مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
اسراییل
حوزه های تخصصی:
طی سال های گذشته، رویدادهای گوناگونی در خاورمیانه منجر به افزایش نقش و نفوذ جمهوری اسلامی ایران در منطقه شده است، به طوری که برخی کشورهای منطقه و نیز قدرت های فرامنطقه ای در خصوص افزایش اقتدار شیعیان و «طرح هلال شیعی» ابراز نگرانی کرده اند. از نگاه آنان ایران تلاش دارد با ایجاد یک بلوک شیعی در منطقه، بر قدرت خود بیفزاید و آن را علیه منافع کشورهای سنی و نیز منافع منطقه ای ایالات متحده امریکا و رژیم صهیونیستی به کار گیرد؛ اما واقعیت این است که با در نظر گرفتن موانع جدی بر سر راه ایجاد این بلوک و نیز تهدیدهای ناشی از ایجاد و پیگیری احتمالی طرح هلال شیعی، ادعاشده از سوی برخی عناصر منطقه ای و فرامنطقه ای، در پشت طرح تهدید هلال شیعی، اهداف و سیاست های دیگر کشورهای مخالف جمهوری اسلامی ایران نهفته است.
اهداف امریکا و کشورهای عربی از طرح تهدید هلال شیعی چیست؟ این طرح با چه موانع و چالش هایی روبروست؟ در این مقاله ادعای طرح هلال شیعی، موانع ایجاد احتمالی هلال شیعی، اهداف امریکا، اسراییل و عربستان سعودی از طرح هلال شیعی و چالش های ایران در صورت ایجاد احتمالی هلال شیعی، مورد بررسی قرار می گیرد.
کردستان عراق؛ هارتلند ژئوپلیتیکی اسراییل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اشغال نظامی عراق توسط امریکا پس از حادثه 11 سپتامبر و سقوط رژیم بعث باعث ایجاد تغییرات ژئوپلیتیکی جدیدی در منطقه خاورمیانه پس از فروپاشی نظام دو قطبی شده است. رواج اصطلاحاتی مانند ""خاورمیانه جدید"" یا ""خاورمیانه بزرگ"" و تعابیر مشابه دیگر، از شکلگیری نقشه ژئوپلیتیکی نوینی در این منطقه حساس از جهان حکایت دارند. این تحولات زمینه را برای گسترش رقابت میان قدرتهای جهانی و منطقهای برای گسترش حضور و نفوذ در منطقه خاورمیانه و بهرهبرداری از شرایط نوین و ترتیبات ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی جدید فراهم نمودهاند. در این میان، خلأ استراتژیکی ناشی از سرنگونی صدام در عراق، فرصت مناسبی در اختیار اسراییل قرار داد تا با تمرکز بر منافع و اهداف ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی خود و طراحی و اجرای برنامههایی راهبردی در مناطق شمالی عراق نفوذ کرده و این مناطق را که از لحاظ ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیک از اهمیتی اساسی در استراتژی سیاسی و نظامی اسراییل برخوردار میباشند، به عنوان هارتلند ژئوپلیتیکی خود مد نظر قرار دهد و از این طریق زمینه را برای اجرای طرحهای راهبردی خویش که در شعارهایی همچون ""اسراییل بزرگ"" و یا ایده ""از نیل تا فرات"" منعکس شدهاند، فراهم نماید.
روابط ایران و هند: فرصت ها و محدودیت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران و هند در دهه گذشته روابط پیچیده ای داشته اند. هند از طرفی به رغم دهه ها سیاست جهان سوم گرایانه، در چندین حوزه مختلف علیه ایران با ایالات متحده همکاری کرده و از دیگر سو هرگز شریکی تمام عیار برای ایالات متحده بر علیه ایران نبوده است. چرا هند آن گونه که می بایست انتظارات ایران را در حوزه های مختلف بر آورده کند عمل نکرده است؟ فرصت های گسترش روابط ایران و هند کدامند و چه عواملی نقش محدود کننده در روابط این دو کشور داشته اند ؟فرضیه ای که این پژوهش مطرح می کند این است که ایران و هند در زمینه های سیاسی، اقتصادی به ویژه انرژی و کریدورهای ارتباطی، فرصت هایی برای همکاری یافته اند که بر منافع ایالات متحده، اسرییل و اعراب حوزه خلیج فارس تاثیر گذاشته است؛ طوری که این بازیگران در راستای تامین منافع خویش بر پیوندهای ایران وهند تاثیری محدود کننده داشته اند. البته منافع ایران وهند بیش از فشارهای خارجی بر روابط دو کشور تاثیرگذار بوده است. این پژوهش از چشم انداز نظریه موازنه منافع و به روش تبیینی به بررسی فرصت ها و محدودیت های روابط ایران و هند پرداخته است. از چشم انداز این نظریه، هند قدرتی نوظهور با اهداف تجدید نظر طلبانه محدود و ایران دولتی با اهداف تجدید نظرطلبانه نامحدود است بنابراین دو دولت راهبردهای متفاوتی نسبت به نظم بین المللی دارند لذا شکل گیری اتحاد راهبردی بین دو کشور دشوار می باشد.
نقش اسراییل در بحران های قفقاز(بررسی مناقشه گرجستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حضور و نفوذ اسراییل در برخی مناقشه های منطقه ای و جهان به وضوح دیده می شود. از مهم ترین این ابزارها، نفوذ امنیتی- اطلاعاتی و تکنولوژی برتر نظامی است. در جنگ اخیر گرجستان با روسیه هم با توجه به موقعیت ژئواستراتژیک و ژئوپولیتیک منطقه، این رژیم در صحنه منازعه حضور جدی داشت و حتی در مراحل مختلف مناقشه ایفای نقش کرد. مناقشه گرجستان ،علاوه بر تأثیر منطقه ای، به دلیل اهمیت ژئوپلیتیکی قفقاز پس از جنگ سرد وتبدیل منطقه به عرصه رقابت قدرتهای فرامنطقه ای به سرعت ابعاد بین المللی به خود گرفت . ازمهمترین ابعاد فعالیتهای اسراییل درگرجستان بعد نظامی-امنیتی (جاسوسی) آن است. گزارش های موجود نشان می دهد که نقش این رژیم در جنگ گرجستان تنها به فروش سلاح های پیشرفته به این کشور محدود نمی شود؛ بلکه افسران آن نیز در آموزش نظامی نیروهای گرجی مشارکت داشتند و شرکت های اسراییلی فعال در زمینه تولید اسلحه نیز در این کشور حضور پیدا می کردند. در این پژوهش«موازنه قدرت» به عنوان چارچوب نظری تحقیق در نظر گرفته شده است و سعی شده این موضوع با روش توصیفی-تحلیلی بررسی شود.در نهایت این تحقیق نقش اسراییل در بحرانهای قفقاز و چگونگی نفوذ این کشور بر ژئوپولیتیک پیرامونی ایران را روشن می کند و می تواند آگاهی های جدیدی برای پژوهشگران و تصمیم گیرندگان سیاسی فراهم کند.
بررسی علت های سردی روابط ایران و جمهوری آذربایجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار به دنبال فهم علت های سردی روابط ایران و جمهوری آذربایجان است. نویسندگان در این نوشتار معتقدند که با وجود اشتراک های فراوان بین ایران و جمهوری آذربایجان در زمینه های تاریخی، فرهنگی، قومی و مذهبی روابط این دو کشور مناسب نبوده است. فرضیه این نوشتار این است که به دلیل تأثیرگذاری شش عنصر داخلی و خارجی - پدیده قوم گرایی، فعالیت های دینی ایران در جمهوری آذربایجان، بحران قره باغ و رابطه ایران با ارمنستان، اختلاف نظر در تعیین رژیم حقوقی دریای خزر، نقش و نفوذ ترکیه، نفوذ اسراییل در منطقه و روابط آن با جمهوری آذربایجان و سیاست ها و هدف های آمریکا در منطقه در روابط دو کشور ایران و جمهوری آذربایجان منجر به سردی روابط دو کشور شده است.
بررسی تأثیرهای ژئوپلیتیکی روابط ترکیه و اسراییل بر منافع ایران در حوزة خزر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حوزة خزر از چهار حوزة ژئوپلیتیکی جمهوری آذربایجان از حوزة قفقاز، ترکمنستان و قزاقستان از حوزة آسیای مرکزی، روسیه به عنوان جانشین اتحاد شوروی ( یک واحد سیاسی فعال در نظام بین المللی و یکی از بزرگترین صادرکنندگان نفت و گاز جهان) در شمال و ایران در جنوب (که ذخایر بزرگ نفت، گاز و صنایع نفتی دارد) که در مجموع کانون امنیتی دریای خزر را تشکیل می دهند، شکل گرفته است.وجود این ژئوپلیتیک ارزشمند عاملی برای حضور قدرت های جهانی به ویژه آمریکا، ترکیه و اسراییل به عنوان متحدان منطقه ای آن در این حوزة بکر شده است. هدف این نوشتار، بررسی روابط ترکیه و اسراییل و تأثیر آن بر منافع ایران در حوزة خزر است. سؤال اصلی این است که تأثیر گسترش روابط ترکیه و اسراییل بر منافع ایران در خزر چیست؟ ادعای نویسندگان این است که اتحاد ترکیه و اسراییل سبب افزایش حضور دشمن در مرزهای غربی کشور و حوزة خزر شده است. همچنین این اتحاد سبب صرف منابع و تمرکز فکری هرچه بیشتر ایران برای جلوگیری از تهدیدها در سیاست های منطقه ای می شود. روش اصلی این نوشتار، با توجه به ماهیت نظری آن توصیفی- تحلیلی است و برای جمع آوری و فیش برداری اطلاعات آن از منابع کتابخانه ای و اینترنتی استفاده شده است. شایان توجه اینکه، رویکرد این نوشتار در تحلیل داده ها، جغرافیایی- ژئوپلیتیکی است.
تکوین بخشی واگرایانه ترکیه در روابط ایران و جمهوری آذربایجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییر ساختار نظام بین الملل و خلأ قدرت به وجودآمده پس از فروپاشی اتحاد شوروی، زمینه ساز حضور و رقابت قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای در آسیای مرکزی و قفقاز شده است؛ به گونه ای که نقش آفرینی یک قدرت در منطقه با حساسیت و واکنش سایر قدرت ها روبه ور می شود. مناسبات ایران با جمهوری آذربایجان از این موضوع جدا نبوده و با واکنش سایر قدرت ها روبه رو شده است. یکی از عوامل اصلی ایجاد محدودیت در گسترش روابط ایران با جمهوری آذربایجان، هدف ها و منافع قدرت های تأثیرگذار فرامنطقه ای در منطقه قفقاز و نقش آن ها در مناسبات ایران و جمهوری آذربایجان است. هدف اصلی این نوشتار تبیین نقش ترکیه در روابط ایران و جمهوری آذربایجان است. هم سویی هویتی ترکیه با جمهوری آذربایجان و تضاد هویتی این قدرت فرامنطقه ای با ایران، محدودیت روابط ایران و جمهوری آذربایجان را سبب شده است و به دلیل گسترش روزافزون روابط جمهوری آذربایجان با ترکیه به نظر می رسد که این وضعیت تداوم یابد و نسبت به سال های قبل تغییر (بهبود روابط) ایجاد نشود. در این نوشتار از دیدگاه سازه انگاری و به روش تبیینی این فرضیه بررسی می شود.
رابطه ویژه آمریکا و اسراییل: پژوهشی در باره پیشینه، ماهیت و گستره این رابطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۲ بهار ۱۳۹۱ شماره ۱
243 - 269
حوزه های تخصصی:
حمایت های آمریکا از اسراییل از عوامل اصلی تاسیس و تداوم حیات این کشور در منطقه خاورمیانه بوده است که در سایه جانبداری و کمک های ایالات متحد آمریکا به کشوری قدرتمند تبدیل شده است. این مقاله تلاشی است برای بررسی و شناخت "روابط ویژه" که بین دو کشور وجود دارد. پس از بحثی در باب حمایت دولت های آمریکا و افکار عمومی این کشور از جنبش صهیونیسم و دعاوی یهودیان در مورد استقرار حاکمیت یهود در فلسطین در سال های پیش از تشکیل کشور اسراییل، کمک های گسترده و نامتعارف آمریکا به این کشور از ابعاد اقتصادی، نظامی و سیاسی بررسی و امتیازات خاص اسراییل در بهره مندی از این کمک ها نشان داده می شود. در بخش پایانی با بهره گیری از یافته های نظرسنجی های متعدد، حمایت مردم و افکار عمومی ایالات از کشور اسراییل بررسی خواهد شد.
Digital Activism in Perspective: Palestinian Resistance via Social Media(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۴ بهار ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
42 - 63
حوزه های تخصصی:
Social media has concurrently unified and fractured the Palestinian people. It has facilitated international condemnation of Israeli occupation but also has fueled violence and sectarian conflict. Pro-Palestinian activists continue to pursue Boycott, Divestment, and Sanctions (BDS) efforts and work with Information and Communication Technologies (ICTs) professionals to further develop an Internet-based presence and distribute information using social media and new platforms. If, however, the Palestinian resistance movement is to succeed, it must come to terms with the emancipatory and simultaneously contradictory effects of social media.
تاثیر معامله قرن بر روند صلح اعراب و رژیم صهیونیستی
منبع:
پژوهش و مطالعات علوم اسلامی سال سوم آبان ۱۴۰۰ شماره ۲۸
104 - 79
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق، بررسی تاثیر معامله قرن بر روند صلح اعراب و رژیم صهیونیستی است که با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای، به دنبال بررسی این موضوع می باشد. به طور کلی طرح معامله قرن ترامپ یک محور کلیدی و یک هدف اساسی و غایی و بنیادی را دنبال می کند و آن هم اجرای بخش اصلی پروژه رژیم صهیونیستی در فلسطین یعنی اشغال کل فلسطین تاریخی است، در این راستا صهیونیست ها اقدام به اشغال قدس شریف و انتقال سفارت های کشور های دیگر در کل جهان به آنجا مساعدت جمیله و تشریک مساعی کرده اند ، قانون قومیت را در پارلمان رژیم صهیونیستی (کنست) خود به تصویب رسانده اند و قصد دارند به زودی کرانه باختری را به سرزمین های 1948الحاق کنند. هدف اصلی این طرح در سه گام خلاصه شده است؛ تثبیت اراضی اشغالی و پیوستن مناطقی از جولان، رود اردن، جنوب لبنان، شرق جزیره سینا به رژیم صهیونیستی، اخراج فلسطینی ها به طور کامل از مناطق کرانه باختری و نوار غزه و سامانده ای انها در اردن و شبه جزیره سینا در مصر و در نهایت پایان منازعات و مکافحه اعراب و رژیم صهیونیستی .طرح معامله قرن و مواضع بازیگران تاثیرگذار منطقه ای چون (ایران، عراق، لبنان و سوریه) و همچنین بازیگران بین المللی (روسیه وکشورهایی اروپایی) اجرایی شدن این طرح را با چالش های جدی روبه رو ساخته است. لذا تحقق معامله قرن به اراده و ایستادگی جهان عرب، کشورهای اسلامی و مقاومت غزه در مقابل فشارها و چالش ها بستگی خواهد داشت و با مقاومت و ایستادگی خواهند توانست توطئه های غربی، عبری، عربی در عملیاتی کردن طرح کذایی معامله قرن را به شکست منتهی نمایند.
تاثیر ایدئولوژی بر تناسب کاربرد قدرت سخت و نرم در سیاست خارجی خاورمیانه ای ایالات متحده آمریکا (مطالعه موردی اعراب، اسراییل)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره سوم زمستان ۱۳۹۰ شماره ۹
245 - 254
حوزه های تخصصی:
تعریف منافع ملی بطور قابل توجهی تحت تاثیر خوانش های متفاوت از منفعت قرار دارد. لذا ایدئولوژی به عنوان یکی از متغییر های تاثیر گذار در عرصه سیاسی آمریکا، برای درک بیشتر تغییرات سیاست خارجی این کشور در بازه های زمانی مختلف و براساس تفاسیر مختلف از منافع ملی بسیار ضروری خواهد بود در این پژوهش بدنبال بررسی وزن این متغییر در دولتهای کلینتون و بوش و اوباما خواهیم بود تا دریابیم تغییر تناسب قدرت نرم و سخت در بازه زمانی ذکر شده در رابطه با درگیری های اعراب و فلسطین به چه دلیل متفاوت بوده است ؟ در پژوهش میان رودوموضوع جایگاه ایدئولوژی در سیاست خارجی این کشور و تناسب کاربرد قدرت نرم در قبال مسئله اعراب و فلسطین پیوند برقرار می شود .
جایگاه حزب الله لبنان در استراتژی بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره چهارم تابستان ۱۳۹۱ شماره ۱۱
123 - 156
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله شناسایی و تحلیل جایگاه حزب الله لبنان در استراتژی بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران است. اقدامات حزب الله لبنان در مجاور مرزهای اسراییل (به عنوان تهدید اصلی علیه جمهوری اسلامی ایران) ضمن دادن موقعیت مهم به این جنبش منجر به افزایش توان بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران گردیده است. بنابراین سوال اصلی مقاله حاضر این است که: حمایت جمهوری اسلامی ایران از حزب الله لبنان چه تاثیراتی بر توان بازدارندگی ایران دارد؟ در پاسخ به سوال فوق، فرضیه تحقیق آن است که: حمایت جمهوری اسلامی ایران از حزب الله موجب افزایش قدرت بازدارندگی ایران می گردد. در راستای آزمون فرضیه فوق، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی متغیرهایی مانند افزایش عمق استراتژیک ایران، شکست استراتژی بازدارندگی و کاهش ضریب امنیت نظامی اسراییل و کاهش احتمال حمله ی نظامی به ایران مورد بحث قرار گرفت. نتایج تحقیق حاکی از این است که: حمایت جمهوری اسلامی ایران از حزب الله در مسیر مواجهه با رژیم اسراییل از یک سو، موجب شکست بازدارندگی و کاهش امنیت ملی اسراییل گردیده و از سوی دیگر، ضمن افزایش عمق استراتژیک جمهوری اسلامی ایران منجر به کاهش احتمال هر گونه تهاجم نظامی علیه ایران شده است. این وضعیت، در نهایت باعث افزایش قدرت بازدارندگی غیرمستقیم منطقه ای و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران شده است.
آیپک و تأثیر آن بر انتخابات ایالات متحده ی آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساختار سیاسی غیرمتمرکز و توزیع شده ی ایالات متحده ی آمریکا سبب شده است که جریان ها و تشکل های بسیاری بتوانند روند پیچیده ی تصمیم گیری سیاسی در این کشور را تحت تأثیر قرار دهند. با آن که یهودیان تنها حدود سه درصد از جمعیت آمریکا را تشکیل می دهند اما توانسته اند به تأثیرگذارترین اقلیت قومی در ساختار قدرت آمریکا تبدیل شوند. یهودیان آمریکا مجموعه ی چشمگیری از سازمان های مختلف را برای تأثیرگذاری بر سیاست خارجی آمریکا به وجود آورده اند که در این میان نقش «کمیته ی امور عمومی آمریکا و اسراییل» (آپیک) به عنوان قدرتمندترین و شناخته شده ترین سازمان یهودی آمریکا بسیار شاخص است. این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش است که آیپک در انتخاب اعضای کنگره و رئیس جمهور ایالات متحده ی آمریکا چه نقشی را ایفا می کند؟ در پاسخ به این پرسش فرضیه ی پژوهش بیان می کند که اکثر نامزدهای نمایندگی کنگره و ریاست جمهوری سعی می کنند نظر مثبت این سازمان را به خود جلب کنند و از حمایت های مالی و تبلیغاتی گسترده ی آن بهره مند شوند و در عوض سازمان آیپک نیز با ارائه ی این حمایت ها در پی هدایت افکار عمومی و دستگاه های سیاست گذاری خارجی آمریکا برای تحقق اهداف خود در حمایت از اسراییل است.
دیپلماسی انرژی اسرائیل: مبانی و اهداف منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره هفتم بهار ۱۳۹۴ شماره ۲۲
27 - 58
حوزه های تخصصی:
کوشش برای افزایش امنیت همواره مهم ترین دغدغه سران رژیم اسراییل بوده است. حفظ امنیت به مثابه یک نیاز حیاتی و یکی از مهم ترین نگرانی های تل آویو از مهم ترین اولویت های سیاست خارجی آن است. یکی از ابزارهای که می تواند تا حدودی به رفع تهدیدات امنیتی این رژیم کمک نماید، دیپلماسی انرژی فعال برای کاهش مخاطرات امنیتی و بهبود امنیت انرژی است. با توجه به این که رژیم صهیونیستی از دیپلماسی انرژِی در جهت ارتقای جایگاه منطقه ای و رفع یا تقلیل تهدیدات امنیتی خویش بهره می جوید، این مقاله به دنبال پاسخ به این پرسش است که مبانی و اهداف دیپلماسی انرژی رژیم اسراییل در محیط منطقه ای چیست و این کشور چگونه از دیپلماسی انرژی برای بهبود امنیت و ارتقای جایگاه منطقه ای خود بهره می گیرد؟ یافته های این تحقیق نشان می دهد دیپلماسی انرژی رژیم اسراییل در سه محیط منطقه ای خاورمیانه، اوراسیا و مدیترانه فعال بوده و در هر یک از سه محیط فوق اهداف خاص و معینی را دنبال می کند. فصل مشترک اهداف تل آویو در هر سه محیط، تأمین انرژی، ارتقای جایگاه منطقه ای، کاهش دغدغه های امنیتی و کسب مشروعیت سیاسی است.
عوامل و موانع گسترش روابط جمهوری آذربایجان و اسراییل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روابط جمهوری آذربایجان به عنوان عضوی از سازمان کنفرانس اسلامی با دولت اسراییل، بسیار سریع پس از استقلال این کشور ایجاد شد. در زمانی کوتاه، با وجود اعتراض ها و برخی موانع داخلی و منطقه ای؛ روابط سیاسی، امنیتی، نظامی و اقتصادی دو کشور گسترش یافت. در این نوشتار عوامل داخلی، منطقه ای و بین المللی که این دو کشور را به هم نزدیک ساخته و همکاری گسترده آنها را شکل داده، مطالعه شده است. روابط میان دو کشور با زمینه های متفاوت تاریخی، جغرافیایی، مذهبی مختلف، نمونه قابل توجهی از توسعه سیاسی- اقتصادی و تکنولوژیک را نشان می دهد. پرسش اصلی این است که اهداف، انگیزه ها و اولویت های سیاست خارجی دو کشور که موجب ترغیب باکو و تل آویو به گسترش روابط به سطح موجود شده، چیست؟ با توجه به نبودِ سفارت جمهوری آذربایجان در تل آویو، موانع موجود در راه دو کشور برای رسیدن این روابط به سطح دیپلماتیک عادی بررسی می شود. روش مورد استفاده نویسندگان در این پژوهش، توصیفی- تحلیلی بوده است.
حقوق بین الملل و تشکیل کشور مستقل فلسطینی(مقاله علمی وزارت علوم)
یکی از موانع اصلی حقوقی در خصوص حمایت همه جانبه از حقوق مردم فلسطین، عدم تحقق عینی تشکیل کشور مستقل فلسطین است. به رغم گذشت بیش از شش دهه از طرح مسئله در سازمان ملل و شناسایی کشور فلسطین از جانب ده ها کشور جهان، هنوز ملت فلسطین از مزایای کامل یک کشور مستقل بهره مند نیستند. در این مقاله ابتدا حق تعیین سرنوشت و حق تشکیل کشور مستقل فلسطینی و همچنین تلاش های انجام شده در این خصوص مورد مطالعه قرار گرفته است. عناصر ضروری برای تشکیل یک کشور جدید از نگاه حقوق بین الملل، یعنی سرزمین، جمعیت، حاکمیت و اهلیت انعقاد معاهده مورد بررسی قرار گرفته و با وضعیت کنونی فلسطین تطبیق داده شده است. در ضمن، چالش های اساسی در خصوص تحقق عناصر چهارگانه فوق که مانع اصلی در عینیت یافتن کشور فلسطین است، مورد شناسایی قرار گرفته است. تحقیق حاضر نشان می دهد که حق تعیین سرنوشت و تشکیل کشور مستقل فلسطینی جزء حقوق مسلم مردم فلسطین بوده که توسط قطعنامه های مجمع عمومی و شورای امنیت نیز بار ها مورد تأکید قرار گرفته است. بااین وجود، پیشرفت قابل ملاحظه ای در خصوص تشکیل کشور فلسطینی حاصل نشده است و مکانیزم های جاری سازمان ملل در بیش از شش دهه گذشته نتوانسته است حقوق پایمال شده فلسطینیان را احقاق نماید. هر چند سه عنصر سرزمین، جمعیت و حاکمیت در رابطه با فلسطین با استانداردهای اولیه حقوقی وجود دارد، اما این عناصر ناقص و با چالش های جدی از جمله اشغال بخش هایی از سرزمین های فلسطینیان توسط رژیم صهیونیستی روبه رو هستند. از نگاه سیاسی نیز، مانع اصلی عدم تمایل واقعی اسرائیل و پایبند نبودن آن به ملزومات تشکیل کشور مستقل فلسطین است
رویکرد آمریکا به کشمکش فلسطین - اسراییل 2015- 2001(مقاله علمی وزارت علوم)
در این مقاله سعی بر آن است که تأثیر سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا بر مناقشه اسراییل و فلسطین در یک دهه اخیر مورد بررسی قرار بگیرد. پرسش اصلی این مقاله این است که سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا در دوران ریاست جمهوری «جرج دبلیو بوش» و «باراک اوباما» چه تأتیری بر حل وفصل مناقشه بین فلسطین و اسراییل داشته است؟ با توجه به اینکه در این مناقشه شش مولفه مهم امنیت، اختلافات سرزمینی و مرزی، مسئله آوارگان فلسطینی، اسکان یهودیان در شهرک ها، آب و بیت المقدس نقش دارند، سیاست خارجی آمریکا در ارتباط با شش موضوع مذاکرات صلح، کمک های اقتصادی و نظامی، لابی یهودیان در کنگره، امنیت، شهرک های اسراییلی و آوارگان فلسطینی مورد ارزیابی قرار گرفته است. همچنین برای یافتن پاسخ سوال اصلی با به کارگیری یک روش مقایسه ای، سیاست خارجی دولت جرج بوش با سیاست خارجی باراک اوباما در قبال مناقشه فلسطین- اسراییل مقایسه شده و درپایان این گونه نتیجه گیری شده است که سیاست خارجی آمریکا در مواجهه با این مناقشه نه یک صلح پایدار به وجود آورده است و نه منجر به یک جنگ تمام عیار شده است، بلکه عامل ثبات در وضعیت این مناقشه بوده است.
روابط استراتژیک اسراییل و آذربایجان: بنیادها و الزامات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره پنجم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳ (پیاپی ۱۷)
218 - 185
در سالهای اخیر روابط روابط اسراییل- آذربایجان در منطقه خاورمیانه و قفقاز در مرکز توجه سیاسی قرار گرفته است. ماهیت روابط میان آذربایجان و اسراییل باید فراتر از دشمنی ایدئولوژیک و سیاسی با ایران یا ارمنستان و در جهت درک توازن قوا و موضوع نیازهای متقابل اقتصادی و امنیت انرژی مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. اگر چه در ادبیات سیاسی موجود، به نقش فاکتورهای سیاسی و امنیتی پرداخته شده است، اما به صورت چشمگیری نقش فاکتورهای اقتصادی و تکنولوژیک و تاثیر آن در پیشبرد رابطه میان دو کشور مورد غفلت قرار گرفته است. هدف محقق در تحقیق حاضر آن است دریابد علاوه بر اهداف، منافع و الزامات سیاسی و امنیتی، عوامل اقتصادی و تکنولوژیک و نیازهای متقابل حیاتی دو کشور در این زمینه چه نقشی را در شکل دهی و تحکیم روابط در سطح کنونی ایفا کرده اند. به همین دلیل، در پژوهش حاضر توجه خاصی به نقش آذربایجان به عنوان یک تولید کننده عمده نوظهور انرژی و همچنین نیازهای حیاتی اسراییل در حوزه امنیت انرژی شده است. برای پاسخ به این سوال پژوهش ابتدا تاریخچه روابط دو کشور و اهداف، انگیزه ها و اولویتهای سیاست خارجی که باعث ترغیب باکو و تل آویو به ایجاد و گسترش رابطه به گردیده، واکاوی می شود و سپس نقش فاکتورهای اقتصادی، تکنولوژیک و نظامی در پیشبرد این رابطه به تفکیک مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. یافته های تحقیق نشان می دهد نیازهای متقابل حیاتی اقتصادی دو کشور در حوزه امنیت انرژی و نیز دسترسی به تکنولوژی پیشرفته نظامی و دانش مدرن برای دستیابی به توسعه پایدار تاثیرگذارترین فاکتورها در شکل دهی سطح کنونی رابطه میان آذربایجان و اسراییل بوده است.
گسترش روابط شورای همکاری خلیج فارس و اسراییل: تبیینی از منظر واقع گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۳۳)
231 - 256
روابط شورای همکاری خلیج فارس با اسراییل به طور تاریخی متاثر از فرآیند صلح فلسطین و اسراییل بوده و عدم شکل گیری توافق بین فلسطین و اسراییل، نقش مهمی در عدم عادی سازی روابط این بازیگران داشته است. با این حال با گذشت زمان از اهمیت این موضوع کاسته شده و مناسبات سیاسی، اقتصادی و امنیتی بین اعضای شورای همکاری خلیج فارس و اسراییل به طور روزافزونی توسعه یافته است. امارات و بحرین به برقراری روابط دیپلماتیک رسمی با اسراییل اقدام نموده اند که نمادی از تغییر جهت گیری ها در سیاستهای خاورمیانه است و می تواند زمینه ائتلافهای جدیدی را در منطقه ایجاد کند. این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش است که چرا اعضای شورای همکاری خلیج فارس و اسراییل به طور روزافزونی به تعمیق همکاری-های سیاسی، اقتصادی و امنیتی روی آورده اند به گونه ای که برقراری روابط دیپلماتیک رسمی و حتی چشم انداز نوعی اتحاد منطقه ای بین برخی از اعضای شورای همکاری خلیج فارس با اسراییل بیش از هر زمان دیگری مطرح است؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که نوع روابط اعضای شورای همکاری خلیج فارس با اسراییل و دلایل آن با توجه به دغدغه های کشورهای عضو متفاوت است. با این حال عمده اعضای شورای همکاری برای کسب حمایت استراتژیک آمریکا، ارتقای جایگاه منطقه ای خود و مقابله با تهدیدات پیش رو به گسترش روابط با اسراییل روی آورده اند. اسراییل نیز برای ارتقای جایگاه منطقه ای، خروج از انزوای دیپلماتیک و شکل دهی جبهه ای در مقابل ایران به تعمیق روابط با این کشورها پرداخته است. روش این پژوهش تبیینی است و بر دوره ریاست جمهوری ترامپ تمرکز دارد.
راهبرد اسرائیل در مواجهه با برنامه هسته ای ایران در دوران ترامپ و بایدن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در «رهنامه بگین»، به هیچ رقیب اسرائیل در خاورمیانه نباید اجازه داده شود که به سلاح اتمی دست یابد. از این رو اسرائیل راهبردهای متنوعی از ابتدای مواجه با پرونده هسته ای ایران به کار گرفته است که توقف برنامه هسته ای و ممانعت از دستیابی به سلاح اتمی، فصل مشترک آن هاست. پژوهش حاضر پاسخگوی این سؤال بوده است که: راهبرد اسرائیل در مواجه با برنامه هسته ای ایران، در دوران ترامپ و بایدن چه بوده است؟ فرضیه پژوهش در چارچوب بازدارندگی هسته ای و با تأکید بر دکترین بگین، چنین می نماید که: راهبرد اسرائیل در مواجه با برنامه هسته ای ایران در دوره ترامپ، فشار به آمریکا در جهت خروج از برجام و در دوره بایدن تلاش در جهت ارجاع پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت، ذیل فصل 7 منشور ملل متحد بوده است. از این منظر، اسرائیل که برجام را ناکارآمد در مهار برنامه هسته ای ایران می دانست؛ در هم نوایی با ترامپ به هدف اصلی خود یعنی، خروج آمریکا از برجام رسید. در دوره بایدن اسرائیل ضمن رایزنی با طرف های مذاکره غربی مبنی بر اقناع آن ها جهت عدم احیای برجام، با تکرار ادعاهایی مبنی بر فعالیت سایت های مخفی هسته ای و دامن زدن به اختلافات پادمانی ایران و آژانس، به دنبال ارجاع پرونده هسته ای از شورای حکام به شورای امنیت می باشد. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و ابزار گردآوری داده ها، منابع معتبر کتابخانه ایِ داخلی و خارجی می باشد.