مقالات
حوزه های تخصصی:
بازی کردن فعالیتی لذت بخش است که از جذابیت بسیار برای کودکان برخوردار است. بهره گیری از بازیها در آموزش می تواند به افزایش انگیزه در دانش آموزان و در نتیجه یادگیری بهتر آنها بینجامد. هدف این پژوهش طراحی و اجرای نمونه بازی آموزشی همسایگان ایران در درس علوم اجتماعی با بهره گیری از اصول طراحی محیط های یادگیری سازنده گرایانه، ارائه چارچوبی برای مراحل فرآیند طراحی بازی آموزشی، تعیین ویژگیهای بازی آموزشی و بررسی تأثیر بازی طراحی شده بر یادگیری دانش آموزان است. به همین منظور ابتدا منابع مطالعاتی در مورد بازیهای آموزشی و اصول آموزشی سازنده گرایی مورد بررسی قرار گرفت، پس از آن یکی از دروس کتاب پنجم ابتدایی با نام همسایگان ایران انتخاب و یک بازی آموزشی بر اساس اصول آموزشی سازنده گرایی برای آن طراحی شد. پس از طراحی، بازی مورد بررسی شماری از متخصصان فناوری آموزشی و معلمان قرار گرفت و بر اساس بازخوردهای دریافتی از آنان، اصلاح شد تا امکان اجرای آن در کلاس فراهم شود. به منظور اجرای بازی طراحی شده از روش آزمایشی پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه بهره گیری شد. نمونه پژوهش شامل 50 نفر از دانش آموزان پسر پایه پنجم ابتدایی شهر تهران بود. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتیجه پژوهش نشان داد که دانش آموزان گروه آزمایش (بازی آموزشی بر اساس رویکرد سازنده گرایی) نسبت به دانش آموزان گروه کنترل (آموزش با رویکرد سازنده گرایی بدون بازی) مطالب بیشتری یادگرفته اند.
بررسی بدفهمی های دانش آموزان سال سوم متوسطه در مورد مفهوم حد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم حد یکی از مفاهیم بنیادی در ریاضیات، حساب دیفرانسیل و انتگرال است. این مفهوم به سبب پیش نیاز بودن برای مفاهیمی همچون پیوستگی، مشتق، انتگرال و سریها، از اهمیتی ویژه در ریاضیات برخوردار است. پژوهش حاضر1که به روش کیفی انجام شده است، به بررسی بدفهمی های دانش آموزان سال سوم متوسطه در مورد مفهوم حد در شهرستان قوچان پرداخته است. جامعه آماری این تحقیق دانش آموزان سال سوم متوسطه رشته ریاضی و تجربی این شهر بوده است. نمونه 108 نفری این پژوهش، شامل 74 پسر و 34 دختر، به شیوه تصادفی خوشه ای تک مرحله ای انتخاب شده است. ابزار گرد آوری اطلاعات پرسشنامه ای محقق ساخته است که 11 سؤال از مبحث حد را دربرمی گیرد. باتوجه به آلفای کرونباخ 792/0 به دست آمده،پایایی سؤالات مورد تأیید بوده است. نتایج حاصل از این تحقیق نماینگر درک ناقص دانش آموزان از مفهوم حد و پیوستگی است.تعبیر حد تابع به مثابه یک مرز، عدم تمایز میان مقدار تابع و حد آن، الزامی دانستن وجود مقدار تابع برای وجود حد آن در یک نقطه، درک نادرست از زبان و اصطلاحاتبه کاررفته برای تعریف حد، عدم درک مفهوم بی نهایت وناتوانی در تفسیر حدتابع به کمک نمودار آن از مشکلات و بدفهمی های دانش آموزان در درک مفهوم حد است. برخی دیگر از مشکلات هم به درک مفاهیم دیگری مانند تابع برمی گردد. مثلاً عدم درک مفهوم تابع و ناتوانی در ارتباط میان بازنمایی های گوناگون یک تابع، از عوامل مؤثر بر درک دانش آموزان از مفهوم حد است. به طور خلاصه می توان گفت که درک دانش آموزان از مفهوم حد متکی بر تصور مفهومی آنان است.همچنین دانش آموزان در این تحقیق نشان می دهند که درک آنها از مفهوم حد، محدود به دستورات و روشها و الگوریتم هایی است که به آنها آموزش داده شده است.
مقایسه قدرت خوانایی دانش آموزان یک زبانه و دو زبانه در درس فارسی پنجم ابتدایی و رابطه آن با پیشرفت تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از راههای تعیین سطح خوانایی کتابهای درسی و تشخیص متناسب بودن متن با توانایی دانش آموزان، اندازه گیری قدرت خوانایی متن است که عوامل مهمی همچون خود یادگیرنده و کتاب درسی (فونت، شکلها و اندازه متن و...) را درنظر می گیرد. هدف از نگارش این مقاله بررسی قدرت خوانایی دانش آموزان یک زبانه (فارس زبان) و دو زبانه (کرد و آذری زبان) و رابطه آن با پیشرفت تحصیلی است. این تحقیق با روش علّی- مقایسه ای انجام شده است. ۴۳۰ دانش آموز پنجم ابتدایی یک زبانه فارس و دو زبانه آذری و کرد زبان به منزله نمونه آماری در سه شهر تهران، مهاباد و مراغه با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده اند. شمار نمونه ها در این شهرها به ترتیب ۱۵۳، ۱۴۵و ۱۳۲ بوده است. برای اندازه گیری قدرت خوانایی دانش آموزان از آزمون کلوز و برای پیشرفت تحصیلی از آزمون معلم ساخته که دارای روایی و پایایی لازم بودند، استفاده شده است. داده های پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل واریانس و ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان داد که میان قدرت خوانایی دانش آموزان یک زبانه و دو زبانه تفاوت معنادار وجود دارد و یک زبانه ها قدرت خوانایی بالاتری دارند، اما میان قدرت خوانایی دو زبانه های آذری و کردزبان، تفاوت معناداری وجود ندارد. همچنین نتایج نشان داد که میان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان (یک زبانه و دو زبانه) نیز تفاوت وجود دارد و همبستگی معناداری میان قدرت خوانایی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان (یک زبانه و دو زبانه) وجود دارد؛ بنابراین، با توجه به نتایج پژوهش می توان گفت که متن کتاب فارسی پنجم متناسب با سطح توانایی دانش آموزان دو زبانه نیست و متن از نظر سطح خوانایی بالاتر از سطح توانایی دانش آموزان دو زبانه است، اما متن کتاب برای دانش آموزان یک زبانه مناسب است.
تحلیل رگرسیونی موانع اجرای مصوبات شوراهای آموزش و پرورش استان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی موانع اجرای مصوبات شوراهای آموزش و پرورش انجام گرفته است. روش تحقیق کمی- توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل 514 نفر از اعضای شورای آموزش و پرورش استان آذربایجان شرقی بوده و نمونه آماری به روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی و تصادفی ساده به تعداد 264 نفر انتخاب شده است. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته بوده که دارای سه مؤلفه موانع ساختاری، فرهنگی و اجتماعی با 22 گویه است و روایی آن با نظرسنجی از متخصصان مورد تائید قرار گرفته است و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ به میزان 85/0 محاسبه گردیده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از میانگین، انحراف معیار و آمار استنباطی به ویژه آزمونهای آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که میان موانع ساختاری، اجتماعی و فرهنگی با مصوبات تحقق نیافته شوراها رابطه مثبت و معنادار وجود دارد.همچنین برای پیش بینی متغیر ملاکی مصوبات تحقق نیافته شوراها از متغیرهای پیش بین موانع ساختاری، اجتماعی و فرهنگی بهره گیری شده است و مقدارR2 تعدیل یافته نشان می دهد که 38 درصد تغییرات متغیر ملاک (مصوبات تحقق نیافته شوراها) ناشی از متغیرهای پیش بین است. از میان متغیرهای پیش بین، متغیر موانع اجتماعی در سطح p<0/01 معنادار است و متغیرهای موانع فرهنگی و موانع ساختاری معنادار نیست. با توجه به نتایج به دست آمده پیشنهاد می شود الزامات قانونی، اجرایی و سیستم ارزیابی مناسب در زمینه میزان همکاری و مشارکت سایر سازمانها، شرکتهای دولتی و غیردولتی در اجرای مصوبات شوراهای آموزش و پرورش لحاظ شود.
نقش مدیران آموزشی در ایجاد جوّ اخلاقی و حمایتهای اجتماعی و رابطه آن با عملکرد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه نقش مدیران آموزشی در ایجاد جوّ اخلاقی در مدارس و حمایتهای اجتماعی و رابطه آن با عملکرد سازمانی انجام شده است. طرح کلی پژوهش، همبستگی بوده است. بدین منظور 160 معلم به روش نمونه گیری تصادفی از میان معلمان متوسطه اول شهر یزد از دو ناحیه 1 و 2 آموزش و پرورش انتخاب شدند که از این عده 152 نفر به پرسشنامه ها به طور کامل پاسخ دادند. در این پژوهش از مقیاس حمایت اجتماعی اقتباس شده از پرسشنامه کیفیت زندگی کاری واندوردوف و مایز، پرسشنامه عملکرد سازمانی لائو و می و پرسشنامه جوّ اخلاقی ویکتور و کولن استفاده شده است. به منظور تحلیل آماری داده ها، تحلیل همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه و تحلیل واریانس چندعاملی به کار رفته است. یافته های تحقیق نشان می دهند که دیدگاه مدیران آموزشی بر جوّ اخلاقی مدارس اثر می گذارد و نوع جوّ اخلاقی ایجاد شده و حمایتهای اجتماعی مدیران آموزشی و همکاران بر عملکرد سازمانی معلمان نقش تعیین کننده ای دارد. نتایج نشان می دهند که از میان 5 نوع جوّ اخلاقی دیدگاه کولن، تأکید بر اجرای صرف قوانین و دیدگاه ابزاری از اولویتهای اصلی مدیران آموزشی است و توجه به کارآمدی و رفتار مراقبت کننده در اولویتهای بعدی قرار دارند. در جوّی که دیدگاه ابزاری حاکم است، عملکرد مطلوب معلمان کاهش می یابد و تنها کارآمدی با عملکرد مطلوب سازمانی معلمان رابطه دارد. اما بهترین پیش بینی کننده عملکرد سازمانی مطلوب معلمان، حمایت اجتماعی مدیران آموزشی است و بهترین پیش بینی کننده برای عملکرد ضعیف، دیدگاه ابزاری است. در مقایسه میان مدیران مدارس دولتی و غیردولتی هیچ تفاوتی در جوّ اخلاقی و حمایتهای اجتماعی دیده نشده اما هر چه سابقه خدمت معلمان افزایش می یابد، ادراک بیشتری از دو بعد اخلاقی تأکید بر قوانین و رفتار مراقبت کننده گزارش شده است.
رابطه ناگویی هیجانی و تعهد سازمانی با فرسودگی شغلی دبیران زن آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر1 با هدف تعیین رابطه ناگویی هیجانی و تعهد سازمانی با فرسودگی شغلی دبیران آموزش و پرورش شهر کرمانشاه انجام شده است. جامعه آماری پژوهش همه دبیران زن آموزش و پرورش شهر کرمانشاه بوده که از میان آنها به روش نمونه گیری خوشه ای نمونه ای به حجم 300 نفر انتخاب شده اند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های ناگویی هیجانی تورنتو، تعهد سازمانی آلن و مایر و فرسودگی شغلی ماسلاچ استفاده شده است. طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است و داده ها با روشهای آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره تحلیل شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که میان مؤلفه های ناگویی هیجانی و فرسودگی شغلی رابطه مثبت وجود دارد، یعنی با افزایش ناگویی هیجانی، فرسودگی شغلی افزایش می یابد و با کاهش ناگویی هیجانی، فرسودگی شغلی کاهش می یابد. میان تعهد سازمانی و خرده مقیاسهای آن با فرسودگی شغلی رابطه منفی وجود دارد، یعنی با افزایش تعهد سازمانی، فرسودگی شغلی کاهش می یابد و با کاهش تعهد سازمانی، فرسودگی شغلی افزایش می یابد و ناگویی هیجانی و تعهد سازمانی توان پیش بینی فرسودگی شغلی را دارند. براساس نتایج پژوهش ناگویی هیجانی و تعهد سازمانی از عوامل پیش بینی کننده فرسودگی شغلی هستند، بنابراین توصیه می شود در پیشگیری و کاه ش فرسودگی شغلی، این عوام ل به دقت م ورد توجه قرار گیرند. همچن ین می توان با تدابیر مناسب به سلامت محیط شغلی و کاهش فرسودگی شغلی دبیران کمک کرد.
بررسی نظام راهنمایی و مشاوره دبیرستانهای استان اصفهان از دیدگاه دانش آموزان، مدیران، مشاوران و کارشناس مسئولان مشاوره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف کلی این پژوهش بررسی نارسایی های نظام راهنمایی و مشاوره دبیرستانهای استان اصفهان در سال تحصیلی 92 1391 بوده که سیستم حمایتی مشاوران، سیستم برنامه درسی مشاوران و سیستم مشاوره های فردی و گروهی را در برگرفته است. جامعه آماری این پژوهش همه مدیران، مشاوران، دانش آموزان و کارشناس مسئولان مشاوره استان بوده اند. حجم نمونه 344 نفر بوده که به روش تصادفی ساده انتخاب شده است. روش تحقیق، توصیفی و از نوع پیمایشی است. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بود که دارای روایی صوری و محتوایی بوده و پایایی آن به روش ضریب آلفای کرونباخ 97% به دست آمده است. نتایج نشان می دهد که از نظر مدیران، مشاوران و کارشناسان میزان نارسایی ها کمتر از حد متوسط اما از نظر دانش آموزان بیشتر از حد متوسط بوده است (001/0=P) و میان پاسخ های مدیران، مشاوران و دانش آموزان در مورد وجود یا عدم وجود امکانات تفاوت معنا دار وجود دارد (001/0=P). همچنین دانش آموزان دختر بیشتر از دانش آموزان پسر، دانش آموزان رشته علوم انسانی بیشتر از دانش آموزان سایر رشته ها، پایه پیش دانشگاهی بیشتر از سایر پایه ها و دانش آموزان 17 و 18 ساله بیشتر از سایر سنین نارسایی ها را ارزیابی نموده اند و این نتایج در سطح 1./.=α معنادار بوده است. همچنین در این پژوهش دانش آموزان همه مدارس اعلام داشتند که دارای مشاور بوده اند و 95 درصد آنها مشاوران خود را می شناختند و 93 درصد آنها اعلام داشتند که مشاور در کلاس آنها حضور پیدا کرده است.