مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
اقتصاد سبز
حوزه های تخصصی:
حفاظت از محیط زیست یکی از نگرانی بزرگ جامعه بین المللی است. به منظور حفاظت از منابع طبیعی تجدید ناپذیر و رعایت حقوق نسل های فعلی و آینده موضوع توسعه پایدار مورد توجه دولت ها و سازمان های بین المللی قرار گرفت. توسعه پایدار در صدد ایجاد تعادل و مصالحه بین ابعاد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی است. رویکرد سنتی اقتصاد قهوه ای و استفاده حداکثری از منابع طبیعی بدون توجه به حقوق نسل های آینده موجب تخریب و آلودگی محیط زیست می شود. در مقابل اقتصاد سبز نه تنها پاسخی به چالش های پیش روی جامعه جهانی محسوب می شود بلکه تحقق توسعه پایدار را تسهیل می نماید.
در این تحقیق مفهوم، ماهیت حقوقی اقتصاد سبز و نقش آن در تحقق توسعه پایدار مورد بررسی قرار گرفته است. ضمن توصیف اقدامات جامعه بین المللی جهت حفاظت از محیط زیست به تحلیل اقتصاد سبز و نقش حیاتی آن در نیل به توسعه پایدار پرداخته شده است.
امروزه دیگر نمی توان به توسعه پایدار به عنوان یک انتخاب نگریست بلکه به عنوان یک تعهد است که تمام بازیگران دولتی و غیر دولتی باید برای نیل به توسعه پایدار تمامی مساعی خود را جهت گذار به اقتصاد سبز بکار بندند. توجه به سرمایه های طبیعی برای هر جامعه ای با ارزش است و وجود برنامه های کوتاه مدت، میان مدت و دراز مدت در پرتو اقتصاد سبز، رشد و رفاه احتماعی را برای جامعه به ارمغان خواهد آورد.
تعامل اقتصاد سبز و حقوق بین الملل تجارت در حمایت از محیط زیست
حوزه های تخصصی:
ماهیت به هم پیوسته موضوعات تجارت، محیط زیست و توسعه در یک رویکرد جدیدی تحت عنوان «اقتصاد سبز»، منعکس شده است. مفهوم اقتصاد سبز که برای نخستین بار در کنفرانس ریو+20 در سال 2012 به طور رسمی مورد تصویب جامعه بین المللی قرار گرفت، چارچوبی برای مرتبط ساختن ارکان اقتصادی و زیست محیطی توسعه پایدار تلقی می شود. برنامه محیط زیست سازمان ملل متحد، اقتصاد سبز را به عنوان یک ماهیتی تعریف می کند که در حالیکه به طور قابل توجهی خطرات و کمبودهای زیست محیطی را کاهش می دهد، منجر به بهبود رفاه انسان و عدالت اجتماعی نیز می شود. بنابراین، این مفهوم تفکیک ناپذیری سه رکن اصلی توسعه پایدار را برسمیت می شناسد، توسعه اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی – با هدف پرورش این شرایط سه گانه که در آن تجارت یک گزینه اجتناب ناپذیر است. تعامل میان تجارت و انتقال به سمت اقتصاد سبز پیچیده است می تواند به عنوان یک تعامل و رابطه دو طرفه در نظر گرفته شود. تجارت میزان پتانسیل لازم برای تسهیل گزار و انتقال به سمت اقتصاد سبز را دارا می باشد و با حمایت از مبادله کالاها و خدمات سازگار با محیط زیست، افزایش بهره وری منابع از طریق ایجاد فرصتهای اقتصادی و اشتغال و کمک به ریشه کن ساختن فقر این کار را انجام می دهد و اقتصاد سبز نیز پتانسیل لازم جهت ایجاد فرصتهای تجاری پایدار را دارا می باشد. در این پژوهش سعی بر بررسی تدابیر ناشی از تحقق اقتصاد سبز بر حقوق بین الملل تجارت دارد و به این مسئله نیز اشاره می کند که برای تحقق مفهوم اقتصاد سبز در دنیای کنونی به الزامات ناشی از موافقتنامه ها و کنوانسونهای سازمان جهانی تجارت می بایست توجه داشته باشیم چرا که آنها خود راهگشای تحقق و ظهور هرچه سریعتر اقتصادی سبز و پایدار می باشند.
ارزیابی پایداری منطقه ای با رویکرد اقتصاد سبز مطالعه موردی؛ شهرستان های استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصولاً اقتصاد سبز جایگزین مفهوم توسعه پایدار نیست، بلکه یک عنصر جدایی ناپذیر از سیاست های اقتصادی در مسیر پایداری است و می توان گفت پیش زمینه لازم برای دستیابی به پایداری است؛ زیرا دربرگیرنده سه فاکتور اصلی پیشرفت یعنی توسعه اقتصادی، اجتماعی و محیطی است. از این منظر پژوهش حاضر در راستای ارزیابی پایداری منطقه ای استان آذربایجان غربی با رویکرد اقتصاد سبز و بهره گیری از شاخص های این رویکرد جدید در پایداری منطقه ای انجام گرفته است. با توجه به مؤلفه های موردبررسی، این پژوهش ازلحاظ هدف کاربردی و ازلحاظ روش شناسی توصیفی- تحلیلی می باشد. جامعه آماری برای انجام تحقیق، مسئولان، خُبرگان و کارشناسان مرتبط با موضوع در استان آذربایجان غربی بوده اند. بدین منظور در سطح استان و برای هر شهرستان (17 شهرستان) 25 پرسشنامه و درمجموع 425 پرسشنامه توسط کارشناسان مربوطه تکمیل گردید. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از مدل های رادار و بارومتر پایداری اسکات آلن و همچنین آزمون های ضریب همبستگی چندگانه، آنوا و بتا در محیط نرم افزار Spss استفاده شده است. نتایج حاصل از مدل بارومتر پایداری نشان دهنده وضعیت پایداری متوسط استان می باشد. درعین حال آزمون رگرسیون چند متغیره رابطه شاخص های اقتصاد سبز در تحقق پایداری را تأیید می کند؛ همچنین ضریب تبیین بیانگر این مهم است که 81 درصد تغییرات متغیر وابسته توسط معیارهای مستقل تبیین می گردد؛ بنابراین در صورت بالا رفتن میانگین هر یک از شاخص های اقتصاد سبز در منطقه، نقش و تأثیر آن ها در تحقق پایداری افزایش می یابد. بطوریکه از میان شاخص های بررسی شده، شاخص سلامت محیطی و مخاطرات با مقدار بتای 637/0 بیشترین نقش و قدرت تبیین را در پیش بینی تحقق پایداری در محدوده موردمطالعه داشته و شاخص خدمات محیطی و رفاه با مقدار بتای 001/0 کمترین نقش و قدرت تأثیرگذاری را در تحقق پایداری استان آذربایجان غربی دارد.
بررسی عوامل مؤثر بر حمل و نقل پایدار شهری بر پایه نظریه اقتصاد سبز مورد مطالعه: شهر بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۷
13 - 24
حوزه های تخصصی:
افزایش استفاده از خودرو و وابستگی به آن در محیط های شهری، مشکلات متعددی از قبیل آلودگی هوا و صوتی، ترافیک، مصرف بی رویه انرژی های فسیلی ایجاد کرده است. نمونه مورد مطالعه در این تحقیق، به عنوان مرکز استان خراستان جنوبی و تمرکز بالای بخش خدمات، توسعه بی قواره و نامتوازن، حجم بالای ترددهای درون شهری و نامناسب بودن برخی از معابر موجب ایجاد ترافیک، آلودگی های صوتی و زیست محیطی به عنوان نمونه ای مناسب برای برنامه ریزی حمل و نقل پایدار تلقی می شود. بر این اساس هدف پژوهش بررسی و شناسایی عوامل مؤثر بر ایجاد سیستم حمل و نقل پایدار با تأکید بر اقتصاد سبز در شهر بیرجند می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی بوده و از نظر روش تحقیق توصیفی– تحلیلی می باشد. روش جمع آوری داده ها به صورت کتابخانه ای و مطالعات میدانی از نوع پیمایشی انجام شده است. اطلاعات از یک نمونه 175 نفری از جامعه آماری از طریق پرسشنامه اخذ گردیده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و نرم افزارAmos استفاده گردید. متغیرهای مؤثر بر حمل و نقل به 5 مؤلفه کلی (زیرساختی، شهر هوشمند، زیست محیطی، عوامل اقتصادی و اجتماعی) که هر کدام در برگیرنده چند شاخص می باشد، تقسیم شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد مؤلفه زیرساختی با مقدار0.55، شهر هوشمند با مقدار0.43، زیست محیطی با مقدار0.40، اقتصادی با مقدار 0.35و اجتماعی با مقدار0.30 به ترتیب بیشترین تأثیر بر حمل و نقل پایدار با رویکرد اقتصاد سبز داشته است. مدیریت واحد و یکپارچه، ارتقا فرهنگ رانندگی، ارائه آموزش، جایگزین کردن خودروی فرسوده با خودرو نو و هیبریدی، نصب علائم ترافیکی، ایجاد مراکز پیاده محور در شهر بالاخص بافت مرکزی از عوامل تأثیرگذار می باشد.
راهبرد ملی توسعه پایدار: چالش ها و فرصت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۹ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
837 - 862
حوزه های تخصصی:
به منظور مقابله با چالش های معاصر فراروی بشر همچون توسعهاقتصادی لجام گسیخته، نابرابری ها، فقر و گرسنگی، و تخریب محیط زیست، جامعه بین المللی «توسعه پایدار» را به عنوان یک راه حل و فرایند، با سه رکن توسعه اقتصادی، توسعه اجتماعی و حفاظت از محیط زیست که بر هم اثر متقابل دارند، پذیرفت. در این زمینه، نمایندگان دولت ها با همکاری جوامع مدنی، «اهداف توسعه هزاره» و «اهداف توسعه پایدار» را در طی فرایندهای مذاکراتی دشوار در دو مرحله تهیه و تصویب کردند. بر همه دولت ها فرض است که به منظور تأمین منافع ملی و حفظ ارزش های جوامع خود از یک سو و همکاری و مشارکت در تحقق توسعه پایدار در چارچوب تلاش های بین المللی از سوی دیگر، «راهبردهای ملی توسعه پایدار» را تهیه و تصویب کنند.روشن است که دولت ها در این فرایند درازمدت پیچیده با چالش ها و فرصت هایی روبه رو خواهند شد که لازمه موفقیت در آنها، مشارکت مردم در روند تصمیم گیری و اجرا و همچنین همکاری کامل در سطوح ملی، منطقه ای و بین المللی است. توصیه می شود که دولت ج. ا. ایران نیز به منظور مقابله با بحران های گوناگون اقتصادی، اجتماعی و محیط زیست پیش رو و همگام با بسیاری از دولت های دیگر، یک راهبرد ملی جامع توسعه پایدار متناسب با منافع ملی و ارزش های خاص خود را تهیه و اجرا کند.
اِکوساید (بوم زدایی): جنایتی علیه توسعه پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر مبنای آموزه توسعه پایدار، هر نسل بشری مکلّف است از منابعِ زمین به گونه ای بهره برداری نماید که ضمن تأمین نیازهای خود (انصافِ درون نسلی)، به منابعِ لازم جهت تأمین نیازهای نسل های آینده (انصافِ میان نسلی) آسیبی نرساند. در پرتو این آموزه نوپیدا، که به الگوی جهانی و مطلوبِ توسعه در جامعه بین المللی نیز تبدیل شده است، مفهومِ توسعه، معنا و گستره متفاوتی پیدا می کند؛ به این صورت که، افزون بر جنبه اقتصادی، توسعه، دو ساحتِ اجتماعی و محیط زیستی نیز دارد. در این چهارچوبِ تحلیلی، اِکوساید را باید تهدید جدّی علیه توسعه پایدار دانست. زیرا، اِکوساید، محیط زیست و منابعِ طبیعیِ ملّت ها را به شدّت تخریب نموده و افزون بر تهدیدِ امنیّتِ محیط-زیستی، پایه های امنیّتِ اقتصادی و اجتماعی را نیز به لرزه درمی آورد. پیامدِ مستقیمِ اِکوساید، فروپاشیِ امنیّتِ اقتصادیِ جوامع است، که این امر به نوبه خود منجر به بروز یا گسترشِ بحران های اجتماعیِ شدیدی مانندِ فقر، بی کاری، بی خانمانی، بزه کاری، آوارگی، پناهندگی، درگیریِ قومی، مخاصمه مسلّحانه و ... نیز می گردد. ازاین روی، ضروری است که جرم انگاری آن در کانون توجّه نظام های حقوقیِ داخلی، منطقه ای و بین المللی قرار گرفته و سیاستِ جناییِ مشترکی در برابرِ آن اتّخاذ گردد تا از وقوع اِکوساید پیش گیری گردیده و به بی -ترمیم مانیِ قربانیان و بی کیفرمانیِ مرتکبینِ آن پایان داده شود.
اشتغال سبز و تأثیرات آن بر توسعه پایدار شهری (موردمطالعه: کلان شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه بحران های جهانی، منجر به ازدست رفتن میلیون ها شغل و بیکاری افراد بسیاری شده است. بنابراین، شمار زیادی شغل جدید در سال های آینده موردنیاز است تا با تعداد جمعیت روبه رشد در سن کار، در کشورهای درحال توسعه، هماهنگ شود. هم زمان، معضل جهانی تغییرات اقلیمی، منجر به افزایش تمایل کشورها به بهبود توسعه پایدار با هدف رشد منابع انسانی شده است. سیاست مشاغل سبز به ویژه در شهرها، به عنوان پاسخی به این دو معضل دیده و بررسی شده است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و توسعه ای، از نظر روش، توصیفی و هم بستگی و همچنین از نظر به دست آوردن داده های موردنیاز، از نوع غیرآزمایشی است. این پژوهش با تأکید بر مفهوم و زمینه های اشتغال سبز در توسعه پایدار شهری و مطالعه موردی شهر اصفهان، با هدف بررسی عوامل مؤثر در توسعه اشتغال سبز، مؤلفه ها و تأثیرات آن بر توسعه پایدار شهرها انجام شده است. همچنین با هدف تحلیل اولویت ها در سیاست مشاغل سبز مؤثر بر توسعه پایدار شهر اصفهان، گزینه های مطلوب و راهکارهای مناسب جهت اشتغال سبز را ارائه کرده و با استفاده از روش معادلات ساختاری، به شناخت و تعیین اولویت هایی برای مشاغل سبز پرداخته است. نتایج پژوهش نشان داد در تأثیرگذاری اشتغال سبز بر سه بعد اجتماعی، اقتصادی و محیط زیستی پایداری، بعد اجتماعی، اولویت بیشتری دارد؛ زیرا دربردارنده موضوع آگاه سازی، فرهنگ سازی، ترویج سبز کردن اشتغال و آموزش آن به ویژه در کارآفرینی و از نیازهای اساسی کشور در گسترش اشتغال سبز است.
ارزیابی توان اکولوژیکی سرزمین مبتنی بر توسعه منطقه ای با رویکرد اقتصاد سبز (مطالعه موردی: استان آذربایجان غربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اقتصاد سبز یکی از مباحث نوین مجامع علمی در دهه های اخیر می باشد که هدف آن رفاه انسان، عدالت اجتماعی و ایجاد اطمینان در حفاظت از محیط زیست همراه با رشد اقتصادی است. اما دستیابی به چنان مرحله ای از پایداری در گرو شناخت کامل توان اکولوژیکی هر سرزمین به عنوان بستر رشد و توسعه اقتصادی می باشد. چرا که هر منطقه سطح توان و استعداد مشخصی دارد که قبل از اقدام به سرمایه گذاری، لازم است ارزیابی گردد. لذا هدف از تحقیق حاضر، ارزیابی توان اکولوژیکی سرزمین در راستای تحقق اقتصاد سبز در استان آذربایجان غربی می باشد. این پژوهش، از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش شناسی، توصیفی- تحلیلی می باشد. به این صورت که در ابتدا به روش کیفی و مصاحبه با 10 نفر از کارشناسان، فهرست عوامل تخریب و شدت آن ها در استان آذربایجان غربی تنظیم شد و با مدل تخریب مخدوم میزان آسیب پذیری استان محاسبه شد. پس از تعیین مشخصه های سه گانه مدل تخریب، ضریب تخریب در هر یک از واحدهای سرزمین مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت و در مجموع برای استان ضریب تخریب 92/36 برآورد گردید که در طیف حساس جای می گیرد و نیازمند اقدامات حفاظتی است. سپس توان اکولوژیکی استان در سه حوزه توسعه سکونتگاهی، گردشگری و صنعت مورد مطالعه قرار گرفته است. بدین منظور با استفاده از لایه های اطلاعاتی و در محیط نرم افزار GIS عوامل مؤثر در ارزیابی توان اکولوژیکی تعیین، وزن دهی، ارزش گذاری و لایه های حاصل از آنها ترسیم شد و در نهایت اقدام به تهیه نقشه توان اکولوژیکی برای سه کاربری مذکور گردید. با نگاهی اجمالی به نتایج تحقیق می توان به تفاوت در توان اکولوژیکی شهرستان های استان و همچنین تفاوت در سه مؤلفه در هر شهرستان پی برد. با توجه به نتایج خروجی، در زمینه توان اکولوژیک توسعه سکونتگاهی؛ شهرستان های پلدشت، ماکو، بوکان بیشترین توان و شهرستان های سردشت، چالدران و تکاب کمترین توان را دارند. در زمینه گردشگری شهرستان های پلدشت، سردشت و شاهین دژ به ترتیب بیشترین توان و شهرستان های سلماس، پیرانشهر و اشنویه کمترین توان را دارند. در زمینه توان توسعه صنعت شهرستان های شوط، بوکان و میاندوآب بالاترین ظرفیت و شهرستان های سردشت، اشنویه و چالدران پایین ترین ظرفیت را به خود اختصاص داده اند.
ارزیابی شاخص های پایداری حمل ونقل شهری با رویکرد اقتصاد سبز. مطالعه موردی: شهر ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۰
104 - 120
حوزه های تخصصی:
پایش میزان اثر گذاری برنامه ریزی ها وسیاست گذاری های حمل و نقلی در بهبود شاخص های حمل و نقل شهری با رویکرد جدید اقتصاد سبز، از نیازهای ضروری متولیان حمل و نقل محسوب می شود که در سال های اخیر بسیار مورد توجه سازمان ملل، کشورهای توسعه یافته و تا حدودی در حال توسعه بوده است. بنابراین در این پژوهش با روش توصیفی– تحلیلی و بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای، میدانی (مصاحبه و پرسشنامه) و استفاده از مدل های تصمیم گیری چند معیاره (دیماتل و تاپسیس)، جهت تجزیه و تحلیل یافته ها، شاخص های پایداری حمل و نقل شهری با رویکرد اقتصاد سبز در شهر ساری مورد ارزیابی قرار گرفته اند. یافته ها حاکی از آن است که بر اساس مدل دیماتل، زیر معیارهای توسعه حمل و نقل غیر موتوری با دارا بودن بیشترین ضریب وزنی و اثرگذاری مستقیم با کسب امتیاز (38/36) در جایگاه اول، هزینه تصادفات با کسب امتیاز (37/36) در جایگاه دوم و در نهایت مدیریت تقاضای سفر با کسب امتیاز (18/36) در جایگاه سوم قرار داشته و مهم ترین عوامل تأثیرگذار حمل و نقل پایداردر شهر ساری می باشند. و در همین راستا خدمات تحویل، مدت زمان رفت وآمد روزانه و حفاظت فرهنگی به ترتیب با کسب امتیازهای (93/30)، (87/30)و(78/30) کمترین تاثیر را نسبت به سایر مؤلفه ها دارند. همچنین در بین معیارهای اصلی مورد سنجش تحقیق بر اساس مدل تاپسیس، شاخصهای اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی امتیازهای (991319/0)، (721271/0) و (693431/0) را به ترتیب اولویت، از نظر متخصصین کسب کرده که نشان می دهد شاخص پایداری اقتصادی نسبت به دیگر شاخص ها برای بسترسازی حمل و نقل پایدار در شهر ساری از اولویت اصلی برخوردار می باشد. در پایان با معرفی استراتژی ASI و طی فرایند مصاحبه با مسؤولین در حوزه حمل و نقل ، قراردادن حمل و نقل غیر موتوری در راس طرح های جامع حمل و نقل ،اختصاص بیشتر ظرفیت خیابانها به انواع سیستم حمل و نقل پاک و همگانی وتشویق سرمایه گذاری بخش خصوصی در توسعه حمل و نقل عمومی به عنوان مهمترین عوامل ایجاد وگسترش حمل و نقل سبز در شهر ساری پیشنهاد شده است.
موانع توسعه اقتصاد سبز در کارآفرینی مناطق روستایی استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کارآفرینان بخشی مهمی از فعالیت های اقتصادی را به خود اختصاص می دهند و نقش مهمی در اشتغال زایی و توسعه در مناطق روستایی را به عهده دارند، برای رسیدن به اهداف خود در بحث توسعه پایدار روستایی باید به دنبال گذار از اقتصاد سنتی به اقتصاد سبز در کسب وکارهای خود باشند؛ اما برای اجرای اقتصاد سبز در این مناطق، در ایران با موانعی روبه رو هستند. در همین راستا هدف این پژوهش که یک تحقیق توصیفی با رویکرد کیفی است، شناسایی موانع توسعه اقتصاد سبز در کارآفرینی مناطق روستایی استان اصفهان می باشد. جامعه آماری در بخش پژوهش کیفی 10 نفر از اعضای هیئت علمی که صاحب نظر و خبره در حوزه ی اقتصاد، کارآفرینی و توسعه ی روستایی بودند تشکیل دادند و داده های لازم از طریق مصاحبه-ی نیمه ساختاریافته اکتشافی محقق ساخته گردآوری شد. با استفاده از راهبرد تحلیل محتوا 26 مقوله ی استخراج گردید. مقوله ها در قالب پرسشنامه بر اساس طیف لیکرت در اختیار جامعه آماری دوم قرار گرفت که برابر با 40 نفر کارآفرینان حوزه کشاورزی-روستایی استان اصفهان برآورد گردید و کل اعضا، موردبررسی قرار گرفتند. به منظور تلخیص متغیرها از تکنیک تحلیل عاملی اکتشافی با نرم افزار SPSS استفاده شد. مقدار KMO، 0/07 و مقدار آزمون بارتلت 489/409 به دست آمد که در سطح 99 درصد معنی دار بود. نتایج تحلیل عاملی نشان داد، تبیین کل واریانس توسط 4 عامل استخراج شده از گویه های موردبررسی، 80/117 درصد است. در این پژوهش، موانع آموزشی- ترویجی، موانع ساختاری- محیطی، موانع مدیریتی- فنی و موانع حمایتی- انگیزشی به ترتیب با تبیین 38/880 درصد، 17/182 درصد، 14/808 درصد و 9/301 درصد از واریانس کل، به عنوان مهم ترین موانع توسعه ی اقتصاد سبز در مناطق روستایی استان اصفهان شناسایی شدند.
بررسی عوامل مؤثر بر رشد بهره وری سبز در اقتصاد ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات اقتصادی دوره ۵۴ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۸)
633 - 658
حوزه های تخصصی:
بهره وری سبز، به عنوان مهم ترین هدف برای افزایش بهره وری در کنار حفاظت از محیط زیست که پایهو اساس توسعه پایدار است، حائز اهمیت می باشد. هدف اصلی این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر رشد بهره وری سبز در اقتصاد ایران می باشد، لذا در این مطالعه از شاخص مالم کوئیست و مالم کوئیست -لیونبرگر به ترتیب برای اندازه گیری بهره وری و بهره وری سبز استفاده شده است. هم چنین عوامل مؤثر بر رشد بهره وری سبز در اقتصاد ایران طی سال های 1353-1393 با استفاده از داده های سری زمانی و روش ARDL مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که رشد بهره وری سبز و بهره وری متداول به ترتیب با میانگین 0.976 و 0.990 روند نزولی و صعودی در طی دوره مورد مطالعه را داشته اند. نتایج حاصل از برآورد مدل بهره وری سبز حاکی از آن است که عواملی مانند شهرنشینی، تکنولوژی، سرمایه گذاری مستقیم خارجی و سهم سوخت های فسیلی از کل مصرف انرژی، توانسته اند روند رشد بهره وری سبز در طول سال های مورد مطالعه را توضیحدهند. هم چنین بهره وری سبز در اقتصاد ایران نسبت به نرخ شهر نشینی و سهم سوخت های فسیلی به ترتیب با ضرایب 0.338 - و 0.050 - دارای بیشترین کشش می باشد.
توسعه زیست سازگار در جغرافیای دارای میراث طبیعی؛ نمونه مطالعاتی: روستای گردشگری ابیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین موضوعات بحث برانگیز در روستاهایی که با میراثی ارزشمند در بستر طبیعی قرار گرفته اند چالش حفاظت و توسعه است؛ از یک سو، با توسعه باید به اقتصاد محلی رونق داد؛ از سوی دیگر، بایست مراقب طبیعت و محیط زیست بود. یکی از مهم ترین راه حل های مطرح شده برای حفظ جغرافیای انسانی و قانع کردن مردم محلی به ادامه سکونت رونق صنعت گردشگری است؛ موضوعی که نیاز به ساخت مکان های جدید و احداث زیرساخت ها را جدی تر می کند. معماری و شهرسازی زیست سازگار را پاسخی هوشمندانه به تأثیر اجرای طرح های توسعه در بستر جغرافیای انسانی و طبیعی دانسته اند. هدف از تحقیق حاضر تبیین تأثیر گرایش به معماری زیست سازگار در رونق گردشگری طبیعی و درنتیجه توسعه شاخص های اقتصادی، اجتماعی، و زیست محیطی است؛ مفهومی که در چارچوب نظریه معماری سرآمد در نمونه روستای تاریخی ابیانه به بحث گذاشته می شود. در پژوهش از روش پیمایشی ، توصیفی- تحلیلی، با بهره گیری از مطالعات میدانی، و بر اساس مدل تحلیلی سوات ( SWOT ) و فرایند تحلیل شبکه ای ( ANP ) استفاده شده است. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش را سه گروه اصلی تشکیل می دهند: مردم، گردشگران و مسئولان. برای تعیین جامعه و حجم نمونه، از روش کوکران استفاده شده است. دستاوردهای پژوهش نشان دهنده آن است که تأکید بر پتانسیل های طبیعی و قابلیت های اکوتوریستی روستای ابیانه به گونه ای علمی، همراه با رعایت مسائل زیست محیطی و مبانی توسعه زیست سازگار بهترین گزینه برای هدایت طرح های توسعه شهری در این محدوده است. نتایج پژوهش توسعه زیست سازگار همراه با بهره وری در مصرف انرژی، آب و انرژی پنهان، توجه اقتصاد سبز و فناوری های نرم برای تاب آوری در برابر تغییرات اقلیمی و تحولات اقتصاد جهانی را مورد تأکید قرار می دهد.
اثر نوآوری فین تک بر رشد سبز در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اقتصاد سبز مفهومی است که در دهه های اخیر مطرح شده و به عنوان چارچوبی به منظور بهبود رفاه و عدالت اجتماعی از طریق کاهش خطرات زیست محیطی تعریف شده است؛ به طوری که رشد سبز به استراتژی توسعه اقتصادی بسیاری از کشورهای جهان تبدیل شده است. در این میان، فین تک می تواند بر ارتقای رشد سبز مؤثر باشد. نظر به توسعه فین تک در ایران، این مقاله تلاش می کند اثر توسعه نوآوری فین تک را بر رشد سبز در ایران مورد بررسی قرار دهد. برای این منظور تجزیه و تحلیل داده های تحقیق به صورت فصلی طی دوره زمانی 1400-1392 با استفاده از الگوی ARDL انجام گرفته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که با گسترش یک درصدی توسعه خدمات فین تک، رشد سبز به میزان 44/0 درصد بهبود می یابد. نوآوری فین تک ضمن کاهش هزینه ها و بهبود کیفیت خدمات مالی، از طریق اعتبار سبز و سرمایه گذاری سبز موجب بهبود رشد اقتصادی سبز می گردد. بنابراین اقداماتی در جهت نظام مندی، یکپارچگی و هم افزایی توسعه خدمات فین تک از طریق گسترش سرمایه گذاری سبز و بهبود محیط زیست، می تواند به بهبود رشد سبز کمک نماید.
ادغام اقتصاد سبز و چرخشی، رویکرد نوین درآمد پایدار در شهر بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت توسعه سبز سال اول پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
159 - 172
ارائه خدمات مختلف شهری برای پاسخگویی به نیازهای شهروندان در حیطه وظایف شهرداری ها است و از آنجا که اداره مطلوب شهرها نیاز به اعتبارات کافی دارد از این رو شهرداری ها جهت انجام وظایف خود بایستی از امکانات مناسب مالی، بخصوص درآمدهای پایدار برخوردار باشد. در این میان افزایش روزافزون شهرنشینی، تضعیف ظرفیت شهرهای آینده برای پایداری زیست محیطی و رشد اقتصادی آن ها را به دنبال دارد. بدین جهت مدل جدیدی از منابع درآمدی پایدار برای شهرداری ها نیاز است که ضمن حفاظت از محیط زیست، توسعه اقتصادی و اجتماعی را نیز به دنبال داشته باشد. بدین منظور برای غلبه بر چالش ها و موانع پیش روی شهرهای آینده، ادغام اقتصاد سبز و چرخشی به عنوان مفاهیم رایج در بحث های پایداری سطح کلان در حوزه های مختلف بسیار کارآمد خواهد بود. این مفاهیم شامل دستورالعمل های مختلفی برای تحقق اهداف اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی می باشد و استفاده از هر کدام از این مفاهیم به صورت جداگانه، راه حل جامعی را در راستای رفع مشکلات در بر نمیگیرد. پژوهش حاضر از نوع کاربردی بوده و با استفاده از روش کیفی با بررسی جامع درآمدهای شهرداری بیرجند طی سال های 1395-1399و با بهره گیری از تکنیک گلوله برفی و تفکر سیستمی ضمن شناسایی پیشران کمبود منابع مالی پایدار به عنوان مهم ترین عامل مؤثر بر افزایش درآمدهای ناپایدار شهرداری بیرجند در سال های اخیر، به ارائه ی رویکردهای نوین درآمدی بر مبنای ادغام اقصاد سبز و چرخشی در حوزه های کالبدی-فضایی، حمل و نقل، صنعت، زیرساخت و تأسیسات پرداخته است.
واکاوی نقش اقتصاد سبز بر کاهش فقر شهری (مورد پژوهی: شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : اقتصاد سبز یکی از مهم ترین جلوه های ادغام ابعاد اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی است و بدون آن توسعه پایدار محقق نخواهد شد. هدف این مقاله شناسایی مؤلفه ها و شاخص های سازنده اقتصاد سبز در هم پیوند با کاهش فقر شهری در شهر مشهد است.
داده و روش : این پژوهش، از حیث روش جز پژوهش های کمی- کیفی، به لحاظ هدف جز پژوهش های کاربردی و به لحاظ ماهیت در زمره پژوهش های توصیفی و تحلیلی است. در گام اول با استفاده از اطلاعات بلوک های آماری مرکز آمار برای شهر مشهد در سال 1395، اقدام به شناسایی پهنه های فقر شهری با استفاده از تحلیل های فضایی در محیط نرم افزار GIS شده است. سپس پهنه های فقر شناسایی شده، اقدام به بررسی تأثیر شاخص های سازنده اقتصاد سبز بر کاهش فقر شهری شده است و با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون شاخص ها مورد تجزیه و تحلیل واقع شدند.
یافته ها : یافته های این تحلیل نشان می دهد که مؤلفه های دربرگیرنده اقتصاد سبز شامل دسترسی به منابع، سرمایه انسانی، ساختار اقتصادی، مدیریت سبز، سرمایه گذاری سبز، مشاغل سبز و حمل و نقل سبز به طور معنی داری فقر شهری مشهد را تبیین می کند که مقدار آن برابر با 3/87 درصد است. به عبارتی دیگر، مؤلفه های سازنده اقتصاد سبز 3/87 درصد از تغییرات متغیر فقر شهری شهر مشهد را تبیین می کند که مقدار قابل توجهی است.
نتیجه گیری : : با توجه به اینکه مؤلفه های سازنده اقتصاد سبز به طور معنی داری فقر شهری مشهد را تبیین می کنند باید برنامه ریزی لازم در این مورد انجام شود که در این پژوهش راهکارهایی را با محوریت اقتصاد سبز در راستای کاهش فقر در پهنه های فقیرنشین شهر مشهد آورده شده است.
طراحی الگوی برنامه درسی یادگیری خدمات رسانی با تأکید بر اقتصاد سبز (مطالعه موردی: دانش آموزان دوره اول متوسطه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تبیین طراحی الگوی برنامه درسی یادگیری خدمات رسانی با تأکید بر اقتصاد سبز برای دانش آموزان دوره اول متوسطه است. این پژوهش در زمره تحقیقات کاربردی می باشد که با روش تحقیق کیفی-کمی انجام شده است. بر این اساس با مصاحبه خبرگان الگویی، برای یادگیری خدمات رسان با تأکید بر اقتصاد سبز استخراج شد؛ سپس از نظر معلمان علوم دوره اول متوسطه اعتبارسنجی شد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بوده است. جامعه آماری پژوهش کلیه معلمان علوم دوره اول متوسطه شهر ساری که تعداد آنها 630 و با استفاده از جدول مورگان 238 معلم به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها در بخش کیفی از نرم افزار اطلس تی آی و در بخش کمی از نرم افزارهای اس پی اس اس و لیزرل استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد عنصر یادگیری خدمات رسان دارای مؤلفه های بازسازی اجتماعی، آموزش سواد اجتماعی و کنش اجتماعی و عنصر اقتصاد سبز دارای مؤلفه های حمل ونقل پایدار، انرژی تجدیدپذیر، سلامت محیطی، ساختمان های سبز، مدیریت آب، مدیریت پسماند است.
تحلیل اثرگذاری مولفه های اقتصاد سبز در راهبرد حمل و نقل شهری (مطالعه موردی: شهر ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار محیط جغرافیایی سال اول بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
168 - 183
حوزه های تخصصی:
امروزه موضوع حمل ونقل و ترافیک به عنوان یک پدیده اقتصادی، سیاسی و اجتماعی نقش بسیار مهمی در کیفیت و ساختار اقتصادی- اجتماعی جامعه دارد. هدف از پژوهش حاضر، سنجش اثر گذاری برنامه ریزی های حمل ونقلی در بهبود مولفه های جهانی اقتصاد سبز و مدیریت راهبردی در راستای حمل ونقل پایدار شهری است. لذا در این پژوهش با روش توصیفی– تحلیلی و بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای، میدانی (مصاحبه و پرسشنامه) و استفاده از مدل تصمیم گیری چند معیاره (دیماتل فازی) جهت تجزیه و تحلیل یافته ها، مولفه های جهانی اقتصاد سبز در بخش حمل ونقل شهر ساری مورد ارزیابی قرار گرفته اند. یافته ها حاکی از آن است که بر اساس مدل تصمیم گیری چند معیاره (دیماتل فازی)، زیر معیارهای توسعه حمل96 ( در جایگاه اول، هزینه تصادفات / و نقل غیر موتوری با دارا بودن بیشترین ضریب وزنی و اثرگذاری مستقیم با کسب امتیاز ) 9196 ( در جایگاه سوم قرار دارند و / 96 ( در جایگاه دوم و در نهایت مدیریت تقاضای سفر با کسب امتیاز ) 91 / با کسب امتیاز ) 93مهمترین عوامل تأثیرگذار توسعه حمل و نقل سبز )پایدار( در شهر ساری هستند. برای شناسایی نقاط قوت، ضعف، تهدید و فرصت های پیش روی حمل ونقل پایدار از مدل سوات ) SWOT (، بهره گرفته که راهبرد نهایی توسعه حمل ونقل پایدارشهر ساری، راهبرد تهاجمی بر پایه تقویت نقاط قوت و استفاده از فرصت های موجود است. در نهایت با ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی (Qspm) اولویت بندی استراتژی ها برای برنامه ریزی حمل و نقل پایدار تعیین شد.
شناسایی موانع توسعه کارآفرینی سبز در فرآیند فرآوری محصولات صنعت سنگ ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت سبز دوره ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
140 - 159
حوزه های تخصصی:
مسئله اقتصاد سبز، یکی از چالش های نوین کارآفرینان و صاحبان کسب وکارها می باشد که ریشه های آن در مفهوم توسعه پایدار نهفته است. توجه به ابعاد زیست محیطی در کنار ابعاد اقتصادی، مفهوم کارآفرینی پایدار را بسط داده و بر این اساس، تولید محصولات و خدمات پایدار با تکیه بر نوآوری های زیست محیطی، سرلوحه نظام های پیشرفته می باشد. هدف از انجام این پژوهش، شناسایی موانع توسعه کارآفرینی سبز در فرآیند فرآوری محصولات صنعت سنگ ایران می باشد. پژوهش حاضر از نوع پژوهش های توصیفی-پیمایشی بود که با استفاده از روش آمیخته اکتشافی طی دو فاز کیفی و کمی انجام شد. در فاز کیفی، با بهره مندی از مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه با خبرگان، تعداد 28 مانع شناسایی و در قالب هفت دسته اصلی، دسته-بندی شدند. در بخش کمّی پژوهش نمونه آماری شامل 180 نفر از کارشناسان و کارآفرینان در صنعت سنگ ایران بودند و با استفاده از پرسشنامه، و بهره-مندی از روش تحلیل عاملی و تحلیل واریانس، عوامل اصلی و متغیرهای وابسته به هر عامل تحلیل شدند. نتایج نشان داد موانع آموزشی 21.261 درصد از کل واریانس متغیرها را به خود اختصاص داده و بیشترین تاثیر و اهمیت را در توسعه کارآفرینی سبز در فرآوری محصولات صنعت سنگ ایران دارد. پس از آن، موانع حمایتی و تشویقی، با 12.052، موانع فناورانه با 11.615 و موانع زیرساختی با 9.822، موانع قانونی با 4.023، موانع ترویجی و تبلیغی با 3.712 و موانع مدیریتی با 3.684 درصد از کل واریانس متغیرها، در رتبه های بعدی قرار گرفتند. در انتهای پژوهش پیشنهادهایی با توجه به نتایج تحقیق ارائه شد.