۱.
مسئله موقعیتی در جهان واقعی است که ما در آن مطلوبی داریم، اما شیوه دستیابی به آن برایمان روشن نیست. در معماری، مانند حوزه های دیگر دانش، هدف برخی از تحقیقات حل مسائل واقعی جهان معماری است. هدف از این مطالعه بیان تعریفی از تحقیق مسئله مدار در معماری، اجزا، فرایند و انواع آن است. این تحقیق در چارچوب راهبرد طبقه بندی به منظور روشن کردن خصوصیات این نوع از تحقیقات معماری انجام و برای اجرای آن، ۲۹ رساله دکتری معماری انتخاب شد که در دانشگاه های برتر جهان دفاع شده بود و حل مسئله ای در حوزه معماری را دنبال می کرد. در این پژوهش این رساله ها بررسی و تحلیل شد. این بررسی نشان می دهد که آن دسته از تحقیقاتی را که فرایند اجرای آنها به راه حلی برای مسائل جهان واقعی معماری منتهی می شود، می توان تحقیقات مسئله مدار نامید. در این نوع تحقیقات از چارچوب های علمی ای استفاده می شود که برای حل مسائل جهان واقعی در حوزه های دیگر دانش بسط یافته است و با دو نوع مسائل سروکار دارد: مسائلی با حدود روشن و مسائلی که حدود روشنی ندارند. مسائلی که حدود روشنی ندارند، اغلب در حوزه های میان رشته معماری با رشته های علوم اجتماعی مطرح می شود. این نوع از تحقیقات رویکردی مختلط را دنبال می کند و با انواع دیگر تحقیقات همراه می شود. تحقیقات مسئله مدار برای یافتن راه حل های فنی و راهبردهای طراحی و مدیریتی انجام می شود.
۲.
آزمون جامع دکتری در مرحله گذار از بخش آموزشی به بخش پژوهشی برگزار می شود. هدف از اجرای این آزمون ارزیابی توانمندی هایی است که دانشجو در بخش آموزشی کسب کرده است. در این تحقیق یک مطالعه تطبیقی و مقایسه ای در زمینه اهمیت و اجرای آزمون جامع دکتری در دانشگاه های منتخب آمریکا و ایران انجام شده است. با توجه به آنکه این آزمون یک آزمون تخصصی است، این مطالعه برای رشته مهندسی شیمی انجام شده است. نتایج پژوهش نشان داد که در دانشگاه های منتخب آمریکا و دانشگاه های منتخب ایران آزمون جامع به صورت کتبی یا شفاهی یا ترکیبی از هر دو برگزار می شود. در بیشتر دانشگاه های منتخب ایران این آزمون به صورت کتبی برگزار می شود. البته، پیشنهاد می شود که برای بررسی تسلط دانشجو بر اصول و مبانی رشته مهندسی شیمی، آزمون جامع به صورت شفاهی هم برگزار شود. همچنین نتایج مطالعه تطبیقی نشان داد که در دانشگاه های منتخب آمریکا سرفصل و منابع این آزمون مشخص است و به دانشجویان اعلام می شود. این در حالی است که منابع و سرفصل این آزمون در دانشگاه های ایران مشخص نیست. همچنین در دانشگاه های آمریکا آزمون جامع شامل مبانی مهندسی شیمی است که بیشتر در سطح کارشناسی برگزار می شود، اما در دانشگاه های منتخب ایران آزمون جامع بیشتر در سطح تخصیلات تکمیلی برگزار می شود.
۳.
آموزش الکترونیکی و نفوذ تدریجی آن در نظام آموزش عالی سال ها مد نظر صاحب نظران بوده است. در این مطالعه به صورت تحلیلی با توجه به وضعیت به وجود آمده در دنیا به دلیل شیوع بیماری کووید-19، آموزش الکترونیکی و تأثیرات آن در نظام آموزشی دانشکده مهندسی دانشگاه فردوسی مشهد بررسی شده است. همچنین تلاش شده است تا با توجه به شرایط ایجاد شده از همه گیری این بیماری و تعطیلی مراکز آموزشی حضوری در نیمسال دوم سال تحصیلی 99-1398، موضوع آموزش الکترونیکی و تأثیر آن در نظام آموزش بررسی شود. در این خصوص، از اطلاعات آماری دانشجویان مقاطع تحصیلی مختلف دانشکده مهندسی دانشگاه فردوسی مشهد به عنوان نمونه استفاده شده است. در گام اول پرسشنامه ای برای استفاده از نظرهای دانشجویان طراحی و سپس، با استفاده از اطلاعات به دست آمده، شرط لازم برای ارائه دروس به صورت الکترونیکی، ترکیبی یا حضوری مشخص شد. با توجه به امکان تبدیل تعداد چشمگیری از کلاس های حضوری به کلاس های الکترونیکی یا ترکیبی، این امر موجب آزادسازی برخی از کلاس های درسی و کمک بسیار به بهبود، اصلاح و برنامه ریزی فضاهای آموزشی و پژوهشی خواهد شد.
۴.
بیش از شش سال از تصویب آخرین بازنگری در محتوای آموزشی دوره کارشناسی ارشد دو رشته طراحی و برنامه ریزی شهری می گذرد. در این مدت تغییرات شگرفی در جهان پیرامون حوزه های مختلف رخ داده که از جمله مهم ترین آنها در حوزه محیط زیست و ابزارهای سنجش عملکرد محیط زیستی است. مطالعه حاضر برای ارزیابی دانش محیط زیستی در برنامه درسی این دو رشته انجام شده است. هدف این پژوهش دستیابی به اجماع درباره نحوه محتوا و شیوه کارآمد آموزش مسائل محیط زیستی به دانشجویان رشته شهرسازی بود و با استفاده از روش تحقیق توصیفی پیمایشی انجام شد. پرسشنامه تهیه شده با استفاده از روش تحقیق دلفی در میان 12 نفر از استادان دو رشته یادشده به نظرسنجی گذاشته و در مرحله نهایی راهکارهای پیشنهادی در زمینه محتوا و شیوه آموزش ارائه شده است. نتایج پژوهش ضرورت بازنگری در برنامه آموزشی این دو رشته را نشان داده و دو روش پیشنهادی تغییر در محتوای دروس با ایجاد رویکردهای زیست محیطی یا تعریف یک درس جدید در زمینه مسائل محیط زیستی را مطرح ساخته است. بدین ترتیب، نتایج به دست آمده می تواند از دو نظر برای پرکردن خلأ موجود در زمینه آموزش محیط زیست در رشته های مذکور استفاده شود. در وجه اول به صورت آموزش مستقیم، مبانی لازم برای تدوین سرفصل درس پیشنهادی محیط زیست در برنامه درسی مصوب دو رشته فراهم و در وجه دوم به صورت آموزش غیرمستقیم، مباحث سه گانه پیشنهادی دانش و مفاهیم پایه، دستورالعمل ها و راهکارها و ابزارهای سنجش، در سرفصل فعلی دروس، به ویژه دروس کارگاه های طراحی و برنامه ریزی شهری و روش ها و فنون طراحی گنجانده شده است.
۵.
در شرایط کنونی و با قرارگرفتن در عصری که از آن به عنوان «عصر دانش» یاد می کنند، برای بیشتر جوامع پی ریزی پایه های توسعه بر مبنای آموزش مبتنی بر نظام های دانش مدار به یک الزام تبدیل شده است. این الزام موج گسترش کمّی دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی را در دستورکار کشورهای مختلف قرار داده است، لیکن همزمان با موضوع جهانی شدن و افزایش اهمیت «دانشگاه های تراز جهانی»، توازن میان گسترش کمّی و توسعه کیفی به چالشی اساسی، به ویژه در حوزه آموزش عالی، در کشورهای در حال توسعه تبدیل شده است. بر این اساس، در این مطالعه ارزیابی عملکرد کمّی و کیفی دانشگاه هایی که بر اساس مصوبه «طرح آمایش آموزش عالی کشور» در تراز جهانی طبقه بندی شده اند، از منظر معیارهای دروندادی و میزان سرمایه گذاری بخش دولتی صورت گرفته است. به منظور ارزیابی عملکرد کمّی و کیفی مجموعه این دانشگاه ها با بهره گیری از مطالعات اسنادی، شش معیار اصلی متشکل از دو معیار کمّی و چهار معیار کیفی انتخاب و روند تغییرات این معیارها طی بازه زمانی ۵۰ ساله ۱۳۴۵ تا ۱۳۹۴ تحلیل شده است. نتایج نشان داد که روند تغییرات در معیارهای کمّی تقریباً برای تمام دانشگاه های منتخب صعودی بوده است. در معیارهای کیفی نیز در بازه های زمانی سال های 1357-1345 و 1380- 1369 روند رو به بهبود مشاهده شده است؛ لیکن در دوره زمانی سال های 1368-1357 به دلیل شرایط خاص ناشی از وقوع جنگ تحمیلی در کشور، تقریباً در تمام معیارها افت جدّی رخ داده است. روند گسترش کمّی ناموزون و توسعه کیفی نزولی نسبی در سال های اخیر، توجه جدی مدیران و سیاستگذاران آموزش عالی کشور را در برنامه ریزی برای شناسایی گلوگاه های ارتقای دانشگاه ها به تراز جهانی و تقویت سازوکارهای رفع موانع موجود می طلبد.
۶.
امروزه، در آموزش عالی کشور ما، بعد از یک دوره رشد کمّی موضوع ارتقای کیفیت آموزش به یک هدف و مطالبه عمومی به ویژه در آموزش مهندسی تبدیل شده است. در مسیر ارتقای کیفیت آموزش مهندسی عوامل مختلفی مؤثرند که یکی از مهم ترین آنها اعضای هیئت علمی است. این پژوهش با هدف ارائه الگویی برای توسعه حرفه ای اعضای هیئت علمی به منظور ارتقای کیفیت در آموزش مهندسی انجام شده است. رویکرد پژوهش کیفی و اکتشافی بود که به روش تحلیل تفسیری انجام شد. برای این منظور محتوای مقالات و اسناد مکتوب موجود در قلمرو توسعه حرفه ای اعضای هیئت علمی طی ده سال گذشته تحلیل شد. ابتدا پیشینه موضوع و الگوهای ارائه شده توسط محققان در پایگاه های علمی داخلی و خارجی شناسایی و پس از انتخاب مرتبط ترین منابع، در خصوص تحلیل آنها و استخراج مفاهیم مرتبط اقدام شد. داده ها با استفاده از روش کدگذاری و در دو مرحله کدگذاری باز و محوری تحلیل شدند. پس از تحلیل اسناد پژوهشی شناسایی شده و استخراج مفاهیم مرتبط (تعداد 120 مفهوم از 25 سند)، الگوی توسعه حرفه ای اعضای هیئت علمی طراحی شد. در مرحله بعد، به منظور اطمینان از اعتبار یافته ها، الگوی طراحی شده به پنج نفر از صاحبنظران حوزه آموزش عالی و آموزش مهندسی عرضه شد و همچنین با آنها مصاحبه نیمه ساختاریافته ای به منظور تکمیل الگو صورت گرفت. الگوی ارائه شده در این مقاله یک الگوی فرایندی و محتوایی است. بر مبنای این الگو، نقطه آغاز برنامه های توسعه هیئت علمی، مأموریت و اهداف دانشگاه است و برنامه های توسعه حرفه ای مبتنی بر نیازهای اعضای هیئت علمی طراحی می شود. همچنین راهبردهای مختلفی برای اجرای برنامه های توسعه حرفه ای ارائه شده است و برخورداری از سازوکار ارزشیابی و بازخورد از دیگر ویژگی های این الگوست که آن را از سایر الگوهای مشابه متمایز می سازد.
۷.
داوطلبان ورود به رشته های مهندسی، علوم ریاضی و فیزیک دانشگاه ها از میان فارغ التحصیلان رشته ریاضی_ فیزیک دبیرستان ها است. در طول دو دهه گذشته کاهش چشمگیری در تعداد دانش آموزان انتخاب کنندگان رشته ریاضی_ فیزیک در دبیرستان ها و در نتیجه تعداد داوطلبان رشته ریاضی فیزیک آزمون سراسری دانشگاه ها بوجود آمده است. این روند به کاهش داوطلبان رشته های مهندسی و افت سطح علمی آنها منجر شده است. دانش آموزان نخبه دبیرستان ها به دلیل براهم بودن زمینه های اشتغال فارغ التحصیلان رشته های علوم تجربی بخصوص رشته های پزشکی تمایل چندانی برای انتخاب رشته ریاضی_ فیزیک در دبیرستان ها نشان نمی دهند و این امر علاوه بر کاهش تعداد داوطلبان ورود به رشته ریاضی_ فیزیک بلکه سطح علمی داوطلبان ورود به رشته های مهندسی را نیز پایین آورده است. انجمن آموزش مهندسی ایران میزگردی برای بررسی دلایل پیش آمدن این وضعیت ترتیب داد و مطالبی که اینجانب در این میز گرد ارائه کردم در این مقاله مطرح می شود