مقالات
حوزه های تخصصی:
تأمل در تدریس، روشی شناخته شده برای یادگیری تدریس است. تأمل شکلی است از تفکر که با نگاه به خود در پی بهبود بخشیدن است. از همین رو، رویکردهای اخیر کارورزی به سوی رویکرد تأملی گرایش پیداکرده اند. با این حال مدلهای با جزئیات برای طراحی و اجرای کارورزی تأمل- محور در دسترس نیست. در این تحقیق سعی شده است تا یک مدل طراحی آموزشی برای طراحی این گونه محیطها اعتباریابی شود. چارچوب نظری مدل بر اساس نظریه سازنده گرایی اجتماعی بوده است. عناصر مدل با بررسی پیشینۀ تحقیقاتی و درنظرگرفتن چالشهای این گونه محیطها، بر اساس سه عنصر موقعیت آموزشی(شرایط، روشها و نتایج) و مراحل آن در قالب مراحل تحلیل، طراحی، توسعه، اجرا و ارزشیابی سازماندهی شده است. در این پژوهش، به منظور اصلاح و تائید مدل، از روش اعتباریابی درونی استفاده شده است. اعتباریابی درونی در این تحقیق با دو راهبرد بررسی متخصصان و قابلیت استفاده انجام شده است. در راهبرد اول، متخصصان فناوری، مدل را از منظر تخصص طراحی آموزشی بررسی کردند.در راهبرد دوم، افرادی که باید با استفاده از مدل، آموزشهای خود را طراحی کنند، یعنی مربی- معلمان، یک نمونه طراحی و مشکلات و اعتبار مدل را در عمل بررسی کردند. مشارکت کنندگان در این اعتباریابی شامل متخصصان طراحی آموزشی (5 نفر) و مربی-معلمان (4 نفر) بودند. این اعتباریابی در چهار دور انجام شد. بر اساس نظرات مشارکت کنندگان، مدل اصلاح شد و درنهایت مورد تائید قرار گرفت (میزان توافق: 88%). از این مدل می توان به مثابه راهنما در طراحی محیطهای یادگیری کارورزی تأمل- محور برای ارتقای تأمل دانشجومعلمان بهره مند شد. پیشنهاد می شود در پژوهشهای آینده، اعتباریابی بیرونی این مدل انجام شود.
مشکل شناسی دانش آموختگان دانشگاه فرهنگیان با رویکرد پاسخگویی به محیط (مطالعه موردی: پردیسهای استان چهارمحال و بختیاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش ترکیبی، مشکل شناسی دانش آموختگان پردیسهای دانشگاه فرهنگیان استان چهارمحال و بختیاری با رویکرد پاسخگویی به محیط بوده است. این مطالعه در مرحله اول(بخش کیفی) به کشف چالشها و در مرحله دوم (بخش کمّی) به اولویت بندی آنها پرداخته است. مشارکت کنندگان در بخش نخست پژوهش شامل 135نفر در شش گروه و در بخش دوم (مرحله کمی) شامل 125 نفر از دانش آموختگان دانشگاه بودند. ابزار گردآوری اطلاعات بر اساس فرم مقایسات زوجی چالشها تدوین شد. تحلیل انجام گرفته در مرحله نخست پژوهش به این سؤال که «مشکلات دانش آموختگان دانشگاه فرهنگیان کدام اند؟» پاسخ داد. در این مرحله تجزیه و تحلیل مصاحبه ها با روش تحلیل مضمون انجام شد. یافته های بخش کمی به این سؤال که «اولویت هر کدام از شاخصها به چه میزان است؟» پاسخ داده اند. تجزیه و تحلیل داده ها در این مرحله با روش تحلیل سلسله مراتبی صورت گرفت. براساس نتایج حاصل از این مطالعه، مهم ترین چالشهای دانش آموختگان دانشگاه فرهنگیان با رویکرد پاسخگویی به محیط به ترتیب عبارت اند از: حوزه نیروی انسانی، حوزه برنامه/ساختار و حوزه آموزشی/پژوهشی/فرهنگی. برای هر کدام از این سه حوزه، شاخصهایی معین شده که اولویت آنها در مجموعه چالشهای دانش آموختگان به ترتیب، اساتید، راهبران آموزشی، فرهنگ بومی، نیازسنجی، آموزشهای عملیاتی، محتوا، اجرا و مدیران تشخیص داده شده است. نتایج حاصل لزوم تدوین دستورالعمل و نظام نامه هایی را در بخشهایی که دارای بیشترین اولویت در میان مشکلات دانش آموختگان دانشگاه فرهنگیان است نشان می دهد که در صورت انجام این مهم پاسخگویی به محیط می تواند تحقق پذیرد.
ارزشیابی اجرای آزمایشی طرح شناسایی و هدایت استعدادهای برتر(شهاب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای ارزشیابی طرح شهاب، اطلاعات مورد نیاز از منابع متعدد و با به کارگیری ابزارهای گوناگون(مصاحبه، پرسشنامه و مطالعه اسناد) گردآوری شد و با استفاده از شاخصهای آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و در قالب جداول توزیع فراونی سازماندهی شد. پاسخهای آموزگاران، مدیران مدارس و کارشناسان به سؤالهای بازپاسخ پرسشنامه ها و نیز پاسخ به سؤالهای مصاحبه که بالغ بر 2200 پاسخ انشایی معطوف به جنبه های گوناگون طرح شهاب بود، با دقت کافی مطالعه و با روشهای ناظر بر مطالعات کیفی استخراج، طبقه بندی و تلخیص شدند. از مجموعه شواهد موجود چنین استنباط می شود که در سال اول شرایط برای اجرای طرح شهاب چندان مساعد نبوده و در زمینه شناسایی و هدایت استعدادهای دانش آموزان، موفقیتی حاصل نشده است. به عبارت دیگر بافت فرهنگی- اقتصادی موجود برای اجرای طرح شهاب مساعد نیست. همچنین رویکرد متمرکز دستگاه متولی آموزش و پرورش رسمی و تأکید بر اجرای برنامه های از پیش تعیین شده، با رویکرد تعلیم و تربیت مبتنی بر استعداد که در چارچوب طرح شهاب ارائه شده است، سازگار نیست. افزون بر این، منابع نرم افزاری و سخت افزاری کافی برای اجرای مطلوب طرح شهاب فراهم نشده است. در ضمن اکثر کارشناسان، مدیران مدارس و آموزگاران به ابهاماتی در هدف کلی طرح و شیوه اجرای آن اشاره کرده اند. تکمیل فرایند شناسایی استعدادهای برتر و تعریف عملیاتی هدایت استعدادهای برتر روشن نیست. مسئولان آموزش و پرورش استان به اندازه کافی توجیه نشده اند و به اهداف طرح شهاب متعهد نیستند. اکثر کارشناسان، مدیران مدارس و آموزگاران مورد مطالعه پیامدهای منفی گریزناپذیر طرح شهاب را خاطرنشان کرده اند.
شناسایی و واکاوی فرهنگ معلمان ابتدایی استان لرستان: رویکرد مردم نگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و واکاوی فرهنگ معلمان ابتدایی استان لرستان انجام شده است. روش تحقیق مردم نگاری و از نوع توصیفی بوده است. جامعه پژوهش معلمان ابتدایی استان لرستان بودند که از میان آنها با روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس قاعده اشباع نظری 18 معلم مورد مشاهده از نوع مشارکتی و مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته قرار گرفتند. این تحقیق به شناسایی و تبیین ویژگیها و شاخصه های فرهنگی و فرهنگ مشارکت و ارتباط معلمان منتج شد. یافته های تحقیق با توجه به مشاهدات و بیان اطلاع رسانها نشان داد که معلمان مورد بررسی دارای ویژگیها و شاخصه های فرهنگی و فرهنگ ارتباط مثبت و مورد انتقادند. از ویژگیهای فرهنگی مثبت می توان به سخت کوشی، حجب و حیا، حوصله و خوش اخلاقی و از ویژگیهای مورد انتقاد می توان به نداشتن حس همکاری در مباحث آموزشی، وجدان کاری کم و اعتیاد بعضی از معلمان اشاره کرد. از شاخصه های فرهنگی می توان به فرهنگ پوشش و فرهنگ انتخاب محل خدمت اشاره کرد که به تناسب مدارس و نوع دید معلمان با سابقه و کم سابقه متفاوت بود. فرهنگ ارتباط و مشارکت معلمان در رابطه با همکاران، والدین و دانش آموزان با توجه به شرایط محیط، سطح سواد و توقعات والدین و دانش آموزان و عوامل گوناگون حاکم بر مدرسه متفاوت بود. نتایج این مطالعه برای شناسایی تفاوتهای فرهنگی و اجتناب از برنامه ریزی کاملاً متمرکز نظام آموزشی به کار می آید.
بررسی صحت علمی کتابهای فارسی دوره دبستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف تبیین وضعیت کتابهای فارسی دورۀ دبستان از نظر صحت و اعتبار علمی انجام شده است. روش این مطالعه کیفی و نوع آن اسنادی است و بر اساس آن، اسناد مورد نظر، یعنی کتابهای فارسی(خوانداری) شش پایۀ دبستان بررسی و با توجه به هدف تحقیق، فیش برداری شد. به گونه ای که ابتدا بخشهای ظاهراً ناصحیح آنها استخراج، سپس اشکالات احتمالی با منابع معتبر همچون فرهنگها و دیگر مراجع مطابقت داده شد. شواهدی که با منابع همخوانی و سازگاری داشت، حذف شد و تنها اشکالات ناساز با منابع، در فرایند بررسی حفظ شد و مصداق عدم صحت به حساب آمد. در مرحله بعد، اشکالات و قسمتهای ناصحیح محتوای کتابهای مورد نظر در چند بخش و به ترتیب فراوانی، دسته بندی و تحلیل شد. یافته های این مطالعه نشان می دهد که بیشتر مطالب کتابهای بررسی شده به لحاظ علمی صحیح است، اما پاره ای از موضوعات صحت لازم را ندارد. مصادیق عدم صحت و اعتبار علمی محتوای این کتابها در زمینه های توضیحات واژگانی، متن درسها، نام نامه، ویرایش، اطلاعات ادبی، کاربرد واژگان، مأخذدهی و در نهایت ساختار کتابها قابل دسته بندی است. افزون بر این، می توان گفت هرچه محتوای درسها تخصصی تر و ادبی تر می شود یا در متنها اطلاعات زبانی و ادبی بیشتری ارائه می شود، تعداد خطا ها نیز افزایش می یابد. باتوجه به اینکه محتوای درسی ناصحیح یا مخدوش، درک و دریافت مخاطبان را دچار اشکال و اختلال می کند و منجر به بدفهمی می شود، بایسته است مدیران، برنامه ریزان و مؤلفان، زمینۀ بررسی، اصلاح و بهسازی کتابهای درسی را فراهم نمایند.
بررسی سطح دانش، نگرش و مهارت زیست محیطی مربیان پیش دبستانی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به دلیل افزایش بحرانهای زیست محیطی، ارتقای آگاهی شهروندان درباره مسائل محیط زیست و لزوم یادگیری روشهای جدید و مناسب برای حفاظت از محیط زیست از اهمیتی ویژه برخوردار شده است. از آنجا که دوران کودکی مهم ترین و حساس ترین دوره برای یادگیری مفاهیم جدید است، بنابراین مقطع پیش دبستانی مناسب ترین زمان برای آموزش الفبای محیط زیست به کودکان است. پژوهش حاضر با هدف بررسی سطح نگرش، دانش و مهارت زیست محیطی مربیان پیش دبستانی و آماده سازی آنها برای آموزش کودکان پیش دبستانی طراحی شده است. پژوهش حاضر از نوع مطالعات نیمه آزمایشی با چینش پیش آزمون- پس آزمون بدون گروه مقایسه بود. جامعه آماری پژوهش مربیان پیش دبستانی شهر تهران و حجم نمونه شامل 29 مربی بوده است که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند. داده ها از طریق سه پرسشنامه محقق ساخته سنجش سطح نگرش، دانش و مهارت گردآوری شده اند. روایی و پایایی هر سه ابزار از طریق شاخصهای نسبت روایی محتوا، شاخص روایی محتوا، ضریب آلفای کرونباخ و ضریب همبستگی درون طبقاتی بررسی شده است. داده ها با آزمون t دو نمونه وابسته و شاخص اندازه اثر در نرم افزار SPSS تحلیل شده اند. با توجه به نتایج به دست آمده برگزاری دوره آموزشی موجب بهبود نگرش (0/351=Eta2، 0/001=p، 2/93=t)، ارتقای دانش (0/785=Eta2، 0/001>p، 10/12=t) و افزایش سطح مهارت (48/6=Eta2، 0/001>p، 5/15=t) آزمودنیها شد. نتایج پژوهش نشان داد که بیشترین تاثیر دوره های آموزشی روی سطح دانش مربیان بوده است و برگزاری دوره های آموزشی زیست محیطی برای مربیان پیش دبستانی ضرورت دارد.
تبیین شکاف میان برنامه های درسی قصد شده، اجرا شده و کسب شده دوره اول متوسطه و ارائه راهکارهای عملیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل ایجاد شکاف میان بین سه برنامه درسی قصدشده، اجرا شده و کسب شده در دوره اول متوسطه صورت گرفته است و از نوع توصیفی میدانی و مطالعه اسنادی است. نمونه آماری دو گروه 30 و 50 نفری از برنامه ریزا ندرسی و افراد صاحب نظر و ده گزارش ارزشیابی از برنامه های درسی دوره اول متوسطه بوده که در پنج سال اخیر به اجرا درآمده است. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه و مطالعه کتابخانه ای و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است. یافته ها نشان داده که به منظور کاهش شکاف میان سه برنامه درسی قصد شده، اجرا شده و کسب شده، ضروری است راهکارهای زیر از سوی برنامه ریزان درسی به کار گرفته شوند: در بعد برنامه درسی قصد شده، متناسب سازی برنامه های درسی با رشد سنی و عقلانی دانش آموزان، تبیین جنبه های کاربردی محتوا، توجه به باورهای اعتقادی، اجتماعی و فرهنگی و ارزشهای حاکم بر جامعه و پرهیز از مفاهیم بسیار انتزاعی و بسیار دشوار می تواند کارساز باشد. در بعد برنامه درسی اجرا شده، گسترش دوره های ضمن خدمت (حضوری و مجازی) و ارتقای کیفیت آنها و اختصاص دادن زمان کافی برای تبیین برنامه جدید و توجه به تربیت معلمان واجد صلاحیت در دروسی که نیاز به معلم متخصص دارند، در اولویت قرار گیرد. در بعد برنامه درسی کسب شده، آشنا کردن معلمان با شیوه ها و اصول ارزشیابی در طراحی سؤالات مفهومی و استاندارد با توجه به تفاوتهای فردی دانش آموزان می تواند در یادگیری موضوعات درسی مؤثر باشد.