آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۴

چکیده

زمینه: مطالعات متعددی به رابطه سبک های والدگری و سلامت روانی نوجوان اشاره کرده اند، اما مسأله این پژوهش این است که آیا فرآیندهای خودشناختی نوجوان می تواند بر رابطه سبک های والدگری و سلامت روانی نوجوان تأثیر بگذارد؟ هدف: این پژوهش با هدف بررسی نقش واسطه ای فرآیندهای خودشناختی نوجوان در رابطه سبک های والدگری و سلامت روانی نوجوان انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی - همبستگی و به طور خاص مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش، دانش آموزان دوره متوسطه در سال تحصیلی 96 -1395 شهر تهران بودند که نمونه ای شامل 146 نوجوان به همراه پدر و مادر با شیوه تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. پرسشنامه های پژوهش شامل فرم کوتاه مقیاس خودمهارگری تانگنی (2004)، مقیاس خودشناسی انسجامی قربانی (2008)، مقیاس بهوشیاری براون و رایان (2003)، مقیاس اضطراب و افسردگی کاستلو و کمری (1967) و پرسشنامه شیوه های والدگری بامریند (1967) بود. یافته ها: داده های بدست آمده به با روش معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفت. مشاهده شد که شاخص های بزارش مدل پژوهش وضعیت مطلوبی دارد (0/95 GFI= ) و هر سه شاخص فرآیندهای خودشناختی، در رابطه میان سبک های والدگری و سلامت روانی نوجوان (غیر از سبک مقتدر مادر) نقش میانجی گر دارند. نتیجه گیری: این بدان معنی است که خودآگاهی نوجوان میانجی گر تأثیرات سبک والدگری بر سلامت روانی نوجوان است، که نقش فعالانه نوجوان در ارتقاء سلامت روانی خود را نشان می دهد.

تبلیغات