تعلیم و تربیت

تعلیم و تربیت

تعلیم و تربیت سال بیست و یکم تابستان 1384 شماره 1 (پیاپی 82)

مقالات

۱.

بررسی تاثیر مولفه های اضطراب و نگرش ریاضی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دبیرستانی در درس ریاضی

کلید واژه ها: نگرش ریاضی اضطراب ریاضی پیشرفت تحصیلی در درس ریاضی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی اجتماعی وضع رفتار و عقاید
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی انگیزش انگیزش در تعلیم و تربیت
تعداد بازدید : ۵۳۶۸ تعداد دانلود : ۲۶۹۷
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر مولفه های اضطراب ریاضی و نگرش به ریاضی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دبیرستانی در درس ریاضی بود. آزمودنی های تحقیق شامل 987 دانش آموز کلاس اول دبیرستان (488 دختر و 499 پسر) بودند که به روش خوشه ای تصادفی از نواحی چهارگانه ای آموزش و پرورش شهرستان شیراز انتخاب شدند. ابزار سنجش ""مقیاس اضطراب ریاضی"" و ""مقیاس نگرش به ریاضی"" بود. تحلیل عاملی نشان داد که اضطراب ریاضی از چهار مولفه اضطراب درس ریاضی و عدد، اضطراب امتحان ریاضی، احساس منفی به ریاضی و نگرانی درباره ی ریاضی تشکیل شده و نگرش به ریاضی شامل دو مولفه التذاذ و ارزش است. شاخص پیشرفت تحصیلی در درس ریاضی، نمره پایانی درس ریاضی دانش آموزان بود. تحلیل رگرسیون مرحله ای با کنترل دو متغیر جمعیت شناختی جنسیت و میزان تحصیلات پدر، نشان داد که قوی ترین عامل پیش بینی کننده ی پیشرفت تحصیلی در درس ریاضی، مولفه ی نگرشی التذاذ است. به بیان دیگر، دانش آموزانی که از درگیر شدن با موقعیت هایی که مستلزم استفاده از دانش ریاضی است، لذت می برند و به درس ریاضی تعلق خاطر دارند، از پیشرفت تحصیلی در این درس برخوردار می شوند، یافته های پژوهش حاضر نشانگر آن بود که فزونی احساس منفی به ریاضی و افزایش اضطراب درس ریاضی و عدد، با کاهش پیشرفت تحصیلی در درس ریاضی همراه است. تلویح یافته های ذکر شده برای دست اندکاران تعلیم و تربیت، توجه به نقش عوامل انگیزشی، به ویژه نگرش به ریاضی در پیشرفت ریاضی دانش آموزان، سوق دادن روش های آموزش ریاضی در جهت ایجاد علاقه به این درس و کاهش احساس های منفی و اضطراب است.
۲.

کاربرد مدیریت کیفیت جامع در فرایند یاددهی یادگیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲۸ تعداد دانلود : ۱۹۸۳
متخصصان و کارشناسان تعلیم و تربیت در مباحث خود از اصطلاحاتی همانند (صنعت آموزش و پرورش)، «مهندسی تعلیم و تربیت»، «رهبری آموزشی»، «ارزش افزوده دانش آموز»، «تولید دانش آموز ماهر»، «محصول آموزش و پرورش»، «مشتری آموزش و پرورش»، «راندمان تدریس»، «کیفیت کلاس»، «شاخص های ارزیابی» و… استفاده می کنند. این امر نشان می دهد که موفقیت های بخش صنعت، تاثیر زیادی در آموزش و پرورش داشته است؛ بنابراین، پیش از آنکه به بحث درباره امکان استفاده از تجارب بخش صنعت در آموزش و پرورش بپردازیم، بهتر است درباره چگونگی این امر سخن بگوییم. بی شک، مدیریت کیفیت جامع بیشترین تاثیر را در ادبیات نوین آموزش و پرورش داشته است. تلاش های گسترده ای برای اجرای اصول مدیریت کیفیت جامع در آموزش و پرورش انجام شده است اما هنوز در مراحل ابتدایی کار هستیم. برخی از مدارس و دانشگاهها این اصول را در زمینه های بخش صنعت و با اهداف خاصی به کارگرفته اند ولی به کارگیری مدیریت کیفیت جامع در قلب تعلیم و تربیت یعنی در فرایند یاددهی- یادگیری- کمتر مورد توجه بوده است. این مقاله می کوشد با ارایه تعریفی از مدیریت کیفیت جامع، اصول چهارده گانه ادوارد دمینگ در صنعت و دلالت های آن در آموزش و پرورش به راهبردهای کیفیت در فرایند یاددهی- یادگیری در کلاس درس بپردازد. در انتها نیز یک الگوی طرح درس نمونه مبتنی بر مدیریت کیفیت جامع مطرح شده است.
۳.

بررسی وضع ارزش یابی های مستمر در دوره ی ابتدایی

کلید واژه ها: دوره ابتدایی الگوی ارزش یابی تحصیلی ارزش یابی مستمر ارزش یابی تکوینی یادگیری فرایند محور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸۳ تعداد دانلود : ۶۶۵
مقاله حاضر برگرفته از یک تحقیق میدانی انجام شده در مورد وضع ارزش یابی مستمر دوره ابتدایی است. این تحقیق در سال 1382 به سفارش سازمان آموزش و پرورش استان مرکزی و با نظارت دکتر حسن پاشا شریفی به انجام رسیده است. در این نوشتار تلاش شده است که ضمن معرفی تحقیق مذکور، مهم ترین محورهای ادبیات تحقیق و پیشینه آن و نیز مهم ترین اطلاعات میدانی در قالب یافته های پژوهش ارایه و معرفی شود. پیام اصلی یافته ها در این مقاله این است که 47 درصد معلمان دوره ابتدایی به انجام دادن فعالیت های ارزش یابی مستمر رغبت چندانی ندارند. بیش ترین فعالیت های ارزش یابی مستمر، در فرایند یاددهی- یادگیری مواد درسی جغرافیا، ریاضیات، علوم تجربی انجام شده است و کمترین فعالیت های ارزش یابی مستمر مربوط به سه ماده درسی دینی، قرآن و فارسی است. البته برخی معلمان در این رابطه خلاقیت هایی داشته اند که چگونگی آن در مقاله حاضر منعکس شده است. به منظور بهبود وضعیت اجرای ارزش یابی مستمر در مدارس، در پایان چند پیشنهاد کاربردی ارایه شده که می تواند مورد استفاده کارشناسان در سازمان آموزش و پرورش قرار گیرد.
۴.

بررسی رابطه دین داری و بحران هویت در بین دانش آموزان دبیرستانی شهرستان یزد

نویسنده:

کلید واژه ها: پیشرفت تحصیلی بحران هویت درآمد خانواده دین داری تحصیلات پدر و مادر

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی رشد و تحول دوره نوجوانی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی تعامل روانشناسی و دین
تعداد بازدید : ۲۴۱۲ تعداد دانلود : ۱۰۷۹
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه دین داری و برخی متغیرهای دموگرافی با بحران هویت در بین دانش آموزان دبیرستانی شهرستان یزد انجام شده است. نمونه پژوهش شامل 165 دانش آموز دبیرستانی (89 نفر دختر، 76 نفر پسر) بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. اطلاعات مورد نیاز پژوهش از طریق سه پرسش نامه اطلاعات فردی، پرسش نامه هویت شخصی و مقیاس عمل به باورهای دینی (معبد) جمع آوری شد. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که بین دین داری و بحران هویت و نیز بین پیشرفت تحصیلی و بحران هویت رابطه معکوس و معنی داری وجود دارد. بین بحران هویت با متغیرهای میزان درآمد خانواده، میزان تحصیلات پدر و مادر رابطه ای مشاهده نشد. نتایج آزمون t نشان داد که بین دختران و پسران از لحاظ دین داری تفاوتی وجود ندارد ولی از لحاظ بحران هویت تفاوت معناداری وجود دارد؛ به طوری که دختران بحران هویت بیشتری دارند.
۵.

مقایسه عملکرد مدیران دانش آموخته رشته کارشناسی مدیریت و برنامه ریزی آموزشی با سایر رشته ها

کلید واژه ها: مهارت های مدیران عملکرد مدیران مقطع متوسطه مدیریت و برنامه ریزی آموزشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۹۱ تعداد دانلود : ۱۱۲۲
اگر چه وزارت آموزش و پرورش بی وقفه برای اصلاح مشکلات نظام آموزشی کشور تلاش می کند اما شواهد نشان می دهد که مدیریت آموزشگاههای کشور، به خصوص در مقطع متوسطه مشکلات عدیده ای دارد. هدف این پژوهش بررسی عملکرد دانش آموختگان رشته کارشناسی مدیریت و برنامه ریزی آموزشی در مقایسه با دانش آموختگان سایر رشته های تحصیلی شاغل در پست مدیریت دبیرستان های شهر شیراز است. بدین منظور، چهار مهارت رهبری، انسانی، آموزشی و اداری- مالی دو گروه مدیران مذکور از دیدگاه دبیران دبیرستان ها بررسی و مقایسه شده است. روش تحقیق مورد استفاده توصیفی- پیمایشی بوده و ابزار پرسش نامه ی محقق ساخته، مرکب از پنجاه و پنج سوال بسته پاسخ طیف لیکرت استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق، کلیه مدیران دبیرستان های دولتی شیراز و دبیران این دبیرستان ها بوده است، که با استفاه از روش تصادفی طبقه ای، 75 مدیر و با استفاده از روش تصادفی ساده، 375 دبیر انتخاب شده اند. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با نرم افزار آماری SPSS در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفته است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل یافته ها نشان داد که اگر چه میانگین نمرات عملکرد مدیران دانش آموخته رشته مدیریت و برنامه ریزی آموزشی نسبت به مدیران دانش آموخته سایر رشته های تحصیلی در مهارت های رهبری، انسانی، آموزشی و اداری- مالی بیشتر بوده است، اما این تفاوت ها در سطح پنج صدم (P<0.05) معنادار نیست. نتایج حاصل از بررسی سوال های مربوط به متغیرهای جمعیت شناختی مدیران نیز نشان داد که هیچ کدام از متغیرهای جنسیت، سابقه خدمت و سابقه مدیریت بر عملکرد مدیران تاثیرمعنادارنداشته است، اگر چه عملکرد مدیران دبیرستان های دخترانه از مدیران دبیرستان های پسرانه بهتر بوده است.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۱۶