مقالات
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با هدف تبیین اصول تربیت شهروندی مبتنی برفلسفه هانا آرنت تدوین شده است. برای دستیابی به این هدف،از روشهای تحلیل منطقی فرارونده، تحلیل مفهومی و است نتاج عملی استفاده شده است. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که بنیاده ای فلسفه آرنت بر تلفیقی هوشمندانه از نحله های نئو ارسطویی و اگزیستانسیالیسم جهت فهم و نقد پدیدارهای زندگی استوار است. شهروندی آرنتی نیز بر انگاره هایی نظری چون وجود بستر عمومی، هویت جمعی و عاملیت انسانی ابتنا داشته که ضمن وجود ارتباط متقابل میان عناصر شهروندی، اخلاق شهروندی هم اهمیت خاصی یافته است به گونه ای که این عنصر درکنار عناصری چون حق و وظیفه، نقش قابل توجهی را در قوام و دوام این رویکرد از شهروندی ایفا می نماید. افزون بر این، براساس مبانی شهروندی آرنتی به مثابه ویژگیهای مقوم این گونه از شهروندی، اصولی چون خود انگیختگی، انکشاف، بسط اندیشه، ناهمسانی، تصدیق و دگرپذیری، تمرکززدایی، تعامل پایدار و فرآیند- مداری برای تربیت شهروندی آرنتی استنتاج شده است. استنتاج این اصول نشانگر وجود ارتباطی تنگاتنگ میان تربیت شهروندی و مبانی آن با فلسفه هانا آرنت است؛ فلسفه ای که آرنت از طریق آندرپی صورت بندی و احیا مفهومی اصیل از شهروندی بوده است که همچون رویکردی متفاوت و با اهمیت در میان گفتارهای شهروندی خود را باز می نمایاند. اهمیت چنین دیدگاهی درباره شهروندی، انجام پژوهش های دیگری را برای بررسی های مقایسه ای میان این رویکرد با دیگر رویکردهای تربیت شهروندی و نیز پژوهشهایی را به منظور به کارگیری این اصول در عرصه هایی چون برنامه درسی، مدیریت آموزشی و تدریس تربیت شهروندی مبتنی بر اندیشه آرنت ایجاب می نماید.
واکاوی \""الگوی کارآموزانه تربیت معلم\"" در دانشگاه آکسفورد و ارائه دلالتهایی برای نظام تربیت معلم ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظام تربیت معلم در دانشگاه آکسفورد با نام \""الگوی کارآموزانه\"" در سایه نگرشی مدرسه-بنیان در تربیت حرفه ای معلمان، یک مدل مشارکتی موفق میان نهاد مدرسه و دانشگاه به شمار می آید.سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که الگوی مذکور دارای چه ویژگیهای مشهود و ضمنی است که توانسته هم در فرآیند (یعنی اجرای برنامه) و هم در برآیند (یعنی دانشجو- معلمان) توفیق داشته باشد. بنابراین در این تحقیق برآنیم تا فرآیند تربیت حرفه ای دانشجو- معلمان در این الگو مورد واکاوی قرار گیرد تا از این معبر، بتوان دلالتها و روشنگریهایی را برای نظام متناظر آن در ایران به دست آورد. روش تحقیق به کار گرفته شده در طرحهای پژوهشی \""موردکاوی\"" جای می گیرد و از انواع سه گانه آن، در زمره موردکاوی توصیفی واقع می شود که هدفش ارائه توصیف غنی – به همراه درجه ای از تبیین- از مورد مورد مطالعه هم از بعد ساختار و هم از بعد تراکنشهای ضمنی است. تجربه زیسته نگارنده، مشاهده، مصاحبه با رئیس وقت دانشکده تعلیم و تربیت دانشگاه آکسفورد ، پروفسور ریچارد پرینگ، که مدیریت اجرایی دوره تربیت معلم را سیزده سال بر عهده داشته، یادداشتهای میدان عمل و مصاحبه با استادان، معلمان راهنما و دانشجو- معلمان ابزارهای تولید داده های مورد نیاز بوده است. توصیف و تحلیلهای ارائه شده به این ترتیب طبقه بندی شده است: ابتدا ابعاد مفهومی، تاریخی-اجتماعی و ساختاری این الگو مورد واکاوی قرار گرفته است. سپس عناصر سازنده آن بر اساس یک چارچوب نظری منتخب بررسی شده و بخش پایانی مقاله به ارائه دلالتهای الگوی مذکور برای نظام تربیت معلم در ایران اختصاص یافته است.
ارزیابی آثار آموزش عمومی و آموزش عالی بر رشد اقتصادی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی آثار سرمایه گذاری آموزشی بر رشد اقتصادی به تفکیک نوع آموزش طی سالهای اخیر مورد توجه جدی صاحب نظران و سیاستگذاران بوده است؛ در عین حال، دستاوردهای پژوهشی در کشورهایی چون ایران شواهدی سازگار فراهم نمی کنند. هدف اصلی این مقاله، ارزیابی عوامل رشد اقتصادی ایران با تأکید بر تأثیر آموزش عمومی در مقایسه با آموزش عالی و همچنین بازنمایی علل ناسازگاری در یافته های تجربی است؛ در این رابطه، تأثیر برخی از مهمترین چالشهای نظری و روش شناسی بر برآوردهای تجربی که به شدت اعتبار یافته ها را متأثر می سازند، ارزیابی می شود. اطلاعات آماری از منابع بانک مرکزی و مرکز آمار ایران برای دوره 89-1338 استخراج شده است. یافته های تجربی نشان می دهند: 1) برآوردهای تأثیر عوامل رشد اقتصادی، نسبت به ساختار الگو و نوع متغیر استفاده شده، و نسبت به روشهای مقابله با مشکلات اقتصادسنجی، بسیار حساس اند و نتیجه ارزیابیها را تغییر می دهند، 2) آموزش عامل رشد اقتصادی است و آثار خارجی مثبت نیز دارد، 3) سرمایه انسانی حاصل از سطوح مختلف تحصیلی تأثیری متفاوت بر رشد اقتصادی می گذارد، و 4) از میان الگوهای برازش شده، تنها الگوهای جدول 8 مناسب ترین برآوردها را از لحاظ مبانی نظری اقتصاد رشد و آزمونهای اقتصادسنجی، فراهم می کنند؛ بر اساس برآوردهای الگوهای مذکور سرمایه گذاری فیزیکی، سرمایه گذاری آموزشی، نرخ رشد جمعیت، استهلاک و تحولات فنی، جزو عوامل اصلی رشد اقتصادی ایران هستند. میزان تأثیر سرمایه گذاری آموزشی بیشتر از میزان تأثیر سرمایه گذاری فیزیکی (75/0 در مقابل 49/0) برآورد شده است. یافته ها همچنین وجود آثار خارجی ناشی از تراکم سرمایه انسانی (234/0) و نیز اینکه آموزشهای عمومی تأثیر به مراتب بیشتری بر رشد اقتصادی ایران دارند را تأیید می کنند. چنین یافته هایی، اولویت سرمایه گذاری آموزشی نسبت به سرمایه گذاری فیزیکی و نیز آموزش عمومی نسبت به آموزش عالی را برای تصمیم گیران تخصیص منابع آشکار می کند.
رشد زبان کودکان پیش دبستانی و رابطه آن باهوش کلامی، غیرکلامی و هوش کلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، باهدف بررسی رابطه هوش کلامی، هوش غیرکلامی و هوش بهر کلی با رشد زبان در کودکان عادی فارسی زبان دوره پیش دبستانی شهر نیشابور، در سال تحصیلی90-1389 انجام شده است. حجم نمونه 80 نفر (41 دختر و 39 پسر) از کودکان 5/6-5 ساله است که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده اند. برای تعیین هوش کلامی و هوش غیرکلامی به ترتیب از بخش کلامی و غیرکلامی (عملی) مقیاس هوشی وکسلر برای دورهپیش دبستانی (WPPSI) استفاده شده و از مجموع نمرات هوش کلامی و غیرکلامی این مقیاس هوش بهر کلی استنباط شده است. برای اندازه گیری رشد زبان از آزمون رشد زبان (TOLD-P:3) استفاده شده است. داده ها با بهره گیری از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون تی تحلیل شده است. یافته ها نشان داده اند که میان هوش کلامی، هوش غیرکلامی و هوش بهر کلی با رشد زبان رابط های مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین میان میانگین نمرات هوش کلامی، در دو جنس،به استثنای مؤلفه های اطلاعات، مشابهت ها و جملات، تفاوت معنادار وجود دارد؛ هوش کلامی پسران نسبت به دختران میانگین بالاتری دارد ومیان دختران و پسران در هوش غیرکلامی و همچنین رشد زبان، تفاوت معنادار وجود ندارد.
خودکارآمدی تحصیلی به عنوان میان جیگر ارتباط کمال گرایی خود-مدار و اضطراب امتحان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش1 بررسی رابطه میان متغیرهای مکنون اضطراب امتحان، کمال گرایی (خود-مدار و جامعه - مدار) و خودکارآمدی تحصیلی با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش، دانش آموزان مقطع راهنمایی استان تهران بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. اطلاعات مورد نظر با بهره گیری از پرسشنامه های اضطراب امتحان (ابوالقاسمی، 1375)، کمال گرایی چندبعدی (بشارت، 1375) و خودکارآمدی تحصیلی (جینکس و مورگان، 1999) گردآوری شد. یافته های پژوهش نشان داد که خودکارآمدی تحصیلی تنها رابطه میان کمال گرایی خود-مدار و اضطراب امتحان را میان جیگری می کند و نقش خودکارآمدی تحصیلی در ارتباط میان کمال گرایی جامعه - مدار و اضطراب امتحان ناچیز است. در نتیجه گیری کلی، پژوهش نشان داد که هر چند خودکارآمدی تحصیلی در این دانش آموزان تا حدودی سبب کاهش اضطراب امتحان می شود، اما زمانی که این افراد در شرایط استرس زای امتحان قرار می گیرند باورهای سازش یافته آنها فعال می شود و متعاقب آن اضطراب امتحان معناداری را تجربه می کنند. این پژوهش یافته هایی در زمینه حمایت از فرضیه آسیب پذیری خاص فراهم آورد که نشان می دهد کمال گرایی خود- مدار تحت شرایط استرس زا دارای پیامدهای سازش نایافته است.
ارتباط بین هوش معنوی و انگیزه داوطلبی در انجمن های ورزشی وزارت آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه داوطلبان یکی از منابع ارزشمند انسانی برای سازمانها به شمار می آیند به طوری که هر چقدر مدیران با عوامل مرتبط با مدیریت داوطلبان آشنایی داشته باشند، حفظ، نگهداری و کیفیت کار آنها نیز بیشتر خواهد شد. این پژوهش با هدف بررسی رابطه هوش معنوی و انگیزه داوطلبان به عنوان دو عامل مهم در مدیریت داوطلبان صورت گرفته است. این تحقیق از نوع همبستگی است و جامعه آماری آن شامل همه مسئولان انجمنهای ورزشی آموزش و پرورش کل کشور و برابر 806 تن بوده که به صورت داوطلبانه با انجمنهای ورزشی همکاری می کرده اند. تعداد نمونه آماری با استفاده از جدول مورگان 260 تن تعیین شده است. اطلاعات از طریق تکمیل پرسشنامه های محقق ساخته انگیزش و هوش معنوی داوطلبان گردآوری شده است. برای تحلیل داده ها روشهای آماری همبستگی، تیم ستقل و فرید من به کار رفته است. نتایج پژوهش نشان داده است که برای متغیر هوش معنوی بیشترین و کم ترین میزان رتبه به ترتیب به تفکر انتقادی وجودی و توسعه حالت آگاهی و برای متغیر انگیزش به اجتماع و توسعه شغلی اختصاص دارد. میان هوش معنوی و انگیزش داوطلبان نیز ارتباط معنا دار وجود داشت(05/0P<). مقایسه دو گروه زن و مرد داوطلب، تفاوت معنادار در مؤلفه های تفکر انتقادی وجودی، آگاهی و توسعه حالت آگاهی برای متغیر هوش معنوی و تفاوت معنا دار را در مؤلفه های حفاظتی و توسعه شغلی برای متغیر انگیزش نشان داد (05/0P<).محققان توصیه می کنند که به کارگیری روش های علمی مدیریتی در حوزه ورزش دانش آموزی برای بهبود مدیریت منابع انسانی در این بخش بسیار اثر بخش خواهد بود.
روش های تدریس و یادگیری مؤثر آموزش های زیست محیطی در آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آموزش و پرورش مهم ترین نهاد آموزشی است که در جهت توسعه همه جانبه، با تأثیرگذاری بر فرهنگ جوامع و ایجاد زمینه لازم،شرایط مناسب را برای دستیابی به نتیجه مطلوب و رفع مشکلات فراهم می آورد. هدف این پژوهش، بررسی روش های آموزشی مؤثر در ارائه آموزش زیست محیطی مدارس است که از نوع کاربردی به روش توصیفی از نوع پیمایشی انجام شده است. پرسشنامه محقق ساخته براساس طیف لیک رتبه منزله ابزار این پژوهش انتخاب شده است که روایی آن را متخصصان تایید کرده اند و پایایی آن با آلفای کرونباخ برابر 89/0 تایید شده است. جامعه آماری پژوهش همه معلمان و برنامه ریزان آموزشی دوره های تحصیلی ابتدایی و راهنمایی شهر تهران در سال تحصیلی 92-91 بوده است که بر اساس جدول مورگان و با روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب تصادفی حجم نمونه برای معلمان دو دوره 742 نفر و برنامه ریزان آموزشی 125 نفر به دست آمده است. برای تجزیه و تحلیل داده های حاصل از نرم افزار SPSSو آزمون t استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که معلمان و برنامه ریزان دوره های تحصیلی نظراتی متفاوت درباره روشهای آموزشی زیست محیطی هر یک از دوره های تحصیلی دارند. تفاوت روش های تدریس برای آموزش محیط زیست در مقاطع تحصیلی به دلیل نیازهای شناختی، عاطفی و روان شناسی دانش آموزان است که برای ایجاد دانش، آگاهی، تغییر رفتار، انگیزه و علاقه در آنها به محیط زیست و اهداف زیست محیطی ضروری خواهد بود.