آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۷

چکیده

هدف : هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان فراتشخیصی مبتنی بر افکار تکرارشونده منفی با درمان فراتشخیصی یکپارچه در درمان افراد مبتلا به اختلال های اضطرابی و افسردگی همزمان بود. روش : در پژوهش حاضر 45 فرد مبتلا به حداقل یک تشخیص اصلی و یک تشخیص همراه در حوزه اختلال های اضطرابی و افسردگی به طور تصادفی در سه گروه درمان فراتشخیصی مبتنی بر افکار تکرارشونده منفی، درمان فراتشخیصی یکپارچه و گروه لیست انتظار جایگزین شدند و دو گروه درمانی، درمان های متناظر را دریافت کردند. برای گردآوری داده ها، آزمودنی ها پرسشنامه افسردگی بک- ویرایش دوم ( BDI-II )، پرسشنامه اضطراب بک ( BAI )، مقیاس عاطفه مثبت و منفی ( PANAS )، مقیاس سازگاری اجتماعی و کاری ( WSAS ) را در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری شش ماهه تکمیل کردند. داده های پژوهش از طریق تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مختلط، آزمون تعقیبی اثرات ساده و آزمون معناداری بالینی تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها : نتایج پژوهش نشان داد که هر دو درمان در مقایسه با گروه لیست انتظار، موفق به کاهش علایم افراد مبتلا به اختلال های همایند اضطرابی و افسردگی شدند (001/0 p< ). البته درمان فراتشخیصی مبتنی بر افکار تکرارشونده منفی در بهبود اضطراب، عملکرد عمومی و عاطفه منفی نسبت به درمان فراتشخیصی یکپارچه از اثربخشی بهتری برخوردار بوده است (05/0 p< )، ولی در کاهش افسردگی تفاوت معنی داری با هم نداشتند (05/0 p> ). همچنین درمان فراتشخیصی یکپارچه در افزایش عاطفه مثبت عملکرد بهتری داشته است (05/0 p< ). بررسی ملاک های معناداری بالینی نیز نشان داد که گروه درمان فراتشخیصی مبتنی بر افکار تکرارشونده منفی در مورد اختلال های اصلی و همراه، در پایان دوره پیگیری، به ترتیب 29 و 23 درصد بیشتر از گروه فراتشخیصی یکپارچه به وضعیت عملکرد طبیعی دست یافتند. نتیجه گیری : درمان فراتشخیصی مبتنی بر افکار تکرارشونده منفی در مقایسه با درمان فراتشخیصی یکپارچه در بهبود علایم افراد مبتلا به اختلال های همایند اضطرابی و افسردگی از اثربخشی بیشتری برخوردار بود.

تبلیغات