بررسی تطبیقی مبانی فرا نظری، ایده ها و راهبردهای ضدسلطه در اندیشه انقلاب اسلامی و نظریه انتقادی فرانکفورت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهنمون اﻧﻘﻠﺎب اسلامی سال ۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
119 - 154
حوزه های تخصصی:
اندیشه انقلاب اسلامی، با طرح مفاهیمی چون مقاومت در عرصه منطقه ای و بسط آن در حوزه نظری روابط بین الملل، در نقد استکبار و نظام سلطه، پیامی مبتنی بر تغییر ساختارهای بین الملل ظالمانه موجود و تبیین نظم مطلوب ارائه می دهد. از سوی دیگر در مناظره چهارم دانش روابط بین الملل، رویکردهای متعددی وجود دارند که با تأکید بر تغییر مناسبات بین المللی و در برابر وضع موجود جهتی انتقادی به خود می گیرند. در این میان می توان به «مکتب انتقادی فرانکفورت» با طرح مباحث صنعت فرهنگ، هژمونی، رهایی و ... اشاره کرد. با توجه به ضرورت توسعه دانش نظری، هدف این پژوهش «بررسی تطبیقی ایده ها و راهبردهای ضدسلطه در اندیشه انقلاب اسلامی و نظریه انتقادی مکتب فرانکفورت» بوده است. بر این اساس پرسش اصلی این گونه طرح شده است که «نقاط اشتراک و افتراق اندیشه انقلاب اسلامی و نظریه انتقادی فرانکفورت در طرح ایده ها و راهبردهای ضدسلطه کدم اند؟»پژوهش حاضر به شیوه توصیفی‑ تحلیلی با تکیه بر اطلاعات کتابخانه ای صورت گرفته و با استفاده از رویکرد مقایسه ای برای بررسی تطبیقی مؤلفه های استخراجی از دو نظریه پیش گفته، این فرضیه ارائه شده است: «اندیشه انقلاب اسلامی در مشروعیت زدایی از سلطه و ترسیم افق عادلانه و اخلاقی در سطح بین الملل، واجد رویکردهای مشابه با نظریه انتقادی است؛ اما با تفاوت در مبانی فرا نظری و ماهیت نظریه پردازی، این اندیشه با راهبرد نفی ظلم و تحقق نظام صلح عادلانه بین المللی وارد کنش عملیاتی چندسطحی، دعوت اخلاقی، استحکام درونی، موازنه چندجانبه گرا، مقاومت و بازدارندگی علیه نظام با بازیگرانی متکثر و ابزارهای متفاوت می شود. همچنین به واسطه نگرش تمدنی در انقلاب اسلامی نظم مطلوب مبتنی بر جامعه سازی الهی، تفاوت های جدی با نظام اخلاقی بین المللی در نظریه انتقادی دارد.»