هدف : پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش مبتنی بر نظریه ذهن بر عملکرد ذهن خوانی و کارکردهای اجرایی در کودکان مبتلا به اختلال های طیف اوتیسم انجام شده است. روش : طرح پژوهش از نوع کارآزمایی بالینی تصادفی با استفاده از گروه شاهد بود. نمونه متشکل از 24 کودک (22 پسر و 2 دختر) مبتلا به اختلال های طیف اوتیسم در سنین 6 تا 12 سال بود که بر اساس جنسیت و ضریب هوشی همتا شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و شاهد قرار گرفتند. اعضای گروه آزمایش، به مدت 25 هفته (100 جلسه)، در برنامه آموزشی مبتنی بر نظریه ذهن شرکت کردند؛ در حالی که اعضای گروه شاهد تنها برنامه های آموزشی رایج روزانه را دریافت کردند. عملکردهای ذهن خوانی و کارکردهای اجرایی، پیش و پس از ارائه مداخله اندازه گیری شدند و آزمون پیگیری به فاصله دو ماه بعد از اتمام مداخله اجرا شد. یافته ها : نتایج آزمون تحلیل اندازه گیری های مکرر نشان داد که در مورد متغیر ذهن خوانی مقدماتی، واقعی و کل، تأثیر عامل زمان معنادار بوده است. تعامل معنادار عامل زمان و عضویت گروهی بیانگر آن بود که آموزش مبتنی بر نظریه ذهن به طور معناداری به بهبود عملکرد ذهن خوانی مقدماتی، واقعی، پیشرفته و نمره کل اعضای گروه آزمایش، در زمان «پس آزمون» و«پیگیری» منجر شده است. همچنین، تأثیر عامل زمان در مورد زیرمقیاس های برنامه ریزی-حل مسأله، سازمان دهی رفتاری-هیجانی و نمره کل مقیاس کارکردهای اجرایی نیز معنادار بود. تعامل معنادار زمان و عضویت گروهی نشان داد که آموزش مبتنی بر نظریه ذهن، به طور معناداری مشکلات زیرمقیاس سازمان دهی رفتاری- هیجانی و کل کارکردهای اجرایی را در زمان «پس آزمون» و «پیگیری»، در مقایسه با «پیش آزمون»، کاهش داده است. نتیجه گیری : آموزش مبتنی بر نظریه ذهن یک عامل مهم در پیشرفت مهارت ذهن خوانی و کارکردهای اجرایی در کودکان مبتلا به اختلال های طیف اوتیسم است. درباره تلویحات نظری این یافته ها در مقاله بحث شده است.