از کدام منظر اندیگشانی باید به یک نظام فکری، یا یک جریان اندیشه حاکم بر زندگی یک اندیشمند سیاسی پرداخت؟ این پرسشی است که در تحلیل نهایی نحوه مواجهه ما با دستگاه های فلسفی-سیاسی گوناگون را مشخص خواهد کرد. مواجه ای که بیش از هر چیز درون خودش قصدمندی های ویژه کسی را که در حال شرح دادن یک نظام اندیشگانی است، و همچنین مسائلی که ضرورت مراجعه به یک نظریه خاص برای شارح را به وجود آورده اند، درون خودش دارد. هر شکلی از مواجه با یک متن،برای کسی که دارد درباره آن می نویسد، جستجویی است برای فراهم آوردن پاسخی که در اینجای مکانی و زمانی مواجه شونده، باید درباره مسائل انضمامی زندگی سیاسی ارائه بشود. با چنین پیش فرضی است که سعی می کنم تا درباره بخشی از یادداشت های زندان از آنتونیو گرامشی، متفکر و فعال سیاسی ایتالیایی، بنویسم. مجموعه ای که برای فارسی زبانان با عنوان دولت و جامعه مدنی، با ترجمه آقای عباس میلانی، به همّت انتشارات اختران به بازار ارئه شده است. من سعی خواهم کرد تا این بررسی را با تکیّه بر فهمی از مفهوم امر سیاسی به عنوان عاملی وحدت بخش به این بخش از نوشته های گرامشی انجام بدهم.