورد دو قلمرو ژئواستراتژیک و دو پیمان نظامی ناتو و ورشو، از اهمیت ژئواستراتژیک برخوردار بود که در نهایت پس از فروپاشی اتحاد شوروی و استقلال جمهوریهای آذربایجان، ارمنستان و گرجستان، آرام آرام از حیطه نفوذ روسیه خارج و در محدوده منافع حیاتی ایالات متحده قرار گرفته است. به همین سبب ایالات متحده به دنبال منافع خود وارد منطقه حیات خلوت (خارج نزدیک) روسیه شده و سبب نگرانی امنیت ملی روسیه گردیده است. هر یک از بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای به دنبال کسب منافع بیشتر یا رفع نگرانیهای امنیتی خود، منطقه را با بحران مواجه کرده اند. بحرانهای سرزمینی، قومی، سیاسی و اقتصادی پدید آمده ناشی از فروپاشی شوروی از آغاز دهه 90 قرن بیستم که هنوز هم حل نشدهباقی مانده و توسعه و تحول منطقه را به تاخیر انداخته اند، به بحرانی تر شدن منطقه منجر شده اند. از آنجا که منافع بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای اغلب با یکدیگر در تضاد است آنها رو در روی یکدیگر قرار گرفته اند و به بحرانی تر شدن منطقه دامن زده اند. به همین سبب منطقه قفقاز با وجود توانهای منابع طبیعی سرشار(از جمله نفت و گاز) تواناییها و زیر ساختهای اقتصادی مناسب و جمعیت فعال و نیروی انسانی آموزش دیده که لازمه توسعه همه جانبه یک منطقه است، با بحران های چندی روبروست. در این مقاله حضور ایالات متحده در ارتباط با متغیر نفت و عوامل استراتژیکی مورد بررسی و پژوهش قرار گرفته است. ایالات متحده با ادامه دکترین مهار و محصورسازی مربوط به دوره جنگ سرد این بار نه اتحاد شوروی (که دیگر حیات سیاسی آن پایان یافته)، بلکه به محصورسازی روسیه به عنوان ابرقدرت اتمی و غیر قابل کنترل اقدام کرده است که نحوه دستیابی به این استراتژی و تاکتیکهای آن مورد بررسی و پژوهش قرار گرفته است.سوالات اساسی که در اینجا مطرح می شود این است که آیا ایالات متحده برای مهار و محصورسازی روسیه در قفقاز حضور یافته است؟ آیا یافتن جایگزین و تنوع بخشی به منابع نفتی وارداتی سبب حضور ایالات متحده در این منطقه شده است؟ آیا ایالات متحده به دنبال اهداف استراتژیک در منطقه حضور یافته است و تحولات منطقه از جمله انقلابهای به اصطلاح رنگین چه رابطه ای با حضور ایالات متحده دارد و آیا این تحولات در راستای اهداف استراتژیک آن صورت گرفته است؟ برای پاسخ به این سوالها این پژوهش در پی یافتن رابطه بین متغییر نفت و امنیت در قفقاز است و فرض بر این است که ایالات متحده هم اهداف استراتژیک و هم اهداف اقتصادی را در منطقه دنبال می کند که از نظر تحلیل ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی قابل بررسی است
نقش برنامه های عمرانی پیش از انقلاب در مهاجرت های روستا – شهری کشور (با تأکید بر اهمیت درآمدهای نفتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از زمان اجرای اولین برنامه عمرانی کشور 58 سال می گذرد. سیاست ها، و خط مشی های نادرست این برنامه ها، به دلیل متکی بودن به درآمدهای نفتی ودر نتیجه« ایجاد دولت رانتیری» همچنین تخصیص بیشتر بودجه های عمرانی و جاری ناشی از این درآمد به شهرها، به ویژه شهرهای بزرگ کشور باعث تشدید مهاجرت روستاییان به شهرها شد.درکنارآن توجه به صنعت مونتاژ، انجام اصلاحات ارضی، کم توجهی به روستاها به طور اعم و توسعه کشاورزی به طور اخص، بر روند مهاجرت های روستا- شهری افزود. از پیامدهای مثبت ومنفی این پدیده می توان به تعدیل بیکاری فصلی و افزایش میزان دستمزد برای افراد باقیمانده در روستاها، رونق امور ساختمانی و افزایش تولیدات صنایع مونتاژ و مواد غذایی در شهرها، شهرنشینی شتابان، دگرگونی ساختار جمعیتی شهرها وروستاها،برهم خوردن ساخت اشتغال و افزایش بیکاری وگرایش به اشتغالات کاذب، وابستگی به واردات محصولات کشاورزی اشاره نمود.
نا گفته های امتیاز دارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واگذاری امتیاز نفت دارسی از سوی مظفرالدین شاه قاجار به ویلیام ناکس دارسی در سال 1901 م.نقطه عطفی در تاریخ معاصر ایران است ، چرا که ورود نفت به عرصه اقتصادی کشور پیامدهای سیاسی ،اجتماعی و اقتصادی بسیار داشت . جنبش ملی نفت ایران با ابعادی وسیع تر از مناقشه اتمی ایران با امپریالیسم جهانی در حال حاضر از پیامدهای سیاسی - اجتماعی امتیازی بود که حق ملتی را به بیگانه واگذار کرده بود . تحکیم و تثبیت اقتدار و نفوذ انگلیس در ایران ، کوشش انگلیس برای تجزیه خوزستان از ایران ،برتری نیروی دریایی انگلیس در جنگ جهانی دوم با استفاده از نفت ایران از دیگر پیامدهای واگذاری این امتیاز بود . در عصر حاضر ، ناگفته هایی از پشت پرده واگذاری امتیاز نفت دارسی و کوشش دولت انگلیس برای به چنگ در اوردن این امتیاز بررسی می شود .
تحلیل جایگاه نفت در تهاجم آمریکا به عراق
مقاله حاضر با استناد به شواهد آشکار و پنهان نشان می دهد که در تهاجم آمریکا به عراق ، نفت از اهمیت کلیدی برخوردار است . در واقع و طبق تبلیغات گسترده جنگ آمریکا با عراق به منظور حذف صدام حسین از حاکمیت صورت گرفت ، اما مستندات مختلف و نیز ادامه اشغالگری آمریکا همگی دلالت بر اهمیت اهداف بیان نشده و پشت پرده ایالات متحده در عراق دارند . در میان این اهداف ، مساله نفت از ابتدا مورد توجه تحلیلگران اقتصاد سیاسی بین الملل قرار داشته است . این مقاله خاطر نشان می سازد که عراق پس از عربستان سعودی از جهت ذخایر کشف شده نفت دارای مقام دوم جهانی است و می تواند نقش کلیدی در استراتژی انرژی ایالات متحده برای حل مسئله وابستگی رو به تزاید آمریکا به نفت و نیز تحت فشار قرار دادن کشورهای وابسته به نفت مانند اعضای اوپک ، روسیه و سایرین داشته باشد . همچنین شواهد حاکی از آن است که آمریکا با تسلط بر نفت عراق خواهد توانست به استیلای دلار در اقتصاد جهانی نفت تداوم بخشد .
استفاده از توان های بالقوه مناطق جهت توسعه گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برگی از تاریخ ایران نفت ایران آغازگر جنگ سرد آمریکا و شوروی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اغلب اندیشمندان برآنند که اولین برخورد امریکا و شوروی در دوران جنگ سرد بر سر ایران شکل گرفت. آنچه امریکا را به این درگیری کشاند امتناع شوروی از تخلیه نیروهایش از ایران و همزمان تلاش برای ایجاد حکومت های دست نشانده در آذربایجان و کردستان در فوریه 1964 بود. شوروی به عنوان مظهر مارکسیسم و لنینیسم در جستجوی ایجاد کمربند امنیتی و نفوذ ایدئولوژیک بود و البته منافع اقتصادی خود را نیز مدنظر داشت این مسئله امریکا و انگلیس را خیلی زود برانگیخت تا بخاطر اهمیتی که ایران به عنوان یک منطقه نفت خیز داشت و بخاطر اهمیت آن به عنوان ”درب پسین“ شوروی فعالیت های بازدارنده ای را، در داخل و خارج و از طریق سازمان ملل متحد، در مقابل شوروی، تدارک ببینند. علت العلل تمامی توجهات امریکا به ایران نفت بود و آغاز جنگ سرد در ایران بخاطر واکنش در برابر دست اندازی های شوروی بود. اهمیت نفت برای امریکا به حدی بود که عاقبت حتی با انگلیس، که متحد او بود، در منطقه، رویارو قرار گرفت و به این صورت رویارویی دو جانبه بر سر ایران (امریکا و انگلیس- شوروی) به رویارویی سه جانبه (امریکا- انگلیس- شوروی) تبدیل شد. امریکا درصدد بود تا بر مناطق تحت نفوذ شوروی تسلط تجاری و ایدئولوژیک، بیابد اما وانمود می کرد که با بی میلی در برابر شوروی مقاومت می نماید. امریکا حق برتری خود را در جهان با چیرگی بر کانسارهای نفتی ایران می جست اما انگلیس برای خود در ایران به یک حق سنتی قابل بود و با ایستادگی در برابر این متفق سابق آن را به کنسرسیوم نفتی تبدیل نمود.
سیاست خارجی ژاپن در آسیای مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله پس از مروری بر تحول مفهوم ملت باوری و هویت ملی در اروپا به چگونگی انتقال این مفهوم به آسیای مرکزی و بسط و ترویج آن توسط اتحاد شوروی می پردازد و معضل امروز مردم این منطقه را در دست یافتن به تعریفی از هویت ملی خود پس از استقلال از اتحاد شوروی و در عصر جهانی شدن مورد بررسی قرار می دهد. کوشش دارد نشان دهد که ماهیت تصنعی جمهوری های قومیت محورِ ایجاد شده در دوران اتحاد شوروی نه با پیشینه تاریخی و فرهنگی منطقه سازگار است و نه با روند جهانی شدن و تأکید رهبران فعلی کشورهای نواستقلال آسیای مرکزی بر ملت باوری رمانتیک و ملت سازی دیرهنگام نتیجه ای جز جدایی بیشتر و اختلاف و احیاناً جنگ و منازعه در منطقه نخواهد داشت.
نفت خلیج فارس و امنیت ملی ایالات متحده(مقاله علمی وزارت علوم)
اهمیت حیاتی انرژی در رشد و شکوفایی اقتصاد ملی و بین المللی باعث شده تا نفت بهعنوان یکی از عناصر اصلی سیادت جهانی مورد توجه قدرتهای بزرگ قرار گیرد. بخشی عمده از این رقابتهای جهانی نفت در منطقهی خلیج فارس روی داده است. در آستان? قرن بیست و یکم و حملات یازده سپتامبر، نفت بیش از پیش به یکی از ارکان سیاست خاورمیانهای آمریکا تبدیل شد؛ به نحوی که دغدغههای مربوط به نفت خلیج فارس به همراه مبارزه با تروریسم، جلوگیری از گسترش سلاح های کشتار جمعی و مناقشهی اعراب و اسرائیل مجموعهای بسیار درهم تنیده را ایجاد کرد که در قالب استراتژی امنیت ملی ایالات متحده متجلی گردید. مقال? حاضر درهم تنیدگی نفت خلیج فارس و استراتژی امنیت ملی آمریکا در دوران نومحافظهکاران را بررسی میکند.
نقش نفت در حمله آمریکا به عراق
حادثه یازدهم سپتامبر 2001 منجر به تغییر محیط نظام بین الملل، نوع و شکل روابط و حتی مفاهیم آن به صورت اساسی شد. این حادثه را می توان پایان دوره گذار در نظام بین الملل و سیاست خارجی آمریکا دانست. حادثه یازده سپتامبر با خلق و ایجاد دشمن جدیدی به نام تروریسم، زمینه را برای بهره برداری آمریکا از این دشمن برای حل مشکلات خود در نظام بین الملل فراهم کرد. این حادثه شرایط متفاوتی را برای دستگاه سیاست خارجی آمریکا فراهم آورد و باعث شد که آمریکا به بهانه مبارزه با تروریسم و نابودی سلاح های کشتار جمعی در سال 2003 به عراق حمله کند. اما به نظر می رسد که در کنار این اهداف بیان شده، دستیابی به منابع غنی نفت عراق هم جزء اهداف پشت پرده جنگ آمریکا در عراق بود. به عبارتی بحران عراق ارتباط تنگاتنگی با منابع نفتی این کشور داشته و نفت یکی از اهداف مهم آمریکا در حمله به عراق بوده است.
جایگاه منابع انرژی در امنیت خلیج فارس و امنیت آمریکا با توجه به الگوی امنیت مشارکتی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
خلیج فارس به دلیل موقعیت ژئواکونومیک و ژئواستراتژیک خود همواره مورد توجه قرار داشته است. افزایش مصرف انرژی جهان همزمان با افول ذخایر نفتی سایر نقاط جهان روز به روز بر اهمیت خلیج فارس به عنوان اصلی ترین مرکز تامین انرژی جهان می افزاید.انرژی تاثیر مستقیم بر رشد اقتصاد و به تبع آن رفاه و امنیت ملی کشورها دارد و آمریکا به عنوان بزرگترین مصرف کننده انرژی جهان شدیدا از تغییرات و نوسانات در عرضه انرژی متاثر خواهد شد. لذا دستیابی به انرژی مطمئن ومستمر جزء منافع حیاتی ایالات متحده به شمار می رود. از سویی دیگر نقش انرژی در ساختار امنیتی خلیج فارس نیز قابل چشم پوشی است. نفت در ثبات سیاسی، رفاه اقتصادی و نهایتا بقای کشورهای خلیج فارس نقش کلیدی ایفا می کند.از آنجا که امنیت هم برای تولید کنندگان و هم برای مصرف کنندگان انرژی -و مهمترین مصرف کننده یعنی ایالات متحده- نقش بنیانی و اساسی دارد لذا در این مقاله رابطه بین انرژی و امنیت در منطقه خلیج فارس و ارتباط آن با ایالات متحده مورد بررسی قرار می گیرد و پس از آن یک الگوی امنیت مشارکتی برای خلیج فارس با توجه به واقعیت های کنونی و در جهت تامین منافع اغلب کشورها ارایه می گردد.
بررسی ابعاد تأثیر گذار بر ساختار امنیتی بازار جهانی نفت
حوزه های تخصصی:
امنیت انرژی یکی از مهم ترین ابعاد مورد توجه کارشناسان در محافل علمی و اقتصادی دنیا می باشد. ابعاد تأمین امنیت انرژی بسیار وسیع وگسترده است و بر این اساس مطالعات گسترده در این حوزه نیازمند مطالعات جدیدتر و بهره مندی از دیدگاه های دقیق تر می باشد. بدیهی است این امر به منظور اعمال سیاستگذاری های مناسب و همچنین تجزیه و تحلیل شرایط و تحولات فعلی ضرورت انکارناپذیر می باشد. نفت همانند خون در جریان اقتصاد غرب و نبض اقتصاد اغلب تولیدکنندگان بزرگ بازار نفت و به ویژه اعضای خاورمیانه است. از این رو، ارتباط انکارناپذیری میان سطح فعالیت های اقتصادی جهان و بازار نفت وجود دارد. بهره مندی از نفت نه تنها به عنوان ابزاری استراتژیک در سیاست خارجی مصرف کنندگان و تولید کنندگان به شمار می رود بلکه به عنوان یکی از چالش های عمده مؤثر بر امنیت بازار جهانی نفت محسوب می شود. بر این اساس به نظر می رسد غیر سیاسی کردن بازار انرژی ضرورتی حیاتی است که می تواند فضایی را برقراری امنیت بلند مدت انرژی فراهم آورد که در این مقاله بدان پرداخته می شود.
مسجدسلیمان، نخستین نفت شهر خاورمیانه و تحولات جمعیتی و کالبدی ـ فضایی آن در گذر زمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حیات، تکامل، و زوال شهرها در ادوار مختلف نتیجه تأثیر عوامل گوناگون در طول زمان است که علاوه بر تغییر در تراکم و ماهیت گروه های ساکن در شهر، کالبد و نوع فعالیت های جاری در آن را نیز متحول می کند. شهر مسجدسلیمان، اولین شهر نفتی خاورمیانه و نخستین شرکت شهر معدنی ایران، در طول حیات خود از دوران باستان تاکنون تحت تأثیر عوامل مختلف، فراز و نشیب هایی را پشت سر گذاشته که فضای اقتصادی و اجتماعی و همچنین کالبد آن را دست خوش تغییرات بسیاری کرده است و امروز درگیر مشکلات پیچیده کالبدی، اقتصادی، فرهنگی ـ اجتماعی، و زیست محیطی است. در این پژوهش که با روش توصیفی ـ تحلیلی و بر مبنای تحلیل جغرافیای تاریخی شهر انجام شده ، علاوه بر بررسی عوامل پیدایش و تغییرات شهر در دوره های مختلف، مسجدسلیمان در حکم سکونت گاهی تأثیرپذیر از عوامل برون زا بررسی شده است که نتایج آن نشان می دهد تقابل فرایندهایی نظیر انقطاع برنامه ریزی شهری و تکیه بر اهداف تک بعدی اقتصادی با هویت شکل یافته و تعلق خاطر ساکنان شهر موجب پیچیدگی و تشدید مشکلات شهری در این سکونت گاه شده است.
ضرورت نوسازی اقتصادی از نگاه مطبوعات 1304 ـ 1300 هـ .ش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های نخست قرن 13هجری/ 19میلادی، با شکست ایران در جنگ با روسیه و ورود ایران به چرخه نظام سرمایه داری غرب، اقتصاد ایران در بخش های کشاورزی، تجارت و صنایع دستی با بحران مواجه شد. با برقراری نظام مشروطه، طرح نوسازی اقتصادی در دستور کار مشروطه خواهان قرار گرفت، لیکن بحران های سیاسی ـ اجتماعی عصر مشروطه و اشغال ایران در سال های جنگ جهانی اول مانع از تداوم نوسازی در ساختار اقتصادی ایران شد. پس از کودتای ۱٢٩٩، لزوم نوسازی اقتصادی و نقش پول در نوسازی کشور مورد توجه روشنفکران تجددخواه قرار گرفت. در این راستا پیشنهاداتی در مطبوعات دوره مورد نظر در زمینه رونق کشاورزی، بهبود تجارت، ارتقا صنعت و واگذاری امتیاز به سرمایه گذاران خارجی مطرح گردید. بر این اساس در مقاله حاضر به بررسی و بازخوانی برخی از پیشنهادات مندرج در مطبوعات سال های 1300 تا 1304هـ.ش در خصوص لزوم نوسازی ارکان اقتصاد ایران پرداخته شده است.
تحلیل چالش ها و راه کارهای توسعه صادرات غیرنفتی مطالعه موردی: صنایع نساجی استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تلاش برای رسیدن به اهداف چشم انداز ۲۰ ساله و ایجاد ظرفیت های جدید درجهت توسعه صادرات غیرنفتی همواره از جمله راهبردهای بلند مدت کشور در عرصه اقتصاد در طول سال های اخیر بوده است. هرچند که در طول برنامه های اول ، دوم و سوم توسعه اقتصادی کشور ، وضعیت صادرات غیرنفتی ایران از رقم پیش بینی شده کم تر بود ، اما در سال نخست چهارمین برنامه توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور این میزان از رقم پیش بینی شده نیز فراتر رفت. از سوی دیگر، صنعت نساجی ایران با وجود حمایت های گسترده دولت از جمله اعطای وام های کم بهره از محل حساب ذخیره ارزی، همچنان درگیر معضلات و مشکلات پرشماری است. گفته می شود استمرار بحران های این صنعت، می رود تا یکی از کهن ترین رشته های صنعتی فلات دیرپای ایران را از مدار توجیه اقتصادی و مزیت سنجی خارج کند. هر چند بررسی این موضوع که صنعت نساجی چرا به شرایط فعلی رسیده است، نیازمند گزارشی مفصل تر است، اما تردیدی نیست که در شرایط فعلی نیز راهکارهای مؤثری برای برون رفت پایدار از بحران و رسیدن به ساحل ثبات، برای صنعت نساجی وجود دارد. یکی از این راه کارها که همواره مورد توجه کشورهای توسعه یافته نیز بوده است، راهبرد توسعه صادرات است. در این راستا، این مقاله به تحلیل و اولویت بندی مؤلفه های موثر بر توسعه صادرات محصولات نساجی خواهد پرداخت. نتایج این مطالعه حاکی از آن است که کیفیت محصولات نساجی و نگرش راهبردی برای حضور در بازارهای جهانی از مهم ترین عوامل تاثیرگذار بر توسعه صادرات این محصولات می باشد.
تاریخ تحولات قراردادها در صنعت نفت ایران (با تأکید بر 1353ـ1333)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ تحول قراردادهای نفتی ایران از قراردادهای امتیازی به سمت مشارکتی و سپس خدمتی از ابتدا تا انقلاب سال 1357 به همراه تحلیل های مربوط آن، در مقاله حاضر به رشته تحریر درآمده است. بررسی این سیر تحول به ارتقاء دانش از موضوع مهم قراردادهای نفتی برای انعقاد کارآمد تر قراردادهای کنونی کمک می کند. در حقیقت می توان نتیجه گرفت آنچه امروزه در انعقاد قراردادهای نفتی ایران رخ می دهد چیزی چندان فراتر از بستر تاریخی آن، یعنی تحولات پیش از انقلاب نیست که این به مانند هر پدیده تاریخی وابستگی به مسیر را نشان می دهد. در این راستا باید به دوره بیست ساله مهم 1353 ـ 1333 اشاره داشت. در دوره مذکور هسته اصلی تاریخ تحولات قراردادهای نفتی دنیا، به پیش قراولی نسبی ایران، از پایان قراردادهای امتیازی به سمت قراردادهای مشارکتی و سپس انعقاد قراردادهای خدمتی شکل گرفت. برخلاف عمده نوشتارهای عمومی تاریخی مرتبط با مسأله نفت، در مقاله حاضر سعی شده تا وقایع و تحولات مربوطه بیشتر با رویکرد تخصصی و از زاویه دید تاریخی، اقتصادی و حقوقی بررسی و همچنین تحلیل های لازم نیز ارائه گردند. نتایج بررسی تاریخی مقاله نشان می دهد که الگوی قراردادهای نفتی در بستر زمان و در پاسخ به شرایط رفته رفته کامل تر شده و ایران نقش زیادی را در این تحول در دنیا ایفا کرده است امری که لازم است از این به بعد نیز تداوم یابد.
منبع طبیعی نفت و پیشرفت اقتصادی ایران: چالش ها و راهکارها
حوزه های تخصصی:
نگاهی به وضعیت پیشرفت اقتصادی کشورهای دارای منابع طبیعی (به ویژه نفت) حاکی از نامناسب بودن عملکرد آنها (بجز کشورهایی مانند نروژ، آمریکا و ...) برخلاف دارا بودن چنین منابعی است. از ویژگی های مربوط به اقتصاد این کشورها رشد اقتصادی پایین، درجه پایین توسعه یافتگی، به کارگیری سیاست های اقتصادی بعضاً ناکارامد و توجیه ناپذیر (اقتصادی)، کیفیت پایین نهادها است، بنابراین استنباط اولیه این است که وجود منابع طبیعی دارای تأثیر دوجانبه بر اقتصاد و سطح رفاه کشورهای مالک این منابع می باشد. با عنایت به وجود چنین ویژگی هایی برای برخی کشورهای دارای منبع طبیعی نفت (به ویژه ایران) هدف مقاله حاضر بررسی نقش منبع طبیعی نفت و درآمدهای مستقیم یا غیرمستقیم حاصل از آن در دستیابی به اهداف رشد و پیشرفت اقتصادی ایران و بررسی چالش ها و راهکارهای مربوط به چگونگی به کارگیری این منبع طبیعی جهت نیل به هدف پیشرفت اقتصادی کشور است. مهم ترین دلایل توسعه نیافتگی ایران که منتج از مقاله حاضر می باشند عبارت است از داشتن اقتصاد تک محصولی، داشتن نگاه غالب مصرفی نه سرمایه ای به درآمدهای ارزی حاصل از فروش نفت خام و ضعف در مدیریت صحیح درآمدهای نفتی. با توجه به دلایل توسعه نیافتگی ایران مهم ترین راهکارها برای برون رفت از این معضل تلاش برای دوری از اقتصاد تک محصولی تغییر نگرش مسئولین کشور از نگاه غالب مصرفی به درآمدهای ارزی حاصل از فروش نفت و توجه خاص به بحث مزیت نسبی در بخش تولید اقتصاد کشور است.
کاربرد ژئومورفولوژی در اکتشاف منابع نفتی در طاقدیسهای بانکول و دنه خشک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ویژگیهای مورفومتریک طاقدیسها می توانند نقش مهمی در شناسایی طاقدیسهای دارای منابع نفتی ایفا کنند. هدف این تحقیق بررسی نقش ژئومورفولوژی در اکتشاف منابع نفتی در طاقدیس نفت خیز بانکول و طاقدیس بدون نفت دنه خشک، با استفاده از شاخص های ژئومورفیک می باشد. جهت دستیابی به این هدف، نقشه های توپوگرافی 1:50000 و زمین شناسی 1:100000 و 1:250000، رقومی شدند و اطلاعات زمین شناسی و توپوگرافی استخراج گردید. براساس تصاویر ماهواره ای کویک برد و مطالعات میدانی، مورفومتری طاقدیس ها استخراج شد. در این تحقیق از شاخص های ژئومورفولوژیک نسبت جهت(AR)، تقارن چین-خوردگی(FSI)، سینوسیته جبهه طاقدیس(FFS)، تراکم زهکشی(Dd)، الگوی زهکشی و سطوح مثلثی شکل جهت تفکیک طاقدیس های فعال و غیر فعال از نظر تکتونیکی استفاده شد. مقادیر بالای AR ، FFS و Dd، مقدار پائین FSI، وجود سطوح مثلثی بزرگ و همچنین الگوی زهکشی راست گوشه در طاقدیس غیر نفتی دنه خشک نشان دهنده وجود تکتونیک فعالتر این طاقدیس نسبت به طاقدیس بانکول است. نتیجه این تحقیق نشان می دهد که عدم وجود نفت در طاقدیس دنه خشک را می توان تا حدودی با مکانیسم چین خوردگی سطح- خنثی توجیه نمود. تکامل و فشردگی طاقدیس دنه خشک باعث جابجایی سطح خنثی به سمت پائین و به موجب آن اتصال شکستگیهای فشاری و کششی شده و بنابراین به مهاجرت و فرار نفت به سطح منجر شده است. نتیجه این تحقیق نشان می دهد که پارامترهای مورفومتریک مذکور دارای کارایی مناسبی جهت تفکیک طاقدیسهای دارای نفت و غیر نفتی هستند. در مجموع می توان نتیجه گرفت که طاقدیسهای غیر نفتی دارای مورفولوژی فشرده تر و فرسایش یافته تر هستند در حالی که طاقدیسهای نفتی، جوانتر، عریض تر و کمتر فرسایش یافته اند.
جایگاه نفت ایران در منافع نفتی آمریکا در خاور میانه 1320-1330(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهمیت نفت ایران برای آمریکا بیشتر از منظر کودتای 28 مرداد برای بسیاری شناخته شده است؛ اما با اتمام جنگ جهانی دوم، سیاست خارجی آمریکا بر حمایت از بازسازی کشورهای همسو و متحد و مبارزه با گسترش کمونیسم متمرکز شد. در این میان، به دلیل اهمیت نفت برای جهان آزاد و نیاز کشورهای جهان به انرژی برای بازسازی، آمریکا سیاست حفظ ایران در مدار کشورهای آزاد به هر قیمتی را در سیاست خارجی خود قرار داد؛ از این رو سیاستمداران آن کشور با اینکه به دنبال منافع مستقیم نفتی در ایران نبودند، در دسترس بودن نفت ایران برای کشورهای آزاد را امری لازم قلمداد می کردند و خود بیشتر بر اهمیت ژئوپولتیک جایگاه ایران تأکید می کردند. در پژوهش حاضر، با روش تحلیل تاریخی و استناد بر اسناد وزارت خارجه ی آمریکا در سال های 1320-1330، درصدد هستیم که تصویری شفاف از جایگاه نفت ایران ارائه دهیم که با مطالعه ی آن، کودتای 28 مرداد 1332 و دخالت مؤثر آمریکا را درک کنیم. سیاست آمریکا در این دوره، بر کسب منافع غیرمستقیم از صنعت نفت ایران استوار بود که با روی کار آمدن دکتر مصدق و ملی شدن صنعت نفت، به کسب منافع مستقیم گرایش یافت.
درآمدهای نفتی، بازتولید فرهنگ سیاسی تَبعی و اقتدارگرایی در ایران (1357- 1336)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نظریّه ی دولت رانتیر، درآمد نفت علّت خودمختاری دولت و صعود اقتدارگرایی دانسته می شود. رانت بر سرشت، ساختار و کارکردهای دولت تاثیر دارد اما صرف وجود آن به استقلال دولت از جامعه و اقتدارگرایی نمی انجامد. برقراری اقتدارگرایی در کشورهای صاحب نفت مستلزم وجود پیشینه ای از فرهنگ سیاسی تبعی و ساختارهای سیاسی ای متناسب با آن است. بر این اساس درآمد نفت نه عامل تعیّن بخش بلکه تنها ابزار مناسبی برای مهندسی فرهنگی و باز تولید فرهنگ سیاسی تبعی و اقتدارگرایی در این جوامع است. به این ترتیب پایه های استیلای دولت بر جامعه نه بر نفت، بلکه بر فرهنگ و ساختارهای سیاسی تبعی ایی استوار می شود که از گذشته در این جوامع وجود داشته و به کمک درآمدهای نفتی بازتولید شده اند. این مقاله با پذیرش اهمیت درآمدهای نفتی در توضیح کارکردهای دولت و همزمان با عطف توجّه به کاستی های نظریّه ی دولت رانتیر، نقش دولت پهلوی در بازتولید وجوه تبعی فرهنگ سیاسی ایران و اقدامات آگاهانه ی آن را برای مهندسی فرهنگی به کمک ابزارها و نهادهایی مانند نظام آموزشی ، مراکز فرهنگی و رسانه های جمعی و از این طریق شکل گیری اقتدارگرایی در ایران بررسی می کند.