تعلیم و تربیت

تعلیم و تربیت

تعلیم و تربیت دوره 30 پاییز 1393 شماره 119 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

آموزش و پرورش، بهره برداری از منابع نفتی و توسعه پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: عدالت آزادی توسعه پایدار آموزش عمومی بهره برداری از درآمد نفت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۵ تعداد دانلود : ۴۱۴
مقاله حاضر به بررسی جایگاه آموزش و پرورش در چارچوب مفهومی ویژه ای از توسعه اقتصادی می پردازد که در آن آزادیها به صورت پیوسته گسترش می یابند. روش مطالعه از نوع توصیفی و کتابخانه ای است که با بررسی اسناد و مدارک انجام گرفته است. از تحلیل ثانوی یافته های مطالعات اسنادی پیشین استفاده و با هدف به دست دادن اصول و الزامهای ارزیابی نظام کلان تخصیص منابع در کشور، تفسیر انتقادی و تأویل داده ها انجام شده است. در پیوند میان آزادی، توسعه و عدالت نشان داده می شود که در اقتصاد متقاضی دستیابی به توسعه پایدار می توان از درآمد نفت برای توسعه انسانی استفاده کرد. بهره برداری از نفت برای توسعه کمی و کیفی آموزش عمومی از مسیر ارتقای سطح تواناییهای مردم به گسترش آزادی افراد برای دستیابی به زندگی بهتر منجر می شود. علاوه بر این از آنجا که نسلهای آینده نیز از منافع آموزش بهره مند می شوند و بهبود کیفیت خدمات آموزشی در راستای بهبود سطح کیفیت زندگی مردم ارزیابی می شود، صرف منابع برای آموزش عمومی امری عادلانه، مجاز و سازگار با قرارداد اجتماعی میان ملت و دولت است. بررسی عملکرد دولت در زمینه تأمین مالی کافی برای دستیابی به آموزش باکیفیت، ایجاد زمینه برای استقرار سازوکار بازار در ارائه خدمات آموزش عمومی و توسعه فرصتهای انتخاب آموزش نشان از نبود کارآیی دارد. بنابراین پیشنهاد می شود که تصمیم گیری کلان در مورد توزیع منابع نفتی در میان فعالیتها و نهادهای گوناگون به عهده مقام حکومتی که به خلاف دولت و مجلس جنبه دوره ای ندارد، قرار داده شود.
۲.

آموزش درک خوانداری: بهبود توانایی استنباط در آزمون پرلز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استنباط درک متن مداخله آموزشی مدل سازنده گرایی آزمون پرلز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۹۲ تعداد دانلود : ۶۱۴
نتایج آزمون پرلز حاکی از آن است که میانگین کل نمرات دانش آموزان ایرانی به طور معناداری کمتر از میانگین جهانی است. گزارشهای مرکز پرلز نشان می دهند که یکی از مشکلات دانش آموزان ایران در درس خواندن، ناتوانی در رسیدن به استنباط است (کریمی،1388). در این تحقیق پژوهشگر در چارچوب مدل سازنده گرایی (گراسر، سینگر و ترابسو، 1994) از طریق مداخله آموزشی، مهارت درک متن را در کودکان 9 تا 10 ساله بهبود بخشیده است. هدف از انجام این پژوهش ارتقای توانایی رسیدن به استنباط در آزمودنیها بود تا به این ترتیب با رفع مشکل اصلی دانش آموزان ایرانی امکان ارتقای درک متن و به تبع آن نتایج پرلز فراهم آید. این پژوهش، تحقیقی شبه تجربی است. در انجام این تحقیق طرح پیش آزمون– پس آزمون با گروه کنترل به کار رفته، یعنی با استفاده از سؤالات آزمون پرلز 2011 از هر دو گروه آزمایشی و کنترل پیش آزمون و پس آزمون گرفته شده است. دانش آموزان در گروه آزمایشی از طریق مداخله آموزشی به راهبردهای درک متن مجهز شدند و گروه کنترل مداخله آموزشی دریافت نکردند. نمونه آماری شامل 66 نفر گروه آزمایشی و 68 نفر گروه کنترل است که با روش نمونه گیری چندمرحله ای از مدارس دخترانه دو منطقه در تهران (مناطق 2 و 18) انتخاب شدند. نمونه سؤالات آزمون پیشرفت تحصیلی پرلز 2011 و آزمون هوش ریون ابزارهای پژوهش حاضر بودند. یافته های پژوهش حاضر نشان داد که این دوره آموزشی به طور معناداری سبب ارتقای توانایی رسیدن به استنباط و درک متن در گروه آزمایش شد. با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گیری کرد که آموزش درک خوانداری در چارچوب مدل سازنده گرایی موجب افزایش درک متن و توانایی استنباط می شود.
۳.

بررسی وضعیت برنامه ریزی درسی در سیستم آموزش و پرورش ابتدایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: آموزش ابتدایی برنامه ریزی درسی سیستم آموزش و پرورش ابتدایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۹۳ تعداد دانلود : ۱۹۵۹
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی وضعیت برنامه ریزی درسی در نظام آموزش ابتدایی ایران بود. نوع پژوهش، توصیفی- پیمایشی و جامعه پژوهش شامل استادان مجرب برنامه ریزی درسی با تمرکز برحوزه آموزش و پرورش ابتدایی ایران بوده است. چون نمونه این پژوهش مستلزم مشارکت داوطلبانه صاحب نظران در فرایند گردآوری داده ها بود، لذا از میان جامعه پژوهش، 35 نفر از متخصصان، براساس روش نمونه گیری هدفمند دعوت به مشارکت شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه بررسی ماهیت برنامه درسی (α=0.81) بر اساس تکنیک دلفی بود. این پرسشنامه امکان بررسی وضعیت برنامه ریزی درسی را در 10 شاخص و معیارهای مربوط به آن فراهم می ساخت. برای تجزیه داده ها از شاخص گرایش مرکزی میانگین و برای تحلیل استنباطی داده ها از تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی بهره گیری شد. در مجموع نتایج پژوهش نشان داد که در برنامه ریزی درسی دوره ابتدایی ایران، مفهوم محصول، مبانی دینی، الگوی مبتنی بر سیاست عمومی و حکومت مدارانه، ذینفعان متشکل از نهادها و مراجع رسمی، الگوی طراحی برنامه درسی دیسیپلین- محوری، عنصر محتوا،کتاب درسی، نقش آموزشی معلم، الگوی ارزشیابی هدف- محور و پارادایم سنتی نسبت به برنامه درسی، به طور معناداری بر سایر اشکال این مؤلفه ها غلبه دارند. این موارد هرچندگویای وجود یک برنامه درسی نسبتاً متوازن و منسجم در سیستم آموزش و پرورش ابتدایی ایران است، لیکن این توازن را نمی توان معادل با کارآیی دانست.
۴.

تعامل معلم- دانش آموز در کلاس درس مدارس موفق و ناموفق: مطالعه موردی از مدارس ابتدایی شرکت کننده در آزمون پرلز 2006 و تیمز 2007(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کلاس درس آزمون پرلز تعامل معلم- دانش آموز مدارس موفق آزمون تیمز راهبرد مطالعه موردی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۹۳ تعداد دانلود : ۱۶۰۷
در این مقاله تعامل معلم-دانش آموز در شرایط طبیعی کلاس درس از دو بعد کنشهای روان شناسانه و اخلاقی با تأکید بر رویکرد کیفی مورد توجه قرار گرفته است. چهار مدرسه موفق و یک مدرسه ناموفق در آزمون تیمز 2007 و پرلز 2006 (با توجه به عملکرد دانش آموزان مدرسه در آزمونهای ذکر شده) در این پژوهش بررسی شده اند. داده های مطالعه با بررسی اسناد (شامل دست نوشته های معلمان درباره دانش آموزان و پرونده های تحصیلی دانش آموزان) و مشاهده در شرایط طبیعی کلاس و مدرسه، گردآوری و با توجه به رویکرد تقلیل اطلاعات شامل کدگذاری توصیفی، کدگذاری استنباطی– الگویی تحلیل و تفسیر شده است. یافته ها نشان می دهند که فضای گرم و صمیمی توأم با احترام، توجه معلم به دانش آموزان و حمایت از آنان در کلاسهای موفق و ارتباط خشک و توأم با عدم احترام به فردیت دانش آموزان در کلاس ناموفق، از مهم ترین ویژگیهای کلاسهای مورد مطالعه هستند. همچنین، معلمان معمولاً برای برقراری نظم در کلاسهای مدارس دچار مشکل هستند. مهم ترین گفتمان معلمان و دانش آموزان در کلاسهای موفق پس از برقراری نظم، ارائه بازخوردهای کلامی، غیرکلامی، اصلاحی و تشویقی به پاسخهای دانش آموزان از سوی معلم و همکلاسیهاست. معلمان هر دو گروه در کنشهای روانشناسانه و اخلاقی دچار مشکل هستند، یعنی نسبت به دانش آموزان ضعیف و دارای مشکلات رفتاری، سوگیرانه رفتار می کنند و تخصص و آگاهی لازم را برای برخورد مناسب با این قبیل دانش آموزان ندارند.
۵.

راهبردهای یادگیری خود- تنظیمی و تأثیر آموزش آن در حل مسائل ریاضی دانش آموزان متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دانش آموزان راهبردهای یادگیری خود-تنظیمی حل مسائل ریاضی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴۰ تعداد دانلود : ۴۳۴
پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه ای راهبردهای یادگیری خود-تنظیمی و تأثیر آموزش آن بر حل مسائل ریاضی دانش آموزان مقطع متوسطه استان آذربایجان شرقی انجام شده است. علاوه براهمیت موضوعی درس ریاضی، ضعف اساسی دانش آموزان در این درس و تأثیر راهبردهای یادگیری خود-تنظیمی در پیشرفت تحصیلی، پرداختن به این موضوع را ضرورت می بخشد. با توجه به موضوع و هدف پژوهش حاضر، برای دستیابی به اطلاعات مورد نیاز دو مطالعه در قالب دو روش علی مقایسه ای و طرح مصالحه ای انجام شده است. جامعه آماری تحقیق حاضر دانش آموزان دختر و پسر پایه اول مقطع متوسطه استان آذربایجان شرقی بوده است. در مطالعه اول تحقیق حاضر از روش نمونه گیری خوشه ای و در مطالعه دوم از روش هدفمند استفاده شده است. در مطالعه اول 271 نفر و در مطالعه دوم 58 نفر در تحقیق شرکت داده شدند. در این پژوهش به منظور سنجش متغیرها از دو ابزار آزمونهای موازی ریاضی و پرسشنامه راهبردهای انگیزشی برای یادگیری (MSLQ) استفاده شده است. داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی تحلیل شده اند. آزمونهای تحلیل واریانس یک راهه، توکی و t مستقل برای تحلیل داده ها در سطح استنباطی محاسبه شده اند. از یافته های پژوهش حاضر می توان چنین استنباط کرد که اولاً دانش آموزان قوی از نظر ریاضی دارای مهارتهای یادگیری خود-تنظیمی بالاتر هستند و بهتر از دانش آموزان دیگر از رفتارهای خود-نظارتی و انگیزشی برای فائق آمدن بر دشواریها سود می جویند. ثانیاً آموزش راهبردهای یادگیری خود-تنظیمی در بهبود عملکرد دانش آموزان ضعیف اثر گذار است و باید به طور جدی مورد توجه مربیان و دبیران ریاضی قرار بگیرد.
۶.

مقایسه تأثیر یادگیری مشارکتی، رقابتی و انفرادی بر عوامل منتخب آمادگی جسمانی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دانش آموزان آمادگی جسمانی یادگیری مشارکتی یادگیری رقابتی یادگیری انفرادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۸۹ تعداد دانلود : ۵۹۴
هدف از انجام پژوهش حاضر مقایسه تأثیر یادگیری مشارکتی، رقابتی و انفرادی بر عوامل منتخب آمادگی جسمانی دانش آموزان بوده است. بدین منظور 120 دانش آموز پسر پایه اول راهنمایی با میانگین سنی 3/0±12 سال از منطقه یک شهر تهران به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه آزمایشی تقسیم شدند. آزمودنیها پس از شرکت در پیش آزمون که شامل آزمونهای چابکی (دو 9×4)، انعطاف پذیری (نشستن و رسیدن)، استقامت عضلات شکم (دراز و نشست) و استقامت قلبی – تنفسی (دو 540 متر) ایفرد بود، به مدت 20 جلسه (هفته ای 2 جلسه) تمرین و سپس در جلسه پس آزمون شرکت کردند. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معناداری 05/0P< استفاده شده است. نتایج نشان داد روش یادگیری مشارکتی که در آن دانش آموزان در گروههای کوچک، منظم و همگن برای هدف اصلی تلاش می کنند به طور معنادار از روشهای یادگیری رقابتی و انفرادی در افزایش آمادگی جسمانی و حرکتی دانش آموزان موثرتر است. با توجه به نتایج این تحقیق پیشنهاد می شود برای افزایش آمادگی جسمانی دانش آموزان و بهره گیری از مزایای روش یادگیری مشارکتی، معلمان در تدریس تربیت بدنی از این روش تدریس استفاده کنند.
۷.

رابطه مدیریت کلاس معلمان با خودکارآمدی دانش آموزان مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدیریت کلاس مدرسه محوری دانش آموز محوری خودکارآمدی دانش آموزان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۶۹ تعداد دانلود : ۱۰۲۶
معلم، محور اصلی نظام اجتماعی کلاس درس است که با برقراری ارتباط با دانش آموزان می تواند در تحول روانی و اجتماعی آنان نقش مؤثر ایفا کند. یکی از ابعاد این تحول، خودکارآمدی دانش آموزان است که با برقراری این رابطه شکل می گیرد. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه مدیریت کلاس معلمان با خودکارآمدی دانش آموزان بوده است. روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی است. برای دستیابی به این هدف از میان معلمان ناحیه 2 شهرستان همدان که شمار آنان 132 نفر بود، 88 نفر و از میان دانش آموزان معلمان انتخاب شده در هر کلاس چهار نفر به عنوان نمونه پژوهشی انتخاب شدند. مدیریت کلاس با پرسشنامه ای که الوانی (1386) طراحی کرده بود و خودکارآمدی دانش آموزان با پرسشنامه خودکارآمدی ویلر و لد (1982) مورد ارزیابی قرار گرفت. پایایی پرسشنامه ها با روش آلفای کرونباخ محاسبه شد که پایایی پرسشنامه مدیریت کلاس 91/0 و خودکارآمدی کودکان نیز 78/0به دست آمد. نتایج پژوهش نشان داد که: رابطه میان مدیریت کلاس مدرسه- محور معلمان و خودکارآمدی دانش آموزان معنادار نیست. میان مدیریت کلاس دانش آموز-محور معلمان و خودکارآمدی رابطه معنادار وجود ندارد. میان مدیریت کلاس معلمان برحسب زن و مرد تفاوت معنادار به دست نیامد. میان خودکارآمدی پسران و دختران تفاوت معنادار وجود دارد و دختران از سطح خودکارآمدی بالایی نسبت به پسران برخوردار بودند.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۱۶