مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۹.
۲۰.
جنبش های اجتماعی
حوزههای تخصصی:
"در چند دهه اخیر بویژه از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شورو ی، دموکراسی جایگاهی برجسته در میان دیگر شیوه های حکومت در جهان یافته و از همین رو مطالعه فرایند گذار از رژیم های اقتدار گرا به نظام های سیاسی مردم سالار، به یکی از مباحث مهم جامعه شناسی سیاسی معاصر تبدیل شده است . جهانی شدن ارزش های دموکراتیک از یک طرف و تجارب ناشی از تحولات سیاسی اجتماعی بسیاری از کشورها برای استقرار یا تحکیم دموکراسی از طرف دیگر ادبیات علمی
گسترده و مناسبی برای تبیین علمی گذار جوامع به دموکراسی تولید کرده است. همچنین در سال های اخیر نقش جنبش های اجتماعی در سپهر سیاسی اجتماعی جوامع افز ایش و دامنه فعالیت این جنبش ها از سطوح ملی به بین المللی گسترش یافته است. با عنایت به این دو موضوع، این مقاله به دنبال ارائه الگویی نظری در تبیین نقش جنبش های اجتماعی بویژه جنبش جوانان در
گذار به دموکراسی در جوامع مختلف بویژه جوامع در حال توسعه می باشد . این الگو با تکیه بر فاز جدید ادبیات علمی گذار و با بهره گیری از نظریات اندیشمندانی چون کلاوس اوفه، هابرس، لاکلائو و موفه به طور همزمان بر عوامل داخلی و بین المللی و عوامل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی تاکید کرده، از این رهگذر نقش جنبش های اجتماعی را در این فرایند برجسته می نماید.
"
امکان و امتناع انقلاب رنگی در جامعه ایرانی
حوزههای تخصصی:
با پایان عصر انقلابهای کلاسیک و آغاز قرن جدید، شاهد برپایی و پیروزی انقلابهایی هستیم که به رنگی یا مخملی شهرت یافتهاند. مقاله حاضر، ضمن بازنمایی ویژگیهای عام و مشترک انقلاب رنگی در جوامع دستخوش این دگرگونی، از طریق مطالعه موردی یوگسلاوی، به تحلیل شرایط امکان و امتناع آن در جامعه ایرانی میپردازد. برای این منظور، نویسنده، ساختار سیاسی نظام جمهوری اسلامی و شیوههای عمل آن در محیط اجتماعی را تحلیل میکند و در عین حال، ساختار اجتماعی ایران و شیوههای کنش جمعی در جامعه ایرانی را مورد بررسی قرار میدهد. مطابق تخمین نویسنده، ممکن است به دلیل وجود برخی شرایط امکان در جامعه و نظام سیاسی، شاهد برپایی برخی جنبشهای اجتماعی باشیم که هدف آنها تغییر جمهوری اسلامی از طریق نوعی انقلاب رنگی است، اما در مقابل، وجود برخی شرایط امتناع در سطح نظام سیاسی و همچنین جامعه ایرانی، پیروزی این انقلاب را ناممکن و تحقق اهداف آن را ممتنع میکند.
درس جنبش های اسلامی معاصر: بررسی کاستی های محتوایی و ضرورت های بازنگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درس جنبش های اسلامی معاصر به ارزش 2واحد، از جمله عنوان هایی است که به انضمام هفت عنوان درسی دیگر در زمره درس های اسلامی تعیین و پس از تایید شورای انقلاب فرهنگی در برنامه آموزشی مقطع کارشناسی رشته علوم سیاسی دانشگاهها گنجانده شده است. هدف این درس که در فضای ایدئولوژیک و انقلابی دهه 1360.ه.ش طراحی شد، آشناکردن فراگیران این رشته با تحولات جهان اسلام بویژه جنبش های اسلامی و نقش آنها در روند تحولات این جوامع بوده است.
اینک با گذشت حدود سه دهه از ارائه این واحد درسی و تحولات عدیده جهان اسلام و دگردیسی ها ی ساختاری ژرفی که جهان را متاثر ساخته است این سوال ها ضرورت بررسی می یابد که آیا سرفصل های مصوب برای رفع نیازهای فکری فراگیران از جامعیت کافی برخوردار می باشد؟ مهم ترین تحولاتی که بازنگری این درس را به منظور روزآمد کردن آن الزامی کرده است کدامند؟ چه عنوان هایی برای عصری کردن این درس قابل پیشنهاد است؟
به اقتضای موضوع، این مقاله با استفاده از روش دلفی برای گردآوری داده ها و نیز تجارب شخصی و از رهگذر تطبیق اهداف و سرفصل ها و نیاز سنجی آموزشی درصدد است با رویکرد انتقادی، محتوا و سرفصل های این درس را مورد مطالعه قرار داده و در پایان پیشنهادهایی برای روزآمد نمایی، ارتقای محتوا و غنی سازی آن ارائه کند.
یافته های تحقیق نشان می دهد که تحولات ساختاری جهان، جهانی شدن، اثر فرایند دموکراتیزاسیون بر دگردیسی رفتاری جنبش های اسلامی، پیدایش گونه های نوین جنبش های اسلامی با گستره اثرگذاری جهانی همانند القاعده و حزب الله لبنان، ظهور سنت های فکری جدید در مطالعه جنبش های اجتماعی مانند نظریه ساختار فرصت سیاسی و غیره، ضرورت کاربست رهیافت بین رشته ای و گفتمانی در تجزیه و تحلیل جنبش های اجتماعی، تجربه سیاسی جمهوری اسلامی و غیره ضرورت بازنگری در سرفصل های این درس را مضاعف نموده است.
با عنایت به ضرورت های یادشده این مقاله سرفصل های زیر را برای این درس پیشنهاد می کند: نظریه های جنبش های اجتماعی، الگوی تحلیل و مطالعه جنبش های اسلامی، زمینه های تکوین و رشد جنبش های اسلامی معاصر، سنخ شناسی جنبش های اسلامی، تحلیل مقایسه ای جنبش های اسلامی قدیم و جدید، جنبش های اجتماعی و ساختار فرصت سیاسی، تحولات ساختاری جهانی و جنبش های اسلامی
جامعه شناسی دولت مدرن و نقد آن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
ازجمله تغییرات بسیار مهم که ظرف سده گذشته روی داده نقش روبه گسترش دولت در زندگی اجتماعی می باشد. بر خلاف جامعه شناسی کلاسیک که تا اوایل قرن بیستم محور بحث آن جامعه بود و به نوعی از پرداختن به مبحث دولت و تحولات آن اجتناب می ورزید - البته به استثنایی جامعه شناسی مارکسیستی - در قرن بیستم و نیز سال های اخیر دولت مدرن نه تنها در تغییرات زندگی اجتماعی بلکه در نظریه های جامعه شناسی نیز جایگاه مهمی یافته است و این فرض بنیادینی است که در نوشتار حاضر بدان پرداخته شده است.
هم فراخوانی تحولات تاریخی و سیاسی دهه های 1950 تا 2000 میلادی و نظریات اخیر جامعه شناسی غرب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر با بهره گیری از اصل هم فراخوانی تلاش دارد ارتباط متقابل میان نظریات اخیر جامعه شناسی غرب و از جمله نظریات چهار جامعه شناس برجسته آنتونی گیدنز، ارونیگ گافمن، میشل فوکو و اریک فروم را با تحولات تاریخی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی دهه های 1950 تا 2000 میلادی نشان دهد.
تحلیل حرکت تصوف اسلامی در مقایسه با جنبش های اجتماعی جهان معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصوف اسلامی به عنوان یک حرکت اجتماعی تاثیرگذار در جوامع اسلامی، همواره توجه صاحب نظران را به خود جلب کرده است. بر اساس علم جامعه شناسی امروز، آیا این حرکت شتابنده و موثر با جریان های اجتماعی معاصر قابل مقایسه است؟ ویژگی های مشترک و متمایزکننده هر یک کدام است؟ آیا می توان تصوف را یک جنبش اجتماعی دانست؟ حرکت تصوف اسلامی، ابعاد اجتماعی گسترده ای دارد و به ویژه برخی زمینه های اجتماعی در ظهور و گسترش آن، نقش بسیار مهمی داشته است. همین اثر باعث شده که برخی، حرکت تصوف اسلامی را در بنیان خود، جریانی اجتماعی بدانند و عده ای نیز از آن با عنوان «جنبش اجتماعی» یاد کنند. مفهوم جنبش اجتماعی از مباحث پیچیده و پر تناقض در جامعه شناسی سیاسی جدید به شمار می رود. بررسی ها نشان می دهد که تصوف اسلامی، با وجود داشتن برخی وجوه اشتراک با جنبش های اجتماعی، در چندین شاخصه مهم، با آنها مغایرت دارد. همچنین نوع حرکت تصوف اسلامی با بسیاری از قیام ها و شورش های جهان قدیم نیز قابل انطباق نیست.
ارتباطات ، جهانی شدن و جنبش های اجتماعی ( نگاهی اجمالی به جنبش های اصلاح طلبی در ایران )
حوزههای تخصصی:
بسیاری از اندیشمندان علوم اجتماعی بر این باورند که تحولات حوزه ی ارتباطات و تکنولوژی ارتباطی جدید موجب ظهور پدیده ی جدیدی به نام جهانی شدن شده است . پدیده ای که ساحت های مختلف حیات اجتماعی را تحت تاثیر قرار داده و موجبات بروز جنبش های جدید اجتماعی را فراهم ساخته است . این جنبش ها دارای ویژگی های خاصی هستند که آنان را از جنبش های کلاسیک (جنبش های متعارف) جدا می سازد . این مقاله بر آن است تا پس از بررسی مفاهیم یاد شده ، به این سوال پاسخ دهد که آیا جنبش اصلاح طلبی ایران را می توان در زمره ی جنبش های جدید اجتماعی قرار داد ؟ ...
هویت یابی شیعیان و ژئوپلیتیک نوین خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جنبش های اجتماعی در زمرة اصلی ترین عوامل تأثیرگذار بر ژئوپلیتیک منطقه¬ای خاورمیانه محسوب می شوند. چنین تحولاتی را می توان در فرآیند دگرگونی های سیاسی بهار 2011 مورد توجه قرار داد. در تحولات خاورمیانه، شاهد تغییرات بنیادین در ساختار قدرت، فرآیند سیاسی و همچنین شکل بندی های ژئوپلیتیکی می باشیم. در این فرآیند، زمینه برای تغییرات ساختاری، جابجایی قدرت و گسترش بی ثباتی سیاسی به وجود آمده است.
از جمله این تغییرات می توان به تغییر رهبران سیاسی در کشورهای مصر، تونس، لیبی و یمن، سرکوب انقلاب شیعیان عربستان و بحرین اشاره کرد. سوریه نیز در معرض دگرگونی های سیاسی قرار گرفته است. آمریکا به عنوان قدرت جهانی تلاش دارد تا در قالب تحولات سیاسی خاورمیانه، ژئوپلیتیک جدیدی را در منطقه به وجود آورد. این مقاله با روش تحلیل محتوا و تکیه بر منابع کتابخانه¬ای در صدد تبیین تحولات اخیر خاورمیانه می باشد. یافته های مقاله بیانگر هویت یابی شیعیان بر پایه سه محور «رشد فزاینده جمعیتی»، «مشارکت در قدرت» و «جغرافیای سیاسی» می باشد.
نقش و تاثیر فضای مجازی در جنبش های اجتماعی؛ مطالعه ی موردی مصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش سریع اینترنت و تکنولوژی های ارتباطی در کشورهای اسلامی این سوال را مطرح می سازد که این رسانه ها و واسطه های ارتباطی چه نقشی در جنبش ها و تحولات اجتماعی و سیاسی در این کشورها بازی می کنند. این مقاله فضایی را که اینترنت و تکنولوژی های جدید در اختیار جنبش های اجتماعی گذاشته اند تحلیل کرده و به عنوان یک مطالعه ی موردی به رابطه ی اینترنت و رسانه های دیجیتالی با جنبش اجتماعی در مصر و تاثیر فعالیت های مجازی چالشگران جامعه ی سیاسی بر کنش های اجتماعی و سیاسی این کشور پرداخته است. به این منظور با مبنا قرار دادن نظریه ی بسیج منابع چارلز تیلی به عنوان چارچوبی معرفت شناختی و روش شناختی در تحلیل جنبش اجتماعی، نقش و تاثیر فضای مجازی را در فرآیند های مدل بسیج(قدرت، بسیج، منافع، سازمان، سرکوب/تسهیل و تهدید/فرصت) و عناصر مجموعه ی کامل نمایش جنبش اجتماعی (ارزشمندی، اتحاد، تعهد و تعداد) بررسی کرده و نشان داده ایم که تعامل موفق بین فضای مجازی و جنبش اجتماعی ناشی از یک انطباق پویا میان کارویژه های گروه های اجتماعی و سیاسی در جهان واقعی و جهان مجازی است. در نهایت این مقاله چشم انداز بالقوه ای را در رابطه ی اینترنت و فعالیت اجتماعی در کشورهای اسلامی نشان می دهد و بر این فرض مبتنی می باشد که الگوی تعامل اینترنتی به ظهور و تقویت بعضی از عناصر تئوری بسیج منابع تیلی کمک می کند؛ به ویژه اگر اینترنت نسبت به علایق افراد در دنیایی واقعی همدلی و همراهی نشان دهد.
جنبش های اجتماعی به مثابه قدرت نرم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در چند دهه اخیر ظهور جنبش های اجتماعی، گستره متنوعی از اشکال رفتار جمعی را مطرح ساخته که از نظر اهداف، ماهیت و روش مبارزه، با جنبش های کلاسیک (سنتی) تفاوت اساسی دارد. این رویکرد جدید، معطوف به قدرتی است که به تعبیر استیون لوکس «بعد سوم قدرت» نام گرفته است. قدرتی که ماهیت آن متفاوت شده و چهره تازه ای یافته که مبتنی بر ذهنیت پردازی و اقناع سازی است. در ایران، تغییرات گسترده فرهنگی و اجتماعی، به ویژه در کلان شهرها و نیز توسعه ارتباطات، زمینه های مناسبی را برای شکل گیری این گونه جنبش ها فراهم ساخته اند. هدف این تحقیق شناسایی ابعاد این جنبش ها و بررسی میزان گرایش آنان به قدرت نرم می باشد و در این راستا سؤال اساسی تحقیق این است که در ایران کنونی تا چه میزان رویکرد جنبش های اجتماعی معطوف به بعد سوم قدرت (قدرت نرم) گردیده است؟
روش: روش تحقیق توصیفی- پیمایشی است. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه، در قالب طیف لیکرت می باشد. جامعه آماری شامل فرماندهان و مدیرانی است که به لحاظ اقتضای شغلی، با جنبش های اجتماعی ارتباط نزدیک داشته اند. که به تعداد 72 نفر و از طریق روش تصادفی طبقه ای انتخاب شده اند.
یافته ها: یافته های تحقیق نشان داد که در ایران چند دهه اخیر، جنبش های اجتماعی به بعد سوم قدرت (قدرت نرم) گرایش یافته اند. آنها از نظر ویژگی و ماهیت، معطوف به فرهنگی شدن، ارزشی و هنجاری شدن، اقناع سازانه و خشونت گریزی گردیده و عمدتاً از ابزارهای خاصی چون رسانه، هنر، نمادگرایی و ... برای نشان دادن اعتراض و مبارزه استفاده کرده اند. نتیجه اینکه، مدیریت و کنترل آنها باید با در نظر گرفتن این واقعیت ها صورت پذیرد.
نقش ارتباطات سنتی در جنبش های سیاسی اجتماعی شیعه (مطالعه موردی جنبش مشروطه ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به مفهوم ارتباطات سنتی و پژوهش دربارة نقش آن در تحولات اجتماعی ـ سیاسی شیعه می تواند، ضمن بازشناسی هویت اجتماعی شیعه، ما را به شناخت عمیق تر ابزارهای ارتباطی سنتی و کارکردها و قابلیت های آن در جوامعی با فرهنگ شفاهی، به ویژه جامعة ایران، رهنمون سازد. این مقاله می کوشد با توجه به منابع و مآخذ حوزة فرهنگ و ارتباطات، ضمن پرداختن به چگونگی نقش آفرینی و جایگاه ظرفیت های ارتباطات سنتی تاریخ اجتماعی شیعه در جنبش مشروطه، به عرضة تصویری روشن از حضور و نقش کاربردی رسانه های سنتی شیعه در حوزه های اجتماعی بپردازد. با توجه به تأثیر علمای شیعه و مسجد و منبر و بازار و قهوه خانه و مراسم جمعی سنتی مذهبی و دیگر ظرفیت های جامعة شیعی ایران، می توان به اهمیت واکاوی و بازتعریف مفهوم ارتباطات سنتی در حوزة فرهنگ و ارتباطات اسلامی پی برد و دریافت که ارتباطات سنتی، عمیق ترین و ساده ترین نوع ارتباطات، نقش بی بدیلی در فرهنگ شفاهی ایران اسلامی و تحولات اجتماعی ـ سیاسی شیعه دارد.
جنبش های بنیادگرایی دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصطلاح بنیادگرایی دینی در مورد گروه های بسته مذهبی به کار می رود که جریان اصلی خود را، که از میان آن برخاسته اند، به دلیل سازش کاری یا غفلت، متهم به فراموشی اصول بنیادین مذهبی می دانند و آن را قبول ندارند و خود را نماینده واقعی دین مزبور می دانند. در این مقاله، برای این که بتوان بنیادگرایی دینی را به منزله جنبشی اجتماعی بررسی کرد، به استفاده از نظریه ای مناسب در زمینه جنبش های اجتماعی نیاز است تا ابعاد بنیادگرایی دینی به منزله جنبشی اجتماعی بر ما روشن شود، بنابراین در این مقاله از نظریه کاستلز بهره جستیم و برای تبیین این جنبش ها در واقعیت از مدل عملی ـ نظری زاهد استفاده کردیم که، علاوه بر توجه به فرد و جامعه، به عامل رابطه در بحث جنبش اجتماعی توجه دارد و با استفاده از این مدل ابعاد جنبش اجتماعی (زمینه اجتماعی و سیاسی جنبش، ایدئولوژی، کنش گران، و خود جنبش) را از سه جریان بنیادگرای دینیِ، یعنی صهیونیسم مسیحی، گوش آمونیم، و القاعده بیرون آوردیم که هریک از آن ها مربوط به یکی از سه دین بزرگ ابراهیمی است. نهایتاً به نقاط مشترک بین این جنبش های بنیادگرا دست پیدا کردیم. این نقاط مشترک عبارت اند از: 1. پدیده ای جهانی اند؛ 2. معتقد به قطعیت متون مقدس اند، اما در عین حال برخوردی گزینشی با آن دارند؛ 3. خواهان بازگشت و تفسیر مجدد بنیادها و مبانی دینی طبق ایدئولوژی مورد نظر خودشان اند؛ 4. جهت گیری سیاسی خاصی دارند و در مقابل نظم سیاسی موجود ایستاده اند؛ 5. از سکولاریسم انتقاد می کنند و واکنشی افراطی به جریان های ضد دین رایج در دوران مدرن اند؛ 6. اکثر آن ها تحت تأثیر عقاید هزاره گرایانه اند.
نقش رسانه های نوین در جنبش های اجتماعی (مطالعة موردی جنبش تسخیر وال استریت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی نقش رسانه های نوین در گسترش جنبش وا ل استریت می پردازد. این امر به دو علت است: اول اینکه جنبش های جدید اجتماعی دیگر به رسانه های جریان اصلی که وابسته به کانون های قدرت و ثروت اند اعتمادی ندارند و دوم اینکه رسانه های اجتماعی دارای ویژگی «اجتماعی بودن» هستند. اهداف طراحان شبکه های اجتماعی هر چه می خواهد باشد، مردم این شبکه ها را به کار می گیرند تا اخبار و اطلاعاتی را که به سختی از رسانه های حکومتی اعلام می شود منتشر کنند، اقدام های اعتراضی را برنامه ریزی و هماهنگ نمایند و به جهان بگویند که چه رویدادی در حال وقوع است. جنبش های اجتماعی نیاز دارند بر افکارعمومی تأثیرگذار باشند، چرا که افکارعمومی در بازتولید، حمایت و گسترش این جنبش ها نقشی جدی ایفا می کنند.
جنبش های اجتماعی برای تداوم فعالیت خود و به ثمر نشاندن حرکت های اعتراضی نیازمند رسانه های گروهی جریان اصلی هستند، چرا که این رسانه ها بخش وسیعی از مردم در طبقات مختلف را دربرمی گیرند.
تأثیر جنبش اشغال وال استریت و گسترش جامعة شبکه ای را باید خط بطلانی دانست بر برخی نظریه ها، مانند مارپیچ سکوت، جهالت چندجانبه، سکوت رسانه ها، نظریة تقویمی رسانه ها و نظریة برجسته سازی رسانه ها.
جامعه شناسی سیاسی موبایل: تأثیر تلفن همراه بر زندگی سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با وجود آنکه بر اساس آمارهای معتبر، تلفن همراه به فراگیرترین فناوری ارتباطی عصر ما تبدیل شده است، مطالعه و بررسی آن به مثابه رسانه ای تأثیرگذار بر عرصة سیاست جوامع، توجه چندانی را به خود جلب نکرده است. مطالعات انجام شده پیرامون بحث جامعه شناسی سیاسی موبایل انگشت شمارند. اندک مطالعاتی نیز که تلاش کرده اند به ابعاد غیرفنی این فناوری نوظهور و پرنفوذ بپردازند، بیشتر به بررسی جنبه های اجتماعی و فرهنگی آن پرداخته و به تعبیری بیشتر شایسته عنوان جامعه شناسی موبایل هستند تا جامعه شناسی سیاسی موبایل. ما در این بررسی مقدماتی تلاش خواهیم کرد تا به مطالعه اجمالی تأثیر تلفن همراه به مثابه یک ابزار ـ رسانة سیاسی جدید بر ابعاد مختلف زندگی سیاسی بپردازیم. بررسی تأثیر تلفن همراه بر رفتار انتخاباتی و رأی دهی، بسیج اعتراض ها، سازمان دهی و بازنمایی جنبش های اجتماعی و نیز تأثیر آن بر دموکراسی و گسترش یا تحدید حوزة عمومی، چهارچوب اصلی بحث ما را تشکیل خواهد داد. در این مطالعة مقدماتی با استفاده از روش اسنادی و کتابخانه ای تلاش خواهیم کرد تاآنجاکه امکان دارد ادعاهای خود را با استناد به شواهد عینی، ملموس کرده و به اثبات برسانیم.
بازنمایی فعالیت های اجتماعی و سیاسی زنان ایرانی از اوایل دوره قاجار تا انقلاب مشروطه با تأکید بر سفرنامه-های اروپائیان (فرانسه، انگلیس، آلمان)
حوزههای تخصصی:
زنان نیمی از جمعیت هرجامعه را تشکیل می دهند و در طول تاریخ در تمام صحنه ها همراه مردان و در کنار مردان حضور داشته اند، اما نقششان کم رنگ بوده است. زنان قبل از دوره قاجار به علت حضور در صحنه های خصوصی زندگی در درون خانه، از حضور در اجتماع و در عرصه عمومی، چه به صورت عمدی ـ به خواسته مردان ـ چه به صورت غیر عمدی ـ به علت مسئولیت زندگی خانوادگی ـ دور افتادند. در دوره قاجار به علت توسعه ارتباطات و مراودات ایرانیان با کشورهای اروپایی و نیز استعمار ایران توسط انگلیس و روسیه تغییراتی در هویت زنان ایرانی به وجود آمد. در این میان گروه های مختلفی از زنان دست به کنش جمعی زدند. پژوهش حاضر با این پیش فرض که زنان در این دوره برای نخستین بار به شکل منظم و گروه بندی شده کنش جمعی انجام می دادند و سعی در نفوذ در لایه های اجتماعی عمومی جامعه داشتند، نخست زمینه- های اجتماعی و زندگی روزانه زنان ایرانی، مباحث مربوط به ازدواج و طلاق و سپس نقش زنان ایرانی در جنبش های اجتماعی پیش از مشروطه مورد بررسی قرار داده است. روش تحقیق انجام شده از نوع نظری و مبتنی بر شیوه توصیفی ـ تحلیلی است که برای جمع آوری اطلاعات و داده های لازم، از روش کتابخانه ای استفاده شده است.
بررسی جامعه شناختی جنبشِ فتح الله گولن برمبنای نظریه بسیج منابع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در اواسط قرن بیستم میلادی، سعید نورسی، عالم صوفی ترکیه، با تأسی از سنت معنوی اسلام جریان نوریه را با هدف ترویج و هماهنگی میان علم و دین و سنت و مدرنیته بنیان گذاشت. از دل جریان نوریه و در امتداد آن، جنبشی اجتماعی در میان اقشار و اصناف و حلقه های محلی جامعه ترکیه با رهبری کاریزماتیک فتح الله گولن شکل گرفت که هدف آن عمدتاً خدمت به خلق، ارتقای سطح آموزشی برای همه و بهبود معیشت مردم با الهام از آموزه های اسلامی و فرهنگ بومی بود.
گولن امروزه در سراسر جهان به عنوان روشنفکری تأثیرگذار شناخته می شود. از او با عنوان پدر اسلام اجتماعی در ترکیه یاد می شود، اما دامنة نفوذش فراتر از مرزهای ترکیه است. قدرت تأثیرگذاری گولن به حدی است که از فعالیت های او و هوادارانش به «جنبش گولن» تعبیر می شود. این جنبش، برخلاف اکثر جنبش های اسلامی معاصر، سیاسی نیست بلکه اجتماعی-آموزشی است. گولن در رأس شبکه ای با عضویت تعداد زیادی از سرمایه داران، بازرگانان و دانشمندان قرار دارد که از طریق ادارة برخی شرکت ها و نهادها، شبکة وسیعی از مراکز انتشاراتی، مدارس، دانشکده ها، شرکت های سرمایه گذاری و مراکز فرهنگی در داخل و خارج از ترکیه را تحت پوشش دارند.
این مقاله با استفاده از نظریة «بسیج منابع» دریچه ای برای شناخت جنبش گولن و تبیین چرایی شکوفایی و توفیق این جنبش گشوده است. این ابزار نظری همراه با تحلیل بستر تاریخی و سیاسی ترکیه، که موعظه های گولن در آنها نقش بسته است و نیز درک مفاهیم اسلامی در ترکیه نظیر بخشش، نیکوکاری، بصیرت در باورها، رستگاری و خدمت به جامعه، شناختی از جنبش گولن به دست می دهد.
نقش و جایگاه ارتباطات سنتی در شکل گیری انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله سعی دارد تا با توجه به ادبیات حوزه فرهنگ و ارتباطات، ضمن پرداختن به پرسش چگونگی نقش و جایگاه ظرفیت های ارتباطات سنتی تاریخ اجتماعی ایران در جنبش های عدالت خواهانه و حرکت سیاسی اجتماعی انقلاب اسلامی ایران به ارائه تصویری شفاف و گویا از نفوذ و حضور و نقش کاربردی رسانه های سنتی در حوزه های اجتماعی بپردازد. با توجه به نقش و تأثیر علما، مسجد، منبر، بازار، مراسم عزاداری، تجمعات و حرکت های جمعی سنتی مرسوم در جامعه مذهبی ایران و دیوارنوشته ها و دیگر ظرفیت های فرهنگی و ارتباطی، می توان به اهمیت و ضرورت واکاوی و بازتعریف مفهوم ارتباطات سنتی در ادبیات حوزه فرهنگ و ارتباطات اسلامی پی برد و دریافت که ارتباطات سنتی به عنوان عمیق ترین و ساده ترین نوع ارتباطات، نقش بی بدیلی در فرهنگ شفاهی ایران اسلامی و تحولات سیاسی اجتماعی معطوف به انقلاب اسلامی داشته است.
پوپولیسم راستِ افراطی در دموکراسی های اروپایی: مطالعه موردی فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پوپولیسم در دهه های اخیر از طریق احزاب و جریانات راست افراطی، پس از یک دوره فترت (در آلمان و ایتالیای بین دو جنگ)، به صحنه سیاسی دموکراسی های اروپایی بازگشته است. بازگشت پوپولیسم به صحنه سیاسی کشورهای اروپای غربی در قالب جریانات راست افراطی، ریشه در شکست احزاب سنتی در پاسخ کافی و مناسب به مسائلی چون جهانی شدن اقتصاد و فرهنگ، سرعت و مسیر ادغام در اتحادیه اروپا، مسئله مهاجرت و مهاجران، افول اهمیت ایدئولوژی ها و سیاست طبقاتی، کاهش علاقه مردم به مشارکت سیاسی و بدبینی و عدم اعتماد شهروندان به سیاست مداران دارد. احزاب راست افراطی، در چند دهه ی اخیر توانسته اند با شعارهای پوپولیستی، نه تنها حضور ملموسی در حیات سیاسی این جوامع داشته باشند، بلکه موفقیت های قابل توجهی نیز در فرآیندهای انتخاباتی کسب کرده اند. پوپولیسم راست افراطی در این جوامع، تنها مدلی از پوپولیسم در دهه های اخیر می باشد که در جامعه شناسی سیاسی امروز از آن تحت عنوان نئوپوپولیسم یادشده و مباحث قابل اعتنایی در محافل آکادمیک غربی پیرامون آن مطرح شده است. مقاله حاضر با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی، ضمن بازخوانی مباحث نظری درخصوص پوپولیسم، به بحث از پوپولیسم جبهه ی ملیِ فرانسه و تبعات قدرت گیری این حزب، به عنوان برجسته ترین نماینده راست افراطی در صحنه سیاسی فرانسه می پردازد.
جنبش های اجتماعی و مسئله تغییر ساختارهای اجتماعی در ایران آسیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از معرفی شیوه تولید آسیایی توسط مارکس، مسئله تغییرات سیاسی اجتماعی در این جوامع ذهن شرق شناسان مارکسیست را به خود جلب کرد. مارکس خود تنها راه تغییر در این کشورها را ورود عناصر سرمایه داری از بیرون می دانست. این مسئله تا کنون حل نشده و تغییر به واسطه نیروهای بیرونی به یکی از کانون های مهم توجه منتقدین نظریه هایی همچون شیوة تولیدآسیایی و استبداد شرقی تبدیل شده است. جنبش های اجتماعی یکی از اصلی ترین راه تغییر سیاسی اجتماعی هستند. این مکانیسم در مطالعات شرق شناسانی چون کارل ویتفوگل و به دنبال آن احمد اشرف، محمدعلی همایون کاتوزیان و در نهایت جان فوران مورد توجه قرار گرفته است. به طور کلی می توان گفت که دو نظریه در خصوص این مسئله وجود دارد. یکی نظریه استبداد شرقی ویتفوگل که این راه تغییر از طریق جنبش های اجتماعی را نفی می کند و دیگری نظریه مقاومت شکننده فوران که به دلیل ائتلافی بودن جنبش ها آن ها را شکننده می داند. سئوال اساسی مقاله پیش رو این است: چرا جنبش های اجتماعی در ایران به تغییر ساختارهای اجتماعی منجر نشده است؟
این مقاله با روش تاریخی به بررسی مصادیق تأیید و رد هر دو نظریه در جامعه ایران پرداخته است و در نهایت نتیجه حاصل این است که جنبش های اجتماعی بسیاری را می توان در زمان ضعف قدرت های استبدادی مشاهده کرد، اما شکننده بودن این جنبش ها مانع از تغییرات سیاسی اجتماعی شده است. این مکانیسم دلیل ایستایی تاریخ ایران و تا حدودی شرق را بازگو می کند. پس هر دو دیدگاه تنها مبیین بخشی از واقعیت موجود است. در پایان پس از کشف این رابطه براساس مراحل جنبش در نظر هربرت بلومر، برآیند این پژوهش عرضه تئوری تلفیقی برای تبیین جنبش ها و مسئله دگرگونی ساختارهای سیاسی اجتماعی در جامعه ایران است. یعنی داعیه مولف رسیدن به یک تلفیق نظری است