تعلیم و تربیت

تعلیم و تربیت

تعلیم و تربیت دوره 37 زمستان 1401 شماره 152 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

الگوی تضمین کیفیت آماده سازی دانشجو- معلمان در نظام تربیت معلم ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۳۰ تعداد دانلود : ۲۶۰
هدف این پژوهش، ارائه الگوی تضمین کیفیت آماده سازی دانشجو- معلمان در نظام تربیت معلم بود. برای این منظور، از روش پژوهش آمیخته اکتشافی متوالی استفاده شد. در بخش کیفی از رویکرد نظریه برخاسته از داده ها استفاده شد. با کاربرد روش نمونه گیری هدفمند، 28 نفر از افرادی که با هدف پژوهش همخوانی بیشتری داشتند انتخاب شدند و مصاحبه نیمه ساختاریافته با آنان صورت گرفت. با کاربرد شیوه تحلیل مضمون، در بخش اول 20 مؤلفه اصلی تضمین کیفیت استخراج شدند که عبارت بودند از: سیمای معلمی، جذب دانشجو، سیستم تربیت، مدیران، اعضای هیئت علمی، کارکنان، ساختار، فرهنگ سازمانی، نظارت و ارزیابی سیستم، قوانین و مقررات، برنامه رسمی، برنامه غیررسمی، برنامه کارورزی، فرایند مربیگری، فرایند آموزش، فرایند ارزشیابی، تسهیل گرهای یادگیری، مربیگری نومعلمی، سنجش پیامدهای یادگیری و حمایت حرفه ای نومعلمان. به منظور اعتباربخشی به الگوی تضمین کیفیت، از دو روش کمی (پرسشنامه) و کیفی (تشکیل گروه کانونی) بهره گرفته شد و الگو به صورت مفروض ارائه شد. در بخش کمی، با بهره گیری از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی 745 نفر از اعضای هیئت علمی، مدیران عالی و میانی و دانشجویان انتخاب شدند. با توجه به مؤلفه ها و زیرمؤلفه ها، پرسشنام ه ای مشتمل بر 159 گویه تدوین شد که پایایی آن با اجرای مقدماتی و به روش آلفای کرونباخ 0/94 به دست آمد. تحلیل عاملی مرتبه دوم حاکی از آن بود که زیرمؤلفه های هر یک از مؤلفه ها به طور معناداری مؤلفه ها را پیش بینی می کنند و الگوی ارائه شده از اعتبار لازم برای هدف پژوهش برخوردار است.
۲.

صلاحیتهای تدریس مبتنی بر فاوا برای آموزش ریاضی: مقایسه دانشجو- معلمان با مهارت آموزان ماده 28(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۹۹ تعداد دانلود : ۱۵۷
هدف این پژوهش مقایسه دانشجو- معلمان و مهارت آموزان ماده 28 از لحاظ صلاحیتهای تدریس مبتنی بر فاوا در آموزش ریاضی بود. روش این پژوهش از نوع شبه تجربی با طرح گروههای ایستا بود که 20 نفر از دانشجو- معلمان و 20 نفر از مهارت آموزان ماده 28 استان آذربایجان شرقی در سال تحصیلی 98- 1397 نمونه آن بودند. هر دو گروه محتوای آموزش ریاضی دوره ابتدایی را با استفاده از نرم افزارهای چندرسانه ای و در محیط نرم افزار استوری لاین دریافت کردند. برای اندازه گیری سطح متغیر TPACK [تی پک (دانش محتوایی، پداگوژیکی و فناورانه)] از پرسشنامه سنجش دانش محتوایی ساهین (2011) با شش خرده مقیاس تی پک دانش محتوا، دانش پداگوژی، دانش فناوری، دانش آموزش محتوا، دانش پداگوژی/ فناوری و دانش محتوا/ فناوری استفاده شد که روایی و پایایی آن پس از اجرای مقدماتی در سطح مطلوب ارزیابی شد و برای سنجش سطح متغیر دانش، نگرش، مهارت و خودکارآمدی رایانه ای، پرسشنامه صلاحیتهای مبتنی بر فاوای سراجی و رستمی (1395) با 33 گویه به کار برده شد که مقدار پایایی کلی پرسشنامه 0/89= α بود. نتایج با اجرای پیش آزمون و پس آزمون نشان داد که میانگین نمرات دانشجو- معلمان در مؤلفه های دانش محتوا، دانش پداگوژی، دانش فناوری، دانش آموزش محتوا، دانش پداگوژی/فناوری و خودکارآمدی رایانه ای بالاتر از مهارت آموزان ماده 28 است و این اختلاف در سطح اطمینان پنج درصد معنادار است. میانگین نمرات گروه ماده 28 در مؤلفه های دانش محتوا/فناوری، دانش شناختی فناوری و مهارت به کارگیری فناوری بالاتر از میانگین نمرات دانشجو- معلمان بوده است و این اختلاف در سطح اطمینان پنج درصد معنادار است. همچنین، نتایج نشان می دهد که هر دو گروه در نگرش به فاوا و عملکرد تفاوتی با هم ندارند.
۳.

رویکردی ترکیبی به عوامل توانمندساز معاونان و مربیان پرورشی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۸۸ تعداد دانلود : ۱۱۴
پژوهش حاضر با هدف ارائه الگو و شناسایی ابعاد و مؤلفه های توانمندسازی معاونان و مربیان پرورشی مدارس متوسطه اول و دوم طراحی و اجرا شده است. روش پژوهش، آمیخته اکتشافی است که در بخش کیفی، از راهبرد نظریه برخاسته از داده ها و در بخش کمی از روش توصیفی پیمایشی استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق در مرحله اول - بخش کیفی - خبرگان و متخصصان حوزه تعلیم و تربیت بودند که برای دستیابی به مدل اولیه تعداد 50 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و پس از انجام مصاحبه های لازم با ده نفر از آنان، اشباع اطلاعاتی حاصل شد. در مرحله دوم - بخش کمی - کارکنان و مربیان آموزش پرورش به صورت نمونه گیری تصادفی طبقه ای از میان کارکنان آموزش و پرورش استان ایلام انتخاب شدند (N=169). ابزار پژوهش برای بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته (برگرفته از متن مصاحبه ها) بوده است. در مرحله اول، پژوهشگر موضوع اتکاپذیری پژوهش را رعایت کرده و برای پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است (0/96=α). روایی پرسشنامه با بهره گیری از نظرات اساتید و خبرگان مورد تائید قرار گرفت. برای تحلیل داده ها ابتدا ضریب بارتلت و ضریب KMO برای همبستگی درونی به کار گرفته شدند و کفایت حجم نمونه 0/92 به دست آمد. سپس از طریق مدل یابی معادلات ساختاری، الگوی مفهومی استخراج شده از بخش کیفی مورد آزمون و تأیید قرار گرفت. بر اساس یافته های تحقیق، عوامل محیطی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، عوامل راهبردی و پیامدها بر توانمندسازی مربیان و معاونان پرورشی مؤثر شناخته شدند.
۴.

مقایسه اثربخشی برنامه مشاوره انگیزشی نظام مند گروهی و آموزش مهارتهای فراشناخت بر اضطراب امتحان و سازگاری تحصیلی دختران دانش آموز دوره متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۵ تعداد دانلود : ۱۲۴
پژوهش حاضر به منظور بررسی و مقایسه اثربخشی برنامه مشاوره انگیزشی نظام مند گروهی و آموزش مهارتهای فراشناخت بر کاهش اضطراب امتحان و بهبود سازگاری تحصیلی دختران دانش آموز دورۀ متوسطه اول شهر تهران انجام شده است. به همین منظور 36 نفر از دانش آموزان دختر دورۀ متوسطه اول منطقه 12 آموزش وپرورش شهر تهران در سال تحصیلی 98-1397 به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. روش پژوهش آزمایشی و بر اساس طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بسط یافته و جایگزینی تصادفی بود. شرکت کنندگان ابزار آزمون را با عنوانهای پرسشنامه اضطراب امتحان ساراسون(1980) و پرس شنامه سازگاری تحصیلی(1989) در مرحله پیش آزمون تکمیل کردند. برنامه مشاوره انگیزشی نظام مند گروهی و آموزش مهارتهای فراشناخت طی ده جلسه 1/5 ساعته در مورد گروههای آزمایش به اجرا درآمد، در حالی که گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. پس از دوره های آموزش مرحله پس آزمون در هر سه گروه اجرا شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیریهای مکرر استفاده شد. یافته ها نشان دادند که هر دو روش مداخله سبب کاهش اضطراب امتحان و بهبود سازگاری تحصیلی دانش آموزان شده است و تفاوت میان گروههای آزمایشی با گروه کنترل برای هر دو متغیر در سطح 0/01 معنادار است. به این معنا که هر دو روش مشاوره انگیزشی نظام مند و مهارتهای فراشناخت سبب کاهش اضطراب امتحان و افزایش سازگاری تحصیلی شده اند. میان میزان اثربخشی گروههای آزمایشی تفاوت معنادار مشاهده نشد(0/01<P).
۵.

رابطه خودناتوان سازی با عملکرد تحصیلی دانش آموزان: نقش میانجی اهمال کاری در دانش آموزان دورۀ دوم متوسطه شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۰۸ تعداد دانلود : ۱۳۸
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی اهمال کاری در رابطه خودناتوان سازی با عملکرد تحصیلی دانش آموزان انجام گرفته است. این پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی است. جامعه آماری شامل همۀ دانش آموزان دورۀ دوم متوسطه شهرکرمانشاه در سال تحصیلی 98-1397 بوده که براساس جدول نمونه گیری مورگان 373 نفر به عنوان نمونه و به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های خود ناتوان سازی جونز و رودوالت(1982)، اهمال کاری تحصیلی سولومون و راث بلوم(1984) و پرسشنامه عملکرد تحصیلی فام و تیلور(1999) بود. تجزیه و تحلیل آماری با به کارگیری آزمونهای رگرسیون همزمان و آزمون معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار SPSS و LISREL انجام شده است. نتایج نشان داد که ضریب مسیر میان خودناتوان سازی تحصیلی با اهمال کاری برابر 0/34 است. در رابطه میان خودناتوان سازی تحصیلی با عملکرد تحصیلی برابر 0/53- و ضریب مسیر اثر اهمال کاری با عملکرد تحصیلی برابر 0/41- بود که نشان دهندۀ ارتباط معنادار متغیرهای پژوهش است. همچنین نتایج نشان داد که اهمال کاری به میزان 0/14- در رابطه میان خودناتوان سازی با عملکرد تحصیلی مؤثر است. به این معنا که با اضافه کردن متغیر اهمال کاری در رابطه میان خودناتوان سازی با عملکرد تحصیلی، مقدار رابطه به 0/67- می رسد. بنابراین نقش میانجی اهمال کاری مورد تأیید قرار گرفت. باتوجه به نتایج به دست آمده شناخت خودناتوان سازی و اهمال کاری و جلوگیری از آنها امری مهم و ضروری برای کمک به دانش آموزان و بهبود نظام آموزشی است.
۶.

طراحی و تعیین پایایی و روایی فرم مشاهده پرتاب دارت: پودمان دارت پایه دهم رشته تربیت بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۱۰ تعداد دانلود : ۱۰۱
آزمونهای استاندارد پیشرفت تحصیلی در حوزه تربیت بدنی برای ارزیابی پیشرفت، شناسایی نقاط قوت و ضعف و دسته بندی کردن دانش آموزان از اهمیتی خاص برخوردارند. هدف از پژوهش حاضر طراحی و بررسی پایایی و روایی فرم مشاهده چگونگی اجرا (فرایند) در مهارت پرتاب دارت بود. آزمودنیهای پژوهش شامل بازیکنان (زن و مرد) دارت در دو سطح مهارتی (ماهر و مبتدی) بودند. براساس تجزیه و تحلیل بیومکانیکی، مهارت پرتاب دارت به دو بخش کلی شامل تکنیکهای پایه و مراحل پرتاب دارت تقسیم و نکات مهم هر بخش و اجزا در فرایند اجرای پرتاب دارت به صورت گویه های مناسب نوشته شدند. روایی صوری و محتوایی فرم مشاهده اولیه (29 عبارت) بر اساس نظرات 23 نفر از مربیان برجسته و مدرسان رشته دارت مورد بررسی قرار گرفت. پس از محاسبه نسبت روایی محتوا برای هر یک از گویه ها و با درنظر گرفتن ملاک تعیین شده، سؤالات 16 و 20 حذف شدند و فرم مشاهده نهایی در مهارت پرتاب دارت با 27 گویه تدوین شد. روایی سازه فرم مشاهده، با به کارگیری روش روایی افتراقی حاکی از تفاوت معنادار آماری میان بازیکنان مبتدی و ماهر بود. همچنین، صرف نظر از سطح مهارت، مردان عملکردی بهتر نسبت به زنان داشتند. پایایی زمانی فرم مشاهده با روش آزمون- آزمون مجدد به فاصله یک هفته 0/99 و عینیت آن نیز با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون 0/98 محاسبه شد. از این رو، فرم مشاهده فرایندی در پرتاب دارت، دارای روایی و پایایی قابل قبول برای استفاده مربیان و پژوهشگران در رشته دارت است.
۷.

مدل یابی پیش ینی رفتار خوردن بر اساس اضطراب با میانجیگری عزت نفس در دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۲ تعداد دانلود : ۱۲۲
پژوهش حاضر با هدف مدل یابی پیش بینی رفتار خوردن بر اساس اضطراب با میانجیگری عزت نفس در دختران نوجوان انجام شده و از نوع پژوهشهای بنیادی- کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش شامل همۀ دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 بود که از میان آنها تعداد 461 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. در این پژوهش از روش نمونه گیری خوشه ای استفاده شده است. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه های عزت نفس کوپراسمیت (1967)، رفتار خوردن داچ (1986) و اضطرب اسپیلبرگ (1983)استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش و ارائه مدل پژوهش از نرم افزار لیزرل با روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شده است. یافته های این پژوهش نشان داد که اضطراب به طور مستقیم(0/48=β) و غیرمستقیم(0/36=β) بر عزت نفس و به طور مستقیم(0/41=β) بر کاهش رفتار خوردن ناسالم در دانش آموزان تأثیر می گذارد. بررسی معناداری مدل پژوهش با استفاده از شاخصهای برازش خروجی لیزرل نشان داد که میزان شاخصها بالاتر از 0/9 است که مدل را تأیید می کند(0/05 > p ؛ 3 ≤ t). با توجه به نتایج به دست آمده، می توان گفت، عزت نفس نقشی واسطه ای میان رابطۀ اضطراب با رفتار خوردن ناسالم دارد، به طوری که با افزایش اضطراب، میزان عزت نفس در ابعاد مختلف کاهش و در نتیجه رفتار خوردن ناسالم افزایش می یابد.
۸.

بررسی اثرگذاری وجود کدهای اخلاقی بر ناسازگاری اجتماعی: نقش میانجی مکان کنترل درونی (مورد مطالعه: معلمان شهرستان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۶ تعداد دانلود : ۱۱۰
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثرگذاری وجود کدهای اخلاقی بر ناسازگاری اجتماعی با در نظر گرفتن نقش میانجی مکان کنترلی درونی بود. به این منظور 271 نفر از معلمان دبیرستانهای شهرستان یزد (196 زن و 75 مرد) در سال تحصیلی 99-1398 به روش نمونه گیری دومرحله ای، در مرحله اول به روش طبقه ای متناسب و در مرحله دوم به روش خوشه ای انتخاب شدند. آنها به پرسشنامه خودسنجی سایکوپاتی لوینسون و همکاران (1995)، پرسشنامه وجود کدهای اخلاقی ولنتاین و بارنت (2002) و پرسشنامه کنترل درونی دوبیوس (1997) پاسخ دادند. برای آزمودن الگوی پیشنهادی پژوهش، از تحلیل عاملی تأییدی و مدل معادلات ساختاری موجود در بسته های نرم افزاری LISREL و SPSS استفاده شده است. الگوی پیشنهادی در جامعه پژوهش برازنده بود (RMSEA = 0/079 ،X2/DF= 2/53). یافته های حاصل از تحلیل معادلات ساختاری نشان داد که وجود کدهای اخلاقی با اثر میانجی مکان کنترل درونی اثری منفی و معنادار بر ناسازگاری اجتماعی دارد. همچنین وجود کدهای اخلاقی اثری مثبت و معنادار بر مکان کنترل درونی دارد و مکان کنترل درونی اثری منفی و معنادار بر ناسازگاری اجتماعی دارد. نتایج نشان داد که افراد ناسازگار به دلیل ویژگیهای خاص خود، کدهای اخلاقی سازمان را رعایت نمی کنند. این رعایت نکردن کدها نشانگر عدم مسئولیت پذیری فرد نسبت به اخلاقیات سازمانی است که یکی از ویژگیهای افرادی است که دارای مکان کنترل بیرونی اند. با این اوصاف به نظر بدیهی است که چنین افرادی کدهای اخلاقی سازمان را رعایت نکنند.
۹.

تأثیر هوش هیجانی بر قابلیتهای حرفه ای معلمان و انگیزه پیشرفت تحصیلی دانش آموزان فنی و حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۶۳ تعداد دانلود : ۱۴۴
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر هوش هیجانی بر قابلیتهای حرفه ای معلمان و انگیزه پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در هنرستان دخترانه فنی و حرفه ای پوشینه بافت در شهر اراک بوده است. جامعه آماری این پژوهش 420 دانش آموز هنرستان دخترانه پوشینه بافت در شهر اراک بود که از میان آنان 201 نفر بر مبنای جدول نمونه گیری مورگان و با روش تصادفی ساده انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از پرسشنامه های هوش هیجانی شرینک (2010)، قابلیت حرفه ای معلمان امفادی(2001) و انگیزه پیشرفت تحصیلی دانش آموزان هرمنس(1970) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها نرم افزارهای اس پی اس اس و لیرزل به کار گرفته شد. یافته های این پژوهش نشان دادند که میان هوش هیجانی و قابلیت حرفه ای معلمان و انگیزه پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین رابطه میان قابلیت حرفه ای معلمان و پیشرفت تحصیلی مورد تأیید قرار گرفت. با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت تقویت هوش هیجانی و قابلیتهای حرفه ای معلمان موجب افزایش انگیزه پیشرفت تحصیلی دانش آموزان فنی و حرفه ای می شود. به این ترتیب به منظور افزایش انگیزه پیشرفت در دانش آموزان، مطالعه پژوهشگران و اقدامات مسئولان ذی ربط در این زمینه، ضرورت می یابد.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۱۶