اهداف: پژوهش حاضر با هدف مطالعه نقش واسطه ای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین فعالیت سیستم مغزی رفتاری و رضایت زناشویی خانواده های ساکن شهرستان ماهشهر انجام شد. مواد و روش ها: روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی به شیوه تحلیل مسیر است. جامعه آماری پژوهش را کلیه زنان و مردان متأهل ساکن بندر ماهشهر تشکیل می دادند که از میان آن ها، 200 نفر متأهل (106 زن و 94 مرد) به صورت دردسترس و داوطلب برای شرکت در پژوهش، از میان مراجعان به دو درمانگاه صنایع پتروشیمی شهرستان ماهشهر انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه شخصیتی گری ویلسون (GWPQ)، فرم کوتاه فارسی مقیاس رضایت زناشویی انریچ (ENRICH Persian-Brief) و فرم کوتاه پرسش نامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ-S) بودند. برای تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر با نسخه 17 نرم افزارSPSS و نسخه 8/8 نرم افزار LISREL استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که همه ابعاد تنظیم شناختی هیجان و فعالیت سیستم های مغزی رفتاری با رضایت زناشویی رابطه معناداری دارند. نتایج همچنین نشان داد که هر دو راهبرد منفی و مثبت تنظیم شناختی هیجان و دو بُعد اجتناب فعال و سیستم جنگ / گریز از مؤلفه های سیستم مغزی رفتاری به طور مستقیم و سیستم بازداری رفتار به شکل غیرمستقیم با رضایت زناشویی رابطه دارند. به طور کلی، نتایج این پژوهش نشان داد مؤلفه های سیستم مغزی رفتاری و تنظیم شناختی هیجان از قدرت پیش بینی کننده خوبی برای رضایت از رابطه زناشویی در خانواده ها برخوردارند. نتیجه گیری: فعالیت سیستم مغزی رفتاری به عنوان الگوی زیستی و پایدار شخصیت و استفاده از راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، نقش مؤثری در پیش بینی رضایت زناشویی به عنوان برآیند کلی فرد از تعاملات درازمدت زناشویی دارند