مقالات
حوزه های تخصصی:
رفتار شهروندی فردی: میانجی میان خوش بینی تحصیلی معلم و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی رفتار شهروندی فردی در رابطه میان خوش بینی تحصیلی معلمان و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش معلمان زن مناطق آموزش و پرورش شهر کرج بوده اند که از میان آنها تعداد 113 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند. داده ها با تکمیل پرسشنامه خوش بینی تحصیلی معلم بییِرد و همکاران (2010) و پرسشنامه رفتار شهروندی فردی شوابسکی (2014) گردآوری شده اند. پیشرفت تحصیلی براساس نمرات دروس ریاضی و علوم دانش آموزان پایه سوم راهنمایی در سال تحصیلی 94-1393 مورد اندازه گیری قرار گرفت. پس از بررسی پایایی، روایی سازه پرسشنامه و الگوی اندازه گیری از طریق تحلیل عامل تأییدی تأیید شده است. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته و پس از آن در بخش الگوی معادله ساختاری اثرات مستقیم و غیر مستقیم خوش بینی تحصیلی معلم و متغیر میانجی بر پیشرفت تحصیلی در قالب الگوی مفروض تحلیل شده اند. نتایج پژوهش نشان داد که در الگوی مفروض، خوش بینی تحصیلی به صورت غیرمستقیم از طریق رفتار شهروندی فردی بر پیشرفت تحصیلی تاثیر دارد و همچنین رفتار شهروندی فردی اثر مستقیم و معناداری بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارد.
منطق و محتوای برنامه درسی آموزش ارزش خویشتن بانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظر به اهمیت چرخش از کنترل بیرونی به خویشتن بانی، به منزله یک ارزش محوری در ساحت تربیت دینی- اعتقادی- اخلاقی، پژوهش حاضر بر تعیین منطق و محتوای برنامه درسی آموزش ارزش خویشتن بانی متمرکز است. بر این اساس و به منظور ایضاح مفهوم خویشتن بانی نخست تلاش شد تا با روش تحلیل مفهومی از یک سو و مطالعه سنتزپژوهانه مبانی نظری از سوی دیگر دیدگاه دو حوزه دین و روانشناسی در این زمینه روشن شود. پس ازآن تلفیق سازوار این دو منظر در سطح سخت هسته و به مدد روش ترکیبی انجام شد. سپس، استنتاج منطق و محتوای برنامه درسی بر اساس ایضاح مفهومی صورت گرفت. نتایج پژوهش حاضر نشان داد منطق و چرایی آموزش خویشتن بانی صرفاً درون دینی نبوده و در اقتضائات وجودی انسان و لزوم برخورد آگاهانه وی با آنها نهفته است. محتوای برنامه نیز با توجه به استلزامات خویشتن بانی، در دو محور اصلی خودشناسی و مراقبت از خویشتن پیشنهاد شده است. برای سازماندهی محتوا بر رویکرد تلفیقی تأکید شده است. این الگو در قالب دو مدل الف) تلفیق بر محور موضوعات و مضامین برآمده از مفهوم خویشتن بانی(به عنوان یک موضوع درسی مجزا و به صورت یک درس مستقل) و ب) تلفیق موضوعات و مضامین برآمده از مفهوم خویشتن بانی برای برقراری ارتباط با دروس دیگر ارائه شده است.
تحلیل محتوای کتابهای درسی دوره ابتدایی بر اساس میزان توجه به مؤلفه های انرژی نو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه به دلیل روند رو به رشد نیازهای انسانی به مصرف انرژی، با پدیده بحران انرژی در جهان روبه رو هستیم. مصرف بیش از اندازه انرژی حاصل از سوختهای فسیلی همزمان با رشد اقتصادی جوامع و نیاز روزافزون به انرژی سبب استفاده از انرژیهای نو می شود که از انرژیهای پاک هستند. به همین دلیل یکی از موضوعاتی که امروزه توجه بسیار را در نظامهای آموزشی به خود جلب کرده است، استفاده از انرژیهای نو و پاک(مانند انرژی خورشید، باد، بیوگاز، زمین گرمایی) و تجدیدپذیر به جای به کارگیری انرژیهای فسیلی است. از این رو، هدف پژوهش حاضر تحلیل محتوای کتابهای درسی دوره ابتدایی ایران (چاپ 1395) براساس میزان توجه به مؤلفه های انرژیهای نو است. روش مورد استفاده در تحلیل محتوا، آنتروپی شانون است و واحد تحلیل صفحات کتابهای درسی دوره ابتدایی (متن، پرسشها، تمرینها و تصاویر) است که در مجموع شامل2836 صفحه است. یافته های این پژوهش نشان داد که بیشترین فراوانی و ضریب اهمیت در زمینه انرژیهای نو مربوط به مؤلفه انرژیهای خورشیدی و کمترین فراوانی و ضریب اهمیت مربوط به مؤلفه انرژی جزر و مد، زمین گرمایی و امواج است.
تجربه زیسته معلمان دوره ابتدایی در مورد چالشهای تدریس به زبان فارسی در مناطق دوزبانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیستم خودهای انگیزشی زبان دوم و مهارت در زبان انگلیسی: نقش وضعیت اجتماعی- اقتصادی در زبان آموزان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر 1 آزمون مدل سیستم خودهای انگیزشی زبان دوم در بستر آموزش رسمی زبان خارجه در ایران است تا با توجه به سایر ویژگیهای این حوزه، تصویری روشن تر از تأثیرات سیستم خودهای انگیزشی بر میزان مهارت زبان آموزان به دست آید. شرکت کنندگان این پژوهش، شامل 892 دانش آموز و دانشجو بودند که از طریق نمونه گیری سهمیه ای انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش پرسشنامه های سیستم خودهای انگیزشی زبان دوم (دورنیه و تاگوچی، 2010)، آزمون استاندارد مهارت در زبان انگلیسی نلسون (300D) و پرسشنامه موقعیت اجتماعی- اقتصادی بود که میزان انگیزش و سطح مهارت انگلیسی این شرکت کنندگان را مورد سنجش قرار داد. نتایج نشان داد که مهارت در زبان انگلیسی را به ترتیب نگرش به یادگیری زبان انگلیسی، خودِ آرمانی و خودِ بایسته تبیین می کنند و اینکه انگیزش از طریق خودِ بایسته و انتظارات اطرافیان در جهت یادگیری زبان شکل نمی گیرد بلکه براساس نگرشی است که محیط یادگیری فراهم می کند. همچنین، وضعیت اجتماعی-اقتصادی خودِ آرمانی را تعدیل کرده و بر یادگیری زبان دوم تاثیرگذار است، یعنی افراد طبقه اجتماعی- اقتصادی بالا، خودِ آرمانی بالاتری داشتند، به طوری که این امر عملکردشان را بهبود بخشیده بود. در صورتی که افراد طبقه اجتماعی- اقتصادی پایین از مزایای انگیزشی خودِ آرمانی زبان دوم بی بهره بودند.
فراتحلیل اثربخشی ارزشیابی توصیفی بر ارتقای بازده های یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه اخیر اجرای ارزشیابی توصیفی، به منزله تغییری چشمگیر در نظام آموزشی، توجه پژوهشگران را به خود جلب کرده و تاکنون مطالعات بسیاری به منظور ارزیابی موفقیت این طرح نوین انجام گرفته و نتایج متنوع و گاه متضادی در این زمینه گزارش شده است. فراتحلیل حاضر برای دستیابی به نتیجه ای کلی و قضاوتی صحیح درباره میزان اثربخشی ارزشیابی توصیفی بر سه بازده اساسی یادگیری یعنی بازده های شناختی، عاطفی و اجتماعی انجام گرفته است. جامعه مورد نظر، همه پژوهشهای انجام گرفته از سال 1382 تاکنون است که تأثیر ارزشیابی توصیفی را بر عملکرد دانش آموزان با شاخصهای مختلف سنجیده اند و در پایگاههای اطلاعاتی قابل دسترس اند. پس از ارزیابی پژوهشها براساس معیارهای ورود و خروج، 52 پژوهش انتخاب و با نرم افزارهای CMA2 و SPSS تحلیل شدند. با انجام تحلیل حساسیت به منظور حذف مطالعات دارای سوگیری انتشار، 21 اندازه اثر نامتقارن، از مجموع 135 اندازه اثر به دست آمده، حذف و مقادیر اندازه اثر ترکیبی برای 114 اندازه اثر باقیمانده در مدلهای ثابت و تصادفی به ترتیب 558/0 و 505/0 محاسبه شد. معناداری هر دو اندازه اثر حاکی از تأیید اثربخشی ارزشیابی توصیفی بر بازده های یادگیری است که براساس ملاک کوهن، میزان این تأثیر در هر سه بازده یادگیری متوسط است و از این میان اندازه اثر مربوط به بازده شناختی بیشترین مقدار و بازده عاطفی کمترین مقدار را داراست. همچنین نتایج تحلیل واریانس حاکی از وجود تفاوت معنادار میان اندازه اثر بازده شناختی و عاطفی و بازده شناختی و اجتماعی است.