هدف : هدف پژوهش حاضر مرور شواهد اثربخشی و هزینه- اثربخشی انواع خدمات جامعه نگر به بیماران مبتلا به اختلال های روانپزشکی بود. روش : بانک های اطلاعاتی کاکرین و پاب مد و فهرست منابع پژوهش های مرتبط بررسی شد. بررسی های مروری نظام دار و کارآزمایی های بالینی شاهددار تصادفی ارزیابی شدند. معیار ورود شامل دربرگرفتن شاخص های اثربخشی و هزینه- اثربخشی مدل های ارائه خدمات بود. این شاخص ها در مورد خدمات ارائه شده به بیماران مبتلا به اختلال های شدید و خفیف روانپزشکی مقایسه شدند. یافته ها : خدمات ارائه شده شامل درمان جامعه نگر پیگیرانه، مدیریت بیمار، ویزیت در منزل، مداخله در بحران، یادآوری، آموزش خانواده و بیمار و اشتغال حمایت شده بود. اثربخشی و هزینه- اثربخشی درمان جامعه نگر پیگیرانه و آموزش خانواده قوی ترین شواهد را داشتند و بر شاخص هایی چون میزان بستری، مدت بستری و تداوم تماس با سامانه درمانی اثربخش بودند. شواهد مربوط به هزینه- اثربخشی سایر مدل ها ناکافی یا متناقض بود. در مورد اختلال های خفیف روانپزشکی، الگوهای ارائه خدمات شامل غربالگری و ارائه بازخورد صرف، آموزش پزشکی پیوسته، رهنمودهای بالینی، مداخله/ مراقبت مبتنی بر تلفن، سامانه ارجاع و مشاوره-رابط، برنامه پیشگیری و درمانی مبتنی بر اینترنت، برنامه پیشگیری مبتنی بر مدرسه برای افسردگی و/یا اضطراب و مراقبت مشارکتی بود. مؤثرترین و هزینه- اثربخش ترین الگوها، مراقبت های مشارکتی و مراقبت های ارائه شده اینترنتی بود. کاهش نشانه های بیماری، رضایتمندی بیمار و کاهش بار اقتصادی ناشی از بیماری تحمیل شده بر خانواده از جمله پیامدهای مثبت مداخله ها بود. نتیجه گیری : شواهد در مورد الگوهای ارائه خدمات به بیماران مبتلا به اختلال های روانپزشکی خفیف تر به طور عمده از مدل های مشارکتی برای ارائه خدمات و در مورد اختلال های شدیدتر از مدل های پیگیری فعال و آموزش خانواده حمایت می کنند. این مدل ها روی پیامدهای بالینی اثربخشند، قابل اجرا هستند و هزینه- اثربخشی مطلوبی دارند.